https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-26 03:55:022022-12-12 06:54:43تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
710نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا سپاس بخاطر سایت بینظیرمان و رشد و پیشرفت و ارتقا هر روزمان
من مدتی هاست که روی این قضیه تمرکز دارم که سعی بکنم ایمانم به خدا و خودم را قوی کنم و هر روز هم بیشتر بهم ثابت میشود که مهم هم همین هست و عوامل بیرونی هم به واسطه باور هایمان شکل میگیرند و خودمان آنها را میسازیم
به عنوان مثال شرایط خودم در ورود به دانشگاهم
خب دوستانم را میدیدم که باورشان از همه جهت محدود کننده بود
رقابت سخت و رقبا زیاد و شرایط از همه جهت سخت هست و امکانات ما قابل قیاس با داوطلبانی که در تهران و شهرهای بزرگ هستند نیست و…
و من هم همین باور ها را داشتم ولی تمام سعیم را کردم که روی خودم تمرکز کنم و تا حدی این باورها را کمرنگ کنم و نتیجه اش این شد که قبول شدم
و موارد دیگری که شده من روزم را با ناراحتی شروع کرده ام و تصادف و استرس و ناراحتی و… برایم پیش آمده
و تمامی اینها و اتفاقات و احساسات ما مشخص کننده راه و روشی هستند که ما باید در زندگی پیش بگیریم
و در ضمن مدتیست که کتابی را در زمینه کار کردن روی خودمان و ارتقا خود میخوانم که بسیار مفید هست و پیشنهاد میکنم مطالعه کنید کتاب عادت های اتمی اثر جیمز کبیر
استاد عزیز من از شنیدن حرف های شما در محل کارم ریسم رو مقصر میدونستم.که نمیزاره من پیشرفت کنم.فکر میکردم چون رفته همه جا پشت من حرف زده و برای من پرونده سازی کرده نمیزاره من در کارم پیشرفت کنم.اما الان با حرف های عالی شما متوجه شدم مقصر اصلی رفتارها و باور های خودم هست.الان با گوش دادن به فایل ها شما و کار کردن روی باورهایم به تک تک خواسته هام رسیدم.به امید موفقیت های زیاد و بی نهایت.
و سلام بر خانم شایسته عزیز و مهربان و سلام به دوستان و خانواده عباسمنشی خودم
من تا چند سال پیش پدر و مادرم رو به عنوان اینکه نزاشتن من رشته خودم رو که دوست داشتم بخونم و الان در زندگیم اونها رو مقصر میدونستم
من به روانشناسی وتربیت بدنی علاقه مند بودم اما به خاطر انتخاب رشته ای که توسط پسر خاله ام برای من انجام شد و چون اون فردی مذهبی بود و حسابداری خونده بود پس تصمیم بر این شد که من هم حسابداری بخونم اما با دیدن این فایلها و چندین فایل دیگه
این صحبت رو به خودم کردم خب اون زمان گذشت و من هرچه بشینم بخوام اونها رو مقصر بدونم و بگم اگر من انتخاب رشته ای که خودم دوست داشتم انجام میدادم الان به جایی رسیده بودم اما با توکل بر خداوند و تکیه بر آموزه های استاد توانستم ذهنم رو کنترل کنم و خداوند هم در حال هدایت کردنه من لیسانسم رو در حسابداری گرفتم اما به دلیل علاقه ام به موسیقی و هنر نمایشی درحال حاضر مدرس ساز بادی نی انبان در مشهد هستم خداوند من رو از شیراز به مشهد هدایت کرد و الهی صد هزار مرتبه شکر درمشهد شرایط به شدت برای پیشرفت در ساز من حضور داره ساز من اسمش نِی انبان هست که یک ساز بوشهری و جنوبی هست اینجا قبل از اینکه من شروع به آموزش دادن بکنم هیچ استادی نبود و خداروشکر الان چندین نفر خانم و آقا هنرجو دارم تازه خیلیها میگفتن اینجا کسی این ساز شما رو کار نمیکنه جنوب کجا این جا کجا این ساز سختیه خیلی طرفدار نداره اما من فقط رحمت خدا هدایت خدا و برکت و فراوانی خدارو باور کردم و الهی شکر دارم نتیجه اش رو می بینم حتی مذهبی بودن و محدود بودن شهر مشهد رو هم به من گوش زد میکردن و همچنین با یک خانم عالی و درجه یک
کافه صبحانه افتتاح کردیم که ایشون هم از خانواده این سایت هستند
و الهی صدهزار مرتبه شکر هر روز در حال هدایت شدن هستیم
واقعا میبینم انسانهایی رو که دولت یا پدر یا مملکت رو مقصر میدونن اما متوجه نیستن به اینکه
بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
از خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
آموزشی که از استاد در حال یادگیری هستم اینکه
بتونم توانایی کنترل ذهنم رو بیارم بالا و بهتر بشم
همیشه و همیشه تمامی مسئولیت زندگی خودم رو بپذیرم
چون جهان هستی هر لحظه جواب فرکانسهای من و اساس اون فرکانسها رو وارد زندگی ام میکند
پس اگر من بشینم دیگران رو مقصر بدونم وشاکی باشم جهان موقعیت و روابط و انسانهایی وارد زندگیم میکنه که شاکی هستن
من بخاطر کافه صبحانه ای که دارم باید صبح به صبح برم نان تازه بگیرم و شاید دو الی سه بار در طول روز برم نانوایی از اونجایی که هممون میدونیم که در صفهای نانوایی چه صحبتهایی رد و بدل میشه
من هدفون رو میزارم روی گوشم و صحبتهای استاد رو گوش میکنم
در واقع دارم ذهنم رو کنترل میکنم
و خدارو بارها و بارها شکر میکنم بابت وجود استاد عزیزم که تجربیات خودشون رو اینجوری باعشق با ما در راتباط میزارن
استاد من هم تا قبل از آشنایی با شما همیشه مخالف دولت ایران بودم اونها رو مقصر مشکلات زندگی ام میدونستم ، بعد به لطف خدا به سمت شما هدایت شدم والان دیگه دولت ومقصر نمیدونم و همیشه میگم اگه من و دیگران اصلاح بشیم دولت هم درست میشه وتودعاهام همیشه دعای جبران خلیل جبران ومیگم که خدایا آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و جسارتی عطافرما تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم واز یکی از استاد ها شنیدم که توکانال تلگرام شون یه حدیث از امام صادق گذاشته بودن که مردم در مشکلات از ذکر یونسیه استفاده کنند برای آسان شدن آن مشکل ومن این ذکر وصبحها بعد از نماز تو سجده چهل بار میگم لااله الا أنت سبحانک انی کنت من الظالمین وبه لطف خدا چند ماه این ذکر وگفتم و هدایت شدم به سمت فایل های توحیدی و بعد از گوش دادن به این فایل ها فهمیدم که تمام مشکلات و بدبختیهای من بخاطر مقصر دانستن دیگران وقدرت دادن به اونها ست واز خدا خواستم تمام شرک ها رواز قلب من پاک کنه و توحید و درقلبم جاری کنه ودیگه هیچ عامل بیرونی و مقصر نمیدونم وفقط تمرکزم روی خودم هست تا خودم وباورهام و تغییر بدم چهره موقع میبینم دیگران در مورد دولت شکایت میکنند سکوت میکنم یا اونجا روترک میکنم
امیدوارم آنقدر قوی ومسئولیت پذیر بشیم که مثل ژاپنی ها که هم مربی فوتبال ژاپن وهم وزیر های ژاپن که بعد از هر شکست ومشکلی بجای مقصر دونستن دیگران خودشان را مقصر میدونن وسریع عذر خواهی می کنند ما هم مثل اونها عمل کنیم واین کار باعث رشد و پیشرفت مون بشه
اگه یادتون باشه درسال 1388 شما در کرج سمینار داشتید ومن تراکت شما رو که روی تیر برق روبروی مغازه بود دیدم وهنوزم اون تراکت رو دارم واصلا به این مطالب موفقیت اعتقادی نداشتم ولی حالا بعد ازحدود 15سال وفراز ونشیبی فراوان صدا وچهره شمارو ازطریق اون تراکت دوباره جرقه خورده میبینم وبا چند فایل شما شروع کردم وخدا رو سپاس گذارم من رو در مسیر هدایت الهی راهنمایی کرد وواقعا این قسمت به من نشانه ای بده خیلی عالی هست واز شما سپاسگذارم
عنوان فایل رو چند بار خوندم تمرکز بر آنچه میتوانم بهبود دهم…
اولین موضوعی که از استاد یاد گرفتم این بود که مسئولیت صد در صد اتفاقات زندگی ام رو بر عهده
بگیریم و این قانون رو یاد بگیرم که اگه میخوام جهانم بهتر بشه و تغییر کنه من باید از درون ، شخصیتم و عملکردم تغییر کنه و بهبود پیدا کنه تا شرایطم بهتر بشه و تغییر کنه.
مثلا من در بخش مسائل مالی وقتی توقع ام رو از پدر و مادر ،جامعه ، دولت و هر عامل بیرونی دیگه ای
بر داشتم و به این نتیجه رسیدم که این منم که با بهبود و تغییر خودم میتونم شرایط مالی رو عوض کنم
نتایج حاصل شد ، من نتونستم پدر و مادر شرایط بیرونی و کشور و جامعه ام رو عوض کنم امامیتونستم یک چیز رو بهبود ببخشم و اون هم ذهنیت و نگرش خودم بود با تغییر باورهام کم کم جهانم عوض شد.
یادم میاد چندین سال پیش هر موقع مسابقات شرکت میکردم و نتیجه دلخواهم رو نمیگرفتم داور ، دوری مسیر و بقیه عوامل رو مقصر میدونستم و این دیدگاه در اون سن به من کمکی نمیکرد
یک روز مربی ام حرف قشنگی بهم زد گفت اینقدر خوب بازی کن که هیچ داوری نتونه حق تو نده و حتی یک تماشاچی که قوانین و فن های بازی و داوری رو بلد نیست مطمعن باشه تو برنده ای…
ممنونم که فایل های شما را هر موقع گوش کنیم یک پیام را به ما میدهد. و این خیلی برام جالبه . با اینکه یک پیام را دارد اصلا تکراری نیست و انگار داریم برای بار اول گوش میکنیم.
پیام شما در تمام فایل ها اینه که وروووی های شما مهمه پس به آنچه توجه میکنید همون زندگی شما را میسازه.
اگه همیشه شاکی هستی و غر میزنی از زمین و زمان شکایت داری خوب جهان هم همیشه چیزهایی را به تو ارائه میدهد تا غر بزنی و شکایت بکنی.
احساست نتیجه افکارت است و اون احساس نتایج را رقم میزنه.
داری غر میزنی و گله و شکایت میکنی و فکر میکنی داری درد و دل میکنی و خدا هم حرفات را گوش میکنه و دلش برات میسوزه . نه صد در صد در اشتباه هستی.
این مذهبی که توی ذهن ما کردند و خدا را اینگونه به ما معرفی کردند اشتباه و دروغ محض بوده. چرا؟
چون عدالت این خدا همیشه زیر سواله؟
مثلا زلزله میاد سیل میاد همه میگن خدایا نمیبینی پس کجایی عدالت تو کجاست. هر اتفاقی برای ما میفته میگیم پس عدالت تو کجاست.
ولی خدای ما یک نظم و سیستم داره طبق اون قوانین کارش را انجام میده. و به حرف من و تو و زاری و گریه مردم زمستانش را با پاییز عوض نمیکنه.
بخاطر مردم خورشید صبح ها غروب نمیکنه.
نه طبق قوانین هستی الان و همیشه و قبلا جهان هستی کار خودش را انجام میدهد.
این ما هستیم که باید طبق قانون عمل کنیم. ما نمیتونیم بریم و یک لبه پرتکاه بایستیم و بگوییم جاذبه عمل نمیکنه و خدا نگهداری از من میکنه.
خدا میگه من به تو عقل دادم تا قوانین را بشناسی پس طبق قانون جاذبه وجود دارد.
طبق قانون آب در 100 درجه بجوش میاد . نمیشه امروز من بگم من دوست ندارم آب در حرارت بجوشه دوست دارم یخ بزنه.
نه آب میجوشه و این ما هستیم که از این قوانین برای راحتی زندگیمون استفاده کنیم و وقتی آب جوش آمد برای خودمون چای درست کنیم و لذت ببریم.
من از وقتی که وارد سایت شدم و هر روز فایل گوش کردم بعد از دو سال که این روزها باشه با تکرار فایل ها کمی به قوانین عمل میکنم. و هر چقدر بهتر عمل کردم نتیجه بهتر گرفتم.
ماه های اول فقط گوش میدادم بعد از یک سال حرف ها را و کلام را درک کردم و حالا رسیدم به عمل کردن.
من از دوسال پیش شروع کردم به کنترل ورودی هایم اما درک درستی نداشتم . پس آنچه که میفهمیدم دست و پا شکسته به دیگران هم میگفتم . پس انرژی من تلف میشد. بدون اینکه خودم هنوز نتیجه ای گرفته باشم.
اما الان که اینجا هستم نتایج بزرگی گرفتم و این نتایج اینه که به زندگی هیچ کس کار ندارم . کلا به هیچ کسی کاری ندارم. حال خودم خوبه و آرامش دارم. من سهم خودم را خوب انجام میدم . تمام تلاشم را میکنم که هر کاری را به بهترین وجه انجام بدم. از مادر بودن از همسر بودن از دختر بودن از دوست بودن . یعنی من کاری به کار کسی ندارم من کار خودم را انجام میدم و بقبه را میسپارم به خدای خودم.
میدونم اون کار خودش را خوب بلده. وقتی من حسم خوبه و وقتی من عاشقم پس جهان چاره ای نداره جز اینکه به من عشق بده.
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
یعنی این شعر همه چیز را به ما میگه . جهان مثل آینه رفتار میکنه از دیگران توقع داری از مامانت توقع داری خودت چکار میکنی ؟ آیا تو کار خودت را درست انجام میدی که توقع داری مادرت کارش را درست انجام بده.
آیا عاشق همسرت هستی آیا عشقت بی توقع هست و یا نه عاشقی که مثلا اون برات کاری بکنه . عاشقی که بهت پول بده عاشقی که اگه یک روز حالش خوب نبود عشقت را زیر سوال ببری.
نه عاشقی کردن باید مطلق و خالص باشه.
مثل عشقی که به نوزاد شیرخوار میدیم . فقط عشق میدیم چون میدونیم کاری از دستش برنمیاد پس عشق مطلق و خالصه. چرا؟ چون توقع نداریم
همینکه بچه ها بزرگ میشن عشق ما هم فرق میکنه. عشق میدیم که چیزهایی دریافت کنیم.
اما من یاد گرفتم که اگه عشق بدون توقع باشه جهان کار خودش را انجام میده.
شاید از طرف بچه ات نباشه اما عشق بهت برمیگرده.
و تمام فایل های استاد همین را بیان میکنند که به چی توجه میکنی.
چی داری میخوری؟ میکروب میخوری غذای فاسد میخوری خوب حالت بد میشه.
و مثال جالبی که استاد دارند وقتی توی آب میوه گیری پرتقال میریزی توقع آب سیب نداری منتظر آب پرتقال هستی.
پس حواسمون باشه به این جهان چی میدیم . هر چی بدیم همون را دریافت میکنیم.
جهان به احساس ما پاسخ میده . اون هوشمنده . نمیشه یه چیزی بگی و حالت و احساست چیز دیگه بگه. نه . جهان به کلام ما کاری نداره به احساس ما کار داره.
برای همین مهمه که کار کنیم روی حال خوبمون. تکرار کنیم کارهای خوب را تا تکرار بشه احساس خوبمون.
نتیجه:
احساس خوب = اتفاقات خوب شرایط خوب آدم های خوب پول و ثروت خوب نعمت خوب آرامش و هر انچه که بهش رستگاری میگن.
خدایا شکرت که در این راه قرار گرفته ام و کمکم کن که استمرار داشته باشم.
این فایل نشونه من بود وقتی که بهش گوش دادم دیدم که چه قدر به این فایل و آگاهی هاش نیاز داشتم این فایل رو بارها و بار ها تو این 24 ساعت گوش دادم و البته قبلا هم گوش داده بودم.
موقع گوش دادن این فایل یادم اومد وقتی که شرایط زندگیم عوض شد من به جای اینکه ناراحت بشم اونو خیر دیدم و ذهنمو کنترل کردم و هر روز کلی اتفاق های خوبی برام میوفتاد و آرامش داشتم ولی یه مدت سه چهار ماهه که گذشت نجواها به سراغم اومد و من ذهنمو کنترل نکردم و هر روز این نجوا ها بیشتر وبیشتر شد تا اینکه من و تو خودش غرق کرد دیگ از اتفاق های خوب و ارامش خبری نبود و همش اتفاق های بد و افسردگی بود و من هر روز بیشتر غرق میشدم و وقتی این فایل رو گوش دادم به یاد اوردم یک اتفاق بود که برام افتاد ولی من دو ذهنیت مثبت و منفی رو درموردش ایجاد کردم و نتیجه جفتشون و هم دیدم.یادم اومد که اون اوایل وقتی کنترل ذهن انجام میدادم و اون اتفاق رو خیر میدونستم چه قدر ارامش داشتم و اتفاق های خوب میوفتاد و وقتی کنترل ذهن انجام ندادم و نجوا شروع شد دیدم که چه قدر افسردگی به سراغم اومد و تموم اون اتفاق های خوب از بین رفتن و جالب اینجا بود که تجربه هر دو این شرایط برای یک اتفاق بود و تفاوت تو نوع نگرش و کنترل ذهن بود.
بعد به خودم گفتم زهرا با این تفکر منفی جز پست رفت تو زندگی و افسردگی که به مرور کلی هم بیماری جسمی به همراه داره به جایی نمیرسی فقط خودتو هر روز بیشتر غرق میکنی ولی با تغییر نگاهت و کنترل ذهن کمترین نتیجش ارامش و احساس خوبه که فرکانس اینا وقتی پایدار بشه شرایط زندگیتو هم بهتر میکنه.
درسی که از اون اتفاق گرفتم این بود که هر وقت شرایط نا دلخواه برام پیش اومد درس اون اتفاق رو بگیرم و بعد رهاش کنم تو اون اتفاق به ظاهر بد گیر نکنم و اجازه ندم نجوا سراغم بیان.چون خداوند گفته که هر اتفاقی که برامون میوفته سراسر خیر هست حتی اگر ظاهر بدی از نظر ما داشته باشه.و این اتفاق به ظاهر بد و اون مدت افسردگی من برای من درس های با ارزشی داشت که با ارزش ترینشون همین بود چون این یک اصل زندگیه.
از خدا میخوام هممون و به راه راست هدایت کنه راه کسانی که به آنها نعمت داده.
من تو یه سری مسائل قدرت عوامل بیرونی رو داشتم پر رنگ می کردم و می پذیرفتم
در حالی که از درون عاشق این دیدگاه هستم
حتی تو بدترین شرایط اگر همه ضد باشن تو انقد قوی شو بتونی خودتو ازونجا رها کنی
اگه داور و پارتی و اینا با دیگرانه ، تو انقد ماهر شو با اختلاف جلو بزن تا نتونن بر تو غلبه کنن
بیشتر منظورم همون شرایط حال حاضر ایرانه
من اگه اونقد هوشمندانه و اونقد مصرانه و خلاقانه سرم تو کار خودم باشه و بخوام خودم زندگیم و کارمو ارتقا بدم 100٪ تورم و اخلاق های اطرافیان تاثیری تو روند زندگیم نداره ، وقتی من مثل مثال استاد اونقد قوی شم که اصلا داور یه پنالتی و اخراج به نفع اونا بگیره
اونقد باید قوی شم که اینطور مسائل حتی جرأت اومدن به طرف من هم نداشته باشه
انسان یا دیدگاه قوی حتی شیطان و نجوا هم جرات ندارن بیان تو ذهنش
امروز به یکی از دستاوردهام داشتم فکر میکردم که ازین قانون پیروی کردم و مزه اش رو تو زندگیم احساس میکنم
تو زمینه سلامتی
اونقد به خودم رسیدم که نگران ویروس و سرما و عمر و …. فلان و فلان نیستم
چون همیشه پیاده روی میکنم ، همیشه ورزش میکنم جسمی و ذهنی ، غذای سالم می خورم ، به خودم اهمیت میدم واسه همین شرایط رو دور زدم
دوست دارم تو زمینه ثروت هم همینکار رو کنم ولی متوجه شدم ذهنم برعکس سلامتی که قدرت رو فقط دست خودم و خدا میدید تو این زمینه دست بیرون مشتری و سایر عوامل هم میبینه و این باعث میشه بعضی وقتا بی انرژی شم تو کارم
ولی قدرت زندگی ام دست خودمه
خدایا خودت هدایتم کن تا این مسئله کاملا تو ذهنم جا بیوفته
مثال دیگه که دارم موقع غذا درست کردنمه ، مادرم و یکی از خواهرهام انقد کم درست میکنن موقع مهمونی استرس دارن وهمش تمرکزشون روی پخش شدن غذاست ، اصلا حواسشون به خودشون نیست
ولی وقتی بیتشر از شرایط غذا درست شه آدم دیگه نگران نبست و غر نمی زنه به جون بقیه چون فلانی رعایت نکرد غذای من کم اومد و …..
مثال دیگه برام اینه که پدرم همیشه تمرکزش روی آب برق گازه که زیاد خرج نشه پولش مدیریت شه و من همیشه به این فکر میکنم اگه همین تمرکز رو روی پول دراوردن داشت الان ثروتمند عالم بود
از بچگی هم هر کس شروع می کرد میگفت داوری حرصم در میومد میگفتم خب این رضازاده چی ، و فلانی چی ؟؟ انقد با قدرت وجسارت میان میبرن اصلا داوری اینا هیچ اثری روش نداره
وقتی یکی قدرتمند باشه اصلا داوری اشتباه رو هم جذب نمیکنه
وقتی یکی تمرکزش 100٪ روخودش باشه اصلا متوجه اشتباهات خارجی نمیشه که بخواد باهاش بجنگه یا درستش کنه
وقتی یه نفر تمرکزش فقط رو خودش باشه کاری به اطراف نداشته باشه اسیر این شرایط هم نمیشه
حتی اینه به خودمهممیگم که تومسئله ثروت 30 -40 ٪ دارم لنگ میزنم
یه دفعه هم یادمه تو مسئله کنکورم نه پول داشتیم بریم کلاس نه کتاب کمک آموزشی بخرم ، ولی من گفتم من باید قبول شم اون چیزی که میخوام رو و پذیرفتم الان شرایط همینه با همین چیزا باید بخونم ، یادمه پیش دانشگاهی مدرسه نرفتم نشستم از روی همونکتاب وجزوه هام خوندن با اینکه شرایط خونمون افتضاحبود ، توجه نکردم ، جالبه این که بعدش کتاب کمکاموزشی و …. رسید ومنموفق شدم چرا ؟ چون توجهی به وضع موجود به عوامل بیرونی نداشتم می گفتم به جاش انقد میخونم انقد می خونمروی مباحث مسلط میشم این کمبود ها رو جبران کنم واین کار روهم کردم
ومورد بعدی بحثرانندگی امبود ، وقتی می خواستم یاد بگیرم اطرافیانم نه ماشین میدادم نه یاد میدادن نه می تونستمبرم کلاس ولی بازم دست خودم می دونستم و شرایط بیرونی رو بی قدرت ، بعدش افرادی میومدن که وقتی ازشون درخواست می کردمبهم یادبدن سریع قبول می کردن …..
عزیزم انقد قوی شو با مهارت شو اصلا ازین مسائل بری با اختلاف بالاتر مسلط باشی نه درگیر حاشیه فلانی فلان کار فلان شرایط فلان زمان
امروز بعد مدت ها وارد سایت شدم و این فایل 122 و انتخاب کردم برای گوش دادن دیدم چه قدر درباره شرایط الانمه!
الان تو شرایطی هستم که از بعضی از بعد های زندگیم راضی نیستم ناراحتم چون تا همین چند دقیقه پیش فکر میکردم شرایط بیرونی باعث شد من الان وضعیتم مورد علاقم نباشه فلانی و فلانی و فلانی باعث شدن! همش شرک بود و من یه مدت به صورت ناخودآگاه درگیر شرک شدم با اینکه قبلا حواسم به این موضوعات بود ! اما همونطور ک شما همیشه میگید قوانین فرارن و منی که دوسال پیش چندین ماه فایلای شما و گوش میدادم و کلی نتایج خفن گرفته بودم انگار همه چی و فراموش کرده بودم و میترسیدم از اینکه بقیه بخوان بکشنم پایین درصورتی ک بقیه هیچ قدرتی ندارن عوامل بیرونی هیچ قدرتی نداره تا زمانی ک ما اجازه ندیم.
خیلی ممنونم که همیشه باعث آگاه شدنم میشین شبیه اون نور توی تاریکی️
بنام خداوند خالق زیبایی ها
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز
خدایا سپاس بخاطر سایت بینظیرمان و رشد و پیشرفت و ارتقا هر روزمان
من مدتی هاست که روی این قضیه تمرکز دارم که سعی بکنم ایمانم به خدا و خودم را قوی کنم و هر روز هم بیشتر بهم ثابت میشود که مهم هم همین هست و عوامل بیرونی هم به واسطه باور هایمان شکل میگیرند و خودمان آنها را میسازیم
به عنوان مثال شرایط خودم در ورود به دانشگاهم
خب دوستانم را میدیدم که باورشان از همه جهت محدود کننده بود
رقابت سخت و رقبا زیاد و شرایط از همه جهت سخت هست و امکانات ما قابل قیاس با داوطلبانی که در تهران و شهرهای بزرگ هستند نیست و…
و من هم همین باور ها را داشتم ولی تمام سعیم را کردم که روی خودم تمرکز کنم و تا حدی این باورها را کمرنگ کنم و نتیجه اش این شد که قبول شدم
و موارد دیگری که شده من روزم را با ناراحتی شروع کرده ام و تصادف و استرس و ناراحتی و… برایم پیش آمده
و تمامی اینها و اتفاقات و احساسات ما مشخص کننده راه و روشی هستند که ما باید در زندگی پیش بگیریم
و در ضمن مدتیست که کتابی را در زمینه کار کردن روی خودمان و ارتقا خود میخوانم که بسیار مفید هست و پیشنهاد میکنم مطالعه کنید کتاب عادت های اتمی اثر جیمز کبیر
در پناه خداوند مهربان موفق و پیروز باشید
به نام خدای بزرگ و مهربان
سلام خدمت استاد عزیز ومریم مهربان
استاد عزیز من از شنیدن حرف های شما در محل کارم ریسم رو مقصر میدونستم.که نمیزاره من پیشرفت کنم.فکر میکردم چون رفته همه جا پشت من حرف زده و برای من پرونده سازی کرده نمیزاره من در کارم پیشرفت کنم.اما الان با حرف های عالی شما متوجه شدم مقصر اصلی رفتارها و باور های خودم هست.الان با گوش دادن به فایل ها شما و کار کردن روی باورهایم به تک تک خواسته هام رسیدم.به امید موفقیت های زیاد و بی نهایت.
عشق الهیست که جاریست
سلاااااام سلام بر استاد گرامی روح زیبای خدا
و سلام بر خانم شایسته عزیز و مهربان و سلام به دوستان و خانواده عباسمنشی خودم
من تا چند سال پیش پدر و مادرم رو به عنوان اینکه نزاشتن من رشته خودم رو که دوست داشتم بخونم و الان در زندگیم اونها رو مقصر میدونستم
من به روانشناسی وتربیت بدنی علاقه مند بودم اما به خاطر انتخاب رشته ای که توسط پسر خاله ام برای من انجام شد و چون اون فردی مذهبی بود و حسابداری خونده بود پس تصمیم بر این شد که من هم حسابداری بخونم اما با دیدن این فایلها و چندین فایل دیگه
این صحبت رو به خودم کردم خب اون زمان گذشت و من هرچه بشینم بخوام اونها رو مقصر بدونم و بگم اگر من انتخاب رشته ای که خودم دوست داشتم انجام میدادم الان به جایی رسیده بودم اما با توکل بر خداوند و تکیه بر آموزه های استاد توانستم ذهنم رو کنترل کنم و خداوند هم در حال هدایت کردنه من لیسانسم رو در حسابداری گرفتم اما به دلیل علاقه ام به موسیقی و هنر نمایشی درحال حاضر مدرس ساز بادی نی انبان در مشهد هستم خداوند من رو از شیراز به مشهد هدایت کرد و الهی صد هزار مرتبه شکر درمشهد شرایط به شدت برای پیشرفت در ساز من حضور داره ساز من اسمش نِی انبان هست که یک ساز بوشهری و جنوبی هست اینجا قبل از اینکه من شروع به آموزش دادن بکنم هیچ استادی نبود و خداروشکر الان چندین نفر خانم و آقا هنرجو دارم تازه خیلیها میگفتن اینجا کسی این ساز شما رو کار نمیکنه جنوب کجا این جا کجا این ساز سختیه خیلی طرفدار نداره اما من فقط رحمت خدا هدایت خدا و برکت و فراوانی خدارو باور کردم و الهی شکر دارم نتیجه اش رو می بینم حتی مذهبی بودن و محدود بودن شهر مشهد رو هم به من گوش زد میکردن و همچنین با یک خانم عالی و درجه یک
کافه صبحانه افتتاح کردیم که ایشون هم از خانواده این سایت هستند
و الهی صدهزار مرتبه شکر هر روز در حال هدایت شدن هستیم
واقعا میبینم انسانهایی رو که دولت یا پدر یا مملکت رو مقصر میدونن اما متوجه نیستن به اینکه
بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
از خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
آموزشی که از استاد در حال یادگیری هستم اینکه
بتونم توانایی کنترل ذهنم رو بیارم بالا و بهتر بشم
همیشه و همیشه تمامی مسئولیت زندگی خودم رو بپذیرم
چون جهان هستی هر لحظه جواب فرکانسهای من و اساس اون فرکانسها رو وارد زندگی ام میکند
پس اگر من بشینم دیگران رو مقصر بدونم وشاکی باشم جهان موقعیت و روابط و انسانهایی وارد زندگیم میکنه که شاکی هستن
من بخاطر کافه صبحانه ای که دارم باید صبح به صبح برم نان تازه بگیرم و شاید دو الی سه بار در طول روز برم نانوایی از اونجایی که هممون میدونیم که در صفهای نانوایی چه صحبتهایی رد و بدل میشه
من هدفون رو میزارم روی گوشم و صحبتهای استاد رو گوش میکنم
در واقع دارم ذهنم رو کنترل میکنم
و خدارو بارها و بارها شکر میکنم بابت وجود استاد عزیزم که تجربیات خودشون رو اینجوری باعشق با ما در راتباط میزارن
خیییییلی دوستت دارم استاد عزیزم
امیدوارم همیشه در حال شادی، رقص و خندیدن باشید
یا حق
سلام وخدا قوت استاد عزیزم و خانوم شایسته
سلام به همه دوستان سایت
استاد من هم تا قبل از آشنایی با شما همیشه مخالف دولت ایران بودم اونها رو مقصر مشکلات زندگی ام میدونستم ، بعد به لطف خدا به سمت شما هدایت شدم والان دیگه دولت ومقصر نمیدونم و همیشه میگم اگه من و دیگران اصلاح بشیم دولت هم درست میشه وتودعاهام همیشه دعای جبران خلیل جبران ومیگم که خدایا آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و جسارتی عطافرما تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم واز یکی از استاد ها شنیدم که توکانال تلگرام شون یه حدیث از امام صادق گذاشته بودن که مردم در مشکلات از ذکر یونسیه استفاده کنند برای آسان شدن آن مشکل ومن این ذکر وصبحها بعد از نماز تو سجده چهل بار میگم لااله الا أنت سبحانک انی کنت من الظالمین وبه لطف خدا چند ماه این ذکر وگفتم و هدایت شدم به سمت فایل های توحیدی و بعد از گوش دادن به این فایل ها فهمیدم که تمام مشکلات و بدبختیهای من بخاطر مقصر دانستن دیگران وقدرت دادن به اونها ست واز خدا خواستم تمام شرک ها رواز قلب من پاک کنه و توحید و درقلبم جاری کنه ودیگه هیچ عامل بیرونی و مقصر نمیدونم وفقط تمرکزم روی خودم هست تا خودم وباورهام و تغییر بدم چهره موقع میبینم دیگران در مورد دولت شکایت میکنند سکوت میکنم یا اونجا روترک میکنم
امیدوارم آنقدر قوی ومسئولیت پذیر بشیم که مثل ژاپنی ها که هم مربی فوتبال ژاپن وهم وزیر های ژاپن که بعد از هر شکست ومشکلی بجای مقصر دونستن دیگران خودشان را مقصر میدونن وسریع عذر خواهی می کنند ما هم مثل اونها عمل کنیم واین کار باعث رشد و پیشرفت مون بشه
در پناه خدا خوشبخت و سعادتمند و ثروتمند باشید
سلام ودرودبه استاد عباس منش
اگه یادتون باشه درسال 1388 شما در کرج سمینار داشتید ومن تراکت شما رو که روی تیر برق روبروی مغازه بود دیدم وهنوزم اون تراکت رو دارم واصلا به این مطالب موفقیت اعتقادی نداشتم ولی حالا بعد ازحدود 15سال وفراز ونشیبی فراوان صدا وچهره شمارو ازطریق اون تراکت دوباره جرقه خورده میبینم وبا چند فایل شما شروع کردم وخدا رو سپاس گذارم من رو در مسیر هدایت الهی راهنمایی کرد وواقعا این قسمت به من نشانه ای بده خیلی عالی هست واز شما سپاسگذارم
به نام حضرت دوست که هر چه دارم از اوست
روز 122 فصل 5 روز شمار تحول زندگی من
تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
عنوان فایل رو چند بار خوندم تمرکز بر آنچه میتوانم بهبود دهم…
اولین موضوعی که از استاد یاد گرفتم این بود که مسئولیت صد در صد اتفاقات زندگی ام رو بر عهده
بگیریم و این قانون رو یاد بگیرم که اگه میخوام جهانم بهتر بشه و تغییر کنه من باید از درون ، شخصیتم و عملکردم تغییر کنه و بهبود پیدا کنه تا شرایطم بهتر بشه و تغییر کنه.
مثلا من در بخش مسائل مالی وقتی توقع ام رو از پدر و مادر ،جامعه ، دولت و هر عامل بیرونی دیگه ای
بر داشتم و به این نتیجه رسیدم که این منم که با بهبود و تغییر خودم میتونم شرایط مالی رو عوض کنم
نتایج حاصل شد ، من نتونستم پدر و مادر شرایط بیرونی و کشور و جامعه ام رو عوض کنم امامیتونستم یک چیز رو بهبود ببخشم و اون هم ذهنیت و نگرش خودم بود با تغییر باورهام کم کم جهانم عوض شد.
یادم میاد چندین سال پیش هر موقع مسابقات شرکت میکردم و نتیجه دلخواهم رو نمیگرفتم داور ، دوری مسیر و بقیه عوامل رو مقصر میدونستم و این دیدگاه در اون سن به من کمکی نمیکرد
یک روز مربی ام حرف قشنگی بهم زد گفت اینقدر خوب بازی کن که هیچ داوری نتونه حق تو نده و حتی یک تماشاچی که قوانین و فن های بازی و داوری رو بلد نیست مطمعن باشه تو برنده ای…
خدایا شکرت که آگاهی این لحظه رو دریافت کردم.
به نام رب العالمین
روز 122 ام روزشمار من
سلام بر استاد عزیزم
ممنونم که فایل های شما را هر موقع گوش کنیم یک پیام را به ما میدهد. و این خیلی برام جالبه . با اینکه یک پیام را دارد اصلا تکراری نیست و انگار داریم برای بار اول گوش میکنیم.
پیام شما در تمام فایل ها اینه که وروووی های شما مهمه پس به آنچه توجه میکنید همون زندگی شما را میسازه.
اگه همیشه شاکی هستی و غر میزنی از زمین و زمان شکایت داری خوب جهان هم همیشه چیزهایی را به تو ارائه میدهد تا غر بزنی و شکایت بکنی.
احساست نتیجه افکارت است و اون احساس نتایج را رقم میزنه.
داری غر میزنی و گله و شکایت میکنی و فکر میکنی داری درد و دل میکنی و خدا هم حرفات را گوش میکنه و دلش برات میسوزه . نه صد در صد در اشتباه هستی.
این مذهبی که توی ذهن ما کردند و خدا را اینگونه به ما معرفی کردند اشتباه و دروغ محض بوده. چرا؟
چون عدالت این خدا همیشه زیر سواله؟
مثلا زلزله میاد سیل میاد همه میگن خدایا نمیبینی پس کجایی عدالت تو کجاست. هر اتفاقی برای ما میفته میگیم پس عدالت تو کجاست.
ولی خدای ما یک نظم و سیستم داره طبق اون قوانین کارش را انجام میده. و به حرف من و تو و زاری و گریه مردم زمستانش را با پاییز عوض نمیکنه.
بخاطر مردم خورشید صبح ها غروب نمیکنه.
نه طبق قوانین هستی الان و همیشه و قبلا جهان هستی کار خودش را انجام میدهد.
این ما هستیم که باید طبق قانون عمل کنیم. ما نمیتونیم بریم و یک لبه پرتکاه بایستیم و بگوییم جاذبه عمل نمیکنه و خدا نگهداری از من میکنه.
خدا میگه من به تو عقل دادم تا قوانین را بشناسی پس طبق قانون جاذبه وجود دارد.
طبق قانون آب در 100 درجه بجوش میاد . نمیشه امروز من بگم من دوست ندارم آب در حرارت بجوشه دوست دارم یخ بزنه.
نه آب میجوشه و این ما هستیم که از این قوانین برای راحتی زندگیمون استفاده کنیم و وقتی آب جوش آمد برای خودمون چای درست کنیم و لذت ببریم.
من از وقتی که وارد سایت شدم و هر روز فایل گوش کردم بعد از دو سال که این روزها باشه با تکرار فایل ها کمی به قوانین عمل میکنم. و هر چقدر بهتر عمل کردم نتیجه بهتر گرفتم.
ماه های اول فقط گوش میدادم بعد از یک سال حرف ها را و کلام را درک کردم و حالا رسیدم به عمل کردن.
من از دوسال پیش شروع کردم به کنترل ورودی هایم اما درک درستی نداشتم . پس آنچه که میفهمیدم دست و پا شکسته به دیگران هم میگفتم . پس انرژی من تلف میشد. بدون اینکه خودم هنوز نتیجه ای گرفته باشم.
اما الان که اینجا هستم نتایج بزرگی گرفتم و این نتایج اینه که به زندگی هیچ کس کار ندارم . کلا به هیچ کسی کاری ندارم. حال خودم خوبه و آرامش دارم. من سهم خودم را خوب انجام میدم . تمام تلاشم را میکنم که هر کاری را به بهترین وجه انجام بدم. از مادر بودن از همسر بودن از دختر بودن از دوست بودن . یعنی من کاری به کار کسی ندارم من کار خودم را انجام میدم و بقبه را میسپارم به خدای خودم.
میدونم اون کار خودش را خوب بلده. وقتی من حسم خوبه و وقتی من عاشقم پس جهان چاره ای نداره جز اینکه به من عشق بده.
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
یعنی این شعر همه چیز را به ما میگه . جهان مثل آینه رفتار میکنه از دیگران توقع داری از مامانت توقع داری خودت چکار میکنی ؟ آیا تو کار خودت را درست انجام میدی که توقع داری مادرت کارش را درست انجام بده.
آیا عاشق همسرت هستی آیا عشقت بی توقع هست و یا نه عاشقی که مثلا اون برات کاری بکنه . عاشقی که بهت پول بده عاشقی که اگه یک روز حالش خوب نبود عشقت را زیر سوال ببری.
نه عاشقی کردن باید مطلق و خالص باشه.
مثل عشقی که به نوزاد شیرخوار میدیم . فقط عشق میدیم چون میدونیم کاری از دستش برنمیاد پس عشق مطلق و خالصه. چرا؟ چون توقع نداریم
همینکه بچه ها بزرگ میشن عشق ما هم فرق میکنه. عشق میدیم که چیزهایی دریافت کنیم.
اما من یاد گرفتم که اگه عشق بدون توقع باشه جهان کار خودش را انجام میده.
شاید از طرف بچه ات نباشه اما عشق بهت برمیگرده.
و تمام فایل های استاد همین را بیان میکنند که به چی توجه میکنی.
چی داری میخوری؟ میکروب میخوری غذای فاسد میخوری خوب حالت بد میشه.
و مثال جالبی که استاد دارند وقتی توی آب میوه گیری پرتقال میریزی توقع آب سیب نداری منتظر آب پرتقال هستی.
پس حواسمون باشه به این جهان چی میدیم . هر چی بدیم همون را دریافت میکنیم.
جهان به احساس ما پاسخ میده . اون هوشمنده . نمیشه یه چیزی بگی و حالت و احساست چیز دیگه بگه. نه . جهان به کلام ما کاری نداره به احساس ما کار داره.
برای همین مهمه که کار کنیم روی حال خوبمون. تکرار کنیم کارهای خوب را تا تکرار بشه احساس خوبمون.
نتیجه:
احساس خوب = اتفاقات خوب شرایط خوب آدم های خوب پول و ثروت خوب نعمت خوب آرامش و هر انچه که بهش رستگاری میگن.
خدایا شکرت که در این راه قرار گرفته ام و کمکم کن که استمرار داشته باشم.
ممنونم از این مسیر سبز.
خیلی خیلی دوستتون دارم
سپاسگزارم
سلام خدمت استاد عزیزم و اعضای سایت
این فایل نشونه من بود وقتی که بهش گوش دادم دیدم که چه قدر به این فایل و آگاهی هاش نیاز داشتم این فایل رو بارها و بار ها تو این 24 ساعت گوش دادم و البته قبلا هم گوش داده بودم.
موقع گوش دادن این فایل یادم اومد وقتی که شرایط زندگیم عوض شد من به جای اینکه ناراحت بشم اونو خیر دیدم و ذهنمو کنترل کردم و هر روز کلی اتفاق های خوبی برام میوفتاد و آرامش داشتم ولی یه مدت سه چهار ماهه که گذشت نجواها به سراغم اومد و من ذهنمو کنترل نکردم و هر روز این نجوا ها بیشتر وبیشتر شد تا اینکه من و تو خودش غرق کرد دیگ از اتفاق های خوب و ارامش خبری نبود و همش اتفاق های بد و افسردگی بود و من هر روز بیشتر غرق میشدم و وقتی این فایل رو گوش دادم به یاد اوردم یک اتفاق بود که برام افتاد ولی من دو ذهنیت مثبت و منفی رو درموردش ایجاد کردم و نتیجه جفتشون و هم دیدم.یادم اومد که اون اوایل وقتی کنترل ذهن انجام میدادم و اون اتفاق رو خیر میدونستم چه قدر ارامش داشتم و اتفاق های خوب میوفتاد و وقتی کنترل ذهن انجام ندادم و نجوا شروع شد دیدم که چه قدر افسردگی به سراغم اومد و تموم اون اتفاق های خوب از بین رفتن و جالب اینجا بود که تجربه هر دو این شرایط برای یک اتفاق بود و تفاوت تو نوع نگرش و کنترل ذهن بود.
بعد به خودم گفتم زهرا با این تفکر منفی جز پست رفت تو زندگی و افسردگی که به مرور کلی هم بیماری جسمی به همراه داره به جایی نمیرسی فقط خودتو هر روز بیشتر غرق میکنی ولی با تغییر نگاهت و کنترل ذهن کمترین نتیجش ارامش و احساس خوبه که فرکانس اینا وقتی پایدار بشه شرایط زندگیتو هم بهتر میکنه.
درسی که از اون اتفاق گرفتم این بود که هر وقت شرایط نا دلخواه برام پیش اومد درس اون اتفاق رو بگیرم و بعد رهاش کنم تو اون اتفاق به ظاهر بد گیر نکنم و اجازه ندم نجوا سراغم بیان.چون خداوند گفته که هر اتفاقی که برامون میوفته سراسر خیر هست حتی اگر ظاهر بدی از نظر ما داشته باشه.و این اتفاق به ظاهر بد و اون مدت افسردگی من برای من درس های با ارزشی داشت که با ارزش ترینشون همین بود چون این یک اصل زندگیه.
از خدا میخوام هممون و به راه راست هدایت کنه راه کسانی که به آنها نعمت داده.
بنام خدای قادر مطلق
سلام به همه دوستان
امروز این نشانه ام بود و سریعا هدایت رو گرفتم
من تو یه سری مسائل قدرت عوامل بیرونی رو داشتم پر رنگ می کردم و می پذیرفتم
در حالی که از درون عاشق این دیدگاه هستم
حتی تو بدترین شرایط اگر همه ضد باشن تو انقد قوی شو بتونی خودتو ازونجا رها کنی
اگه داور و پارتی و اینا با دیگرانه ، تو انقد ماهر شو با اختلاف جلو بزن تا نتونن بر تو غلبه کنن
بیشتر منظورم همون شرایط حال حاضر ایرانه
من اگه اونقد هوشمندانه و اونقد مصرانه و خلاقانه سرم تو کار خودم باشه و بخوام خودم زندگیم و کارمو ارتقا بدم 100٪ تورم و اخلاق های اطرافیان تاثیری تو روند زندگیم نداره ، وقتی من مثل مثال استاد اونقد قوی شم که اصلا داور یه پنالتی و اخراج به نفع اونا بگیره
اونقد باید قوی شم که اینطور مسائل حتی جرأت اومدن به طرف من هم نداشته باشه
انسان یا دیدگاه قوی حتی شیطان و نجوا هم جرات ندارن بیان تو ذهنش
امروز به یکی از دستاوردهام داشتم فکر میکردم که ازین قانون پیروی کردم و مزه اش رو تو زندگیم احساس میکنم
تو زمینه سلامتی
اونقد به خودم رسیدم که نگران ویروس و سرما و عمر و …. فلان و فلان نیستم
چون همیشه پیاده روی میکنم ، همیشه ورزش میکنم جسمی و ذهنی ، غذای سالم می خورم ، به خودم اهمیت میدم واسه همین شرایط رو دور زدم
دوست دارم تو زمینه ثروت هم همینکار رو کنم ولی متوجه شدم ذهنم برعکس سلامتی که قدرت رو فقط دست خودم و خدا میدید تو این زمینه دست بیرون مشتری و سایر عوامل هم میبینه و این باعث میشه بعضی وقتا بی انرژی شم تو کارم
ولی قدرت زندگی ام دست خودمه
خدایا خودت هدایتم کن تا این مسئله کاملا تو ذهنم جا بیوفته
مثال دیگه که دارم موقع غذا درست کردنمه ، مادرم و یکی از خواهرهام انقد کم درست میکنن موقع مهمونی استرس دارن وهمش تمرکزشون روی پخش شدن غذاست ، اصلا حواسشون به خودشون نیست
ولی وقتی بیتشر از شرایط غذا درست شه آدم دیگه نگران نبست و غر نمی زنه به جون بقیه چون فلانی رعایت نکرد غذای من کم اومد و …..
مثال دیگه برام اینه که پدرم همیشه تمرکزش روی آب برق گازه که زیاد خرج نشه پولش مدیریت شه و من همیشه به این فکر میکنم اگه همین تمرکز رو روی پول دراوردن داشت الان ثروتمند عالم بود
از بچگی هم هر کس شروع می کرد میگفت داوری حرصم در میومد میگفتم خب این رضازاده چی ، و فلانی چی ؟؟ انقد با قدرت وجسارت میان میبرن اصلا داوری اینا هیچ اثری روش نداره
وقتی یکی قدرتمند باشه اصلا داوری اشتباه رو هم جذب نمیکنه
وقتی یکی تمرکزش 100٪ روخودش باشه اصلا متوجه اشتباهات خارجی نمیشه که بخواد باهاش بجنگه یا درستش کنه
وقتی یه نفر تمرکزش فقط رو خودش باشه کاری به اطراف نداشته باشه اسیر این شرایط هم نمیشه
حتی اینه به خودمهممیگم که تومسئله ثروت 30 -40 ٪ دارم لنگ میزنم
یه دفعه هم یادمه تو مسئله کنکورم نه پول داشتیم بریم کلاس نه کتاب کمک آموزشی بخرم ، ولی من گفتم من باید قبول شم اون چیزی که میخوام رو و پذیرفتم الان شرایط همینه با همین چیزا باید بخونم ، یادمه پیش دانشگاهی مدرسه نرفتم نشستم از روی همونکتاب وجزوه هام خوندن با اینکه شرایط خونمون افتضاحبود ، توجه نکردم ، جالبه این که بعدش کتاب کمکاموزشی و …. رسید ومنموفق شدم چرا ؟ چون توجهی به وضع موجود به عوامل بیرونی نداشتم می گفتم به جاش انقد میخونم انقد می خونمروی مباحث مسلط میشم این کمبود ها رو جبران کنم واین کار روهم کردم
ومورد بعدی بحثرانندگی امبود ، وقتی می خواستم یاد بگیرم اطرافیانم نه ماشین میدادم نه یاد میدادن نه می تونستمبرم کلاس ولی بازم دست خودم می دونستم و شرایط بیرونی رو بی قدرت ، بعدش افرادی میومدن که وقتی ازشون درخواست می کردمبهم یادبدن سریع قبول می کردن …..
عزیزم انقد قوی شو با مهارت شو اصلا ازین مسائل بری با اختلاف بالاتر مسلط باشی نه درگیر حاشیه فلانی فلان کار فلان شرایط فلان زمان
این من هستم که 100٪ خالقم نه شرایط
سلام استاد عزیزم
امروز بعد مدت ها وارد سایت شدم و این فایل 122 و انتخاب کردم برای گوش دادن دیدم چه قدر درباره شرایط الانمه!
الان تو شرایطی هستم که از بعضی از بعد های زندگیم راضی نیستم ناراحتم چون تا همین چند دقیقه پیش فکر میکردم شرایط بیرونی باعث شد من الان وضعیتم مورد علاقم نباشه فلانی و فلانی و فلانی باعث شدن! همش شرک بود و من یه مدت به صورت ناخودآگاه درگیر شرک شدم با اینکه قبلا حواسم به این موضوعات بود ! اما همونطور ک شما همیشه میگید قوانین فرارن و منی که دوسال پیش چندین ماه فایلای شما و گوش میدادم و کلی نتایج خفن گرفته بودم انگار همه چی و فراموش کرده بودم و میترسیدم از اینکه بقیه بخوان بکشنم پایین درصورتی ک بقیه هیچ قدرتی ندارن عوامل بیرونی هیچ قدرتی نداره تا زمانی ک ما اجازه ندیم.
خیلی ممنونم که همیشه باعث آگاه شدنم میشین شبیه اون نور توی تاریکی️