نکته:
این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.
در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:
1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.
2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.
منابع بیشتر:
live با استاد عباسمنش | قسمت 7
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD212MB21 دقیقه
- فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم31MB21 دقیقه
به نام یگانه قدرت جهان هستی
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و همینطور دوستان و همراهانم در این سرزمین وحی الهی
خدارو شکر میکنم که من را به نور هدایتش روشن کرد و مرا به این مسیر و جمع و سایت دعوت کرد.
هر روز خدارو شکر میکنم برای وجود استادم و آگاهی هایی که از طریق ایشون روزی من قرار میگیرد و من میتونم با کمک گرفتن از این آگاهی های ارزشمند زندگی رو که لایقش هستم خلق کنم.
خدا جونم سپاسگزااااااارم
اما در مورد موضوع فایل و در پاسخ به سوال اول ،من میخوام یک تجربه شخصی رو خدمتتون عرض کنم:
حدود سال 95 اتفاقی در روابط خانوادگی برای من رخ داد که بخش زیادیش سوئ تفاهم بود و اون طرف که یکی از اعضای خانواده من بود بدون هیچ حرفی قطع رابطه کردن با من و پیش همه هم میرفتن و اون داستان که بخش زیادیش ساخته ذهن خودشون بود رو میگفتن و جوّ بدی توی خانواده حاکم شده بود..اما من با توضیحم به خانواده اون مسئله رو حل کردم ولی اون شخص خاص حاضر نبود حتی حرفهای منو بشنوه و….. خلاصه که من اینقدر روی این موضوع تمرکز کرده بودم و حتی شب تا صبح توی خواب با اینها می جنگیدم،تمام طول روز توی ذهنم با اونا حرف میزدم،دعوا میکردم،توضیح میدادم و….که کم کم دیدم دلم داره درد میگیره ،ازین دکتر به اون دکتر و آزمایش و دوا و دارو ….و داشتم دستی دستی خودم رو نابود میکردم چون به شدت روی اون افراد و رفتارهاشون و اتفاق بدی که واسم افتاده بود تمرکز کرده بودم و هر روز روابطم هم داشت بدتر میشد،،این قهر طولانی تر میشد و جسمم رو هم تحت شعاع قرار داده بودم..تابستان سال 97 بود که با یکسری مطالب جذبی آشنا شدم و به کمک آنها خیلی خودم رو آروم کردم،مسئولیت اون اتفاقها رو پذیرفتم هر چند خییییلی واسم سخت بود اما به خاطر خودم اینکارو انجام دادم..و هر چی گذشت دیدم دارم بهتر میشم،،آزمایشاتم رو انجام ندادم،دارو مصرف نکردم و…الان کاملا در سلامت کامل هستم و حالم عالیه و خدارو شکر میکنم که با آلارمی به موقعی که جسمم بهم داد به خودم اومدم و این گفته استاد که میگن اولین اثر افکار منفیتون روی جسمتون مشخص میشه من رو یاد این تجربه می اندازه..
در ادامه اون حال بدیهام در پاییز سال 97 پدر عزیزم رو از دست دادم و هزاااران بهانه داشتم که غرق افسردگی و غم و غصه بشم و دیگه تمام بشم رسما،،ی مدتی خیلی حالم بد بود اما با تجربه ای که داشتم زودتر خودم را جمع کردم و با تمرکزم به مامان عزیزم و دیگر عزیزانم و دیگر داشته های زندگی ام مادی و معنوی حالم بهتر شد و باوری که ساخته ام اینه که ایشان قطعا جایی که هستن حالشون بهتر از اینجاست و ما ی روزی دوباره همدیگه رو خواهیم دید و اینکه این خواست خدا بوده و من تسلیمم
و این روزهایی که با آموزش های استادم روزم را شب میکنم و شبم را روز حالم به شدت خوب است و هیچ ربطی به گذشته ندارم..منکه با خنده غریبه بودم الان از ته دل هر روز و بارها و بارها میخندم،برای تک تک نعمتهای زندگی ام سپاسگزارم منکه ی روزی هیچ نعمتی رو توی زندگی ام نمیدیدم و از همه شاکی بودم،،بسیار آدمها رو دوستدارم و خیلی راحتتر با آدمها ارتباط میگیرم،،هدف دارم و برای هدفم برنامه دارم منکه یکروزی توی جلسه ای بودم و شخصی گفت هدفتون رو بنویسید و من هر چه فکر کردم دیدم هیچ هدفی ندارم،من هییییچ چیزی خوشحالم نمیکرد و برای رسیدن بهش امید و انگیزه نداشتم اما الان چندتا هدف دارم که باور دارم به تک تکشون میرسم،،و روابطم خیلی خوب شده،،آرامتر شدم،تا حالم بد میشه به فاصله کمی حالم رو خوب میکنم و………خیییلی چیزای دیگه
من امروز به همه اینها توجه میکنم و از خدایم سپاسگزارم و هر شب قبل از خواب تمام اتفاقات خوب روزم رو مینویسم و شکرگذاری میکنم و دقت که میکنم میبینم اتفاق بد توی زندگی ام خیلی کم و کوچک شده چون من هر لحظه خودم را در آغوش امن الله یکتا می بینم،همه اش نعمت و فراوانی و عشق و مهربانی و خنده و آرامش است..
من هییییچ ربطی به سپیده 97 ندارم و این نتیجه اینه که من تمرکزم رو از روی ناخواسته ها برداشتم ( خیلی کمتر میگذارم) و در حد توانم فقط تمرکز میکنم به روی داشته ها و زیباییهای اطرافم و اینطوری با نیرویی که خداوند بهم داده دارم زندگی ام را آنطور که دوستدارم و لایقش هستم خلق میکنم..
استاد عزیزم باز هم از شما سپاسگزارم برای آموزشهای بی بدیل تون و وجود پر از عشق و صداقتتون..همچنین از مریم جانم ممنونم برای همه مهربانیها و عشقشون که نسبت به همه ما دارن.
دوستتون دارم
خدا یارو نگهدارتان
سلام خدمت شما دوست گرامی
واقعا باید بارها خدارو شکر کرد برای حضورمون در این سرزمین وحی
من اسم سایت رو گذاشتم سرزمین وحی الهی چون هر روز و هر لحظه خداوند به من یا از طریق فایلهای استاد،یا توضیحات خانم شایسته و یا کامنت تک تک دوستان عزیزم وحی میکنه…من بارها از همین راهها هدایت الله رو گرفتم و خدا با من صحبت کرده..و واقعا شکر گذارم که با اشتراک تجربیاتم بتونم من هم در این سرزمین وحی نقشی داشته باشم حتی کوچک..
حتما به تمام اهدافتون می رسید با استمرار و امید و شوق رسیدن..
موفق باشید برادر عزیز
شاد و سلامت و سعادتمند باشید در پناه یگانه قدرت جهان هستی