نکته:
این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.
در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.
2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.
منابع بیشتر:
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD212MB21 دقیقه
- فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم31MB21 دقیقه
❤️بنام خدای شدنی ها❤️
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته که فوق العاده من از ایشون ایده میگیرم و بیشتر بهم ثابت میشه که یک خانم وقتی این ازادی مالی زمانی و انرژی بالا را دارد
پس من هم میتوانم✅
واقعیتش من بیشتر از نظرات بیشتر نظرات خانم ها را میخوانم تا بیشتر بهم ثابت بشه من هم میتوانم در این جهان کنونی در همین شرایط با هرچیزی که دارم میتوانم پیشرفت کنم و جنسیت و هیچ عاملی خارجی دخیل نیست
خدارو هزاران بار سپاس که هر ثانیه هدایت میشوم وقتی مشکلی در ذهنم یا همان نجواهای شیطان شروع به گفتن میکنن که نمیشود ،الان همه چی خرابه و غیره
شما مثل همیشه به عنوان نوری در تاریکی یا فرشته ی نجات فایلی اپلود میکنید که جواب همه ی نجواهای درونی من هست💪🏻
داستانی تعریف میکنم از قبل تا برسم به حال فوق العاده خوب الانم😍
من مینا ٢٣ ساله هستم
و چند سال پیش در فرودگاه غرفه مجسمه داشتم با یکی از دوستانمم شریک بودم
اونجا منو دوستم اعتقاد خیلی شدیدی به چشم نظر داشتیم یا عوامل بیرونی مثل محرم هست مسافر کمه یا فلانی چشمش شوره هر موقع هست ما فروش نداریم و بودن کسانی هم که غرفه دار بودن و همین نظراتو تلقین میکردن
اما کسانی بود که در همان شرایط فروش میکرد و حتی وسایلی میفروخت که بیرون خیلی ارزون تر بود اما فقط به نظر من چون خودشو به عوامل بیرونی وصل نکرده بود فروش داشتن
و خلاصه یه مدت گذشت و من هم درگیر همین نجواها شدم و غرفه را با کلی ضرر تحویل دادم
یه مدت گذشت تصمیم گرفتم کاری را شروع کنم که مربوط به رشتم و علاقم باشه
تا از طرف یکی از دوستانم که اونم بطور خیلی معجزه بهم گفت بیا املاک ما منشی میخواییم
با این دید که میرم اونجا با مهندس ها اشنا میشم پارتی پیدا میکنم میرم تو کاری که دوست دارم استارت زدم
اما خداوند وهاب ماهیگیری یادم داد منو از طریق یکی از همون مشاورهای اونجا با استاد اشنا کرد
زمانی که با استاد اشنا شدم از درون مقاومتی نداشتم چون دیدم دارم چیزهایی از دهان کسی میشنوم که منم همین ها رو میخوام
ازادی زمانی مالی مکانی
اینو میشنوم که خودم میتونم بسازم
میتونم هرانچه که میخواهم خلق کنم
چرا با این ها حال کردم چون من نمیتونستم از قبل هم کارفرما داشته باشم
همیشه دوست داشتم کار برای خودم باشه
موفقیت را دوست داشتم
بعداز ٣ ماه که با استاد اشنا شدم تصمیم گرفتم از حقوق ثابتی که میگرفتم استعفا بدم
(کاری که مخصوصا خانوادم مخالف بودن چون من شیفت عصر بود ساعت ۴:٣٠ میرفتم تا ٩ شب ماهی ۴/۵٠٠حقوق میگرفتم و از نظر خانواده شرایطم ایدال بود😅)
استعفا دادم چون ازادی میخواستم
البته ناگفته نماند که ۶ ماه تکاملم و تصاعد را در نظر نگرفتم و تو باقالیا بودم
چون بعداز استعفا رفتم در زمینه املاک کلنگی کار کنم در صورتی که تا اون موقع حتی یک مورد فروش هم نداشتم اما درونم مقاومت داشت میگفت هرکاری تکامل خودشو داره منم تو کلنگی تکامل طی میکنم حتما نباید از اپارتمان یا پایین تر باشه🤦♀️
طی این ۶ ماه فقط میگفتم هدایتم کن خدایا چیکار کنم
١٨ مرداد تنها در پارک نشسته بودم که داشتم فایل استاد گوش میدادم و همش هدایت میخواستم تا اینکه خداوند هدایتشو فرستاد
یک خانم ناشناس سن بالا که یک نیمکت با من فاصله داشت اومد با اینکه من هنسفری داشتم با اصرار صدام کرد گفت بیا اینجا بشین
همش تو دلم میگفتم خدایا واضح تر بهم بگو واضح تر باهم حرف بزن تا اینکه تلفن من زنگ خورد و اون خانم متوجه شدمن املاک کار میکنم
تا متوجه شد گفت من یک واحد اپارتمان دارم برای فروش در محدوده ستارخان
(دقیق جایی که محل زندگیم هست قبل اون محدوده سعادت اباد کار میکردم)
گفتم ایول این یعنی من برم اپارتمان در محدوده زندگیم کار کنم
مگه من نمیگم هرکاری که راحت باشه درست
مگه من نمیگم همه جا میشه پول خلق کرد مشتری هست ملک هست
پس چرا کارو سخت کردم با اینکه اونجا بودن هم برام راحت بود اماااااااااا
سمت جایی که میشناسی
جایی که زندگی میکنی
کار کردن کجا یکم دورتر کار کردن کجاااا
خداشاهده امروز هدایت شدم
فردا املاکی در ستارخان اونم با هدایت خداوند پیدا کردم و مشغول شدم
خوشحالم که تونستم مثل استاد هرچیزی که ساخته بودمو ول کنم و نگاه به هدایتم کنم
چون قبلش کلی سازنده داشتم همون منطقه کلی فایل کلنگی داشتم امااااا گفتم هدایت میخواستی اینم هدایت پس حرکت کنم😇
زمانی که شروع به کار کردم ٢١ مرداد با باور خوب
توانستم ٢ شهریور قرارداد بنویسم
اماااااا
چطوری دقیقا زمانی که کسانی بودن اندازه سن من سابقه املاک داشتن میگفتن بازار خرابه
بباره واسه همه میباره نباره واسه همه نمیباره
و من با درونم در صلح بودم و از خداوند هدایت ،روزی ، حال خوب میخواستم
قراردادی نوشتم که هم مالک هم مشتری برای خودم بود مورد تعاون نبود💪🏻
ملکی که ۵ میلیارد قیمتش بود
همیشه هم میگفتم باید راحت انجام بشه
تک بازدید + قرارداد
و همینطور هم شد مشتری یکبار دید و دو سه روز بعد قرارداد نوشته شد
برای اولین بار توانستم پول زیاد و یکجا و راحت خلق کنم
اما بازم باید کار کنم روی خودم که بهتر وراحت تر از این بشه
خدایاشکرت
چقدر خوبه واضح نشانهاتو میبینم و وقتی عمل میکنم نتیجه مثبتشم میبینم
مثل الان که تعطیلاتو بهانه میکنن اماااا من استوار به راهم به راهی که هدایت شدم ادامه میدهم
چون خداوند به من وعده بی نهایت ثروت داده است
💵💵💵💵💵💵💵💵💵💵💵💵💵💵
این دومین بار هست که کامنت میزارم اما وقتی فایل امروزو گوش کردم حسم گفت توام بنویس کامل بنویس
شرایطی که طی کردیو بنویس
خداروشکر که خداوند قوت داد تا بنویسم تا دوباره مرور کنم که بازم میشه
مینا نگاه به عوامل بیرون نکن ادامه بده
تو توانستی بازم میشه راحت و شیرین
خدایاشکرت
این ماه بیشترماه قبل به خودم قول دادم بسازم
و من بازم میتوانم💪🏻