تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم

نکته:

این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.


در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.

2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.


منابع بیشتر:

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    212MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
    31MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

710 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیده مینا سیدپور» در این صفحه: 1
  1. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1594 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز هفتادو نهم، روزشمار توانایی تشخیص اصل ازفرع…

    من ازشما یاد گرفتم، اینکه قدیمی ها میگفتن هرکسی رو توقبر خودش میخوابونن، درسته، منتهی هیچوقت نمی تونستم مفهوم ومعنی این تمثیل رو بفهمم ودرک کنم، ولی شما بهم فهموندید برام معنیش کردید، به این صورت که هر کدوم از ماها روحهای مفردی هستیم که تنها به این دنیا اومدیم وتنها از این دنیا میریم، یعنی هرکسی الان به عنوان خانواده وعزیزان و دوست و اشنا و هر انسان دیگه ای در زندگیم هست، هستند که من در کنارشون از این مسیر دنیایی عبور کنم واونچه که از من باقی میمونه یعنی بهتره بگم هر چیزی که هست برای من و فقط وفقط مختص من هست ومن هستم که بازتاب افکار وتوجهات وگفتار واعمالم رو دریافت میکنم در کل شبانه روز وکل زندگیم، وهیچ نیروی بیرونی غیراز نیروی خداوند( قوانین حاکم بر جهان هستی) و خودم، هیچ نقش وتاثیری توی زندگیم نداشته ونخواهد داشت…

    اوایل برام درکش خیلی سخت بود، خصوصا اون موقعه ها که قرآن میخوندم و تو بعضی آیه ها خداوند میگفت: به مال و اولادتون دل نبندید که اینها برای امتحان شماست توی زندگی!!!!

    میگفتم خب دیگه، من اگه بدبخت شدم اگر اینهمه سختی کشیدم، به خاطر کارهای پدرم هست، به خاطر کارمای بدیهای پدرم هست، پدرم فرزند خوبی نبوده برای پدرو مادرش، خیلی نادونی کرده حالا خدا سر من که بچه اش هستم تلافی کرده منم که بیگناه….!!!!!

    اما توی مسیر شما که قرار گرفتم،از یه جایی به بعد فهمیدم ودرک کردم، که وقتی هرکسی به اعمال و افکار اگاه بشه، دقیقا از همونجا می تونه خودش رو نجات بده، حتی اگر تو بدترین شرایط وکنار بدترین آدمها رشد کرده باشه وتا اون زمان با باورهای نادرست زندگی کرده باشه، ولی دقیقا از همونجایی که تصمیم بگیره اگاهانه وهوشیارانه زندگیشو بسازه وتسلیم خواست خداوند بشه، خداوند هم مسیرش رو به راحتی از مسیر بد و پراز درد و عذاب و نادانی گذشته جدا میکنه وهدایتش میکنه به بهترین مسیر….

    دقیقا ودرست از همون روزیکه من تصمیم گرفتم مسئولییت زندگیم رو بپذیرم و قبول کردم که خودم خالق شرایط زندگیم هستم ودست از مقصر دونستن دیگران برداشتم ….

    اونوقت نتایج هم متفاوت شد، سخت بود اولش خیلی سخت، چون تمام شواهد در بیرون از من نشون میداد که پدر ومادرم و دیگران وجامعه والبته خداوند مقصر تمام اتفاقات بد زندگیم هستند، اما هر چقدر تونستم خداوندی رو که شما بهم معرفی کردید بهتر وبیشتر بشناسم، هر چقدر درکم از قوانین جهان هستی بیشتر شد، تونستم درون خودم رو هم بیشتر ببینم و خودم رو واکاوی کنم، به درونم برم و نقص ها وحسن هام رو ببینم، وسعی در تغییرشون کنم….

    هرچقدر من تونستم پا رو ترسهام بذارم و گذشته ام رو لااقل برای خودم جبران کنم خداوند کاری کرد صد پله بالاتر برم تواین مسیر وهر روز شاهد تغییرات مثبت بیشتری توی زندگیم باشم، ودل ودیده ام بیشتر باز بشه روی سهم ونقش خودم توی زندگی و بسته بشه روی سهم ونقش دیگران توی زندگیم…..

    من از چاه عمیقی که منو بلعیده بود نجات پیدا کردم از وقتی که فهمیدم خودم خالق صد درصد شرایط زندگیم هستم، اونجاها که اشتباهاتم رو می پذیرم تا تکرارش نکنم واونجاهها که هوشیارم و کنترل ذهن دارم تا درست عمل کنم که نتیج هم درست از آب دربیادواشتباهی رخ نده…..

    بعد می بینم که چقدر زندگی آسونه، چقدر همه چیز لذت بخشه، وقتی میدونی فقط کافیه هدایت بخوای هر لحظه و اون خدای همیشه در دسترس حی وحاضر هست که جوابتو به بهترین شکل بده، وجوری راضیت میکنه وجوری ازت راضی هست که ارامش وامنیت وشادی درونی رو به وضوح توی زندگیت حس میکنی…

    واین تنها نشونه ای هست که متوجه میشی در مسیر درستی هستی، آرامش وشادی درونی، وحس خوشبختی درونی، که از رابطه ی عاشقانه ای که بین خودت ومعبودت هست حاصل شده…..

    حالا دیگه اون بیرون هر اتفاقی بیفته حتی به ظاهر تلخ، بهش میگی میدونم خیری درش هست، میدونم پشت دد بسته گنجی برای من هست، من صبر میکنم با عشق وایمان ، تا بهم نشون بدی اون خیر وخوشی رو، واگر از یادم رفت تو به یادم بیار، تو لحظه رهام نکن ای مهربانترین مهربانان که بی تو هیچم وبی تو پوچم…

    بارها وبارها برام پیش اومده، برای همه پیش اومده، که چنان گره ای توکار افتاده که فکر میکنی دیگه باز نمیشه، چون داری تلاش میکنی به زور بازش کنی، دقیقا مثل مثال اون پیچی که گفتید بسته وسفت شده زنگ زده هم هست وما ابزاری نداریم تو دسترسمون میخوایم با دست خالی بازش کنیم واقعا چقدر سخت وغیر ممکن هست!!

    دقیقا تقلا وتلاش بیهوده کردن توی زمانهایی که تضادی پیش اومده و ما میخوایم هر طور شده با علم واگاهی و توانایی های محدود خودمون حل وفصلش کنیم مثال دست خالی وباز کردن پیچ سفت وزنگ زدست….

    اما وقتی صبر می کنیم توکل می کنیم تمرکز می کنیم روی اون چیزیکه الان هست و زیبا وقابل ستایش وسپاسگزاری هست، وقتی توجه وتمرکزمون رو آگاهانه برمیداریم از موضوع، وعجز وناتوانی خودمون رو به خداوند اعلام که می کنیم، کمک ها از غیب میرسه و اوضاع به طرز قشنگی درست میشه وحمکتها خودش رو نمایان میکنه…

    کل بازی زندگی همینه واز همین مسیر میگذره، وهیچ راه دیگه ای هم نداره، انجام سهم ونقشمون با توکل وایمان وامید به کمک خداوند وهدایت خواستن وعمل به الهامات و واگذاری اونچه که سهممون نیست واز قدرت ما خارجه به خداوند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: