پروژه خانه تکانی ذهن | گام به گام

خداوند را سپاسگزاریم که با هم پروژه «خانه تکانی ذهن، گام به گام» را با هم آغاز می کنیم.

آگاهی های گام امروز را با تمرکز گوش بده، از آنها بهره برداری کن و  تجربه های خود از عمل به آن آگاهی ها را، در بخش نظرات همان گام به عنوان رد پا ثبت کن.



فایل صوتی دستور العمل «خانه تکانی ذهن، گام به گام»

427 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رسول خانکی» در این صفحه: 7
  1. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1116 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربانم

    الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

    حمد و ستایش مخصوص پروردگاریست که رب و فرمانروای جهانیان است.

    خدایا به تو پناه میبرم از خودم و باورهای محدود کننده

    الهی به امید تو

    هیچ ایده ای ندارم در مورد چه چیزی میخوام صحبت کنم

    از خداوند یاری میخوام بر طبق اصل و اساس هستی بتونم اون چیزی را که میگه در کامنتم به رشته تحریر در بیارم

    امروز در جهت تمرکز به نکات مثبت ،آماده شدم و به پارک سر کوچه رفتم ،یه پارک جنگلی زیبا و تمیز ،که هر وقت پیاده روی میکنم حالم عالی میشه

    یه لحظه یاد دوران بچه گیم افتادم که اینقدر فضای سبز کم بود که من در سن 10 سالگی از مارلیک کرج سوار مینی‌بوس میشدم با دوستانم تا برسم به پارک شهید چمران و اونجا با وسیله های رایگان بازی کنم

    و این آرزو در من ایجاد شد که در محلی زندگی کنم که چندین پارک داشته باشه و من راحت بتونم به پیاده روی بپردازم و فرزندانم هم از این موحبت استفاده کنند

    دیدم واقعا این محقق شده

    ولی یه اصلی را ما انسانها به صورت قانون دراووردیم و اون مالکیت نسبت به نعمتهای پیرامونمان هست

    خونه ،ماشین و باغ ،و…

    یه حسی در درونم به قلیان دراومد که ببین رسول جان تو این پارک افراد زیادی دارند پیاده روی می‌کنند. و روی نیمکت نشستن ولی از این 30 ،40 نفر کیا احساس مالکیت در این پارک را درند

    منم که خیلی حس خوبی داشتم ،گفتم معلومه،

    من

    از جواب خودم خیلی خیلی حالم بهتر شد

    و ادامه گفتگو شروع شد

    بهم گفت ببین برای هر انسانی اون قدرت ،و انتخابگر بودن و ناضر بودنش بزرگترین موحبت و استعدادیه که داره،

    یه لحظه فکر کردم خیلی از ما آدمها خونه به ناممون هست ،ماشین به ناممون هست ولی ظاهرش اینه و باطنش جور دیگه ای هست

    چطور؟

    خیلی از ما خونه به اسممون هست ولی هنوز سند قطعیش به اسمم نخورده

    یعنی وارد خونه که میشیم نداشته هامون در ذهنمون نقش بسته و باعث شده که نه تنها سند این خونه در گرو باشه بلکه خونه ای که من آرزوش را دارم هم اصلا بهش نرسم

    کسی که سند خونش قطعی خورده باشه وارد خونه که میشه ، وقتی لبخند همسرش را میبینه ذوق میکنه،وقتی بازی بچه هاش را هر روز میبینه ذوق میکنه،وقتی پرده خونش را کنار میزنه از صدای کنار رفتن پرده ذوق میکنه ،وقتی غذایی از دست همسرش آماده شده و نوش جان میکنه ، ذوق میکنه،مبل و صندلی خونه را که میبینه ذوق میکنه،

    مثل استاد یه قابلمه که برقی بوده و توش ماکارانی می‌پخته هزاران بار براش ذوق میکرده

    کابینتهای خونش را وقتی باز میکنه و این همه وسائل برقی توشه ذوق میکنه

    برا فرش خونه که داره روش راه میره ذوق میکنه

    برا لباسهای تو کمد دیواری ذوق میکنه ،

    برا تمیزی خونه ذوق میکنه

    و ایجا دیگه تو سند مالکیت این خونه قطعی به نامت خورده یعنی تو شایسته شدی

    یعنی تو لایق این هستی که بهت خونه بهتر و وسیع تر داده بشه

    چون سند مالکیت قطعی را به نامت زدی

    یعنی درک کردی و فهمیدی که یه موجود کاملا فرکانسی هستی و وقتی به احساس خوب رسیدی یعنی تو آغوشش وارد شدی و اون حس عالی یعنی نیستی ،یعنی رهایی ،یعنی توکل ،یعنی درک جایگاه خودت نسبت به خداوند ،یعنی درک دهندگی و بخشش بینهایت خداوند

    یادمه 12 سال پیش که توی یه شرکتی کار میکردم

    بنا به شرایط سختش اومدم بیرون و خیلی از لحاظ مالی شرایطمون سخت شده بود

    یادمه یه انسان سپاسگزار و با عزت نفس بالا در کنارم بود و از جانب خدا همیشه تنهام نزاشت و همیشه شکرگزار بود

    یادمه اون روزها من توانایی خردیدن گوشت را نداشتم و کلا دوتا مرغ میخریدم و همسر عزیزم سینه مرغ را تیکه تیکه می‌کرد و در خورشت می‌ریخت

    قرمه سبزی با گوشت مرغ،قیمه با گوشت مرغ

    اون روزها یادمه با اینکه شرایط پدر و مادر خودم و پدر همسرم خوب بود ولی همیشه از زبون این فرشته این کلام جاری بود

    ما داریم یخچالمون پره

    گوشت ، ماهی، داریم

    و کل حقوقم همون 5 ام هر ماه به صفر می‌رسید برای بدهی و وام و قرض

    درصورتی که 6 ماه ما با این اوضاع سپری کردیم و

    درها برامون باز شد و من در یه شرکت مشغول به کار شدم

    الان شرایطم طوری هست که یخچال خونه ام پر گوشت و مرغ و …

    هست .

    خوبه آدم همیشه برا یه لحظه یه فلش بک به عقب بزنه ببینه کجا بوده و الان کجاست

    در واقع ما در هر لحظه در حال گسترش ظرف وجودی خودمون که همون جایگاه احساس خوبه هستیم

    در روابط ،در مالی و در سلامتی

    الان کل بدهی هام را به لطف خودش پرداخت کردم و یه زندگی آرام و رو به جلویی را درام سپری میکنم

    این حس مالکیت مقوله ای هست که میشه به همه چیز بسطش داد

    من می‌خواهم برسم به فلان باغ و فلان ویلا

    خیلی هم خوب دمت گرم که این خواسته را داری

    ولی آیا نسبت به اون چیزی که داری حس مالکیت را ادا کردی و به خاطرش سپاسگزار بودی

    تو این حین محمد حسن جان وارد اتاق شد و درس سوم فارسی کلاس پنجم را برام تعریف کرد

    رازی و ساخت بیمارستان

    داستان مضمونش این بود که یه عده اومدن پیش رازی

    رحمت الله که بیمارستان می‌خواهیم بسازیم و هر کس دوست داره کنار خونه خودش این بیمارستان ساخته بشه

    و جناب رازی رحمت الله عنوان میکنه برید یه مقدار گوشت تهیه کنید و تقسیم میکنه به تعداد کوچکتر و میگه اینهارا ببرید در نقاط مختلف شهر قرار بدید

    و بعد چند روز که میرن می‌بینند گوشت‌ها همشون خراب شده و فقط در یه نقطه گوشت سالم‌تر مونده و چیزیش نشده

    و میگه تو این نقطه بیمارستان باید احداث بشه.

    یعنی هر جای خوش آب و هوایی ،هر جایی که تو از جمع های عمومی جامعه به دور هستی و ورودی نمیگیری تو حال خوب را داری تجربه میکنی

    و اون تنهایی و به دور بودن از جامعه هست که باعث خوب شدن حال تو میشه نه قرص و دارو و …

    یعنی زمان پیامبر هم، او خودش را به غار میرسونه که از ورودیهای جامعه به دور بمونه

    چون هر کسی که به مشکل میخوره از درون فاسد میشه و بعد به جسمش آسیب میرسه

    انگاری خدا داشت به من آلارم میداد که ورودی خوب بهترین و بالاترین فایده را برای ما داره

    آخه میدونید مشکل کجاست

    اکثریت ماها که وارد سایت میشیم شرایط الانمون را بازگو می‌کنیم

    یعنی عوامل بیرونی

    در صورتی که بالاترین قدرت در درون ما هست و اون اصل خارپشتیه

    جهت دهی آگاهانه کانون توجه

    ما باید در این موضوع که کل دوره های استاد را در بر میگیره به تبحر برسیم

    من میخوام به درآمد بیشتر برسم راهش زدن سند مالکیت تموم اون موحبتهایی هست که در تجربه زندگیم هست و من فقط باید ببینمشون و شکرگزاری باشم

    یه مثال بزنم

    یه روز رفته بودم نونوایی نون بگیرم دیدم یکی از نزدیکانم که وضع مال خوبی هم داره

    در یک زمان با من وارد نانوایی شدیم و اتفاقا ماه رمضان بود شاطر هنگام پول دادن ،گفت نون صلواتیه

    منم خدارا شکر کردم زبونا

    ولی عکس العمل این دوستم برام خیلی جالب بود

    همون لحظه داشت با خانمش صحبت می‌کرد آنچنان از صمیم قلبش برای این ورودی 5 هزار تومنی خوشحال بود و لبخندی تا بناگوش و احساسی که نمیتونم الان با کلمات توصیفش کنم داشت که انگاری یه مرسدس بنز کادو پیچ را بهش هدیه دادند

    با خودم به فکر فرو رفتم که باید هم وضعیت این انسان همین باشه ،چون واقعا لایقش هست

    وضعیت زندگی ما آدمها را او حد و میزان سپاسگزاریمون تعیین میکنه نه صرفا داشته های زیاد

    برای همین هم هست استاد تو این پروژه مقدس تقریبا توی همه فایلهاش میگه تکامل را رعایت کنید

    و عجله نکنید

    من خودم را میگم میخوام به خونه بهتر ،باغ و ماشین بهتر برسم راهش اینه که تکامل را در زدن سند مالکیت داشته هام رعایت کنم

    و اون حال خوب در شکرگزاری جزئی ترین نعمتهایی هست که دارم

    برای همین همش دنبال ایده و دور زدن قانون هستم که فقط برسم

    غافل از اینکه رسیدن به هدف ملاک نیست پر کردن و تکامل طی کردن در رسیدن به احساس خوبه که درهارا برامون باز میکنه

    هر دفعه تصمیم میگرم که یه مدتی را فقط روی احساس خوب داشتن ذوم کنم ولی دوروز این کار را میکنم روز سوم دنبال یه کار فیزیکی هستم

    به نظر میاد بعد 21 روز از این دوره مقدس که اینقدر آگاهی هاش خالص و کاربردی بوده و هست داره هر لحظه به اصل اشاره میکنه

    که اگر ما در بدترین شرایط مالی و روابطی و سلامتی باشیم

    چیزی که زندگی و تجربه یه زندگی عالی را برامون به ارمغان میاره شکوفا کردن استعدادها و توانمدیهامون از دریچه تمرکز حداکثری به کانون توجه در رسیدن به احساس خوبه که اصل و اساس هستی هست

    وقتی در این توانایی به تبحر می‌رسیم

    و جهان خودمون که همون جایگاه احساسه را گسترش میریم

    لاجرم ثروت و نعمت و سلامتی و روابط عالی را تجربه میکنیم

    و اونوقت هست که خداوند از دست این انسان رشد یافته از درون

    جهان دیگر انسانها را هم گسترش میده و میگه تو لایق این هستی که جهان اطرافت را هم گسترش بدی و حال خوب را به همه جا گسترش بدی

    که استاد عزیزمون بهترین الگو در همه زمینه هاست.

    بعضی وقتها وارد یه خونه هایی میشیم

    ناخودآگاه حالمون خوبه

    انگاری در و دیوار این خونه ها دارن از کوچکترین اشیا با آدم حرف میزنن

    میدونید چرا ؟

    چون یک انسان سپاسگزار و یه خانواده سپاسگزار در این خانواده هست

    که حتی پیرامونش را هم با حال خوبش گسترش داده

    و تک تک این وسائل خونه در حال خوش معنوی هستند

    و برعکسش هم صادقه که وارد بعضی خونه ها که میشی ناخودآگاه احساس خفگی بهت دست میده

    و میخواهی سریع فرار کنی و بری چون نمود یه انسان ناسپاس در این خونه هست و به پیرامونش هم اثر گزاشته.

    نمیدونم حرفام یه مقداری پخش و پلا شد

    ولی اینها چیزهایی بود که امروز با حال خوش سپاسگزاری بهم الهام شد و دوست داشتم به شما عزیزانم به اشتراک بزارم.

    شاد باشید و سلامت و ثروتمند.

    حق یار و یاورتان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 76 رای:
  2. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1116 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    الواقعه

    إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ

    ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ، ﻗﺮﺁﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﺍﺭﺯﺵ ;(٧٧)

    فِی کِتَابٍ مَّکْنُونٍ

    [ ﻛﻪ ] ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﻣﺼﻮﻥ ﺍﺯ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﺤﺮﻳﻒ ﻭ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﻲ [ ﺑﻪ ﻧﺎم ﻟﻮﺡ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﺟﺎﻱ ﺩﺍﺭﺩ . ](٧٨)

    لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ

    ﺟﺰ ﭘﺎﻙ ﺷﺪﮔﺎﻥ [ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻮﻉ ﺁﻟﻮﺩﮔﻲ ] ﺑﻪ [ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﻭ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻭ ﻟﻄﺎﻳﻒ ] ﺁﻥ ﺩﺳﺘﺮﺳﻲ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ .(٧٩)

    تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ

    ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(٨٠)

    سلام به استاد عباس منش عزیز و خداقوت جانانه به استاد شایسته بزرگوار

    سلام به دوستان الهی و ارزشمند

    گام اول ورود به دوره پروژه خانه تکانی ذهن

    الهی به امید تو

    مسئولیت زندگی ما صد در صد به عهده خود ماست یعنی نگاهمان را باید از بیرون و عوامل بیرونی به درون بیاوریم

    اگر ما مدارمون خوب باشه هر اتفاق به ظاهر بد و حتی بلایای طبیعی به نفع ما تمام می‌شود.در این گونه اتفاق ها به جای عجز و ناتوانی و توقع از بیرون و دولت و افراد با نگرش و تغییر افکار ، نگاهمان را باید به درون و خدای درونمان باشد.

    به قول استاد اصل و اصل و اصل

    یعنی من صد در صد مسئول زندگی خودم هستم

    با نگاه درونی و جهت دهی آگاهانه کانون توجه.

    عمل به دانسته ها یعنی ایمانی که عمل می‌آورد که در این مورد مسئولیت پذیری است که نیاز به طی تکامل دارد.

    وظیفه من بندگی کردنه و وظیفه خداوند اربابی کردن

    باور کردن خداوند به عنوان مهربانترین و قدرتمند ترین نیرو در کیهان که از مسیر در لحظه بودن و لذت بردن از مسیر روزانه و قدم به قدم میگزرد و نیاز به طی تکامل دارد.

    مثل طی تکامل استاد عباسمنش عزیز و حضرت ابراهیم و حضرت نوح

    که با تکامل خدارا باور کردند و به باورهای توحیدی قدرتمند رسیدند.

    همه چیز خداو توحید و توکله

    مسئولیت پزیری یعنی توحید عملی

    خودباوری + خداباوری

    می‌شود رسیدن به لذت و حال خوب

    هدف این فایل مسئولیت پذیری در اتفاقات به ظاهر بد و حتی بلایای طبیعی است

    که هر چند اگر ماباورهای درونی خود را نهادینه کنیم هر اتفاق به ظاهر بدی ،حتی بلایای طبیعی به نفع ما تمام می‌شود این یک قانون است .

    خدارا شاکرم که به این دوره انسان ساز لایوهای بینظیر استاد بار دیگر هدایت شدم و گام به گام و قدم به قدم به اصل و اساس خود که سفر و تجربه درونمان است نزدیکتر میشوم.

    سپاسگزار و قدردان استاد شایسته برای این بهبود پربرکت در سایت هستم و امیدوارم با عمل به این

    دانسته ها بیشتر به اصل و اساس قانون هستی که همان صبر و صلاه هست برسم

    صبر به معنای ثبات فرکانسی ( جهت دهی کانون توجه ) در صلاه

    انشالله هیچ گونه عوامل بیرونی نتواند سرعت ما را در عمل کردن به اصل کم کند.

    در پایان داستانی که به من الهام شد برایتان می‌گویم

    روزی خواستهای خود را برای خدا آوردم و همه آنهارا بازگو کردم

    خداوند دستم را گرفت و دست نوازشی بر من کشید و گفت

    همه این خواسته ها همین الان را برایت کنار گزاشته ام

    ولی دوست دارم تو را دعوت کنم به یک بازی لذت بخش آیا قبول میکنی

    منم با شور و اشتیاق فراوان قبول کردم

    گفت وقتی بازی شروع می‌شود تو در هر روز 24 ساعت وقت داری از مسیری که برایت تعریف کردم با تجربه عبور کنی

    گفتم این مسیر چگونه است؟

    گفت ؛شک نکن که من خواسته های به ظاهر بزرگ تو را کنار گزاشته ام ولی دوست دارم با هم از این بازی، لذت حداکثری را ببریم

    الان تو وقتی از خواب بیدار میشوی باید به لذت و شادی حداکثری برای رسیدن به این خواسته ها برسی و نگاهت به نگاه من باشد

    بازی از روز اول شروع می‌شود

    اولین آیتم آن شکر داشته ها بود

    دومین آیتم آن توجه به زیباییها اعم از زیبایی‌های طبیعت و توانمدیهای خودم ، شهرم، همسرم،محله و کشورم ،همکارم ،شغلم با احساس عالی

    که هر وقت به صورت درونی این اعمال را انجام دادم به انجام دادن کاری و عملی هدایت شدم که من را به یک مرحله بالاتر سوق داد.

    و سومین آیتم آن نگرش مثبت در مسائل و مشکلات و بلایای طبیعی طوری که من احساس بهتری را تجربه کنم.

    چهارمین آیتم نعمتهایی که به واسطه این بازی در هر روز به تو می‌دهم با لذت و شادمانی به خود یادآوری کنی و هر لحظه سپاسگزار من باشی.

    و در آخر این خواسته را از غالب آرزو و رویا وقتی به اوج لذت و حال خوب میرسی به درون و قلب خود بیاور گویی که به خواسته رسیده ای.(تجسم خلاق=هدایت کردن انرژی فکری در مسیر خواسته ها)

    وقتی وارد بازی شدم اینقدر غرق این بازی شگفت انگیز شدم که خواسته هایم یادم رفت و فقط لحظه حال را دریافتم که همراه بود با تجربه لذت و شادمانی که تعهد در عمل به این بازی شگف انگیز را برایم بیشتر و بیشتر کرده بود

    و پاداش‌هایی که هر روز بیشتر و بیشتر می‌شد و من با تعهد آنهارا می‌دیدم و سپاسگزاری میکردم و خداوند را مشاهده کردم که غرق در نگاه کردن به من است و لبخندی رضایت بخشی که به لب دارد.

    بعد از مدتی که تمام تمرکزم را برای بهتر بازی کردن انجام دادم و از هر روزم و از هر لحظه ام لذت بردم، ناخودگاه خود را در شرایطی دیدم‌که بخشی از خواسته هایم را خداوند به من عنایت کرده و من اصلا متوجه ورود آنها نشدم.

    این داستانی است که من بعد دوره مقدس 12 قدم و لیاقت به آن رسیدم و بعد از آن انگیزه و تعهدم در انجام دادم این بازی شگفت انگیز بیشتر و بیشتر شد و من حضور خداوند را در بیشتر اوقات روزم احساس کردم و میکنم و واقعا از اینکه من را لایق بیشمار نعمتهای این جهان کرده بسیار خرسندم.

    زندکی تجربه لحظه حال است و لذت بردن از مسیر

    حق یار و یاورتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 160 رای:
  3. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1116 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    سلام به آبجی مرضیه عزیزم

    سلام به بهترین و خوش قلب ترین خانم دکتر دنیا

    اگر فکر کردی یادمون نیست که آبجی مرضیه پایان نامه عالی داده و ما یادمون رفته سععععخت در اشتباهی

    معمولا داداشا خیلی جزئی یادشونه آبجی شون تو چه مرحله از پیشرفت و حال خوب هستند و کامنتاشونو دنبال میکنن

    خدارا هزاران مرتبه شکر برای وجود نازنین و مهربون شما فرشته ها در این سایت نورانی

    خدارا شکر که کامنت و دیدگاه بنده مورد توجه شما قرار گرفته و اعتبار اون فقط و فقط از خودشه

    خانم دکتر و آبجی عزیزم بهترینها سهم قلب زیبا و زندگی بهشتی شما باشه انشالله.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1116 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    سلام به آبجی فهیمه عزیزم سلام به خانواده بهشتی شما و همسر عزیزتون

    خدا را شکر که در جهت اشاعه نور الهی هر کدوممون توی این سایت مثل یه پازل داریم خوب می‌درخشیم و اون انرژی و اون بالندگی را به سمت بینهایت نور الهی به حرکت در میاریم و خداونده که از درونمون این نور را هدایت میکنه و خودش هم این نور را تحویل میگیره و همین طور جهانمون داره به سمت قشنگی ، زیبایی و بالندگی حرکت میکنه

    ما بچه های سایت خیلی خوشبختیم

    واقعا اینو از صمیم قلبم میگم

    که داریم نور توحید و یگانگی خدارا هر روز مزه مزه می‌کنیم

    خواهر بزرگوارم

    آیت الله بهجت یکی از اون انسانهای رشد یافته ای بوده که اصلا و ابدا هیچ وقت استادی نداشته و همیشه استاد واقعی را خداوند منان میدونسته و طبق اصل توحید میگفته وقتی که شاگرد از درونش به توحید و ایمان قلبی برسه از بینهایت راه استاد براش فرستاده میشه و میدونید یه جورایی خودِ خودش میشه استادِت(مزین شدن نور هدایت قلبی)

    و اینکه در مورد شکرگزاری و چله شکرگزاری فرمودید

    به نظرم اگه بیایم و کار را تو ذهنمون یه مقدار راحت تر کنیم و بگیم من 24 ساعت از وقتی که بیدار میشم وقت دارم به عشق بازی با خداوند و لحظه رفتن به جهان تک بعدی که با خواب شب آغاز میشه

    و ما در هر 24 ساعت یک بار صبح زنده میشیم برای عشق بازی و یه بار در اعماق شب با اعمالمون در محضر پروردگارمون حاضر میشیم و تمرین ستاره قطبی نمود

    اینه که در هر لحظه از این امروز زیبا و بهشتی اصل خشوع و خضوع را رعایت کنیم

    منیت و مالکیت را وقتی که از درونمون و از اعماق وجودمون سپاسگزار بودیم بدیم به خداوند وهاب و با دریافت اون شور و شعف درونی از حال خوب و سپاسگزاری بینهایت نعمتی که بهمون در یک روز داده و میده به ملاقاتش بریم و دفتر مشقمون‌ را باز کنیم و حساب پس بدیم

    از لبخند بینهایت مهربانانه همسرمون

    از بازی کودکانه بچه هامون

    از رزق های کوچیک و دم دستی گرفته تا رزق دیدن یه هوای پاک و تمیز

    از نونی که چند تا کنجد بدون اینکه ما درخواست نان کنجدی کرده باشیم پاچیده شده با نونمون

    از لبخند یه کودک وقتی از پیاده رو رد میشیم

    از ذوق زندگی‌های یه دفعه ای که بهمون وارد میشه

    یه وقتهایی یادمه قبل دوره لیاقت

    به جای این ذوق زدگی‌های یه دفعه ای

    لحظه هایی در قلبم نور خاموش میشد و بی آنکه متوجه بشم نجواهای یه دفعه ای شروع به حمله می‌کردند

    ولی به مرور متوجه شدم که در بیشتر روز به جای اون حمله ها داره یه دفعه ای نور وارد میشه

    و من ورود نور را دارم حس میکنم

    و گفتگوهای درونی به سمت مثبت شدن پیش میره

    یه نفر هست که بالا سر کار داره بهت حس مثبت میده به جای سرکوب

    داره تاییدت میکنه و یه جاهایی فکر میکردم منم که دارم این کارا میکنم

    ولی متوجه شدم خودشه که داره دست نوازشش را به شکل گفتگوهای ذهنی مثبت بر سرم میکشه

    البته که دارم در حضور شما خواهر عزیز و گرانقدرم درس پس میدم

    الهی که دلتون همواره به نور ایمان به نور توحید ،به نور توکل ،به نور خشوع و خضوع ،به نور یکی شدن با رب و به نور

    لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ

    مزین بشه و هر لحظه خودتون را درغوش بینهایت مهربانش حس کنید.

    سپاس برای حضور پررنگتون در این خانواده توحیدی

    حق یار و یاورتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1116 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    سلام به آبجی سعیده عزیزم

    سلام به خانواده قشنگت و توحیدی شما بزرگوار

    به قول یکی از استاتید عزیزمون یا ما در طول روز در حال گسترش پهنه بینهایت درونمون هستیم یا در حال بقا و سعی در رسیدن به نور ،سعی از بیرون آمدن از تاریکی و خاموشی درون

    و سپاسگزار بودن به نظرم بالاترین موحبت الهی هست که میتونه نصیب و روزی کسی بشه که خیلی خدا دوستش داره

    خیلی براش عزیزه

    سپاسگزاری یعنی کل عمر خودتو اینقدر کوچیک کنی به اندازه تجربه یک روز

    ،یعنی درک 24 ساعت طلایی

    شاید بگی 24 ساعت هم که نمیشه ولی من اینجا میگم همون خوابی که بعد از چند ساعت عشق بازی با خدا انجام میشه هم عبادته، چون مزین میشه با خواب های و رویا های صادقه

    و تایید در مسیر بودن و درآغوش بودن خودش

    و باز اگه بتونیم این 24 ساعت را به تک تک لحظه های حضورمون در هر روز مزین کنیم به سپاسگزاری، دیگه نور علی نور اتفاق میوفته

    یعنی وقتی شما داری ظرف میشوری به ملاقات پروردگارت رفتی و اون لحظه به قول سهراب سپهری

    کجاست جایِ رسیدن

    و پهن کردنِ یک فرش

    و بی خیال نشستن

    و گوش دادن

    به صدایِ شستنِ یک ظرف

    زیرِ شیرِ مجاور؟

    و در کدام بهار

    درنگ خواهی کرد؟

    و سطحِ روح پر از برگِ سبز خواهد شد؟

    کجاست سمتِ حیات؟

    در همصحبتی با انسانها این اتفاق میوفته و ما به قول استاد از یه جهان بالاتر داریم اتفاق‌های هر لحظه رو رسد می‌کنیم

    حالا کی ما را بالا برده که بتونیم از این دریچه به هر لحظه یه نگاه نو و یه نگاه سپاسگزارانه داشته باشیم

    خودش ،

    ایمان ،توکل ،توحید ،یک رنگ شدن با نور هستی

    یکی شدن با تک تک سلول‌های بدن

    وقتی به نور متصل شدیم هر سلول ما داره زندگی را زندگی میکنه

    قلبمون گرم میشه

    دیگه قضاوت رخ نمیدی،

    دیگه کینه در این قلب جا نداره

    دیگه نفرت خود به خود کنار میره

    دیگه فقط و فقط میشه لحظه حضور و اگر هم گه گاهی حمله ها اتفاق بیوفته خودش بالا سر کاره و سریع ما رو میندازه تو ریل سپاسگزاری

    دیگه لحظه های حضور پر رنگ‌تر میشه

    دیگه زندگی رنگ و بوی تازه ای میگیره

    دیگه فقط میخواهی در لحظه باشی و در مسیر لذت

    در مسیر لحظه های بیشتر سپاسگزاری

    دیگه مقصد برات اعمالی میشه در طول روز که بهت حال خوب بده

    هر کاری میتونه باشه آشپزی با عشق

    تمیز کردن خونه با عشق

    راه رفتن با عشق

    شروع کردن کار مورد علاقه قدم به قدم با عشق

    صحبت کردن محترمانه با عزیز دل با عشق و احترام

    درس دادن درس فیزیک با عشق

    صحبت کردن و نوازش با عزیز دلی که میخواد قدم مبارکش را به این دنیای زیبا بزاره

    اون وقته که حرکت اتفاق میوفته

    حرکت نه برای رسیدن

    نه برای داشتن

    حرکت برای درک لحظه های حضور رب

    حرکت برای درک عشق بازی بیشتر با رب

    و مزه مزه کردن نشانه ها ،هدایت ها

    دیدن کوچکترین ورودی ها

    ذوق زدگی های بی حد از کوچکترین داشته ها و نعمتها

    لحظه ها را باید دریافت

    جهان ما

    کل جهان ما در یک روز اتفاق میوفته و تک تک اون لحظه ها میرسه به ملاقات انتهای شب

    و وقتی دیدیم آرامش شب

    و لحظه های حضور قوت بیشتری داشت

    لعلکم ترضی اتفاق افتاده

    راضی هستی و خشنود

    و سر بر بالین هم با عشق بازی اتفاق میوفته

    بینهایت سپاسگزار حضور شما خواهر عزیزم در این سایت و خانواده بهشتی هستم .

    حق یار و یاورتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  6. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1116 روز

    سلام به آبجی فرشته عزیزم

    سلام

    به قول حمید امیری عزیزم

    اگه فکر کردی که داداش رسول یادش رفته که یه آبجی پرتلاش و کار بلد تو این سایت داره سععععخت در اشتباهی

    نمیدونم ولی شما برام خیلی قابل تحسین هستی

    و نمیدونم انرژی تایید و تحسینهای من در حضور پرتلاش شما به شما در این سایت به شما رسیده یا نه

    بعضی وقتها واقعا فرصت نمیشه

    جواب پر مهر کامنتهای شما بزرگواران را داد

    ولی واقعا ما که در یک جهان فرکانسی هستیم این انرژی را با تایید و زدن یه فایو استار می‌فرستیم

    شاید به اندازه دیدن یه نقطه آبی انرژی نداشته باشه

    ولی همیشه ستاره هارا باعشق برای عزیزانم میفرستم

    بله آجی جانم

    در حقیقت وقتی استاد میگه ظرفتون بزرگ میشه

    منظورش وسعت قلب ماست برای سپاسگزاری بیشتر داشته ها و درک لحظه حضور

    یعنی شور و شعف و ذوق زدگی هات از دیدن کوچکترین داشته ها بیشتر میشه و کیفیت سپاسگزاری خالص تر میشه

    یعنی قلبت نرم تر و زیباتر میشه

    یعنی تازه به ما اجازه میده از یه زاویه دیگه شکرش را به جا بیاریم و اون دریافت نور درقلبمون به منزله دریافت نور بالاتر و سطح سپاسگزاری از یه درجه بالاتره

    یعنی ظرف آدم را بزرگ میکنه نه الزاما داشته های بیشتر

    اول قلبت را وسیع میکنه بعد نعمت‌ها خود به خود تو این قلب وسیع وارد میشن

    مثل استاد عزیز

    با هر کسی صحبت میکنه به نظرم در محضر پروردگاره و خضوع و خشوع داره

    با تک تک سلولهاش انسانهارا دوست داره و حس مهم بودن بهشون میده و میگزره

    یعنی هر چه بیشتر سپاسگزارتر میشی

    یه مقدار خشیعتت بیشتر میشه

    انشالله از بنده های سپاسگزار واقعیش باشیم و لحظه های حضورمون در طول روز بیشتر و بیشتر باشه

    همیشه برام قابل تحسین بودی و همیشه از خوندن کامنتهات یاد گرفتم

    و سپاسگزار حضور شما در این خانواده بهشتی هستم.

    آرزو میکنم همیشه لحظه هات در حال ملاقات نور بندگی و حس بهشتی و شور و شعف سپاسگزاری باشی.

    حق یار و یاورت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1116 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    سلام و درود به بهروز جانم

    رفیق حال و احوالت چطوره ؟

    انشالله که هر لحظه رو دوشش نشستی و با ربِ قادر و وهاب

    عشق بازی میکنی

    از صمیم قلبم دوستت دارم

    ماشالله به این چهره زیبا و درون خوش سیرت شما

    بینهایت سپاسگزارم برای نقطه آبی پر برکتی که برام فرستادی و بهتریم رزقِ امروز

    برام همین دلنوشته ها هست.

    بهروز جان

    توحید

    توحید

    توحید

    که در دلِ این توحید ، الماسی به نامِ سپاسگزاری عمیقِ درونی میدرخشه

    اصلا هم مهم نیست جایگاهمون کجاست

    چه ماشینی داریم

    چه خونه ای داریم

    چه شغلی داریم

    ما عزیز کرده خداییم

    چون خودشو درونِ قلبمون داریم

    و هر لحظه که در فرکانسِ سپاسگزاری بینهایت داشته ای که داریم ،قرار می‌گیریم

    میتونیم عطر و بوی خدارو با قلبمون احساس کنیم

    حتما برا هممون اتفاق افتاده

    احساسِ سپاسگزاری با عمقِ جان که نشات گرفته از درک ربوبیت خداوند و بینهایت سخاوتمندی و بخشندگی که هر لحظه برامون داره

    مثلِ باران رحمت رو سرمون میباره

    فقط باید خدارا از عمقِ جان چشید

    الهی شکر. الهی شکر ،الهی شکر

    حق نگهدارِت باشه بهروز عزیز

    رفیق توحیدی من.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: