تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم

نکته:

این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.


در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.

2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.


منابع بیشتر:

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    212MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
    31MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

710 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آتنا محمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    آتنا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 609 روز

    سلام استاد جان

    چقدر زیبا به سمت این فایل هدایت شدم

    و چقدر به موقع

    خدارو شکر که اتفاقات درست در زمان های درست اتفاق می افتاد خدارو شکر

    استاد من در زمان کنکور آنچنان قوی درس نمیخوندم و خب بهونه تراشی میکردم که حالا کتابخونه نمیرم صبح بود میگفتم شب خوانم ،شب بود میگفتم خوابم میاد و به مغزم خورونده بودم که آتنا تو بیشتر 5 تا تست نمیتونی بزنی و بعد جهان گفت بهونه میخوای؟بیا حداقل تو که دنبالشی داشته باش و پدرم 1 ماه قبل کنکور فوت کرد

    و حقیقتا نخوندم و دندانپزشکی که میخواستم هم نیاوردم و فکر میکردم ذهنمو کنترل میکنم ولی توهمی بود که توش عمل نبود…

    و زمین و زمان رو مقصر دونستم غیر از خودم

    اعتراف میکنم برای اولین بار همینجا که خود خود خودم صد در صد مقصر بودم چون تلاش مستمری نداشتم و دهنمو کنترل نکردم

    و اما جایی که ذهنمو کنترل کردم و حالمو خوب نگه داشتم و بهونه هامو حذف کردم و بعدش به عصر نکشیده جهان بهم پاسخ داد و شاید به نظرتون کوچیک باشه اما خدا هدایتم کرد به سمت جامدادی ای که فرا تر از اون جامدادی ای بود که میخواستم و یا یادمه یه بار که خیلی شاد بودم و آگاهانه ذهنم رو کنترل میکردم عصرش پدر مادرم 6 تا گلدون خیلی زیبا برام هدیه گرفتن و توش گل های خوشگل واسه اتاقم کاشتن یا همین پریروز که ذهنم رو کنترل کردم یه امتحانی داشتم بدون بهانه دو روز نه اینکه خیلی زیاد ولی با تمرکز بالا روزی سه ساعت براش خوندم و سپردم به خدا و بعد امتحان 5 صفحه بود و من به راحتی توی 15 دقیقه جواب دادم و برگم رو تحویل دادم و شاد و خوشحال به‌آسان ترین و سریع ترین شکل ممکن برگشتم خونه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: