تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم

نکته:

این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.


در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.

2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.


منابع بیشتر:

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    212MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
    31MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

710 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مرضیه جعفری» در این صفحه: 1
  1. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2964 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم

    در این مورد من یک داستانی برام اتفاق افتاد که خدا رو شکر تونستم از قانون آگاهانه به نفع خودم استفاده کنم.

    داستان از این قراره که اولای مهاجرتم به تهران تو خوابگاه زندگی میکردم و اونجام همه جور قشر آدمی با همه خصوصیات اخلاقی بود دیگه.

    یه دختری بود که خوشگل بود ولی بشدت حسود و تفرقه انداز پشت سر گو خیلی آدم دورویی بود.ولی هم بخاطر خوشگلیش هم قدیمی بودن تو اون خوابگاه جایگاه خاصی داشت و اتفاقا ما با هم هم اتاقی بودیم اولاشم خیلی دوست شدیم رابطه عالی بود ولی من می‌دیدم رفتارهاش رو با بقیه و دستم اومده بود چطور شخصیتی داره.

    تا اینکه سر یه ماجرایی با من چپ افتاد تا جایی که میتونم بگم خیلی شرایط رو برای من سخت و غیر قابل تحمل کرده بود خوب دلم میخواست باهاش بجنگم و مقابله به مثل کنم اما خدا رو شکر منطقم به احساسم غلبه کرد و اومدم از قانون استفاده کردم بخودم گفتم ببین تو تنها کاری که باید بکنی اینکه تمرکزت رو کامل از روی این آدم برداری و بگذاری روی خودت و اهدافت جهان بقیه کارها رو برات انجام میده و صبح میرفتم کتابخونه تا عصر و روی فایلهام کار میکردم و کوچکترین صحبتی با کسی در این مورد هرگز نکردم تا اینکه شرایطی پیش اومد چند روزی رفتم سفر تو سفر که بودم دوستام زنگ زدند و ظاهراً کل اون اتاق با این خانوم به مشکل برخورده بود و کاری کرده بودند که از اون خوابگاه کلا بره.این ماجرا درس بزرگی بمن داد زمانی که من تصمیم گرفتم نجنگم بحث نکنم و کوچکترین قدرتی به این فرکانس ندم و تمرکزم رو کامل از روش برداشتم جهان کاری کرد که بدون کوچکترین دخالت من اون کلا حذف بشه به همین راحتی جهان این کارو انجام میده از اون زمان این ماجرا رو سرلوحه قرار دادم و هزاران بار بخودم گفتم که چطور باید از قانون تمرکز به نفع خودم استفاده کنم.من باید تمرکزم رو بگذارم روی تغیر چیزی که میتونم نه چیزی که کوچکترین توانایی در تغییرش ندارم این کار وقت تلف کردن و انرژی هدر دادنه آدم عاقل حداقل منی که با قانون آشنا شدم این کارو نباید بکنه بی خردی و بی عقلیه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: