مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 118

به نام خدای رزاق و وهاب و هدایت کننده ام

روز شمار تحول زندگی من روز بیست و هفتم از فصل اول

سلام خدمت استاد عباسمنش جان و استاد شایسته ی عزیزم و دوستان همیشه همراه و هم فرکانسم

بریم سراغ نشانه های الهی امروزم:

خدایا شکرت بابت حال خوبم

خدایا شکرت بابت سلامتیم

خدایا شکرت بابت فرصت و عمر دوباره ی امروزم که بهم عطا کردی

خدایا شکرت بابت ناهار و شام خوشمزه و رایگانی که خوردم و لذت بردم

خدایا شکرت بابت اینکه دیشب عموم سبزی آماده و تخم مرغ خریده بود و مادرم کوکو سبزی خوشمزه درست کرد خوردم و لذت بردم

خدایا شکرت بابت این نشانه ی واضحت حرف از فروش خونمون زده شد پدرم راضی شد به فروش خونمون و دامادمون به چند تا زنگ زد اما من مثل قبل به آدما قدرت نمیدم فقط و فقط تنها و تنها بر تو توکل میکنم خودت درستش کن خودت حلش کن همینکه حرفش زده شد این نشانه ی خیلی بزرگیه از طرف پروردگارم

خدایا شکرت که خواهرم رو بردم بیرون و فروشگاه کلی خوش گذشت

خدایا شکرت که تو فروشگاه یهو گوشیم افتاد زمین تا من خواستم گوشیمو بردارم یه دختر خانوم مهربون و با شخصیت گوشیمو برداشت و بهم داد و من ازش تشکر کردم خدایا شکرت بابت آدمهای خوبی که وارد تجربه زندگیم میکنی

بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ :

مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن

ما در هر لحظه با توجه به افکارمون در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی هستیم

یعنی ما با توجه به آنچه که تو فکرمون هر لحظه میگذره داریم فرکانس هایی رو به جهان ارسال می‌کنیم مثل دستگاه ام آر آی که فرکانس های مغزی رو ارسال می‌کنند

تمام اتفاقات زندگی ما اعم از برخوردهای ما با دیگران،مسائل مالی ما،سلامتی و بیماری ما،شکست رابطه عاطفی یا عشق ،ثروت یا فقر و…

تماما توسط فرکانس هایی که ما در هر لحظه به جهان هستی می‌فرستیم این اتفاقات به وجود میاد

این هسته ی اصلی کل مباحثیه که استاد همیشه میگن

استاد از یه کارگر ساده با تغییر افکار  باورها  فرکانس هاشون به اینجایی که الان هستند رسیدند

پس کل داستان اینه:این فرکانسها هستند این ارتعاشات هستند که دارند شرایط زندگیمونو به وجود میارند

خیلیا این موضوع رو نمیفهمند حتی اگه بهشون بگی هم درک نمیکنند چون یه عالمه باورهای اشتباهی دارند

باور اینو دارند که خدا برای یکی خواسته برای یکی نخواسته

باور اینو دارند که بدشانسیه

باور اینو دارند که ثروت دست یه عده خاصیه قدرت و ثروت دستشونه و به ما نمیدن

باور اینو دارند خدا دوستشون نداره

باور اینو دارند که چون تو خونواده فقیر به دنیا اومدند پس نمیشه موفق شد

در حالیکه نمیتونند به این اصل جهانی پی ببرند و نمیتونند بپذیرند که خودشون یک دستگاهی هستند که داره فرکانس‌ رو جنریت و تولید میکنه

وجهان هستی به واسطه دریافت فرکانس ها از هر فرد شرایط و اتفاقاتی رو هماهنگ و هم سنگ هم فرکانس با اون افکاری که ارسال کردند رو وارد زندگیشون میکنه

اون عده ای که میتونند اینو درک کنند میتونند زندگیشون رو هر جوری که بخوان خلق کنند

به اندازه ای که این قانون رو درک و عمل میکنی در زندگیت به همون اندازه نتیحه میگیری

حالا سوال اینجاست که من چطوری کنترل کنم فرکانس هامو؟

چند مثال :وقتی دائم این افکار در ذهنم میچرخه که تو نمیتونی موفق بشی حالا به این دلیل به این دلیل

تو آدم بی استعداد و ضعیف و بی پولی هستی

تو پارتی نداری

فرصت ها کمه

رسیدن به موفقیت خیلی کار سخت و پیچیده و غیرقابل دسترسیه

اگر من به ثروت و موفقیت برسم آدم بدی میشم از راه خدا دور میشم

وقتی یه عالمه از این افکار داری یعنی داری فرکانس هایی رو میفرستی که از همین نوع افکاری که تو باور داری جهان وارد زندگیت میکنه و اون فرکانس ها و افکار حاصل ورودی های ذهن ماست

کسی که نمیتونه ورودی های ذهنشو کنترل کنه نمیتونه خروجی های ذهنشو کنترل کنه

یعنی اگر شما نتونید اون چیزایی که میشنوید و می‌بینید رو آگاهانه کنترل کنید نمی‌تونید خروجی ذهنتونو کنترل کنید

یعنی آگاهانه چیزهایی رو ببینید ک ب شما احساس بهتری رو میده که به شما عشق بیشتر اشتیاق بیشتر و باور قدرتمند کننده و ایمان و توکل بیشتری رو میده

هرچقدر ورودی هایی رو مثل این وارد ذهنتون کنید اتفاقی که میفته اون فرکانسها که خروجی هارو دارند به وجود میارند متفاوت میشند و در راستای خواسته هات میشن در راستای ثروت بیشتر سلامتی بیشتر و عشق و روابط عالی بیشتر میشند و وارد زندگیت میشند

ما در همه حال داریم تو ذهنمون با خودمون صحبت میکنیم یعنی اگه شما تمرکز کنی دقت کنی میبینی تو ذهنت یه عالمه حرف داره زده میشه در مورد هزاران موضوع خیلی از این حرفهایی که تو ذهنمون داره زده میشه برمیگرده به ورودی های ذهنمون یعنی شما یه فیلمی رو دیدی حالا ترسناک باشه عاشقانه باشه شما می‌بینید که این گفتگوهای ذهنی درمورد اون ورودی هایی هست که دادی به ذهنت حالا با فیلم نگاه کردن یا صحنه تصادفی که میبینی یا یه طبیعت زیبایی که میبینی یا یه دعوایی که میبینی و میشنوی هرچی که دیدی شنیدی لمس کردی توجه کردی اینا ورودی هایی هستند که به ذهنت میدی اون ورودی ها تبدیل به گفتگوهای ذهنت میشن و تکرار میشند و تبدیل به  باور و اتفاقات زندگیت میشن

ورودی های ذهن که تبدیل به گفت و گوهای ذهن میشن مثلا در مورد فیلمایی که دیدی یا اخیرا هرچی که دیدی و شنیدی و اتفاقاتی که افتاده

یا این گفتگوها در مورد چیزهایی هستند که برای شما مهمند مثلا یه دوستی ک خیلی برا شما مهم بوده رابطشو ترک کرده باهاتون یا خبر یه بیماری خاصی رو بهت دادند یا درآمدت کم شده نگران اجاره هستی

این گفت و گوها شروع می‌کنند به صحبت کردن

که اوضاع بدتر میشه و تو دیگه نمیتونی موفق بشی و فلانی حقتو خورده و بهت ظلم کرده و…

این گفت و گو ها یه احساسی رو دارن در شما ب وجود میارن در هر لحظه و همیشه این احساس میتونه هم مثبت باشه هم منفی هم خوب باشه و هم بد یعنی این احساس شما داره به شما میگه که این گفتگوهای ذهنی داره شمارو به سمت خواسته هاتون میبره یا به سمت ناخواسته هاتون

حالا من بیام این گفت و گوهای ذهنیمو جهت بهشون بدم با چی جهت بدم؟

با ورودی های مناسب یعنی مطالبی رو بخونم که به من ایمان بیشتر و حس بهتر و توکل بیشتری رو میده مثل مقاله های سایت و نظرات ارزشمند دوستان عزیزم درسایت که خوندنشون بهم باور و ایمان بیشتری رو میده بهم احساس بهتری رو میده

یا حرفهایی رو به خودم بزنم و آگاهانه این گفتگوهای ذهنی رو بیام بگم که تو فوق العاده ای تو بهترینی تو موفق میشی تو خالق زندگی خودتی بی نهایت فرصت هست بی نهایت نعمت و ثروت هست ،میشه بدون پارتی و سرمایه اولیه به موفقیت رسید و….

اگر بتونیم آگاهانه این گفتگوهای ذهنی مثبت رو به ذهنمون بدیم و تکرار کنیم به طوری که به ما احساس بهتری رو بدند احساس توکل امید ایمان و یقین و پیشرفت و احساس سلامتی و احساس خوبی بهمون بدند اگر همیشه اینکارو انجام بدیم

نه یک روز نه یه هفته بلکه همیشه انجام بدیم

یعنی این جزئی از برنامه زندگیمون باشه که با کنترل ورودی ها و مدیریت کردن گفتگوهای ذهنی به شکلی که خودمونو آگاهانه وارد این گفتگوهای ذهنی کنیم شاید اولش که اینکارو

میکنیم ذهنمون مقاومت کنه مثلا بگی من اعتماد به نفس بالایی دارم من انسان توانمندی هستم من بهترین خودم هستم من انسان با ارزشی هستم من لایق بهترین ها هستم وقتی این ورودی های مثبت رو اولش به ذهنمون میدیم ذهنمون با توجه به ورودی هایی که قبلا دریافت کرده مقاومت میکنه و میگه نه تو فلان‌جا اعتماد ب نفس خوبی نداشتی فلان‌جا توانا و ارزشمند نبودی و فلان‌جا فلان کارو نتونستی انجام بدی و….. ولی با تکرار این ورودی های مثبت مقاومت ذهنمون کم و کمتر میشه احساسمون بهتر میشه و احساس خوب اتفاقات خوبی رو برامون میاره و این یعنی ساخت باور.

اگر ادامه بدید و این ورودی هارو کنترل کنید آگاهانه یعنی چیزهایی رو بشنوید ببینید و بخونید با افرادی ارتباط داشته باشید که مثبت تر و شاد تر باشند و باورهای بهتری در شما ایجاد کنند و درعین حال خودتونم آگاهانه وارد این گفتگوهای ذهنی بشید با تکرارو تمرین این گفتگوهای های ذهنی مثبت رو تبدیلش کنید به افکار و باورهای غالب ذهنتون که قبلا باورهای غالب ذهنتون باورهای محدودکننده بودند

باورهای مثبت غالب مثل گوش کردن زیاد به فایل های استاد

اتفاقی که میفته جهان اتفاقات و شرایطی رو براتون به وجود میاره که راحت تر به خواسته تون می‌رسید

فقط باور کنید که تمام اتفاقات زندگیتون ب واسطه باورهاتون فرکانس هایی که میفرستید به وجود میاد

(باور فرکانس ارتعاش افکار گفتگوهای ذهنی ورودی های ذهنی اینا همشون یکیه )

استاد با تغییر باوراشون زندگیشون متحول شد

پس توهم تمرین کن تکرار کن این کار رو برای تغییر باورات تلاش کن ادامه بده

تمام اتفاقات رو خودمون با باورامون بوجود میاریم

وقتی قدرت رو میدی به شرایط بیرونی زندگیت تبدیل به جهنم میشه

خدایا شکرت بابت اینکه این قدرت رو بهم دادی که خودم خالق زندگی خودم باشم

در پناه‌ الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید