نکته:
این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.
در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.
2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.
منابع بیشتر:
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD212MB21 دقیقه
- فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم31MB21 دقیقه
سلام به استاد عزیزم، خانوم شایسته بی نظیر و همه دوستان و هم خانواده های نازنینم
اول از همه میخوامکه بگم باعث افتخار و خوشحالیه که عضوی از اعضای چنین خانواده بی نظیر توحیدی هستم و تا اونجایی که تونسم بر توحید پایبند بمونم و نتایج درست بگیرم…
زیر تصویر این فایل استاد یا خانوم شایسته عزیزم نکته مهمی رو نوشته بودین که تلنگر قشنگی بود برام…
اینکه فایل قبلا ضبط شده و تطبیق جالبی با شرایط کنونی جامعه داره
اتفاقا موقعی که استاد صحبت میکرد تو فایل چنین حدسی رو زدم
چون هم لباس و موقعیت نشستن و ضبط فایل توسط استاد با فایل های قبلی مشابه بود و هم نوع اشارات استاد به نکاتی که گفتند مشخصه که مال قبل این جریانه
خیلی برام جالب بود از این نظر که از روزی که این مسائل شروع شده حتی کوچکترین اشاره ای تو سایت به این موضوع نشد نه از طرف استادکه البته همین انتظار هم می رفت و نه دوستان دیگه که اولین نکته مثبتی بود که دوست داشتم بگم که چقد باعث تفاوت های زیاد میشه و البته که بسیاری از ما نمیفهمیم تا وقتی که این تفاوت هارو بچشیم مثل منی که یکبار چشیدم و دیدم ثمرش را…
میدونید، دارم به این فکر میکنم که معجزه ها همین جوری رخ میدن، استاد حتی خبر نداشته قراره تو ایران چه اتفاقی بیوفته یا افتاده و مطمعنم تا چند روز بعد از این اتفاق هم با خبر نشدن چون توجهشون روی این مسائل نیست
ولی خداوند هدایت کرده این نکات رو بگن و ضبط کنن برای چنین روزی که هم ما و هم خودشون به حقانیت این مسیر و درست بودن این صحبتا بیشتر و بیشتر پی ببریم
نکته دوم اینکه عمیقا و قلبا با صحبتای استاد موافقم و ندایی همیشه حتی قبل از اشنایی با این مفاهیم در قلبم بود که میگفت عزت نفس و خودکفایی و متکی به خود و خدا بودن راز انسانیت و موفقیت و بنده نیکو و صالح بودنه…
من زمانی بوده تو سالهای قبل که تجربه اینو داشتم که هر روز گله و شکایت کردن از زمین و زمان منو به جایی که میخواستم نرسوند بلکه هر روز ذلیل تر شدم و روندم نزولی تر و هر روز احساس بد و بدتر.
و بعد از اشنایی با شما هر روز بیشتر سعی کردم کنترل ذهن کنم و تو شرایط فوق بحرانی کنترل ذهن باعث شد بهترین نتایج رو بگیرم
به طوری که من تو همون شرایط منفی از نظر بقیه، شغل بهتری کسب کردم، ارتقاگرفتم، درامدم بهتر شد، ازدواج تونسم بکنم، ماشین دار شدم و از لحاظ روحی و ایمانی تقویت شدم در حالی که همه داشتن هر روز شرایط سختی رو تجربه میکردند
و نکته دیگه اینکه بعد از گذشت یکسال امروز نگاه میکنم به راهی که اومدم، میبینم که من مهدی حسینی که با همسرم اوایل خیلی اختلاف سلیقه و نظر داشتم و تقریبا یه روز درمیون باهم بحث داشتیم کم پیش میاد در یک ماه ما یه بحث داشته باشیم امروز، ولی دوستانی که اون زمان با ما در ارتباط بودن امروز تو همون حالتی که قبلا بودن و حتی شرایط بدتر تو رابطشون هستن و به خودم افتخار میکنم بابت این تغییرات.
اما میخوام بگم از اونجایی که خودم جلوی خودمو گرفتم و باعث شدم شرایط دیگه بهتر نشه
اونجایی که به خاطر شرک مخفی وجودیم فراموش کردم حضور پر رنگ خدارو
اونجایی که بعد از تصادفی که داشتم فکر کردم استراحت کردن برام کافیه تا خوب شم و فراموش کردم که امروزم نتیجه و حاصل هر روز کار کردن ها روی خودمه، تو جمع خانواده و افراد همیشگی بودنم و کار نکردن روی خودم همانا، و بعد از مدتی تضعیف روحیه، کمشدن اعتماد به نفس، کمشدن درامد و.. همانا
خداروشکر میکنم تمام ابن مسیر رو خوب میفهمیدم میدونسم که دارم خودم اینکارو میکنم ولی ماتم برده بود ، نشسته بودم به بازی جذاب این جهان نگاه میکردم که چقد قشنگ قانون عملی شد تو زندگیم
با اینکه بخاطر تصادفم چند ماه خونه نشین بودم ولی همچنان درامد داشتم و روزی منو میداد خداوند، با همه این وجود خیلی از چیزایی که میخواسم فراهم میشد ولی شرک یواش یواش داشت نفوذ میکرد و من متوجه نبودم تا جایی که خودمو تنها گذاشتم تا متوجه این بشم که دارم با کاری نکردن بدتربن کارو میکنم…
اره من کاملا میفهمم که چقد ما با غر زدن و ناله کردن و اعتراض کردن به خودمون ظلم میکنیم و حقی که قران با چنین انسان هایی به صداقت حرف میزنه که میگه
إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ
و قطعا من هم زمانی که دست برداشتم از مقصر دونستن بقیه و شرایط نتایجم شفاف تر شدن و زمانی که اهسته اهسته دنبال کردم شرایط و اطرافیان و افکارشون رو بخاطر شرایطی که توش بودم و خودمو گول زدم که من رو خودم کار میکنم ولی ورودی هارو کنترل نکردم باز اوضاع رفته رفته نزولی شد…
و امروز حداقل با این نوع دیدگاه و تفکر میدونم که باید برای خودم چیکار کنم و در درجه بالاتر میدونم که نه زندگی من و نه زندگی هیچیک از این افرادب که هر روز اعتراض میکنند وابسته به هیچ عاملی نیست مگر اینکه خودشون تغییر کنند و خداوند به ما وعده داده که سرنوشتمونو تغییر نمیدن مگر خودمون تغییر کنیم