دستور العمل «خانه تکانی ذهن، گام به گام»

نکته: محتوا فقط شامل فایل صوتی است


«خانه تکانی ذهن گام به گام»، یک پروژه حدوداً یک ماهه است.

این پروژه حاصل یک بروزرسانی عمده است که در دسته بندی فایلهای live با استاد عباس منش، انجام شده است. در طی این فرایند، قرار است ما هر روز، افکار ذهن خود را با آگاهی های یک قسمت از فایلهای لایو، بازبینی کنیم و بهبود ببخشیم. هر فایل از این بخش، یک گام برای حرکت در این مسیر است.

پروژه «خانه تکانی ذهن گام به گام»، فرصتی است برای:

  • ایجاد عادت های قدرتمندکننده؛
  • هدفمند زندگی کردن؛
  • نظارت بر ورودی های ذهن؛
  • و  همکاری با قلب که جایگاه خداوند است؛

چون حقیقت این است که هر کدام ما در هر لحظه در حال همکاری با یک مسیر هستیم. آن مسیر یا ترس ها و محدودیت های ذهن است یا « امیدها و امکان پذیری های قلب».

  • به اندازه ای که با ترس های ذهن همکاری می کنیم، آسان می شویم برای سختی ها؛
  • به اندازه ای که با امیدها و امکان پذیری های قلب همکاری می کنیم، آسان می شویم برای آسانی ها؛

این پروژه یک ماهه، فرصتی است برای اینکه عادت به همکاری با قلب و همکاری با خداوند را روازانه تمرین کنیم و معجزات این کنترل ذهن را ببینیم.

تمام جزئیات لازم درباره این پروژه، در فایل صوتی موجود در این صفحه شرح داده شده است. این فایل را با دقت گوش کنید. سپس برای شروع پروژه، روی دکمه زیر کلیک کنید:

منتظر خواندن تجربیات شکفت انگیز شما در تک تک گام های این پروژه هستم.


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی دستور العمل «خانه تکانی ذهن، گام به گام»
    23MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

356 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهسا» در این صفحه: 1
  1. -
    مهسا گفته:
    مدت عضویت: 1718 روز

    سلام به خانم شایسته عزیزم و استاد عباسمنش

    چقدر صدای شما دلنشین هست..موقع شنیدنش غرق در آرامش میشم

    الانم که دارم کامنت میذارم صدای موزیک بی کلامم مثل همیشه توی گوشمه و من رو غرق در حس خوب کرده برای تایپ کردن کلماتم

    وقتی به محتوای سایت فکر میکنم..وقتی به فایل هایی که دارم..تمارینی که در نظر گرفته میشه تا انجام بدهم و وقتی به مسئله ای برمیخورم سریعا سایت رو چک میکنم… احساس میکنم به یک گنج بزرگ دسترسی پیدا کردم..و به خودم میگم ببینن چقدر برگزیده بودیم تا به این گنج الهی دسترسی داشته باشیم…احساس میکنم تمام نگاه خداوند روی منه

    مدتی بود روی خودم کار میکردم خیلیی کم…اما نتایج بسیار زیادی گرفته بودم..از صلح درونی گرفته تا افزایش درامد. و گرفتن عشق و شادی از جهان اطرافم و لذت بردن از تک تک ثانیه های زندگیم…عشق میکردم با خودم و خدای خودم…تا این که رسید و نتایج کم کم محو شد…به قول دوستمون..دیگه دلم نمیخواست صبح ها از جام پاشم و روزم رو شروع کنم…با این که دوره خریده بودم اما حتی رمقی برای گوش دادنش نداشتم..تا این که بعد از یه مدت نجواهای ذهنی و احساسات بدی که منجر میشدند روزانه چندین بار از فشاری که روم بود گریه کنم…تصمیم گرفتم ریشه یابی کنم و یک بار دیگه به خودم فرصت بدم

    نتایجی که گرفتم این ها بود:

    یک: تمرکز من روی نتایج افتاد و فراموش کرده بودم که چه چیزی من رو به اون حد و لول از زندگی رسونده بود..

    دو: پاشنه آشیل من دقیقا همین استمرار نداشتن روی آگاهی ها بود و بخاطر عدم احساس لیاقت بالا..خوشی ها به قول استاد ( من و این همه خوشی محاله) شد و اروم نتایج رفت

    سه: تمامی اگاهی ها و تغییراتی که میکنیم باید بنیادین بشن در وجود ما و بشن جزوی از شخصیت ما..پس اومدم و براش اهرم رنج و لذت کشیدم تا مقاوت های ذهنیم دربرار تغییر بنیادی کمتر بشه..

    و فهمیدم که برای ساختن عزت نفسی که منشا نتایج پایدار هست..خودم باید دست به عمل بشم و خودم رو مجبور کنم و هرطوری شده خودم برای خودم این موضوع رو حل و فصل کنم.

    و چهار: شروع دوباره ارو باید از یک جهاد اکبر و پذیرش نقاط ضعف خودمون و باوری که میتوان آن هارو تغییر داد انجام داد..

    پس موارد اطرافم…رو سعی کردم خونه تکونی کنم..موزیک های تو گوشیم..ورودی های ذهنیم..و..

    نمیگم خیلی عالی عمل کردم اما دوباره احساسم بهتر شد…شور و شوق و اشتیاق و هیجان قبل هنوز نشده که میدونم ادامه بدم میشه اما دیگه شکر خدا با خودم درگیر نیستم..و حال بد ندارم…خدایا شکرت

    دیروز پروژه کاریم به اتمام رسید برای آخر ماه و مثل همیشه رفتم سمت میزم برای چیدن دوباره و گردگیری وسایل مورد علاقه ام و کتاب ها و دفتر هام…همیشه یکی از مدیتیشن هام همینه..که نظم بدم به وسیله هام…تمیزشون کنم و تغییر توی چیدمانشون ایجاد کنم..و بعدش عود روشن کنم و بیام سروقت گنجینه ام..

    داخل فایل گفتین اگر دارین اینو میشنوین پس قطعا قبلا یک درخواستی از خدا داشتین…همینطوره واقعا…نمیدونم به طور دقیق چه درخواستی از خداوند داشتم چون هنوز گام اول پروژه ارو گوش نکردم…اما خوب یادمه که مصمم بودم که دوباره از نو بسازم و این بار خودم باشم و خودم و حتی تحسین و تایید دیگران برای کارهای خوبمم واجب نشه برام برای ایجاد انگیزه برای ادامه مسیرم..

    و شکر که خداوند این مسیر رو جلو پای من قرار بود

    برای گوش دادن فایل های سایت برنامه ریزی کردم بودم و الان می‌خوام این رو هم داخل برنامه ریزی هام قرار بدم و واقعا از ته قلبم میخوام آزادی زمانی بیشتری رو پیدا کنم و تعهد بیشتری داشته باشم برای نشستن پای سایت..

    پروژه خانه تکانی ذهن بهانه ای میشه که استمرارم رو اول توی کامنت گذاشتن توی سایت به عمل برسونم..و خودخواهانه برای خودم زمان بگذارم تا انجامش بدم..

    راستی…نشستم خواسته هایی که این ماه از الله دارم رو هم نوشتم…

    فقط میخوام عمل کنم و اجرا کنم…نتایج خودش میاد..

    فصل پائیز، فصل مورد علاقه من…میشه شروع فصل جدیدی از زندگی من…که روند صعودی و بهتر شدن داره

    اما ازت کمک میخوام الله مهربان…برای ثبات

    خدایا شکرت بابت این کامنتی که روی سایت گذاشتم…

    سپاسگزارم از همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: