https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-21 00:42:282024-11-03 03:57:34پروژه خانه تکانی ذهن | گام به گام
427نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
– توی هر جنبه ای از زندگیم، خواسته هام رو بنویسم. حتی خواسته هایی که هیچ ایده ای براشون ندارم.
وقتی خواسته ای دارم اول به چگونگیش فکر میکنم برای همین، زود نا امید می شم.
خواسته ای رو بهش می رسم که باور داشته باشم می شود و امکان پذیره. چون در این صورت انگیزه دارم، اولا ادامه میدم و دوما اون شور و اشتیاق یا انگیزه باعث تمرکز و دریافت هدایت ها می شود. باید الگوهایی رو ببینم که برام باور پذیر بشه.
– یکی از راه های ایجاد ارتباط خوب اینه که نکات مثبت آدمها رو ببینم و با خودم یا با بقیه در موردشون صحبت کنم یا بنویسم. این باعث میشه تمرکزم بره روی اون نکات مثبت و توی زندگیم بیشتر و بیشتر میشه.
– برای تغییر باورها راهکار، آوردن منطق و پیدا کردن الگوها و شواهد و استفاده از اهرم رنج و لذت هست.
منطق برای اینکه به ذهنم نشون بدم چرا این باور اشتباهه و اصلا وجود نداره و فقط یک توهم بزرگ شده توی ذهن منه. و آوردن شواهد و الگوها برای تثبیت بهتر این موضوع.
اهرم رنج و لذت به من کمک میکنه تا جای رنج و لذتی که در مورد ثروت اشتباه در ذهنم قرار گرفته اصلاح بشه. اینکه بدونم چرا ثروت رو نمیپذیرم و اون موارد رو اصلاح کنم و به ذهنم نشون بدم که با ثروت چه جنبه هایی از زندگی من بهتر میشه.
یکی از باورهای مخرب اینه که کسایی که پولدارن از راه نادرست به ثروت رسیدند، یا اینکه پول ذات انسان رو بد میکنه. و اصلا پول ذاتش بد و کثیفه.
افرادی که از راه نادرست به ثروت رسیدند، نمیتونند ثروت پایداری داشته باشند چون باور لیاقت و فراوانی رو ندارند، چون هدایت های خدا رو دریافت نمیکنند.
درسته که خیلی توی فیلم ها و سریال ها دیدم که افراد پولدار آدم های کثیفی هستند ولی من توی زندگیم با آدم های میلیاردری آشنا شدم که گذروندن وقت باهاشون جزو بهترین لحظات زندگیم بود. خانم هایی که اینقدر برای خودشون ارزش قائل بودن که دنبال علائقشون بودن. دنبال مسائل بیهوده و سرک کشیدن توی کار بقیه نبودن. چقدر با احترام صحبت میکردن و چقدر حس قشنگی بود کنارشون بودن.
– اصل لذت بردنه. اصل زندگی، هدف از زندگی تجربه خودمونه. این تجربه خودم در برداشتن قدم های کوچک و پیوسته ایجاد میشه، چون وقتی بخام قدم بزرگی بردارم که بیشتر از توانایی یا شرایط الان منه، ممکنه به تعویق بندازمش و حرکت نکنم یا ممکنه ناامید بشم و دست بکشم. ولی وقتی باور داشته باشم که اینجوری نیست که فرصت ها تموم بشه، هدایت هارو انجام میدم و رشد می کنم.
– گمراهی در مسیر مورد علاقه وقتی رخ می دهد که نمی خواهی تکامل خود را رعایت کنی.
– با استفاده از تجسم، مقاومت های ذهن درباره ی امکان پذیری خواسته ها کم میشه. باعث میشه انگیزه داشته باشم و حرکت کنم.
– هدف از زندگی ما لذت بردنه. ما به دنیا اومدیم که لذت ببریم. پس در مورد شغل باید برم دنبال چیزی که دوستش دارم و درش مهارت کسب کنم و حرفه ای بشم و باورهام رو راجع به ثروت و کارم و خودم بهبود بدم. مثل وقتی که توی دانشگاه مورد علاقم، رشته ی مورد علاقم رو میخوندم. من اون مدت لذت بردم و الان که بهش فکر می کنم، حس میکنم من اون تایم رو زندگی کردم و خوشحالم از بابتش و چقدر نعمت اون زمان توی زندگیم وارد شد. پس الان هم باید دنبال چیزی باشم که ازش لذت میبرم و اون احساس خوب رو، به من میده. مهم نیست که ذهنم چه محدودیت هایی رو برام بولد می کنه. اون هیجان و اشتیاق مهمه.
وقتی دارم لذت میبرم به اندازه ی باورهام پول میاد سمتم. اگر توی کاری که عاشقشم متعهد باشم، حرفه ای بشم و لذت ببرم، بی نهایت مسیر هست برای اینکه از کاری که عاشقشم پول بسازم.
– برای اینکه کار کردن روی باورهام رو ادامه بدم، برای اینکه در مسیر درست حرکت کنم، باید باور داشته باشم که می شود. این باور انگیزه لازم رو بهم میده. اگر من باور داشته باشم که تو حوزه ی مورد علاقم، میتونم موفق بشم، میتونم ثروت بسازم، انگیزه دارم و این مسیر رو ادامه میدم و روی خودم کار میکنم.
– وقتی در مسیر درست هستم، هدایت میشم به کارهای درست.
وقتی در مسیر درست قرار بگیرم، ایده ی مناسب بهم گفته می شود. همه چیز به سمتم هدایت می شود. توی مسیر درست، آدم های درست میان توی زندگیم یا بهم گفته میشه که این آدم مناسبیه و باید ازش درخواست کنم. نباید تقلا کنم کی چی میگه و کی چی نمی گه و چی میشه.
– به اندازه ای که بهتر میشوم. خدا آدم های بهتری رو توی زندگیم میاره. نباید تقلا کنم که بیرون رو عوض کنم. من باید خودم عوض بشم.
این برمیگرده به اینکه چقدر باور کنم که این کار کردن داره جواب میده. باید هی به خودم تغییراتی که به خاطر کار کردن روی باورهام بوده رو یادآوری کنم، تغییرات خودم، عملکردم، نتایج زندگیم، تا ایمانم به این کار کردن بیشتر بشه. اگر من روی باورهام دارم کار میکنم و به راه حل هدایت میشم نباید فکر کنم به خاطر اون راه حل من به اون نعمت رسیدم، باید به یادم بیارم دلیلش کار کردن روی باورهام بوده.
– وقتی از ته دل سپاسگذار باشم، یعنی وقتی از نعمتی واقعا حسم خوب باشه و لذت ببرم، باعث بهبود زندگیم میشه. چون احساسم خوبه و هدایت های خدا رو بیشتر دریافت می کنم. چون توجه من درخواستمه و از اون نعمت ها بیشتر وارد زندگیم میشه. سپاسگذاری همون تمرکز بر زیباییهاست، همون لذت بردن از نکات مثبته، همون کنترل ذهنه. در هر موقعیتی میتونم توجهم رو از نکات منفی بردارم و بگذارم روی نکات مثبت.
– چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگیمان را تغییر دهیم و چقدر راحت میتوانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روز مرگی و حاشیه ها شویم.
– مسیر ثروت خودمم، هدایت هایی که میشم و قدم هایی که برمیدارم. مهارت هایی که در زمینه علاقه ام افزایش میدهم. تصمیم هایی که میگیرم. ایده هایی که اجرا میکنم. ترس هایی که تو دلشون میرم.
– نباید فکرم رو درگیر گذشته و آینده کنم. دنبال حاشیه ها نباشم. من باید خودمو بهبود بدم. ذهنمو باید در این لحظه بگذارم، ببینم برای پیشرفتم برای بهبود مسیرم، چه کارهایی امروز باید انجام بدم. و در این لحظه چه نعمت هایی دارم که میتونم ازش لذت ببرم.
– وقتی به دنبال کاری برم که عاشقشم، توی مسیر درستی هستم و ثروت نتیجه ی این مسیره. چون حالم خوبه، احساسم خوبه، شور و اشتیاق یا انگیزه دارم که باعث میشه خلاق باشم، زمان بیشتری بزارم، هدایت های بیشتری دریافت کنم و موفق ترم و اگه باورهام راجع به ثروت خوب باشه، نتیجش میشه ثروت.
– توی هر شرایطی که باشم باید به حتی یک درصد مثبتش توجه کنم. این باعث میشه شرایط رفته رفته بهتر شه و من باید همینجور به شرایط بهتر تمرکز کنم.
– هر رفتاری که انجام میدم، ببینم چرا دارم این کارو میکنم؟ این کار از چه فکر و باور و نگاهی میاد؟ آیا به من کمک می کنه؟
– بدن من خودش همه داروها رو داره. همه ی راه حل ها رو داره. بدن من میتونه به حالت سلامتی برگرده و میتونه مسئله رو حل کنه، اگه من با استرس، نگرانی و سخت گرفتن شرایط و مسائل، جلوشو نگیرم.
– برای اینکه توی دل ترسهام برم، باید بهم بر بخوره که آدم ضعیفی باشم، بهم بر بخوره که آدم بدبختی باشم.
– اگر بتونم ذهنمو کنترل کنم، میتونم دنیامو اونجوری که دوست دارم کنترل کنم. کنترل ذهن اولش سخته ولی با تمرین راحتتر میشه. باید آگاهانه فکرمو ببرم به سمتی که بهم احساس بهتری میده. تمرکزم باید روی زیباییها باشه. میتونم از زاویه ی دیگه ای به همه چیز نگاه کنم و میتونم به زیباییهاش توجه کنم.
– هر ورودی که به ذهن میدم همون رو به صورت خروجی دریافت میکنم. ورودی ها، فرکانسها و باورها رو شکل میدهند و به همین ترتیب اتفاقات زندگی رو رقم می زنند.
– باورمناسب در مورد سلامتی و سیستم ایمنی بدن: بدن ما میلیون ها سال تکامل رو طی کرده، حاصل میلیون ها سال بهبوده.
– ذهن انسان تاثیر کاملی بر جسمش داره. اگر کسی احساس خوبی نسبت به جسمش داشته باشه و باورهای خوبی داشته باشه، جسمش بهتر عمل میکنه.
به نام خدای هدایتگر
سلام به اساتید عزیزم و دوستانم
گام 23
– توی هر جنبه ای از زندگیم، خواسته هام رو بنویسم. حتی خواسته هایی که هیچ ایده ای براشون ندارم.
وقتی خواسته ای دارم اول به چگونگیش فکر میکنم برای همین، زود نا امید می شم.
خواسته ای رو بهش می رسم که باور داشته باشم می شود و امکان پذیره. چون در این صورت انگیزه دارم، اولا ادامه میدم و دوما اون شور و اشتیاق یا انگیزه باعث تمرکز و دریافت هدایت ها می شود. باید الگوهایی رو ببینم که برام باور پذیر بشه.
– یکی از راه های ایجاد ارتباط خوب اینه که نکات مثبت آدمها رو ببینم و با خودم یا با بقیه در موردشون صحبت کنم یا بنویسم. این باعث میشه تمرکزم بره روی اون نکات مثبت و توی زندگیم بیشتر و بیشتر میشه.
به نام خداوند هدایتگر
سلام به اساتید عزیزم و دوستان خوبم
گام 22
– برای تغییر باورها راهکار، آوردن منطق و پیدا کردن الگوها و شواهد و استفاده از اهرم رنج و لذت هست.
منطق برای اینکه به ذهنم نشون بدم چرا این باور اشتباهه و اصلا وجود نداره و فقط یک توهم بزرگ شده توی ذهن منه. و آوردن شواهد و الگوها برای تثبیت بهتر این موضوع.
اهرم رنج و لذت به من کمک میکنه تا جای رنج و لذتی که در مورد ثروت اشتباه در ذهنم قرار گرفته اصلاح بشه. اینکه بدونم چرا ثروت رو نمیپذیرم و اون موارد رو اصلاح کنم و به ذهنم نشون بدم که با ثروت چه جنبه هایی از زندگی من بهتر میشه.
یکی از باورهای مخرب اینه که کسایی که پولدارن از راه نادرست به ثروت رسیدند، یا اینکه پول ذات انسان رو بد میکنه. و اصلا پول ذاتش بد و کثیفه.
افرادی که از راه نادرست به ثروت رسیدند، نمیتونند ثروت پایداری داشته باشند چون باور لیاقت و فراوانی رو ندارند، چون هدایت های خدا رو دریافت نمیکنند.
درسته که خیلی توی فیلم ها و سریال ها دیدم که افراد پولدار آدم های کثیفی هستند ولی من توی زندگیم با آدم های میلیاردری آشنا شدم که گذروندن وقت باهاشون جزو بهترین لحظات زندگیم بود. خانم هایی که اینقدر برای خودشون ارزش قائل بودن که دنبال علائقشون بودن. دنبال مسائل بیهوده و سرک کشیدن توی کار بقیه نبودن. چقدر با احترام صحبت میکردن و چقدر حس قشنگی بود کنارشون بودن.
به نام خدای هدایتگر
سلام به همه ی اعضای این خانواده
گام 21
– اگر توی مسیرم نتایج کوچک رو ببینم و هی به خودم یادآوری کنم، کمتر دلسرد میشم و این کارکردن رو ادامه میدم.
– در تمام موارد میتونم باورهامو بهبود بدم، ایرادهامو پیدا کنم و شخصیتمو بهبود بدم و نتایج تغییر میکند.
– توی هر مسیری که هستم آدم های هم فرکانس خودم کنارم قرار میگیرند.
آدم هایی که روزانه بهشون برخورد میکنم، درصد بیشترشون هر جوری که هستن یعنی من هم درصد بیشتر وجودم همونجوریه.
وقتی من خودم و شخصیتم رو بهتر کنم، خداوند آدم های بهتر رو توی زندگیم میاره. من نباید درگیر پیدا کردن آدم مناسب باشم.
به نام خدای هدایتگر
سلام به اساتید عزیز و دوستانم
گام بیستم
– اصل لذت بردنه. اصل زندگی، هدف از زندگی تجربه خودمونه. این تجربه خودم در برداشتن قدم های کوچک و پیوسته ایجاد میشه، چون وقتی بخام قدم بزرگی بردارم که بیشتر از توانایی یا شرایط الان منه، ممکنه به تعویق بندازمش و حرکت نکنم یا ممکنه ناامید بشم و دست بکشم. ولی وقتی باور داشته باشم که اینجوری نیست که فرصت ها تموم بشه، هدایت هارو انجام میدم و رشد می کنم.
– گمراهی در مسیر مورد علاقه وقتی رخ می دهد که نمی خواهی تکامل خود را رعایت کنی.
– با استفاده از تجسم، مقاومت های ذهن درباره ی امکان پذیری خواسته ها کم میشه. باعث میشه انگیزه داشته باشم و حرکت کنم.
به نام خدای هدایتگر
سلام به اساتید عزیزم و دوستان خوبم
گام نوزدهم
– هدف از زندگی ما لذت بردنه. ما به دنیا اومدیم که لذت ببریم. پس در مورد شغل باید برم دنبال چیزی که دوستش دارم و درش مهارت کسب کنم و حرفه ای بشم و باورهام رو راجع به ثروت و کارم و خودم بهبود بدم. مثل وقتی که توی دانشگاه مورد علاقم، رشته ی مورد علاقم رو میخوندم. من اون مدت لذت بردم و الان که بهش فکر می کنم، حس میکنم من اون تایم رو زندگی کردم و خوشحالم از بابتش و چقدر نعمت اون زمان توی زندگیم وارد شد. پس الان هم باید دنبال چیزی باشم که ازش لذت میبرم و اون احساس خوب رو، به من میده. مهم نیست که ذهنم چه محدودیت هایی رو برام بولد می کنه. اون هیجان و اشتیاق مهمه.
وقتی دارم لذت میبرم به اندازه ی باورهام پول میاد سمتم. اگر توی کاری که عاشقشم متعهد باشم، حرفه ای بشم و لذت ببرم، بی نهایت مسیر هست برای اینکه از کاری که عاشقشم پول بسازم.
به نام خدای هدایتگر
سلام به اساتید عزیزم و دوستانم
گام هجدهم
– برای اینکه کار کردن روی باورهام رو ادامه بدم، برای اینکه در مسیر درست حرکت کنم، باید باور داشته باشم که می شود. این باور انگیزه لازم رو بهم میده. اگر من باور داشته باشم که تو حوزه ی مورد علاقم، میتونم موفق بشم، میتونم ثروت بسازم، انگیزه دارم و این مسیر رو ادامه میدم و روی خودم کار میکنم.
– وقتی در مسیر درست هستم، هدایت میشم به کارهای درست.
وقتی در مسیر درست قرار بگیرم، ایده ی مناسب بهم گفته می شود. همه چیز به سمتم هدایت می شود. توی مسیر درست، آدم های درست میان توی زندگیم یا بهم گفته میشه که این آدم مناسبیه و باید ازش درخواست کنم. نباید تقلا کنم کی چی میگه و کی چی نمی گه و چی میشه.
– به اندازه ای که بهتر میشوم. خدا آدم های بهتری رو توی زندگیم میاره. نباید تقلا کنم که بیرون رو عوض کنم. من باید خودم عوض بشم.
به نام خدای هدایتگر
سلام خدمت اساتید عزیزم و همه دوستانم
گام هفدهم
– چیکار کنم که از کار کردن روی باورهام دست نکشم؟
این برمیگرده به اینکه چقدر باور کنم که این کار کردن داره جواب میده. باید هی به خودم تغییراتی که به خاطر کار کردن روی باورهام بوده رو یادآوری کنم، تغییرات خودم، عملکردم، نتایج زندگیم، تا ایمانم به این کار کردن بیشتر بشه. اگر من روی باورهام دارم کار میکنم و به راه حل هدایت میشم نباید فکر کنم به خاطر اون راه حل من به اون نعمت رسیدم، باید به یادم بیارم دلیلش کار کردن روی باورهام بوده.
– وقتی از ته دل سپاسگذار باشم، یعنی وقتی از نعمتی واقعا حسم خوب باشه و لذت ببرم، باعث بهبود زندگیم میشه. چون احساسم خوبه و هدایت های خدا رو بیشتر دریافت می کنم. چون توجه من درخواستمه و از اون نعمت ها بیشتر وارد زندگیم میشه. سپاسگذاری همون تمرکز بر زیباییهاست، همون لذت بردن از نکات مثبته، همون کنترل ذهنه. در هر موقعیتی میتونم توجهم رو از نکات منفی بردارم و بگذارم روی نکات مثبت.
– چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگیمان را تغییر دهیم و چقدر راحت میتوانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روز مرگی و حاشیه ها شویم.
به نام خدای هدایتگر
سلام به اساتید عزیزم و دوستان خوبم
گام شانزدهم
– مسیر ثروت خودمم، هدایت هایی که میشم و قدم هایی که برمیدارم. مهارت هایی که در زمینه علاقه ام افزایش میدهم. تصمیم هایی که میگیرم. ایده هایی که اجرا میکنم. ترس هایی که تو دلشون میرم.
– نباید فکرم رو درگیر گذشته و آینده کنم. دنبال حاشیه ها نباشم. من باید خودمو بهبود بدم. ذهنمو باید در این لحظه بگذارم، ببینم برای پیشرفتم برای بهبود مسیرم، چه کارهایی امروز باید انجام بدم. و در این لحظه چه نعمت هایی دارم که میتونم ازش لذت ببرم.
به نام خدا
سلام به همه
گام پانزدهم
– وقتی به دنبال کاری برم که عاشقشم، توی مسیر درستی هستم و ثروت نتیجه ی این مسیره. چون حالم خوبه، احساسم خوبه، شور و اشتیاق یا انگیزه دارم که باعث میشه خلاق باشم، زمان بیشتری بزارم، هدایت های بیشتری دریافت کنم و موفق ترم و اگه باورهام راجع به ثروت خوب باشه، نتیجش میشه ثروت.
– توی هر شرایطی که باشم باید به حتی یک درصد مثبتش توجه کنم. این باعث میشه شرایط رفته رفته بهتر شه و من باید همینجور به شرایط بهتر تمرکز کنم.
– هر رفتاری که انجام میدم، ببینم چرا دارم این کارو میکنم؟ این کار از چه فکر و باور و نگاهی میاد؟ آیا به من کمک می کنه؟
– بدن من خودش همه داروها رو داره. همه ی راه حل ها رو داره. بدن من میتونه به حالت سلامتی برگرده و میتونه مسئله رو حل کنه، اگه من با استرس، نگرانی و سخت گرفتن شرایط و مسائل، جلوشو نگیرم.
– برای اینکه توی دل ترسهام برم، باید بهم بر بخوره که آدم ضعیفی باشم، بهم بر بخوره که آدم بدبختی باشم.
به نام خدا
سلام به اساتید عزیزم و دوستان خوبم
گام چهاردهم
– اگر بتونم ذهنمو کنترل کنم، میتونم دنیامو اونجوری که دوست دارم کنترل کنم. کنترل ذهن اولش سخته ولی با تمرین راحتتر میشه. باید آگاهانه فکرمو ببرم به سمتی که بهم احساس بهتری میده. تمرکزم باید روی زیباییها باشه. میتونم از زاویه ی دیگه ای به همه چیز نگاه کنم و میتونم به زیباییهاش توجه کنم.
– هر ورودی که به ذهن میدم همون رو به صورت خروجی دریافت میکنم. ورودی ها، فرکانسها و باورها رو شکل میدهند و به همین ترتیب اتفاقات زندگی رو رقم می زنند.
– باورمناسب در مورد سلامتی و سیستم ایمنی بدن: بدن ما میلیون ها سال تکامل رو طی کرده، حاصل میلیون ها سال بهبوده.
– ذهن انسان تاثیر کاملی بر جسمش داره. اگر کسی احساس خوبی نسبت به جسمش داشته باشه و باورهای خوبی داشته باشه، جسمش بهتر عمل میکنه.