خداوند را سپاسگزاریم که با هم پروژه «خانه تکانی ذهن، گام به گام» را با هم آغاز می کنیم.
آگاهی های گام امروز را با تمرکز گوش بده، از آنها بهره برداری کن و تجربه های خود از عمل به آن آگاهی ها را، در بخش نظرات همان گام به عنوان رد پا ثبت کن.
خداوند را سپاسگزاریم که با هم پروژه «خانه تکانی ذهن، گام به گام» را با هم آغاز می کنیم.
آگاهی های گام امروز را با تمرکز گوش بده، از آنها بهره برداری کن و تجربه های خود از عمل به آن آگاهی ها را، در بخش نظرات همان گام به عنوان رد پا ثبت کن.
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و تمامی دوستان
گام سیزدهم
به نظر من استاد از اول اصولی را برای خودش داشته که هر چقدر جلوتر رفته پایه های اصولش محکم تر و از نظر ذهنی منطقی منطقی تر شده
1)ایمان
ایمان به اینکه خلق 100درصد شرایط زندگیم کسب کارم روابطم را خودم خلق میکنم
2)هدایت
نیروی که در هر لحظه هدایت میکند به هر مسیری که ما میخواهیم
3)الهام
به الهاماتش گوش میکند هر آنچه بگوید بدون چون چرایی
4)عمل
استاد عمل میکند
یعنی استاد میداند هر آنچه بخواهد میتواند خلق کند مشخص میکند چه میخواهد از خدای درونش هدایت میکند خداوند هر آنچه که او میخواهد به او الهام میکند و استاد که ایمان کامل دارد عمل میکند .
استاد به نتیجه آخر فکر نمیکند چون چرا نمیآورد میگوید این را به من گفته و فقط همین از مسیر آن خواسته لذت میبرد یاد میگیرد و ایمانش به درستی که مسیر هست بیشتر میشود
با توجه به قرآن پیش میرود از داستانهای قرآنی برای خودش منطق درست میکند مگر در زمان پیامبر تبلیغاتی بود اینترنتی بود پس چطور خدا همه راجم کرد برای بیعت با پیامبر .
هر چه زمان جلوتر میرود انسانها هم برای عقب نماندن از بقیه سعی دارند خودشان را با تکنولوژی پیش ببرند مثلاً قبلا تبلیغ چاپ روی بنر بود نوشته روی دیوار بود بعد شد تراکت بعد شد پیامکی بعد اینترنتی و هر چه جلو جلو تر برود زمان روشهای دیگری هم میاد اینها همان فرعیاتی هست که همه به آن چسبیدیم اما استاد به دنبال اصل است
اصلی که از قوانین کیهانی ماه ستاره طبیعت گردش سیارات و خیلی چیزها دیگر الهام میگیرد
استاد روی حرف و باورهای خودش ایمان و منطق قوی دارد مثلاً میگویید کمتر از یک دهم درصد افراد دنیا راه درست را میروند (قرآن میگوید اقلیت )و همیشه میگوید زمانی که همه یک مسیری را میروند راه اشتباه است و آن کسانی راه درست را میروند که کم است بیشتر مردم دنبال کاری هستند که داخلش پول زیاد باشه بیشتر مردم دنبال دور زدن زمان هستند که یک شبه ثروتمند بشوند اینها همه از حرص طمع آدمی میآید اما استاد به دنبال نتیجه آخر نبود به دنبال لذت و تجربه کسب کردن از مسیری بود که دوستش داشت و نتایج آن همه ایمان میشود فراوانی میشود ثروت میشود برکت چون با هر بار لذت بردن از تجربه کسب کردن پله بالاتری را رفته و تمامی این پله ها در کنار هم شده این لوبیا سحر آمیز که زمانی که کاشته یه دانه بوده و الان چنان رشدی کرده که هر چه میرود تمام نمیشود
سلام به استاد عزیز مریم جان عزیز دل و تمامی دوستان
گام اول:خلق 100درصد زندگیم به عهد خودم هست خداوند خیر مطلق است و هر چه در مسیر زندگیم از انسانها شرایط اتفاقات پیش میآید برای رشد من و رفتن به مرحله بعدی زندگیم هست
این کلام کاملا درست است خداوند خیر مطلق است خداوند نور است هر جا که نور نیست تاریکی هست این ما هستم که به اتفاقات شرایط انسانها بخاطر ذهنیت خودمان و تجربیاتی که که داریم با نگاه مثبت و یا منفی نگاه میکنیم همه چیز هر لحظه در اختیار خودمان هست و ما هستیم که با طرز فکرمان و احساسمان آینده را رقم میزنیم
من پروانه پدرام متعهد میشوم طرز فکرم نگاهم و ذهنم را به یاری الله تا جایی که میتوانم رصد کنم و هر جا ذهنم بر خلاف قلبم خواست نجوا کند مچش را بگیرم و اصلاح کنم این ذهن مال من است و در اختیار من هست و تا جایی که میتوانم تلاشم را میکنم
سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز دل و تمامی دوستانم
گام دوم :بدون سرمایه اولیه میشه کاری شروع کرد؟
من پروانه پدرام هستم فوق لیسانس حسابداری ودانشجو انصراف داده از دکتری حسابرسی
حالا چرا گفتم مدرکم چی هست چون بگم ریالی از مدرکم بدست نیاوردم و فقط بخاطر حرف مردم دنبال مدرک گرفتن رفتم
بله میشود بدون سرمایه اولیه کاری داشت من یک نمونه هستم که از هیچ کاری زدم البته اینم بگم که اول کاری قدم بزرگ کاری برداشتم و هر چی داشتم از دست دادم
من دختر بزرگ خانواده هستم و بیشتر وقتم تو آشپزخونه بودم و غذا برای یک خانواده بالا ده نفر درست میکردم علاقه داشتم به آشپزی و بازی با طعم ها تا حدودی بلد بودم از خدا هدایت خواستم خدایا چکار کنم بتونم دوباره بلند بشم هیچ ریالی نداشتم و از پس کوچکترین هزینه های خودم بر نمیادم تا اینکه به لطف الله هدایت شدم به زدن یه غذای آماده اونم به صورت مجازی
من از آشپز خونه خونه خودم با اسنپ فود شروع کردم به کار کردن اسنپ برام مشتری پیدا میکرد من یک ساعت وقت داشتم غذا درست کنم بعد با خود اسنپ بفرستم درب خونه مشتری بعضی روزا یک مشتری بعضی وقتا چند مشتری بعضی وقتا هم اصلا مشتری نداشتم حدود 6ماه با اسنپ فود کار کردم نزدیک ماه رمضان شد از سود غذاها نزدیک یک میلیون جم کردم تونستم چند بسته بلغور گندم و سبزی آش بگیرم تا برای ماه رمضان حلیم آش درست کنم نا گفته نماند که من برای درست کردن آش حلیم ماه رمضان باید جایی واسه فروش میداشتم چون نمیشد یک ساعت درست کرد و اسنپ فود هم نمیشد چون یا مشتری بود یا نبود من برای ماه رمضون 1402 آش حلیم درست کردم و با یک میز پلاستیکی رفتم کنار خیابون بفروشم حالا ببینید چقدر سخت میشه دانشجو دکترا باشی غرور همه چیز بزاری کنار بری دست فروشی حلیم آش شله زرد بفروشی ماه رمضان داخل خونه درست میکردم با ماشین برادرم میبردم سر خیابون میز میزاشتم میفروختم قبل اینکه ماه رمضان تمام بشه گفتم خدایا ماه رمضان داره تمام میشه من چکار کنم برای کار بعدیم خدا هدایتم کرد به یک مغازه نزدیک خانه ام 50میلیون پول پیش میخواست یک مغازه 16متری حالا من چی داشت هیچ پولی فقط یک زنجیر طلا و انگشتر که حساب کردم شد 60میلیون رفتم با صاحب مغازه صحبت کردم قبول کرد 40 میلیون بگیره و برای راه اندازی مغازه 20 میلیون داشتم مغازه گرفتم از داخل خونه گاز قابلمه یخچال بردم با یک بنر پارچه ای شروع کردم به کار سیب زمینی فروختن
الان یک مغازه 16متری دارم که سیب زمینی میفروشم مغازم جای نشستن نداره چون کوچیک هست فقط به صورت بیرون بر هست در مغازه فضا واسه نشستن داره اما من میز صندلی ندارم هیچ تبلیغی نکردم به لطف الله مهربان ماه اول 54میلیون کار کردم ماه دوم 67میلیون و الآنم که ماه سوم هست 90 میلیون الان از پس هزینه های زندگیم به یاری الله بر میام و شروع کردم این دوره رو برای رفتن به مدار بالاتر به راحتی آسونی از مسیر هموار
در آینده نزدیک حتما یه مستند از زندگیم کسب کارم درست میکنم میفرستم برای استاد عزیزم