دستور العمل «خانه تکانی ذهن، گام به گام» - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

356 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نسرین گفته:
    مدت عضویت: 571 روز

    به نام خداوند مهربان و هدایتگر

    سلام خدمت خانم شایسته عزیز

    این اولین رد پای من در سایت است و بسیار سپاسگزار خداوند هستم وخوشحالم که برای استفاده از آگاهی های این دوره هدایت شدم، با امید به یاری خداوند حرکت می کنم از استاد عباسمنش هم بسیار سپاسگزار هستم اما اکنون موقعیت اظهار اثر آموزه های استاد را ندارم چون قراری با خدای مهربان دارم که انشاءالله در فرصت مناسب که خداوند در اختیارم قرار دهد آنچه باید گفته شود را بیان خواهم کرد.

    از خداوند برای شما دو بزرگوار

    و همینطور برای تمام همراهان این سایت با ارزش سلامتی و شادی درخواست می کنم.

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    moghadam گفته:
    مدت عضویت: 2318 روز

    مهری.

    به نام خالق بی همتا، یگانه توانا

    سلام به دو استاد توحیدی عباسمنش و شایسته عزیز و همه دوستان نازنینم.

    اول شهریور بود که استارت دوباره تمرین برنامه 12 قدم رو زدم. اولین روز اشنایی من با این سایت توحیدی توسط یک دوست با خرید دوازده قدم سال 98 شروع شد. وقتی کامنت دوستان رو میخونم ورود اکثر اونا با استفاده از فایل های رایگان بوده و بعد خرید دوره های مختلف ولی خداوند این هدیه مقدس رو همون بدو ورودم از طریق همسرم بهم بخشید. الان که شروع کردم به نوشتن این موضوع به خاطرم اومد. خلاصه من و همسرم با جدیت دوره دوازده قدم رو شروع کردیم. ولی یادمه مثل یک تازه وارد درست متوجه خیلی مطالب و اگاهی ها نمیشدم. خیلی سرم به در و دیوار خورد تا تونستم عمق این درس های الهی رو بفهمم و درک کنم. گذر زمان باعث تغییرات زیادی در نحوه فکر کردن و زندگی کردنم شد. همون تکامل رو استاد بارها و بارها بهش اشاره میکنند. ایمان و عمل و تکامل سه ضلع مثلت خودسازی برای من بود.

    تا این که یک ماه پیش برای خودم برنامه ریختم تا گزارش ماهانه از عملکرد خودم رو مکتوب کنم یکی از درخواست‌های من این بود کاش میشد الگویی، دوست عباسمنشی داشتم که مسیر برام جذاب تر بشه و امروز که وارد سایت شدم و صدای خانوم شایسته رو شنیدم شوکه شدم. صدای ارام و دلنشین از یک فرشته الهی، از شروع دوره ی تقریبا یک ماهه برای پاکسازی ذهن. خدایا بینهایت سپاس. چقدر به خودم افتخار کردم که لیاقت حضور در این دوره ارزشمند رو داشتم اونم در کنار استاد مریم شایسته. این ارزشمندترین هدیه زندگیم بود که خدای مهربان و بخشنده ام در شروع اول ماه مهر به من داد. شروع مهر و شروع دوره بی نظیر گام به گام خانه تکانی ذهن.

    دیروز خدای مهربانم، به من و پدرم و دختر برادرم شانس دوباره زندگی رو داد. ماشین ما در جاده دچار حادثه شد و به اصطلاح چپ کردیم. ولی در کمال ناباوری حتی یک خراش کوچک هم برنداشتیم. ماشینی که تمام شیشه های عقب خورد و خاکشیر شده بود و فقط عابرین که برای کمک به ما اومده بودند در کمال تعجب میگفتند چقدر خداوند شما رو دوست داشته که زنده و سلامت هستید و من امروز هنوز در شوک دیروز دوباره با صدای شایسته عزیزسورپرایز شدم. شروع دوره ای جدید به همراه دوازده قدم. قدم اول جلسه چهارم ساخت باورها. و چقدر این فایل همزمان مثل کتابی راهنما راهگشای ساختن باورهای جدید و قدرتمند برای من هست.

    به من فرصتی دوباره برای ایجاد ورژن جدید در اغاز سال تحصیلی داده شده. تمام درس ها و دستورالعمل ها توسط استاد شایسته اماده و محیا. همت و اراده باضافه چاشنی مهم عمل برابره با یک انسان موحد که شانس زندگی در بهشت جایزه و پاداشش هست.

    الهی به امید تو دست در دستت در کنار استادان بزرگوارم و دوستان عزیزم

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    علی وزیری وصال گفته:
    مدت عضویت: 2722 روز

    به نام خالق هستی ، خدایی که هر لحظه با ماست

    سلام به مریم شایسته ی عزیز ، واقعا متشکرم من برای اولین باری که به این فایل گوش دادم قبل از اون تمام برنامه ریزی روزانه ام رو پاک کردم و تصمیم گرفته بودم دوباره آنالیز کنم و از خدا درخواست داده بودم یه جورایی که کمکم کنه که متمرکز تر روی باور های مالی و درآمدم تمرکز کنم

    واقعا نمیدونم چقدر خدا زیبا میتونه اینقدر به موقع برام بچینه و فقط اومده بودم دکمه ی “مرا هدایت کن را بزنم” تا شاید بتونم از این اقیانوس دست پر برم اما چقدر زیبا میتونه خدا چشمم رو به بیلبورد سایت بندازه و فایل جدید رو ببینم و ترغیب و کنجکاو بشم و حتی دستم بخوره و فایل اول رو هم دانلود کنم و باز هنوز مبهم بودم خدایا شکرت ممنونم

    در وحله اول از شما با تمام وجودم از شما سپاسگزارم که با عشق و صلح درونی و لذت و آگاهی درونی دست خدا میشید و دقیقا همین کاری که میتونه فقط به خودتون لذت بده ایده ای بشه و بعد نشانه و هدایت خیلی ها در سایت بشه که دیوانه کننده است این معجزه خدا که هر کسی بنا به مدار خودش حتی توی سایت در مدار این فایل و این پروژه قرار میگیره من سپاس گذارم

    در نگاه اول و دلیل تشکرم که چقدر زیبا در ابتدا به این هدف متمرکز هستید که هر روز یا یا بهتر بگم هر دفعه کار و استفاده از فایل های سایت استاد عباس منش رو آسان تر کنید و این چقدر میتونه کار نیک باشه برای کسانی که واقعا تازه به سایت اومدن و دوست دارن خودشون رو بهبود بدن اما تو فایل های دانلودی قبل فقط به صورت شماره ای بود حالا اومدید طوری بسته بندیش کردید با هدایت خداوند و اون عشق و علاقه ای که دارید و خودتون هم ازش نتیجه گرفتید به دیگران کمک میکنید که این فایل برای چه کاری مفیده و میتونه حتی به یک پروژه تبدیل بشه و هر کسی بنا به نیازش به این فایل ها بره و نکته برداری کنه من تحسین میکنم شماره عاااالیه خانم شایسته .

    تجربه شما از تمرکزی که روی دسته بندی فایل های دانلودی کردید و حالا فایل های لایوی که از تمرکزی خاص صحبت می کنید!

    نمیتونم خودمو کنترل کنم از شوق که چقدر میتونه یک فردی عاشق کارش باشه که توی پرادایس ، اونقدر غرق و متمرکز بر یک کار بشه که انگار زمان متوقف شده باشه ؟! چقدر میتونه به انسان کارش و این تمرکز بر این فایل ها بهش انرژی بده که بهش آگاهی بده و اون رو ( یعنی شما رو به اصلتون ) نزدیک تر کنه ؟! با خودم گفتم: اگر خانم شایسته همچین روشی و یا تمرکزی روی کارش میذاره منم میتونم و منم دوست دارم با کارم و اون چیزی که برای خودم حتی میخواد منو به اصلم یا حتی باورهام و یا حتی یک فایل ام باشه چرا عمیق نشم ؟! چرا اینقدر در عمق کارم باهاش زندگی نکنم پس انجامش میدم و دقیقا اینت همون هدایت خداست برای من وامثال من.

    من به شخصه تشکر ویژه میکنم از شما و استاد که توضیح دادی که از اولین لایو تا آخرین لایوی که الان قرار داره روی سایت که گفتید 8 سال میگذره یک اصل وجود داره و اون ( اصل: “توحید” همین رزق امروز من شد) و من ممنونم که به لطف و محبت اینو استاد و شما بیان کردید و آموزش میدید که چطور با توحید آشنا بشیم و چرا اصلا توحید؟! و تمام آموزش های استاد ماهیت توحید و یگانگی و رب بودن خدا رو بیان میکنه و به ما میگه که هر کاری که ما تو این دنیا میکنیم اعتبارش به خداست نه هیچ عامل بیرونی دیگه !!! اصلا چرا میگیم بیرونی؟! یعنی خدا در درون ماست نه چیزی دور از دست درس ما و خدا به ما نزدیکه از رگ گردن و ما فراموش میکنیم منبع بزرگی دارم که بی انتهاست! سپاسگزارم ازتون با تمام وجودم

    _

    همین جا برای دومین بار که همین فایل رو گوش میدم استاپ کردم و بلند شدم راه رفتن گفتم چقدر درست میگه خانم شایسته چقدر من با ایشون هم مدار شدم و حالم خوبه جدا از هرموارد مادی درونم حس خوبی داره ذهنم آرامش بیشتری داره قلبم اطمینان بالاتری پیدا کرده یجور اطمینان قلبی دارم با خودم و هر لحظه چشمام از شوق خیس میشه و بغ میکنم

    _

    متوجه شدم من به درونم یک قدم و یک گام نزدیک تر شدم و این فایل و ای پروژه هم نشونه اش و اجراش که خدا با وجود شما برام چید و باز متشکرم و واقعا ذهنم داره از اون همه هیاهویی که درست میکرد آرام تر شده واقعا متشکرم انگار حس سواحل کشور دیگه رو دارم یا نگار واقعا وسط پرادایسم و یه آب و هوا عوض کرده درونم ممنونم خانم شایسته عزیز

    (( هدایت کردن انرژی ذهنی در مسیر خواسته ها)) واقعا جادوییه خانم شاسته من متوجه نشدم اما چقدر شما عمیقا بهش تمرکز کردید و براتون واضح تر نقش بسته و مدار الانم باید این جمله رو میشنید باورتون میشه من باید و نباید های الانم به طرز عجیبی اما خیلی آرام داره شکل میگیره یکیش همین به کار بردن این پروژِه و دوم خونه تکونی ذهنم که چقدر زیبا گفتید وقتی ما خونه تکونی میکنم در ذهنمون و خود به خود داریم به افکارمون جهت میدیم به سمت خواسته هامون

    مسیر سومی نداره یا به مسیر ناخواسته است ذهن یا به مسیر خواسته در این دو حالت عالیه و با این کار خود به خود این کار اتفاق میده و رخ میده. ممنونم از شما و این رو چقدر زیبا تاکید می کنید که منطقیه که که رخ بده! چون … فاصلیه ای که بین ما و اصلمون بوده برداشته میشه و ما به اصلمون وصل میشیم ، یعنی مرتبا ما این ورودی ها رو دریافت میکنیم یعنی این ورودی هایی که اصل هستند ما رو وصل میکنند به اصلمون ! وصل میشیم به انرژی فکرمون که “خوشبین هست” که انتظارات مثبت به آینده داره ! خدایا عجب حرف قانع کننده ای بهم زدید خانم شایسته یعنی وقتی از درون و وجودیت حس خوب دارم مثل همین الان و به آینده امیدواره و خوشبین هستش این اصل ماست؟! وای واقعا راست میگه خدا که انسان فراموش کاره و حالا دوباره منو با این موضوع یاد آوری کرد بابا اصل یه جادوی نور نیست. همین که در اوج صلح باخودمم به آینده ایمان و اطمینان قلبی دارم و با خودم در صلح هستم یعنی به انرژی منبع و به اصل خودم وصل شدم واقعا ممنونم چه سرنخی بهم دادید ممنونم خان شایسته

    چقدر اینجا بجا بود که خود به خود توی کنترل ذهن و احساست خبره میشیم وقتی به ترتیب این گام به گام این آگاهی هارو براشون هر روز وقت میذاریم و من همین الان با شما هم فرکانسم واقعا یک قدم جلوتر اومدم و به افکارم مسلط تر شدم و چقدر خوبه که این تسلط قوی تر بشه اما میخوام به قول شما همین کار خود به خود صورت بگیره و بشه عادت فکری من حتی اینقدر عمیق روی فایل ها تعامل و تعقل نمی کردم و حتی به این اندازه تایپ نمی کردم و این دومین باره دارم این فایل رو که هدیه هستش روش تمرکز میکنم و تایپ میکنم و میشنوم انگار برای من ضبط شده ، خوب واقعا تکامل داره و چقدر زیباست که هر چیزی و هر آگاهی سر زمان خودش به ما میرسه و من از خدا شاکرم و همچنین از شما خانم شایسته ی عزیز و استاد موحدم.

    وای خانم شایسته منم مانند شما از خدا قبل رسیدن به این آگاهی و قبل هدایت به این گام به گام ها باز از خدا درخواست کرده بودم میخوام رشد کنم و چقدر شما بی نظیرید و به من آموزش دادید که از مسیر هموار از خدا بخوام و چقدر زیبا میگید که همواری مسیر براتون مهمتره این خیلی خیلی مهمه ها واقعا چقدر این آسانی میشه عالیه خانم شایسته.

    ………………………………………………………………………….

    پروژه خانه تکانی ذهن، گام به گام

    …………………………………….

    دستور العمل پروژه:

    اول از همه الان هر جایی که هستی، درگیر هرچی هستی اونو رها کن یه استراحت ذهنی به خودت بده به اون درگیری ذهنی و مساله ذهنی که براش راهکاری نداری، یا خواسته ای که چگونگیش رو نمودونی قدمش رو از کجا برداری، بگو : من تو این نقطه تورو رها میکنم طبق قرآن تسلیم میشم و حل این مساله ادامه ی این مسیر رو میام از خونه تکونیه افکاری شروع میکنم که داره از توی ذهنم میچرخه ، من اولین قدم رو از اینجا برمیدارم و بعد اجازه میدم تا آگاهی های این لایو ها طی این پروژه برای من اصلاح مسیر کنه و مستقیما منو به راهکار و قدمی هدایت بکنه که لازمه برداشته بشه از طرف من ، البته خیلی مهمه که این پروژه خیلی مستمر و تا انتها انجام بشه ، و شرط اینه که این پروژه مستمر و تا انتها انجام بشه اینه که یکمی خودخواه باشیم ، یعنی فارغ از اینکه چقدر کار های واجب تری هست که باید انجام بشه برای یک ماه روزانه دو ساعت رو برای خودت خالی کن ، دو ساعت برای تجدید میثاق با اصلت خالی کن! برای وصل شدن به توحید ، وصل شدن به خوش بینی ! وصل شدن به امید وصل شدن به انتظارات مثبت و روز های خوش آینده و اجازه بده تو این دو ساعت های روزانه از کمترین مقاومت های ذهنی خداوند کار هارو برات انجام بده من این تجربه اش رو داشتم و میخوام تجربه اش رو عمیق تر بکنم .

    پس از همین الان برو سراغ تقویمت کار های روزانه ات رو جوری مدیریت کن که در کنار اون ها دو ساعت رو برای خودت خالی کنی!

    تو این دو ساعت همه چیز رو رها کن! فقط پای آگاهی های اون روز بشین انگار یه جهان خالی هست ، فقط تویی و اون آگاهی هایی که داری میشنوی!

    برای این دو ساعت خسیس باش و خودخواه! یه تمرکز غیر قابل مذاکره برای گذروندن آگاهی های اون رو اختصاص بده و کلام هدایت گرانه ای رو بشنو که برات میاد!

    ………………

    میدونی وقتی که کار رو شروع میکنی و یکم جلو میریم میبینیم که اصلمون تو این شلوغی های روزمره امون گم شده بود ! وای ممنون من همینو میخواستم خان شایسته همین اصل همین هدایت گر همین صدای درون

    چقدر زیبا از تجربه اتون از این پروژه میگید که هر چقدر جلوتر میریم شلوغی ذهن کمتر میشه و آگاهی های اون فایل برامون اصلاح مسیر میکنه.

    و چه تکلیف قشنگی گفتید که شایدئ در ابتدا صدای قلبمون رو واضح نشنویم اما وقتی اون آگاهی ها رو میشنویم و از اون فایل نکته برداری میکنیم! و خیلی هوشیارانه عبارات تاثیر گذار یا عبارت تاکیدی از اون فایل رو که به دست آوردیم مینویسیم و سعی کنیم تبدیل بشه به عادت فکریمون و هی تکرارش کنیم

    و این کارهایی که خودتون انجام میدادی! ای جانم! مرسی که به اشتراک گذاشتید من هم انجامش میدم هوراااااا!

    و رد پای او روز رو ثبت میکنیم تغییرات درونی تم شروع میشه پس اینجا چقدر به نوشتن تاکید دارید به رد پا گذاشتن و نقطه ی پایانی و شروع تغییرات تاکید می کنید عالیه خانم شایسته متشکرم از شما.

    اینجا میگید که یعنی تغییرات درونی خیلی زود شروع میشه واااای خدایا شکرت !

    خیلی زود به آرامش درونی می رسید ، دقیقا چیزی که من در ستاره قطبیم می نویسم هر روز الله اکبر !!

    و حالا نتیجه کلی این گام ها :

    هی صدای قلب و هدایت هاش واضح تر و صدای ذهن و گمراهی هاش ضعیف تر میشه! الله اکبر خدارو سپاسگزارم

    چقدر اینجا زیبا گفتید که این زمان که داریم آگاهی ها رو گوش میدیم رمان بیشتری رو ما با منبع اصلی در ارتباطیم و برامون معجزه میکنه ( زیبایی های زندگی رو بیشتر میبینیم ، دلایل بیشتری برای سپاسگزاری پیدا میکنیم ، روان شدن چرخ زندگیمون رو میبینیم و احساس میکنیم ، الله اکبر خیلی از مسائلمون خود به خود حل میشه

    این گام به گامی که دارید توضیح میدید که وقتی به گام آخر میرسید تغییر شخصیتیتون رو میبینید و و قشنگ احساسش میکنید ، که منو یاد 12 قدم قدم اول میندازه دقیقا انگار باید من دوباره یک چکاب فرکانسی یا بهتره بگم چکاب گام اولم رو بگیرم و بعد حرکت کنم . عالیه

    نکته جالب چقدر خوبه که احساس لیاقتت رشد کرده الله اکبر !! ظرف وجودمون بزرگتر میشه خدایا شکرت

    احساس میکنیم که یک پوسته انداختیم خدایا شکرت!

    استاندارد های شخصیتیم ابلاتر رفته

    نگاهت به اتفاقا خیلی خیلی تغییر کرده و رفتارت داره تغییر میکنه !!

    دنبال راهکار ها و ایده های دیگه هستی!

    قشنگ جدا شدنت رو از اکثریت میبینی ! ای جانم، مرسی خانم شایسته

    ذهنت از نو با یکسری آگاهی های خداگونه برنامه ریزی شده و احساس میکنی چقدر فاصله ی فرکانسیت با خدا کمتر شده و چقدر با خودت و کلیت زندگیت به صلح رسیدی.

    و چقدر زیبا گفتید که : یه گفتگو های دیگه ای توی ذهنت می چرخه که جنس آرامشه ! جنسش امیدواری هست، جنسش ایمان و توکلِ!

    خدایا واقعا متشکرم من از همین امروز که حتی لایو رو ندیدم پروژه رو شروع نکردم آماده بودم برای این پروژه برای این حرکت سپاسگزارم

    جنس توحیدی تره واقعا متشکرم بابت این اتفاقات جنس امکان پذیری در مورد خواسته هاست

    جنسش انتظارات مثبت در مورد روز های خوش آینده است، و آروم آروم این احساس خوب این شخصیت رو رشد داده

    و چقدر اینجا زیبا تاکید کردید به تکرار تکرار استمرار دوباره همین مسیر.

    خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    واقعا متشکرم خانم شایسته ی عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    Mah tab گفته:
    مدت عضویت: 1814 روز

    به نام خداوند هدایتگرم

    سلام

    مریم عزیزم اول از همه میخوام تحسینتون کنم بخاطر قدرت بیان بسیار شیوا و روان و دلنشینتون چون با شنیدن صدای شما یاد اون سوالی که توی یکی از جلسات دوره عزت نفس از استاد پرسیدین افتادم که چقدر صداتون میلرزید و واقعا تفاوت اون فایل با امروزتون از زمین تا آسمونه، بهتون تبریک میگم که هرروز در حال رشد و گسترش همه جوره ی خودتون هستید.

    دو هفته ی پیش من با تضادی مواجه شدم و حال روحیم بشدت بهم ریخت خدای هدایتگرم به من گفت برو دوره عشق و مودت رو دوباره شروع کن و گوش دادن همون جلسه اول واسه حال درونی من مثل آب رو آتیش بود و حالمو دگرگون کرد،بعد از یک ساعت اینقدر احساس سبکی و آرامش بهم داد که باورم نمیشد، تمام ترس و نگرانی و ناراحتیم محو شد. (اتفاقا جلسه ی اول دوره عشق و مودت مهم‌ترین موضوعش هماهنگی بین ذهن و قلبه و خیلی قشنگ توضیح داده شده و من عاشق اون قسمتم)

    خلاصه به آرامش رسیدم اما گفتم خدایا چکار کنم که ذهنم این موضوع رو فراموش نکنه و همیشه توی پس زمینه ی ذهنم باشه ، یعنی حواسم به احساسم باشه چون گاهی با شنیدن و درک یه آگاهی تا یه مدت بشدت حالم خوب میشه اما با گذر زمان کم کم توی ذهنم کمرنگ میشه.شاید آگاهی های خوب و جدید دیگه ای وارد ذهنم بشه اما اون چیزی که خیلی واسه ذهن من نیازه و اصل مهمتری هست فراموش میکنم، پس از خدا خواستم کمکم کنه که همیشه حواسم به احساسم باشه و اجازه ندم احساسم بد بشه یعنی نگاه من با نگاه خداوند به موضوعات یکی بشه،فاصله ای بین ذهن و روحم نباشه و همیشه آرامش داشته باشم.

    تا دیشب که به این فایل هدایت شدم، هدایتم اینجوری بود که چند روزی بدلیل مشغله ی کاری وارد سایت نشده بودم و وقتی میخواستم سایت رو باز کنم احساس کردم استاد دوره ی جدیدی روی سایت گذاشتن ،بخودم گفتم اگه نشونه ای دریافت کنم حتما میخرمش. اومدم و با این فایل جدید مواجه شدم که مثل بقیه ی دوستان منم احساس کردم واسه من آماده شده، تمام صحبتهای مریم جان رو عمیقا درک کردم و خواسته ی من بود حتی توی متن با خط پررنگ نوشته شده عادت به همکاری با قلب و خداوند دقیقا چیزی که من دنبالش بودم.

    و وقتی مریم جان اواخر صحبتشون گفتن اگه اینجایی بدون که اتفاقی نیست خداوند جواب درخواست این چند روز تورو داده و حالا نوبت توعه که اجابتش کنی بغضم گرفت و از خدای بی‌نهایت آگاه و هدایتگرم تشکر کردم که منو اینجا آورد.

    خدایا شکرت که وجود داری و هدایتگر و حامی و عاشق منی.

    مریم عزیزم خدا قوت بهت میگم که اینقدر به صدای قلبت گوش میدی و به ما در دریافت پاسخ هامون از طرف خداوند یاری میرسونی و اینقدر مسیرمون رو ساده و آسون میکنی، خیلی دوستت دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    شکوه گفته:
    مدت عضویت: 1028 روز

    به نام خدایی که سکان زندگی ام را به دست های ایمن او سپرده ام

    و او خود مرا به بهترین راه ها هدایت میکند

    خدایا شکرت

    همین امروز صبح واسه یکی دو تا موضوع ازت هدایت خواستم و بعد به این فایل هدایتم کردی

    و بهم گفتی سی روز مستمر هر روز یکی از این گام ها رو گوش کن و تعقل کن تا جواب سوال هات رو بگیری

    خدایا عاشقانه دوستت دارم و همواره و هر لحظه منتظر هدایت ها و معجزات قشنگت در زندگیم هستم

    ذهن ما همیشه ما رو محدود می‌کنه و همیشه کاری می‌کنه که ترس ها بر ما چیره بشن

    و توان حرکت کردن ما رو بگیرن

    و ما دائما باید روی خودمون کار کنیم و مدل چ‌شکل فکر کردنمون رو تغییر بدیم

    و بعد از اون لاجرم هر خواسته ای قابل دسترسه!

    و این شرایط خیلی خیلی زودتر از چیزی که فکرش رو میکنی،تغییر می‌کنه

    گاهی فکر میکنم که من قبلا که قوانین و آگاهی ها رو بلد نبودم چه جوری زندگی میکردم؟؟؟

    همین الان هم که تا حدودی قوانین رو آموختم ولی باز هم گاهی احساس میکنم فلج هستم و نمیتونم حرکت کنم چون چیزی رو نمی‌دونم و آگاه نیستم!

    و اگه خدا حمایت و هدایتم نکنه اصلا حتی یه قدم هم نمیتونم بردارم

    نمی‌دونم قبلا چی کار میکردم و چه جور جلو میرفتم

    من که الان هر روز تشنه تر از قبل هستم!

    مریم جان شایسته عزیز گفت این پروژه یک ماهه فرصتی است برای:

    1- ایجاد عادت های قدرتمند کننده

    2- هدفمند زندگی کردن

    3- نظارت بر ورودی های ذهن

    4- همکاری با قلب که جایگاه خداوند است

    و من هم اینک و همینجا چقدر به هر چهار مورد نیازمند و فقیرم

    و چقدر الان دقیقا زمان درستی بود که تو این مسیر قرار بگیرم

    امید که خداوند کمکم کنه که بعد از برداشتن اولین قدم، نشونه ها رو ببینم و قدم های بعدی رو محکم تر بردارم

    و با امید به اینکه آگاهی هی این یک ماه من رو مصمم تر و‌ قویتر و بااراده تر کنه و من رو به راهکارها و قدم های بعدی هدایت کنه

    و شلوغی های ذهنی ام رو کم تر و شیطان ذهنم رو کمرنگ تر کنه

    خدایا فقط خودت میتونی کمکم کنی که در این مسیر، احساس لیاقتم رشد کنه و ظرف وجودم بزرگتر بشه و یه مدار فرکانسی بالاتر برم

    و مسائلی که الان خیلی داره اذیتم میکنه، واسم کوچیک و خنده دار بشه

    خدایا من خیلی محتاج توام و به هدایت و حمایتت خیلی خیلی فقیرم

    خودم را به دست های پر مهر و محبت و ایمن تو میسپارم

    دستم را محکم بگیر و قدم به قدم با من گام بردار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1251 روز

    به نام خدای مهربان

    خداروشکر که بازم فرصتی فراهم شده تا ورودی های ذهنی مثبت رو به ذهن بدیم و در این پروژه فوق العاده که قطعا تاثیر عالی در زندگی هر کسی که متعهدانه این اموزه هارو گوش بده و عمل کنه میزاره.

    تا الان گام هفتم این فایل ها برروی سایت قرار گرفته و من همشو مرتب گوش دادم

    هم زمان که داشتم روی این فایل ها کار میکردم درحال خوندن کتاب رویاهایی که رویا نیستند فصل چهار بودم ؛ برای خوندن اون کتاب به من الهام شد که بیام و درک خودم و نکاتی که میخوام درموردشون بیشتر صحبت کنم و بهتر درکشون کنم رو در کامنت های اون بخش ببینم و خب نتیجه بسیار خوب بود یعنی یک ذوق و شوقی داشتم از اینکه قراره هرروز که کامنت نوشتن رو شروع کنم قانون رو برای خودم مرور کنم و به ذهنم غذای مناسب بدم ؛ و شروع کردم و کامنت های روزانه رو منتشر کردن. در حین همین کامنت نوشتن بود که بسیار زیاد اهمیت هرروز مرور کردن قوانین و اصل جهان هستی رو درک کردم. به اواخر کتاب که رسیدم از اونجایی که این اهمیت برام پررنگ شده بود میخواستم که بازم به این روند ادامه بدم و ورودی های مثبت رو به ذهنم بدم تا این اگاهی ها بره توی وجودم نفوذ کنه و شکل فکر کردن مغز من بشه

    که این ایده اومد که بیام و شروع کنم همون روند کامنت گذاشتن های روزانه رو توی پروژه خانه تکانی ذهن ادامه بدم.

    نمیدونم چطور توصیفش کنم اما کامنت گذاشتن و اینکه من برای هرروز یک برنامه ایی رو طبق اصل بهبود گرایی داشته باشم تا اگاهی های مناسب رو مرور کنم یک فرصت خیلی خوبی رو برای من فراهم کرده

    میدونی یک جورایی خیالم رو راحت کرده اینکه برای خودم پروژه ایی رو به این شکل تعریف کردم. که اقا من هرروز اون غذایی که ذهن لازم داره رو به خورد ذهنم میدم و این به من یک احساس کنترل بیشتری رو میده برای در مسیر درست موندن.

    چه تصویر زیبایی رو خانم شایسته در این ویس در ذهن مخاطب به نمایش گذاشتن :

    توی این مدتی که توی پارادایس تنها بودم یک احساس خالصی بود که انگار زمان متوقف شده و همه چیز اهمیتش رو از دست داده و انگار منم و اون اگاهی ها اصلا دوست نداشتم هیچ جای دیگه ایی باشم و هیچ کار دیگه ایی انجام بدم

    یک احساس ایزوله کردن خودمون با اگاهی ها که چقدر تجربه لذت بخشیه و به امید خدا ماهم فرصتی داریم تا با این پروژه همراه بشیم و یک جنس از این احساس رو تجربه کنیم . اولش باید یکم زمان ببره اما وقتی که شروع میکنیم و فقط درمورد همین اگاهی ها به ذهنمون ورودی میدیم و همه چیز های دیگه رو کات میکنیم ذهن هم فقط به همین اگاهی ها فکر میکنه و یک احساس اشتیاقی رو در ما ایجاد میکنه ؛ یک احساس تشنه بودن که بااازم میخوام بازم اگاهی میخوام. این پروژه فرصتیه که ذهن خالص میشه و فقط از این اگاهی ها تغذیه میکنه یعنی من از خدا میخوام یک همچین فضایی رو بتونم برای خودم فراهم کنم و به این دید به این اگاهی ها و این پروژه نگاه کنم.

    یک وقتایی میشد به یک جمله ایی میرسیدم که خیلی توی ذهنم کلیک میکرد. من توی اون لحظات دست از کار میکشیدم راه میرفتم و اون اگاهی توی وجودم و توی ذهنم و توی قلبم تکرار میشد. و میگفتم چطور از این زاویه این اگاهی رو درک نکرده بودم

    منم دقیقا در زمان هایی یک همچین احساس هایی رو تجربه کردم و بینهایت احساس فوق العاده اییه دقیقا منم همین عادت رو دارم که راه میرم و همینطوری اون اگاهی رو مرور میکنم و با خودم درموردش صحبت میکنم و به احساس بسیار عالی میرسم. یک جمله توی گوشم زنگ میزنه و من همونجا فایل رو پاوز میکنم و فکر میکنم و کلی ایده به ذهنم میرسه که از این اگاهی در زندگیم به صورت عملی استفاده کنم.

    ریشه اموزش ها توحیده

    خیلی جالبه الان که عکس جدید پروژه رو میبینم همین جمله رو داره توصیف میکنه که تصویر یک درخت و ریشه هست که اصل داستانه و وسط تصویر در ذهن انسان هست به اسم توحید و قدرت خلق درونی و گام اول هم از همین موضوع شروع میشه.

    دقیقا همون اتفاق درونی جالبی که خانم شایسته میگه که نشات گرفته از درگیر کردن خودم با اگاهی ها به صورت روزانه و مستمر هست در درون منم الان شکل گرفته و خیلی برام لذت بخشه دقیقا قبل این پروژه و اون خواندن کتاب رویاها من یکسری سرو صداها و یکسری ترس های توهمی در ذهنم داشت شکل میگرفت که الان میبینم واااقعا چقدر ساکت شده ذهن و خیلی مهمه که این رو به خودم یاداوری کنم و بدونم دلیلش همین به صورت روزانه و مستمر رساندن اگاهی و ورودی های مناسب به ذهنم هست. و هربار ذهنم داره با قلبم هماهنگ تر میشه.

    هدایت کردن انرژی فکری با خواسته ها وقتی مرتبا داریم این ورودی هایی که اصل هستن رو دریافت میکنیم ما وصل میشیم به خداوند وصل میشیم به اصلمون یا به قول کتاب رویاهایی که رویا نیستند( فصل 4) ذهن ما هماهنگ میشه با روحمون

    روح من توی چه آگاهی هست؟

    به قول خانم شایسته : بسیار خوشبین هست ؛ که انتظارات مثبت درباره اینده داره ؛ ترس و غمی نداره ؛ همه چیز رو ساده میبینه ؛ خواسته هارو امکان پذیر میدونه؛ به فراوانی باور داره ؛ به قید و شرط خودش رو لایق تجربه نعمت ها میدونه و نگران چگونگی درمورد هیچ چیزی نیست.

    پس دوباره مرور میکنیم: تکرار این اگاهی ها و ورودی مستمر و بهبود دائمی که در این پروژه داریم به مدت یک ماه تمرینش میکنیم مارو به جایگاه هماهنگی بین ذهن و روحمون میرسونه و با هر گام یک قدم به قلب که جایگاه صدای خداونده نزدیک و نزدیک تر میشیم.

    این همون دستور العملی هست که خانم شایسته برای ما تدارک دیده !

    اصل بهبود گرایی بسیار قدرتمنده که در این مسیر سعی میکنم همیشه به خودم گوشزد کنم و قدم به قدم بدون توقف سعی کنم درروز تایمی رو بزارم و صرف نوشتن و تفکر کردن و شنیدن این اگاهی ها کنم.

    بعد از این پروژه اتفاقی که میفته اینه که من این الگو رو یادمیگیرم و بعد از پروژه خانه تکانی ذهن شروع میکنم به پروژه های بعدی برای کار کردن روی خودم. این همون اصل بهبودگرایی هست که خانم شایسته انصافا دارن عالی انجامش میدن. هربار یک هدفی و یک پروژه ایی ایشون دارن.

    فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب﴿7﴾

    پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ می‌شوی به مهم دیگری پرداز،

    برای خودم دقیقا همینجوری بود یعنی اون کامنت ها و اون پروژه ایی که من داشتم برای درک اگاهی های کتاب رویاها فصل 4 الان منو اینجا کشوند و انگار یک درکی رو به من داد که الان میبینم خانم شایسته چقدر زیبا در این فایل بیانش میکنند

    و جالبه من همون روزی که خانم شایسته این ویس رو گذاشتن اصلا به این خوبی درکش نکردم ولی الان که 7 روز گذشته میبینم چقدر بیشتر میفهمم منظور خانم شایسته در این فایل چی هستش و این کامنت گذاشتن باز به درک بیشتر اصل داره بهم کمک میکنه

    به همین دلیل هم قراره دوباره از گام اول سعی کنم مرور کنم و از خودم ردپا بزارم و فایل های جدید رو هم همراهی میکنم (انشا الله)

    یک نکته دیگه ای هم که اشاره شد اینه که وقتی ما شروع میکنیم به ورودی های مناسب به ذهن دادم میبینیم اروم اروم چندوقت که میگذره ذهن هم داره با ما همراهی میکنه ذهن هم جهت میشه با ما و این موضوع رو هم بازم من خیلی بیشتر این روزا دارم درک میکنم.

    یعنی انگار اینطوریه که هرچی آب میخوری نه تنها سیر نمیشی بلکه تشنه ترم میشی و هربار لیوان های بیشتری رو آب میخوری (به این معنی که ظرفت هم بزرگتر میشه)

    در دستور عمل بازم این نکته رو باید رعایت کنم که :تمرکز صد در صد من در درک این اگاهی ها و بهره برداری شخصی از این اگاهی ها در زندگیم باشه.

    من تسلیم میشم و اجازه میدم اگاهی های این پروژه برای من اصلاح مسیر کنه و مستقیما من رو به سمت راهکار و قدمی هدایت بکنه که لازمه برداشته بشه از طرف من

    وقتشه که خودخواه باشم و دوساعت رو برای خودم خالی کنم برای : تجدید میثاق با اصل ؛ وصل شدن به توحید ؛ وصل شدن به امید؛ وصل شدن به انتظارات مثبت و روزهای خوش آینده

    میدونی با دوساعت شروع میشه اما هرروز که میگذره انگار هعی میخوای بیشتر بشنوی بیشتر درک کنی بهتر بفهمی که اصل چیه

    برای منم همینطور بود اولش حتی سختم بود که درروز مثلا یک فایل از استاد که یک ساعت و نیم هست رو ببینم و روش تمرکز کنم و سعی کنم درک کنم اما وقتی که فقط ورودی دادم همینطوری که خانم شایسته گفتند ذهن هم منو همراهی کردن و واقعا میبینم چققدرر بیشتر از تایم شبانه روزیم رو من دارم میزارم برای تکرار ورودی های مناسب و ایجاد افکار مناسب و تاازه کلی هم کار داره

    یعنی الان نه تنها زور نمیزنم که ورودی ندم بلکه نمیتونم اصلا جلوشو بگیرم انگار اگر داده نشه یک چیزی کمه…

    کامنت گذاشتن کمکم میکنه تا بتونم اون فضا رو برای خودم درست کنم که خانم شایسته میگه که انگار یک جهان خالی هست و تویی و اون اگاهی هایی که داری میشنوی چون وقتی که من مینویسم خیلی تمرکزم بالاتره مخصوصا اگر کامنت باشه و این تصویری هم که خانم شایسته گفتن باز الان بیشتر کمکم میکنه که یک تمرکز شدیدی رو اختصاص بدم به اون اگاهی ها و شنیدن صدای کلام خداوند…

    دادن مستمر این ورودی ها خود به خود مسیر رو هموار میکنه و میبینم که قلبم داره فعال تر شه ؛ ترس های ذهنیم داره کمتر میشه و صدای ذهنم داره ضعیف تر میشه ؛ باعث میشه زیبایی های زندگی رو بیشتر ببینم و خیلی از مسائل خود به خود حل میشن چون ما قراره از مسیر مقاومت های ذهنی خارج شیم.

    و وقتی که این مسیر رو میرم و کلی اتفاقات خوب و تغییرات شگرف رو در شخصیتم میبینم میفهمم که بقیش فقط تکرار دوباره و دوباره همین مسیر هست

    متن این فایل و توضیحات فایل صوتی هم یک اصل مهمی رو داره اشاره میکنه که ما هرلحظه داریم همکاری میکنیم یا با قلب یا با محدودیت ها و ترس های ذهن

    از اونجایی که نمیشه همزمان به دوتا موضوع توجه کرد و ما هر لحظه داریم به یک موضوع توجه میکنیم وقتی که من اونقدر خودم رو غرق و درگیر این اگاهی ها کنم یعنی دارم مدت زمان بیشتری رو همکاری میکنم با قلبم و اگاهی هاش و صدای خداوند رو میتونم بهتر و شفاف تر بفهمم.

    با نوشتن این کامنت خیلی خیلی بهتر برام شفاف شد دستور العمل این پروژه و خیلی بهتر درک کردم که این مسیر رو چطور باید طی کنم و خداروشکر میکنم بخاطر اینکه این فضا و این فرصت رو دارم تا روی خودم کار کنم.

    خداوند نگهدار هممون باشه در این مسیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مروارید گفته:
    مدت عضویت: 790 روز

    سلام و خداقوت خدمت استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیز

    دقیقا درست گفتید ،چند روزه که فکرم درگیر یه خونه هست ،منتظریم صاحب خونه مبلغ ودیعه رو مشخص کنه و ما اسبابکشی کنیم ،من مدام تو یکماه آخر نذر و نیاز میکردم که همین خونه جور بشه ،چون نو ساز و بزرگه ،دیروز وقتی فایلها رو گوش میکردم با خودم گفتم خدایا تسلیم هستم ،خودت هرجوری که دوست داری من و خانوادم و به یک خونه نوساز بزرگ هدایت کن که در اون آرامش داشته باشم و جور عجیبی آروم شدم ،تا اینکه دیشب نصفه شب این فایل شمارو گوش کردم که گفتید هر چی که فکرتون و درگیر کرده دور بریزید و تسلیم بشید و فایلهارو از اول روزی یک فایل گوش کنیم و جمله های کلیدی و مهم و یادداشت کنیم ،بییییینهایت کارتون ارزشمند هست ،میدونم چقدر براش زحمت کشیدید و وقت صرف کردید ،قدردان وجودتون و زحمتاتون هستم و به نوبه خودم تمام سعی خودم و به کار میگیرم تا به بهترین شکل ممکن روی خودم کار کنم ،از الله یکتا براتون خیر و برکت و عشق و ثروت بیحد و حساب تقاضا میکنم ،در پناه خدای مهربانم شاد و پرتوان باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    امیررضا افکاری گفته:
    مدت عضویت: 2100 روز

    ممنونم از خداوند که به در خواست من رو اجابت کرد که بتونم گام به گام من رو به تغیر و بهبودم در همه شرایط ترک عادت های ضعیف و جاگزین کردن ان با عادت های قوی هدایت کرد و این هدایت از طریق دست های خانم شایسته برای من اتفاق افتاد

    شاکرانه خدارو شکر می کنم که در این مسیر الهی هستم و از تجربه دوستان هم استفاده خواهم کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    انسیه مروی گفته:
    مدت عضویت: 1223 روز

    سلام

    چه آرامشی در صدای مریم جان بود.واقعا لذت بردم و ممنونم برای ای پروژه عالی.این پروژه واقعا پاسخی به خواست واقعی قلبم در این روزها هست. واقعا خدارو شکر که هر وقت ازش کمک میخوام و منتظر هدایتش میمونم به بهترین شکل هدایتم میکنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    شهریار گفته:
    مدت عضویت: 1432 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیز

    اولین چیزی که به ذهنم میاد برای نوشتن..

    اینه که الان ساعت 1:26 دقیقه‌ی صبح،بعد از یک روز شلوغِ کاری ولی با حس خوب،

    بعد از دو سه روز نوشتن برای خدا که منو هدایت کن من میخوام تسلیم شم تو بهم راهو بگی راه لذت بخش رو بگی..

    بعد از یه نشونه‌ای که دیشب اومد برام،

    امشب اومدم تو سایت و رو بیلبورد این فایل رو دیدم،هفته‌ی پیش دیده بودم این بخش رو حتی یکی دوتا فایلش رو هم گوش دادم ولی چون تو سفر بودم تمرکز خاصی روش نداشتم،

    ولی امشب با گوش دادن این فایل بنظرم قدرت فرکانس رو خیلی درک کردم،یه بک گراندِ سکوت مطلق با صدای خانم شایسته،نمیدونم آرامش فریاد میزد از تو این صدا،

    انگار ذهنم تو یه خیابون بسیار شلوغ باشه و یهو هدفون بذارم و کلا برم تو یه دنیای دیگه،همچی ساکت شه ذهن شلوغم ساکتِ ساکت شد!

    این خیلی برام جالب بود..

    بعد از این من همینجا تعهد میدم که این خانه تکانی رو شروع کنم و روزی 2 ساعت وقت رو به خودم اختصاص بدم،

    جالبه که این خانه تکانی همزمان شده با انبارگردانیِ محل کارم که فردا قراره انجام بدیم!

    ینی درون و بیرون قراره حسابی پاک بشه،خدا میدونه چقد فکرم آزاد بشه چقد رها بشم..

    بسیار از هردوتون سپاسگزارم،

    خداروشکر میکنم که بین اینهمه آدم که توجهشون رو چیزای واقعا بدیه..من اینجام،تو این لحظه یه معجون از حس شکرگزاری از خدا و افتخار به خودمم.

    بریم برنامه ریزی کنیم و شروع کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: