نکته:
این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.
در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.
2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.
منابع بیشتر:
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD212MB21 دقیقه
- فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم31MB21 دقیقه
سلام استاد جانم من یادمه خیلی با انگیزه رفتم در یک مجموعه شروع به کار کردم و با فایل های شما قوانین جهان رو رعایت کردم در ارتباطاتم در توانایی هام خیلی رشد کرده بودم و این خیلی باعث شد تمام جهان بخواد کمکم کنه من به درآمدبرسم خیلی ارزشمند بشم تو اون مجموعه و هرکسی منو میدید جذبم بشه اونجا حقوقی که کارفرما به نیرویی که 4سال سابقه ی کار داشت میداد رو به من داد تا بمونم و کار کنم براش و من عزت نفس دوستان خوب روابط اجتماعی عالی با مردم و همکارانم بدست اوردم و البته درآمدی که مورد رضایتم بود حتی از لحاظ انرژی و تناسب اندام هم خیلییی بهتر شده بودم یک وابستگیه 4ساله رو هم کات کردم من به شدت وابسته به پسری بودم و فکر نمیکردم یک روز بدون شنیدن صداش بتونم زنده بمونم ولی با عزت نفس تموم کردم هم به نفع من شد هم به نفع اون هم من تغییر کردم و در های خوبی به روی زندگیم باز شد به خواسته هام رسیدم هم اون یک ازدواج موفق رو بهش رسید و خوشبخت شد تصمیم مهم و خیلی خوبی بود کلی بهم قدرت و عزت نفس داد
بعد از مدتی با وجود شرایط دلخواهی که داشتم ورودی های ذهنم رو کنترل نکردم هرکسی حرف ها و باورهای نامناسبش رو میگفت باهاش هم صحبت شدم و بخصوص نکات منفیی که راجع به کارفرمام میگفتن با اینکه با من خیلی متفاوت رفتار کرده بود اما چون تعداد ادم هایی که بدیش رو بخصوص درمورد پول دادن میگفتن زیاد بودن کم کم منم باور کردم و احساس نارضایتی و شکایت تو قلبم بوجود اومد جالبه با اینکه درامدم خوب بود ولی چنین حسی از حرف های مردم گرفته بودم و سیل جامعه منو برد جوری که از فایل های شما فاصله گرفتم و تمام تمرکزم رفت روی مشکلات بدبختی کمبود نداشته ها و تضاد هایی که هرروز بیشتر شد
و اونجا بود که ایمانم رنگ باخت احساسم بدشد اتفاقات بد برام افتاد روابطم بد شد وعزت نفسم از بین رفت به یک کاری هدایت شدم که به مراتب هزاران برابر بدترکرد احساسم رو و من اونجا فهمیدم قوانین اصلا شوخی نیست وقتی قانون میگه در شرایط احساسیه بد تصمیم نگیر یعنی نگیر که اوضاع وخیم تر میشه
باز هم بیدار نشدم و میگذروندم با سختی ها و ادم های نامناسبی که اطرافم بودن
جالب اینجاست مجموعه قبلی که مشغول کار بودم خیلی آدم های فوق العاده ای داشت و اوایل اینا رو تحسین میکردم و شکرگزار بودم اما بعد از ورودی های نامناسب فوکوس فکریم رفته بود روی بدی هاشون و روابطم اروم اروم داشت به مشکل برمیخورد البته ی سری اتفاقات هم ناشی از احساس قربانی شدن در درونم بود که این پاشنه اشیل خیلی ریشه دار بود درونم
در کل از لحظه ای که کارکردن روی خودم و فایلهاتون رو رها کردم اولین چیز و ارزشمند ترین چیزی که از دست دادم ارامشم بود که هرروز مدارم پایین و پایین تر اومد
جالب اینجاست محیط بعدیی که رفتم خیلی ادم های ناجوری داشت من بعد از مدتی انقدر اذیت شدم که فکر میکردم باید دوباره محیط کارم رو عوض کنم تا احساسم بهتر بشه و متاسفانه اینکارو کردم برگشتم جای قبلی و عزت نفسم بدتر خورد شد
ازم سواستفاده شد توسط همون ادمی که بی نهایت قبلا به من احترام میزاشت. همون ادمی که حاضر بود به من به اندازه ی نیروی 4سالش حقوق بدم با یک حقوق ناچیز و منت ازم خواست برگردم با اینکه لنگم بود ولی این رفتارو بامن کردوروابط عمومیم هم پر از تشنج شده بود اظطاب و استرس خواب و ازم گرفته بود و به شدت پرخوریه عصبی داشتم دوباره چاق شدم و تناسب اندامم از بین رفت انرژی و انگیزه نداشتم علاقمو نسبت به کار از دست داده بودم و تمرکز روی کارم از بین رفته بود هرروز اتفاقاتی میوفتاد که کارمو درست نمیتونستم انجام بدم همش ضرر میزدم به خودم جنس میوفتادمیشکست و خلاصه همش اسون شده بودم برای سختی هاو میدونستم چه دلیلی منو به این روز انداخته چه شرکی چه باورهایی اما نمیشد خودمو اروم کنم هرروز ادامه دادن بدتر بود حالا با همه ی این تلخی ها میخوام بگم منی که این همه سال فایل های استاد رو گوش دادم چقدررررر زود از مسیر خارج شدم و در عمل ضعیف بودم و به اشتباهاتم بیشتر پی بردم چون در این تایم یکساله خیلی تحت تاثیر گرونی ها قرار گرفتم با وجود اینکه قبلا فکر میکردم من اگر شاغل بشم میتونم ذهنم رو کنترل کنم ولی در اخر به یک کلمه رسیدم اونم جهاد اکبر هستش من رها کردم و نتونستم استمرار بخرج بدم در مدار نارضایتی و فوش دادن به حکومت قرار گرفتم و از لحاظ مالی هم به روش های مسخره ای پول از دستم میرفت فقط میدونم یک تصمیم گرفتم که اگر نمیدونم چه مسیری درسته که اون رو انتخاب کنم حداقل مسیر نادرست رو کات کنم فهمیدم من بنده ی پول شدم من دیگه با علاقه کار نمیکنم فقط برای پوله دارم ادامه میدم و خفت و خاری و به جون میخرم متاسفانه خیلی سخته برام این حرف هارو زدن ولی من زندگیم رو انقدر بد خلق کردم حالا خودمم میتونم تغییرش بدم همونجوری که اینا رو رقم زدم اون موفقیتایی که الان از بین رفته ولی اون روز داشتم رو رقم زدم من همون ادمم دوباره میتونم سرپا شم فقط باید درس بگیرم که در اینده چنین جاهایی بشه اهروم رنج و لذتم
استادجانم من میدونم عادت های بد رفتاریم نشتیه انرژی و مانع موفقیت منه من طبق عادتم با پیش فرض های قبلی و منفیه ذهنیم با قضاوت های مداومم راجع به پدرم مانع ورود نعمت و هدایت خدا میشم مثلا ی تایمی رابطم با پدرم خیلی بد بود و حرف مارو درک نمیکرد منم بجایپذیرش پدرم با همون ویژگی هایی که داره و فوکوس روی خودم به نارضایتی و شکایت کردن پیش دیگران درمورد بدی های پدرم خیلی اوضاع رو رابطمون رو بدتر کردم و خودم از موفقیت هام دور شدم
الان هم ناخوداگاه با پدرم بد صحبت میکنم درخواست هامو با انتقاد از کارهای گذشتش مطرح میکنم و حس مقصر دونستن پدرم در هر موضوع زندگی باعث سقوط من شده من الان تمام مثال هایی که تونستم در زمینه ای پیشرفت کنم رو دارم برای خودم یاد اوری میکنم تا این حس مسیولیت پذیری رو برانگیخته کنم بیشترینش زمانی بود که من به عشق واقعییم پی بردم و تو زمینه ی خوشنویسی در کوتاه ترین زمان نتایج باورنکردنی گرفتم از لحاظ مهارتی الان هم که اون کار رو رها کردم و میخوام بیام علاقم رو دنبال کنم نمیدونم چه قدم هایی رو بردارم تا یک روزی بتونم ازش ثروت بسازم از علاقم به درامد برسم بچه ها لطفا هر ایده ای در مورد کامنتم دارید که تو این وضعیت میتونه کمکم کنه رو بهم بگید بعد خیلی وقت اومدم به این مسیر برگردم و ششور و اشتیاقش رو هم دارم میخوام کامنت های بیشتری بزارم و با شما هایی که فرکانستون الهی هستش تعامل داشته باشم و باور هامو تقویت کنم