تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم

نکته:

این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.


در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.

2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.


منابع بیشتر:

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    212MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
    31MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

710 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مونا ترحمی» در این صفحه: 2
  1. -
    مونا ترحمی گفته:
    مدت عضویت: 2133 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته دوست داشتنی

    سلام به همه دوستان ارزشمندم

    خدایا ازت سپاسگزارم برای دریافت آگاهی های امروزم

    تمرکز بر آنچه میتوانم بهبود دهم

    چقدر درس تو همین جمله وجود داره

    چیزی که من روش کنترلی ندارم پس روش تمرکز نمیکنم من تمرکزم رو میزارم رو خودم و رو چیزی که میتوانم آن را بهبود دهم

    استاد من و همسرم امروز رفتیم خونه مامانم و حالم هم خیلی خیلی عالی بود

    وقتی اونجا بودیم دیدم که مامانم داره با خواهرم تلفنی صحبت میکنه و متوجه شدم که یه مشکلی برای یکی از اعضای خانواده من پیش اومده و مامانم هم ناراحته و داره برای خواهرم درد و دل میکنه و دنبال راه چاره هستن

    منم آگاهانه رفتم با بچه خواهرم بازی کردم و نخواستم به حرف هاشون گوش بدم در صورتی که اگه قبلا بود منم همراهی شون میکردم

    همون لحظه تا ذهنم اومد درگیر این موضوع بشه به خودم گفتم

    مونا از دست تو کاری برمیاد ؟

    گفتم نه هرگز من کمکی نمیتونم کنم و فقط میتونم غصه بخورم و ناراحت بشم و دلسوزی کنم و دنبال راه چاره باشم برای اون طرف

    به خودم گفتم یا بشین اینجا بزار مامانت کلی ورودی منفی بهت بده و باهات در و دل کنه و به زمین و زمان بد و بیراه بگه و تو هم دلسوزی کن و غصه بخور و دنبال راه حل برای مسئله ای باش که به تو مربوط نیست

    یا برو خونه و نزار این حال خوبت خراب بشه

    منم به همسرم گفتم بریم خونه

    و استاد یاد حرف شما افتادم و به خودم گفتم

    من که کنترلی رو این موضوع ندارم پس بهتره که روش تمرکز نکنم

    و از خودم پرسیدم من چه کمکی میتونم کنم ؟ و جواب دادم من فقط میتونم به خودم کمک کنم

    من فقط میتونم حال خودم و خوب نگه دارم

    من فقط میتونم خودم موفق بشم و با موفق شدنم هم به خودم کمک میکنم و هم الگو میشم برای دیگران

    اون موقع اگه بگم قانون اینه شاید باور کنن

    اگه بگم این سایت استاد عباس منش شاید پیگیر بشن

    استاد مامان من و خواهرم جدا از اینکه داشتن کلی غصه میخوردن و برای اون طرف دلسوزی میکردن دنبال راهکار بودن که اونو از این وضعیت نجات بدن

    منم قبلا یه آدمی بودم مثل اونا و میخواستم هرطور شده مسئله اون طرف و حل کنم

    حتی اگه کاری از دستم برنمیومد ولی غصه میخوردم که همدردی کرده باشم

    ولی پیگیری میکردم ولی دلداری میدادم که نگن مونا بی معرفته

    ولی الان فهمیدم من توانایی حل مسائل دیگران رو ندارم

    اون آدم تا خودش نخواد تغییری در زندگش بده من نمیتونم زندگی اونو تغییر بدم

    حتی قبلا سعی میکردم طرف و دلداری بدم بگم عیب نداره خدا بزرگه حل میشه و از این حرفا

    ولی اینبار نخواستم اینم بگم چون میدونم اونا اصلا تو مداری نیستن که این حرفا رو درک کنن

    حتی مامانم انقدر ناراحت بود که اون طرف چقدر این مشکل اذیتش کرده که نشسته کلی گریه کرده و گفته دیگه نمیدونم چی کار کنم

    ولی شاید برای اولین بار من اصلا ناراحت نشدم با اینکه اون طرف عزیز من هست

    چون میدونستم اون طرف انقدر از جهان کتک خورده که رسیده به نقطه عجز و گفته

    خدایا دیگه نمیدونم چی کار کنم

    اتفاقا خوشحال هم شدم و به خودم گفتم این خوبه چون

    اون طرف رسیده به نقطه عجز و اینجاست که آدم ها هدایت میشن وقتی به ناتوانی خودشون اعتراف میکنن و

    میگن خدایا من تسلیمم

    ولی مامانم از این بابت داشت غصه میخورد که چرا این مشکل انقدر اذیتش کرده که یه مرد نشسته گریه کرده

    شاید از نظر دیگران این رفتار من خودخواهی باشه یا بگن بی احساسه یا فقط فکر خودشه

    ولی این قانونه

    من توانایی حل مسائل و مشکلات دیگران رو ندارم پس بهتره که تمرکزم رو بزارم رو خودم

    تمرکزم رو بزارم رو اون چیزی که میتونم بهبود بدم

    من میتونم فقط زندگی خودم و بهبود بدم

    من توانایی بهبود زندگی دیگران رو ندارم

    استاد عاشقتونم

    امروز نخواستم تو اون فضا بمونم و خیلی زود برگشتیم خونه

    تو راه فقط خواسته هام رو تجسم کردم و کلی لذت بردم

    آگاهانه با همسرم راجبش صحبت نکردیم

    کسی رو قضاوت نکردیم

    همسرم برام یه غذای خوشمزه درست کرد و با عشق کنار هم غذا خوردیم

    اگه قبلا بود فکر میکردم من آدم بدی هستم که خانواده ام ناراحتن و من دارم خوش میگذرونم و خوشحالم و دارم به اهدافم فکر میکنم

    و عذاب وجدان میگرفتم

    امروز فهمیدم که من خیلی تغییر کردم

    استاد ازتون سپاسگزارم و خیلی دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 103 رای:
  2. -
    مونا ترحمی گفته:
    مدت عضویت: 2133 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام عاطفه عزیزم

    سپاس برای کامنت فوق العاده ای که نوشتی مثل همیشه عالی بود عزیزم

    خیلی تحسینت میکنم که تو این مسیر الهی ثابت قدم هستی عزیزم

    میدونم که خیلی عالی داری رو قوانین و دوره ها کار میکنی و درک میکنی قوانین رو و بهش عمل میکنی

    این حد از تعهد برای کار کردن رو خودت همیشه برای من الگو بوده

    در پناه خدای مهربون به بهترین ها برسی عزیز دلم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: