تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم

نکته:

این فایل بیش از 20 روز پیش ضبط شده است و جالب است که مفهوم آن با اتفاقاتی ارتباط دارد که اخیرا رخ داده است.


در بخش نظرات این فایل درباره تجربیات خود در این دو شرایط بنویس:

1.آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.

2. آنجایی که با وجود مواجه با شرایط نادلخواه، آگاهانه کنترل ذهن به خرج دادی و به جای مقصر دانستن هر عاملی بیرون از خود، تمرکز را بر تغییر و بهبود خود گذاشتی و جهان چه پاداش های بزرگی به این جنس از تمرکز شما داد.


منابع بیشتر:

live با استاد عباس‌منش | قسمت 7

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    212MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
    31MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

710 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 399 روز

    سلام به همه عزیزان واستادعزیز

    خواستم در مورد خودم و وضعیتی که داشتمو خودم ساخته بودم براتون بنویسم

    من حدودا 7 سال قبل بصورت کاملا سنتی عقدکردم باهمسرم اون زمان من اصلا نمی دونستم قانون چیه فرکانس چیه و ازین حرفا ولی بشدت آدم مثبتی بودم و عاشقانه همسرم رو دوست داشتم ،وحالم خوب بود روابط بین منو همسرم عالی بود،من باخانواده همسرم بسیار روابط خوبی داشتم و کاملا مثل خانواده خودم بودن وهمواره فکر میکردم بسیار منو دوست دارن،همین شد که من در طبقه دوم خانواده همسرم به همراه همسرم ساکن شدیم اوایل بشدت خوب وخوشحال بودم و همه چیز خوب بود خداروشکر تا اینکه بحث ودعوا به زندگی من راه پیدا کرد شک به زندکی من اومد به همسرم شک کردم حتی هزاران بار خواستم گوشیشو چک کنم ایشونم عصبی میشد و بدتر گوشیشو از دسترسم خارج میکرد ،به خانواده اش بدوبیراه میگفتم بشدت به خانواده اش بدبین شدمو همواره حس میکردم اونها مانعی هستن چون اونا بهش نزدیکن همش دخالت میکنن وحتما درگوشش میخونن باخواهرش خیلی صمیمی بود منم اوایل خیلی باخواهرشوهرم صمیمی بودم ولی رابطه مون بشدت خراب شد بطوریکه الان یه سلام هم نمی کنیم همو ببینیم کارمون بارها به طلاق وقهر ودعوا کشیده شد و من کلا خانواده ایشونو مقصر میدونستم وبه همه ام میگفتم و انقد زندگی ما پیچ خورد که ماروزی یکی دوبار حداقل به جیغ وداد وهوار می رسیدیم و همه همسایه هاهم می‌فهمیدند حتی،

    الان که اینجام دارم می نویسم یک هفته پیش برای طلاق تا دم محضر رفتیم ولی محضردار خطبه رو نخوند وگرنه جداشده بودیم خلاصه من تازه به این پیج هدایت شدم ولی دوسه روزه که اساسی دارم کلیپ میبینمو نظراتو میخونم و این فایل دقیقا حال منو توصیف میکرد

    آیا خانواده همسرم همان خانواده 7 سال پیشش نیست؟پس چرا اون موقع انقد شرایط خوب بود ولی الان نه ،پس معلومه که من شرک داشتم من بقیه رو مقصر حالم میدونستمو همش درحال گله کردن و شکایت و غرزدن وتوجه جلب کردن بودم ولی الان فهمیدم که تنها چیزی که میتونه منو نجات بده حال خوب خودمه و خالق زندگیم خودمم و ازخدا میخوام همونطور که منو به این سایت هدایت کرد همچنان هدایتم کنه ومنو تو مسیر نگه داره وازدوستان عزیزم میخوام برام کامنت بزارن تا بیامو بخونم وازنظرات سازنده شون باتوکل برخدا استفاده کنم و تو مسیر هدایت پیش برم

    سعادتمند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: