تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم

نکته:

این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.


در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.

2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.


منابع بیشتر:

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    212MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
    31MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

710 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا ملتفت» در این صفحه: 2
  1. -
    رضا ملتفت گفته:
    مدت عضویت: 1991 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم، سلام به مریم خانم مهربون و دوست داشتنی و سلام به همه دوستای عزیزم امیدوارم حال همگی عالی باشه.

    استاد جان، فایل فوق‌العاده‌ای بود، تحسینتون میکنم، استاد جان، امشب شب یلدا هست، شب یلداتون مبارک باشه.

    من یاد گرفتم که توی زندگی از خودم بپرسم که الان چه چیزی هست که من میتونم بهبودش بدم و تمرکزم رو روی اون بذارم. استاد جان، عجب مصاحبه فوق‌العاده‌ای برای ما گذاشتید، مصاحبه پپ گواردیولای عزیز، انسانهای موفق این ذهنیت رو دارن که من باید روی خودم کار کنم، مفهوم صحبتهای پپ این بود که من که نمیتونم قوانین فیفا رو تعیین کنم، من که نمیتونم کاری کنم که جام جهانی وسط بازی‌های فصل برگذار نشه، پس میام روی چیزی تمرکز میکنم که میتونم کنترلش کنم. من میام روی شخصیتم کار میکنم، من میام روی تیمم کار میکنم.

    استاد جان، من یاد گرفتم که مسئولیت زندگیم رو بپذیرم و بگم من باید تغییر کنم، اگر زندگیم اونطور که دوست دارم نیست، اون نتیجه‌ای که میخوام نگرفتم، من مسئولم، خدا عادله، خدا ظلم نمیکنه، من مسئول زندگیم هستم. منم که زندگیم رو بوسیله افکار و باورهام دارم خلق میکنم. به خودم میگم: ببین اینقدری که روی خودم کار کردم، این نتایج ارزشمند رو گرفتم، درحالیکه اون زمانیکه دنباله رو ذهنم بودم، اصلا راضی نبوده و نیستم.

    چقدر زیبا گفتید من اصلا کاری به بحث‌های سیاسی ندارم، کار ندارم که شاه خوبه یا جمهوری اسلامی خوبه، به نظر من هر نگاهی که عامل بیرونی رو بر زندگی ما تاثیرگذار بدونه شرکه.

    استاد جان، تحسینتون میکنم. من یاد گرفتم که موقع شکایت کردن، در زمان غر زدن این زیپ دهنم رو ببندم و بگم اگر زندگیم اونطور که میخوام نیست، من مسئولم و یه چیزی توی ذهنم باید تغییر کنه.

    از تجربه‌های زندگی خودم میخوام مثال بزنم که کجاها روی عوامل بیرونی حساب کردم، غر زدم و شکایت کردم:

    من بیاد میارم که در گذشته چقدر میگفتم مشکل مملکت ما مسئولین هستن که مدیریت بلد نیستن، مشکل آقازاده‌ها هستن، چقدر اخبار رسانه‌های مختلف رو چک میکردم، میخوندم و پیش خودم تحلیل میکردم، این الان دروغ میگه، اون جناح الان فلان کار رو کرده و یادمه بیشتر مواقع احساس بد رو تجربه میکردم و از این جنس اتفاقات بیشتر و بیشتر میخوندم و گوشه چشمم اشک میومد و احساس ناراحتی داشتم، توی ذهنم این بود که همه دارن اخبار رو بررسی میکنن، من باید از اتفاقات خبر داشته باشم، تا برم ثابت بشه فلان جناح مقصر وضعیت کشور هستن، تا بتونم آینده خودم رو پیش‌بینی کنم. درحالیکه با این کار قدرت کنترل زندگیم رو به عوامل بیرونی واگزار کرده بودم.

    قبلا اینطوری بودم که خارجی‌ها توی ذهنم آدمهای خیلی موفق و باهوشی بودن، وقتی از طریق تلوزیون پیشرفت‌های تکنولوژیشون رو میدیدم، احساس قربانی بودن بهم دست می‌داد که اون افراد چه کیفی میکنن، چقدر شادن، اونوقت یه وضعیت ما نگاه کن، به مملکت و حکومت ما نگاه کن و بخاطر این نوع نگاه احساس بد داشتم. بیکار بودم و دستم توی جیب پدرم بود، اهل بحث کردن نبودم، ولی فقط بلد بودم توی ذهنم دادگاه برگزار کنم، درحالیکه زندگیم تقریبا هیچ بازدهی نداشت.

    چقدر زیبا گفتید: جان اف کندی یه جمله داره که میگه نگید آمریکا برای ما چه کاری انجام داد، بگید شما برای آمریکا چی کار کردید.

    مواردی که قدرت رو به خودم و خدای خودم دادم:

    من یادم میاد که مشکلی در زمینه سلامتی داشتم و اون اینکه موهای وسط سرم کم‌پشت شده بود، هر ماه هم که به اصلاح میرفتم انگار میدیدم توی آینه که اوضاعش داره وخیم‌تر میشه، اما سعی می‌کردم با بی‌توجهی کردن احساس خودم رو خوب کنم، یه روز تصمیم گرفتم با این مسئله‌ام رو برو بشم، یه بار گفتم برم یه مرکز پوست و مو یه مشورت بگیرم، خانم دکتری اونجا بود که بهم گفت: ما یه سری روش‌ها رو پیشنهاد میدیم که از پیشروی این روند جلوگیری کنیم ولی راستش رو بخواید زورمون به عامل ژنتیک نمیرسه، همونجا به خودم گفتم من درستش میکنم، استادم سلامتیش رو بدست آورده و میگه داستان اصلا ژنتیک نبوده، خداحافظی کردم، تصمیم گرفتم روی باورهایی که ترمز دارم کار کنم و تجسم میکردم و هدایت شدم به انجام یه سری کارها و الان نسبت به اون موقع وضعیت موهام خیلی بهتر شده، طوریکه مادرم بهم گفت متوجه شدی موهات خیلی شاداب‌تر شده، خودم هم حس کردم که ریزش موهام خیلی کم شده، درحالیکه قبلا موقع نوشتن هر دقیقه یکی دو تار مو می‌ریخت روی دفترم. خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.

    شاد و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    رضا ملتفت گفته:
    مدت عضویت: 1991 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم🔶، سلام به خانم شایسته مهربون و دوست‌داشتنی🌷 و سلام به همه دوستای گلم✨، امیدوارم حال همگی عالی باشه.

    استاد جان🔶، مثل همیشه عالی بود و چقدر به موقع و چقدر بدرد حال و روز الان ما میخوره. استاد عزیزم🌷، عاشقتم که صحبت‌هات همیشه تازگی داره، فکر نمیکنم هیچوقت این صحبت‌ها کهنه بشه.

    واقعا فوق‌العاده بود این فایل، تحسینتون میکنم به خاطر این درک عالی که بهش رسیدین، تحسینتون میکنم به خاطر مثالهای دقیقی که میزنید‌‌. مثالهاتون خیلی دقیقن، خیلی حالت‌ها و شرایط رو توی مثالهاتون واضح میگید و این عالیه🌺

    من یاد گرفتم که وقتی شاکی باشم از وضع موجود، من دارم با عواملی می‌جنگم که قدرتی برای تغییرشون ندارم، اگر قیمت گوشت شده دو برابر، چرا من اینقدر قوی نشم که برام مهم نباشه، اگر داور یه کارت قرمز و یه پنالتی هم به ضرر تیمم گرفت و حتی گیریم از قصد اینکار رو کرده، چرا تیم من اینقدر قوی نباشه که بازی رو بتونه ۴-۱ ببره؟

    استاد جان من یاد اون فایلتون افتادم که درباره دله علی صحبت کردید، گفتید: این بازیکن همیشه می‌گفت ایراد از مربیه، همیشه می‌گفت مربی قدر من رو نمیدونه، نتیجه این صحبت‌ها و این شکایتها هم معلومه، بعد گفتید: جدیدا توی مصاحبه می‌گفت: اون نیمکت نشینی خیلی بهم کمک کرد که من بفهمم ایراد از مربی نیست، ایراد از منه، من باید تغییر کنم، گفتید دقیقا این جمله‌ای بود که دله علی استفاده کرد: 📍من باید اینقدر خوب میبودم، که مربی مجبور بشه از من بازی بگیره و ایراد از من بوده📍

    استاد جان اون بوکسور رو تحسین میکنم که شما توی فایل الگوبرداری از افراد موفق درباره اش صحبت کردید. که وقتی باهاش مصاحبه کردن، اولین حرفش این بود: پیروزی رو به رقیبم تبریک میگم💪 و ما برمیگردیم‌‌. تحسینش میکنم، بجای اینکه بگه داور مشکل داشت، زمین کج بود😦، چمن مشکل داشت، به جای اینکه قدرت رو به عوامل بیرونی بده که کنترلی روشون نداره و شکایت کنه و بگه: ما که عالی بودیم، ما که مشکل نداریم، اون شانس اورد، نمیاد موفقیت رقیبش رو کوچک کنه، اونقدر کنترل ذهن داره که میگه پیروزی رو بهش تبریک میگم. می‌گفت من تا به الان توی بازی هام چشمم آسیب ندیده بود، من یاد گرفتم که اگر چشمم آسیب دید، چطور باید مبارزه کنم.

    استاد جان🌷، من یاد گرفتم که من ناتوانم که دیگران رو تغییر بدم، بذار هرجوری دوست دارن فکر کنن، من تاثیری روی اونها ندارم، من دیدم زندگی افرادیکه مدام دارن از دولت و حکومت شکایت میکنن، چیه. اونها متاسفانه به هیچ‌جا نرسیدن، همیشه مشکل دارن، روابط خوبی ندارن، اوضاع مالیشون خوب نیست، حال عمومیشون خوب نیست و از لحاظ سلامتی مشکل دارن، اتفاقات عجیب و غریب ناخواسته هم براشون میوفته. من باید تمرکزم روی اهداف و برنامه‌های خودم باشه، یاد گرفتم که دلسوزی نکنم برای هیچکس، نخوام بگم ای کاش فلانی آگاه میشد، طفلکی قانون رو بلد نیست، نه، ممکنه قانون رو بلد نباشه، اما به محض اینکه به نقطه عطف برسه و بخواد تغییر کنه، یه راهی براش باز میشه، اون فرد هنوز همون آدم قبلیه، اگر بخواد تغییر کنه، چه من بخوام، چه نخوام اون فرد هدایت میشه و تغییر می‌کنه زندگیش💐، لازم نیست من نقش خدا رو براش بازی کنم، اون خودش خدا داره، اعمال اون برای اونه، اعمال من هم برای خودمه🌷، من رو بخاطر اعمال اون مؤاخذه نمیکنن، من باید مسائل خودم رو حل کنم، باید مقصر اتفاقات زندگیم رو در درونم جستجو کنم، بگم یه چیزی باید در درونم تغییر کنه تا شرایط من تغییر کنه.

    واقعا استاد جان🌟، تحسینتون میکنم، چه مثال قشنگی زدید، اکثر افرادیکه شاکی هستن از وضع موجود، زمان شاه هم ناراضی بودن، این درحالی هست که همه چیز توی شیوه حکومت داری صد در صد از این رو به اون رو شده بعد از زمان شاه، اما اون افراد شاکی همین الان هم شکایت میکنن‌. من از شما یاد گرفتم که این بحث شکایت کردن هم فقط مختص به ایران نیست، ممکنه هر جایی این اتفاق بیوفته.

    من یاد گرفتم که اگر می‌خوام نتایج متفاوت از مردم توی زندگیم بگیرم، باید متفاوت از مردم فکر و عمل کنم.🔶✨

    استاد جان🌷، من خیلی خوب میتونم دهنم رو کنترل کنم، من زیاد اهل صحبت کردن نیستم ولی خیلی خوب میتونم با خودم صحبت کنم و با کلام به چیزی که دوست دارم توجه کنم. اما باید روی افکارم هم کار کنم. یعنی ممکنه من حرفی نزنم، اما ذهنم داره قضاوت می‌کنه و سختیش اینجاست که کنترلش کنم.

    چقدر زیبا گفتید که زین الدین زیدان این مربی فوق‌العاده هیچوقت درباره داوری توی بازیها صحبت نمیکرد، تحسینش میکنم و امیدوارم همیشه همینطور سالم و موفق باشه.😊

    من یاد گرفتم که وقتی انگشت اشاره‌ام رو سمت فرد و موضوعی گرفتم و دارم قضاوتش میکنم، دارم شکایت میکنم، در واقع سه انگشت دیگه رو سمت خودم گرفتم و چقدر زیبا خانم دبی فورد توی کتاب نیمه تاریک وجود میگه: ✨وقتی یه ویژگی رو در یک فرد میبینی و داری درباره‌اش حرف میزنی، حقیقت اینه که اون ویژگی در تو هم هست.✨ تو باید به درون خودت سر بزنی، خودت رو درست کنی. خودت رو و دیگران رو به عنوان افرادیکه نیمه تاریک و نیمه روشنایی دارن بپذیری، هیچکس کامل نیست و میگه گنجها پیش سایه است، میگه تو خودت اون ویژگی بد رو داری و وقتی داری اون ویژگی بد رو نفی میکنی، داری قسمت روشنایی وجودت رو هم از خودت دور میکنی. میگه همه ما قسمت‌های تاریکی در وجودمان داریم که باید بپذیریم‌شون و بخوایم کنترلشون کنیم.

    یه مقدار از بحث دور شدم ولی قصدم این بود که بگم من باید به درون خودم نگاه کنم، بخوام هربار بهتر عمل کنم، با خودم در صلح باشم، دست از شکایت کردن و بهونه آوردن بردارم.🌹 واقعا بخوام تغییر کنم نه فقط حرفهای قشنگ زدن و ظواهر رو حفظ کردن و بخوام خواهر و اعضای خانواده‌ام رو تغییر بدم و تبدیل بشم به روضه خوان و برای خودم دشمن درست کنم💥، نه، من این آگاهی‌ها رو در عمل و برای خودم استفاده میکنم.

    استاد جان😍، سر کار چند بار صحبت این اغتشاشها شده و من تونستم زیپ دهنم رو ببندم و فقط گفتم من نمیتونم دیگران رو تغییر بدم، من می‌خوام خودم تغییر کنم، یه بار هم گفتم من اصلا اخبار نگاه نمیکنم، در همین حد، درحالیکه می‌تونستم بگم نگاه کن، باید هر فردی خودش تغییر کنه و بیام کلی صحبت کنم و صغری، کبری بچینیم و بخوام به زعم خودم آگاهی بدم به طرف مقابلم که همکارم هست. من سر کار فایلهای شما رو گوش میدم و سرم به کار خودم هست. اما اینکه ذهنم رو کنترل کنم هم باید روش کار کنم.✔️

    من یه تجربه دارم که همین تازگی‌ها برام پیش امد، من میخواستم مهاجرت کنم شیراز و بنا داشتم توی زمینه کار با چوب و منبت کاری آموزش ببینم یا برم سر کار، خوب، با خونه صحبت کردم و یه تاریخی مشخص شد که با خواهرم و بچه‌هاش برم شیراز ولی مادرم راضی نبود، چندین بار هم با هم صحبت کردیم و هر بار واضحتر درک میکردم که نمی‌خواد من برم. خلاصه اون برنامه سفر رو کنسل کردم و الان میبینم که توی ذهن من اینطوریه که مامانم مقصره، اگر اجازه میداد، من میرفتم، که باید روش کار کنم و بگم من مسئولم، هیچکس مسئول اتفاقات زندگی من نیست. نتیجه این فکر و اون عملکرد و نپذیرفتن مسئولیت صد در صد زندگیم باعث شد این اتفاقات بیوفته.

    استاد جان🔶، تحسینتون میکنم که به ما آگاهی میدید، چقدر لباستون رو دوست دارم، واقعا که زیباست، هم طرحش و هم رنگ قرمز رنگش🌹، چقدر فضایی که برای فیلم گرفتن انتخاب کردید قشنگه، چقدر اون ریسه نور مخفی قشنگه، چقدر عاشق زمانهایی هستم که لبخند میزنید😊، خدایا شکرت، دوستتون دارم❤️

    خانم شایسته عزیز🌷، از زحمات شما هم تشکر میکنم، درسته جلوی دوربین نیستید و کلامی از شما نشنیدم، اما شاید صحبت شما باعث شده این فایل گرفته بشه و البته تدوین‌های شما روش قرار بگیره، تحسینتون میکنم و از شما ممنون و سپاسگزارم🔶

    امیدوارم همه شما دوستای گلم در پناه خدای بزرگ همیشه شاد❤️، سلامت💚، ثروتمند💙 و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید💛

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: