نکته:
این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.
در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.
2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.
منابع بیشتر:
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD212MB21 دقیقه
- فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم31MB21 دقیقه
سلام خدمت استاد گرانقدر و تمامی هم مسیران بزرگوار.دو تا تضاد واضح و روشن که تو ترم های 3 و 7برام پیش اومد رو میخوام بگم خدمتتون، ترم 3 دانشگاه بودم و همون تابستون قبلش تصمیم گرفتم که من باید معدل الف بشم و جالب اینجا بود که اون ترم درسهای استاتیک ،مقاومت مصالح ،هیدرولیک،نقشه برداری داشتیم و این دروس رو قبلا اصلا اسمشون رو هم نشنیده بودم و دروس اصلی رشته ام هم بود و من چون تمرکزم روی عملکرد خودم بود،نه استاد ولی بقیه از همه اساتید و وضع دانشگاه و چیدمان چارت دروس که همه دروس سخت رو گذاشتن این ترم گلایه داشتن و اکثریت توی دروس یا افتادن یا با نمره کم پاس شدن و قشنگ یادمه که از یه کلاس 35 نفره فقط 6 نفر استاتیک قبول شدن و من جزء اون 6 تا بودم البته این نه یعنی من خیلی زرنگ بودم بلکه ناخودآگاه از قوانین استفاده میکردم و اون ترم هم شدم معدل الف و هم شدم رتبه اول و ازمم تقدیر کردن ولی جالبش اینجاست که تا ترم ها میرفت جلو و بقیه غر میزدن منم کم کم تحت تأثیرشون قرار گرفتم و کلا غر غرو شدم تا رسیدم به ترم 7 و توی یه درس خیلی ساده که ترم قبلش هم مبانیش رو خونده بودیم افتادم و من کامل استاد رو مقصر میدونستم!!!و به لطف خدا و توضیحات استاد الآن متوجه شدم که وای خدای من،قانون دنیا چقدر جالبه و همه قدرت رو خدا توی وجود ما قرار داده و واقعا که کسی که از درون آزاده،هیچ قدرت بیرونی نمیتونه مغلوبش کنه و چقدر ما توانایی داریم و ناآگاه بودیم،درصورتیکه همونطور که فرمودید اگه شرایط بیرون هم تغییر کنن ولی تغییری از درون شروع نشده باشه هیچ چیزی عوض نمیشه و من به یاد شعری از کاکه احمد مفتی زاده افتادم که در رابطه با اینه که اصل انقلاب از درون هست ولاغیر که میفرمایند:وا نەبێ،دنیایش ژێر و بان بکەن ، هەر لە نای ناحەق خۆ ئەڕەتێنن ،، گورگێکی ناسراو تەفرو تونا بوو ، بۆ گورگێکی تر سەر ئەخەوێنن. یعنی: اگر اینطوری نباشه و انقلاب از درون صورت نگیره و خودمون رو مسئول ندونیم، حتی اگه دنیا رو هم زیر و رو کنیم باز هم در مسیر ناحق و باطل خودمون رو خسته می کنیم،یک گرگ خارجی که افتاده به جون ملت رو شناسایی می کنیم و از بین میبریم ولی چون گرگ درونمون رو نشناختیم باز دوباره سر تسلیم براش فرود میاریم و هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد.ممنونم از توضیحات خوب استاد عباس منش.الهی شکر.