مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیمِ آن - صفحه 85

1410 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    با یاد و نام خدا مهربان

    سلام خدمت استاد بزرگوارم و دوستان همفرکانسی

    روز بیست و ششم از سفرنامه

    تمامیه اعمال و رفتار ما نتیجه ی فرکانس های ماست وقتی که قدرت را از خداوند میگیریم و به دیگران میدهیم نتیجه اش جز رنج و بدبختی چیزی نیست

    وقتی با تمامیتم ایمان داشته باشم که خداوند قدرتی در من نهاده تا خودم خالق زندگی خودم باشم با باورها و افکار صحیح میتوانم آنطور که دوست دارم زندگیم را خلق کنم استفاده از قوانین خداوند بهترین مسیر برای زندگی پر از آرامش و ثروت است

    یاد و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1006 روز

    به نام خداوند بخشنده

    سلام استاد عزیزم و مریم جان دوست داشتنی

    و دوستان نازنینم

    روز بیست و هفتم

    فرکانس و چگونگی تغییر آن

    اوایل فک میکردم درک کردم این موضوع رو ولی چند مدت پیش فهمیدم که هیچی نفهمیدم تا حالا چون بازم یه جاهایی باور نداشتم که من همه چی رو با فرکانس های خودم دارم رقم میزنم ،نتایجی که می‌گرفتم با اینکه رو خودم کار میکردم دلخواه من نبود پس یه ایرادی داشت و من نمی‌دونستم چیه

    دوره های رو شرکت کردم ولی اصلا بازم حرفاشون رو متوجه نمی‌شدم ،من یه دختر یه ساله دارم که مدام گریه می‌کنه و به من وابسته است موقع تمرینات نمیزاشت من کاری کنم و نه میدونستم نکته برداری کنم نه گوشیمو بهم میداد که ویس گوش کنم و میگفتم این که دیگه کار من نیست این بچه بهانه گیر ولی وقتی این فایل رو گوش کردم گفتم من خودم این شرایط رو بوجود آوردم باید ببینم دارم چه فرکانسی ارسال میکنم که هی دارم همین مدل اتفاقات رو تجربه میکنم دیدم من باور دارم که بچه دست وپای آدم رو می‌بنده ،باید برای بزرگ کردن بچه کسی بهت کمک کنه ،و چقدر گفتگو ی ذهنی داشتم آخه تو رو چه به کار کردن رو خودت تو بچه کوچیک داری برس به بچه کوچیکت و مدام وقتی با مادرم حرف میزدم از اینکه چقدر امروز اذیتم کرده حرف میزدم اینا آنقدر تکرار شد تا شده بود غالب ذهنی من و من هی داشتم بی قراری بیشتر دخترم رو جذب میکردم من فرکانس عصبانیت ارسال میکردم و همونو دریافت میکردم

    اگر به این باور برسیم و درکش کنیم چقدر زندگیمون تغییر می‌کنه من تو چند تا فایل قبل از استاد وقتی شنیدم گففتگو های ذهنی خیلی مهمه با خودم گفتم من واقعا چرا مواظب ورودی به این مهمی نبودم من همه ی ورودی ها رو تا حد امکان حذف کرده بودم ولی حواسم به این ورودی مهم نبود درسته به خودم جملات مثبت میگفتم ولی زور منفی ها بیشتر بود اونم بخاطر ورودی های قبلی که به ذهنم داده بودم

    اوایل که با موضوع باور ها آشنا شده بودم وقتی اساتید میگفتن تا آخر عمر باید انجام بدین این کار رو میگفتم چرا خدا آنقدر سخت کرده مگه برای رسیدن به ناخواسته باید اینهمه اذیت شد یا کار کرد رو خودت ،چرت برای ناخواسته نباید کار کنیم ولی برای اینکه به خواسته برسیم باید همش کار کنیم روی ذهن

    ولی وقتی جلوتر رفتم و ادامه دادم برام لذت بخش تر شد اصلا این کار برام عذاب آور نیس و فهمیدم ما تو دنیایی هستیم که غالب فکری همه منفی برای همین نیاز نیس رو خودمون کار کنیم آنقدر این حرفهای منفی تکرار شده که باور شده و کار خودشو می‌کنه شیرینی این مسیر اینه که تو مسیرت از همه جداست داری عشق و امید رو تجربه می‌کنی ولی اون مسیر فقط استرس و غم و کینه و حسادت و….بود

    باید آگاهانه این نجواها رو کنترل کنم تا بشه قالب ذهنی ام که به من احساس خوب بده احساس امید

    قوانین خدا خیلی ساده است به شرطی که ما باورش کنیم من از خداوند کمک می‌خوام که که بتونم این گفتگو ها رو کنترل کنم در جهت خواسته هام

    خدایا خودت هدایت مون کن عاشقتمممم خدای مهربونم

    استاد این فایل پر از نکته بود انگار هر چی گوشش میکنم تمومی ندارن آگاهی هاش ممنونتم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1182 روز

    بنام یکتای هستی بخش

    امروز یه باوری رو تو خودم پیدا میکردم که هرگز فکرشم نمیکردم همین یه رفتار کوچیک من نشون از چه باور مخربی داره.وقتی که دنباله اش رو گرفتم کلی رفتار اشتباه که ناشی از باور اشتباه هست رو پیدا کردم.

    من آرایشگر هستم و یه سالن زیبایی دارم.از وقتی قانون رو درک کردم سعی کردم روی یک لاین که عشق و علاقه ی خودم هست کار کنم و بقیه ی لاینهارو دیگه نرم دنبالش.من تو لاین مورد علاقه ی خودم (شنیون) تخصص گرفتم.و تو بقیه ی لاینهای دوره های ابتدایی رو گذروندم.من همیشه دوست داشتم که مشتری هایی داشته باشم که فقط تخصص خودمو انجام بدم ولی در عمل اینطور نشون نمیدادم.برای مثال منیه شریک دارم کارای رنگو اون انجام میده ولی روزایی که اون نبود منم انجام میدادم.

    ولی چون این رشته تخصص من نبود موقع انجامش کلیییی استرس میگرفتم که مبادا کار مشتری رو خراب کنم.با اینکه همیشه هم در نهایت کار خوب از آب در میاومد ولی من خودم میکشتم تا اون کار تموم شه.و این روند همیشه و همیشه ادامه داشته.یعنی جوری شده بود که مشتری های رنگ اکثر زمانی میومدن سالن که شریکم نبود و من تنها بودم.هر بار مشتری رنگ میومد کلیییی حسم بد میشد و استرس میگرفتم ولی وقتی میخواستم ردشون کنم یا یه تایمی بهشون نوبت بدم که شریکم باشه میگفتم ممکنه مشتری بره دیگه نیاد.اگه ردش کنم اجاره رو چجوری در بیاریم.و هر بار وهربار این مکالمه هارو داشتم با ذهنم .که مگه تو به توانایهات ایمان نداری که میخوای مشتری رو ردش کنی.تو از پسش بر میای .انجامش بده.

    هیچ وقت فکرشمممم نمیکردم اینهمه ضربه ای که خوردم و هیچ پیشرفت چشم گیری تو تخصص خودم نداشتم از کجا آب میخوره.

    امروز با خودم گفتم دیگه مشتری های رنگ رو قبول نمیکنم و میگم کار من نیست، همینجورییییی نجواها داشت میومد که پس اجاره رو چجوری میخوای دربیاری که انگار یه لحظه برق منو گرفت.خدایییییییییی مننننننننننننننننن

    شرررررررررررررک در این حدددددد؟

    من یه مشررررک واقعی بودم.من گلی باور کمبود داشتم.من باور نداشتم که میتونم از تخصص خودم پول بسازم.میگفتم حالا که مشتری برای تخصص من نیست بذار اینو انجامش بدم هر وقت مشتری های لاین خودم زیاد شد دیگه کارای دیگه رو انجام نمیدم.

    در صورتی جهان فقط و فقط به جسارت من پاسخ میده.جهان میخواد ببینه من چقدر خواسته ام برام مهمه چقدر اعتماد میکنم به خداوند.تا اونوقت مشتری های تخصص خودمو برام بفرسته.من اصلاااا به خدا اعتماد نداشتم.من ترسو بودم.میگفتم اگه این مشتری رو ردش کنم از دستش دادم نمیدونستم که اگه با جسارت قبولش نمیکردم جهان جواب این جسارت منو بهم میداد.امروز در برابر نجواهای ذهنم کوتاه نیومدم و هر چی گفت گفتم دیگه انجامش نمیدم.قبل از تصمیم به انجام این کار به هییییچ عنوان فکررررررشم نمیکردم که همین یه کار ساده چقدرررررر باور پشتش هست که نمیذاره هیچ حرکتی انجام بدم و وقتی مصمم شدم و گفتم من دیگه کار رنگ انجام نمیدم و هر مشتری ای که بیاد با اطمینان میگم تخصص من نیست.انگار یه پرده ای از جلوی چشمام کنار رفت و کلییی حقیقت پنهان پشتش رو دیدم.اون زمانهایی که من مشتری رنگ رو قبول میکردم در واقع از رو این باور و ترس بود که مشتری کمه.اینو از دست بدم اجاره رو نمیتونم دربیارم.خدا برات مشتری فرستاده از دستش نده، مگه تو به تواناییهات شک داری؟ مشتری برای تخصص تو نیست.

    من باور نداشتم که خداوند رزاقه .باور نداشتم خداوند روزی رسان منه. نمیدونستم این مشتری هارو میفرسته برای امتحان من که ببینه آیا من بهش اعتماد میکنم که از تخصص خودم مشتری برام میفرسته یا اینکه میترسم و مشتری رو قبول میکنم.و خداوند بارها و بارها و بارها و بارها به شکلهای مختلف میخواست به من بفهمونه که تازمانی که تمرکزت پراکنده ات روی کارای مختلف تو هیچ پیشرفتی نمیکنی.تا زمانی که باور نکنی که از تخصص خودت میتونی پول بسازی و از روی ترس مشتری های متفرقه رو قبول کنی هیچ پیرفتی تو کارت نمیکنی.خداااااااای منننننن خدایییییی مننننن تو چقدررررررر بزرگ و بخشنده ای که هیچ وقت منو رها نکردی.بارها و بارها دیدی که دارم مسیر گمراهی رو میرم ولی از برگشتم ناامید نشدی و بازهم هدایتهاتو برام فرستادییی.خدای خوبم خدااااای قشنگمممممم شکرتتتتتتت.

    امروز بهترین روز زندگیم تا به امروز بوده به قدرییییی حالم خوب بود که اصلا نمیتونم توصیفش کنم.به دنبال پیدا کردن این باور کلی از باورهای اشتباه خودم رو پیدا کردم.اینکه من وقتی وسیله ای تموم میشد تو سالن نمیخریدمش، میگفتم هر وقت مشتری اومد میرم میخرم.معلوم نیست شاید مشتری نیاد همین پولی هم که دارم از دست میره و نمیتونم اجاره بدم.خداااااااااای من.چه باوریه چه باوریه این.

    یعنی اینقدرررر به تو بی اعتماد بودم.یعنی اینقدر توکل نداشتم که تو روزی رسانی و برام مشتری میفرستی.

    امروز بعد از شناسایی یه رفتارهای اشتباهم که ناشی از یک باور اشتباه پشتش بود تصمیم گرفتم که تغییر بدم رفتارمو.یه لیست از وسیله هایی که تو سالن نیاز داشتم رو نوشتم که فردا برم خرید و تهیشون کنم چون ایمان دارم خدا مشتری میرسونه و من اجاره رو تمام و کمال پرداخت میکنم و با طی تکاملم به درآمدهای بالا میرسم.

    و یه کار دیگه ای هم که کردم وقتی مشتری اومد برای کراتین گفتم من تخصصم چیز دیگه ایه و انجامش نمیدم.اولش نجواها اومد که بابا از دستش نده …ولی با جرات گفتم انجامش نمیدم.من سعی میکنم هر روز بیشتر وبیشتر روی ایمان و توکلم کار کنم و اعتماد کنم به خداوندم که مشتری های فوق العاده و ثروتمند برام میفرسته.همونجوری که تا به امروز منو رها نکرده از این به بعد هم منو رها نخواهد کرد….

    عاشقتم یکتای دلم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1182 روز

    بنام الله یکتا…

    روز27 سفرنامه

    مفهوم فرکانس و چگونگی تظیم آن…

    هر روزی که داره میگذره بیشتر ایمان میارم به فایل های سفرنامه و به خودم افتخار میکنم که به خداوند اعتماد کردم و اجازه دادم اون منو هدایت کنه و مسئله ی هر روزمو با فایل اون روز حل کنه…

    هر روزی که میگذره اعتمادم به خدا بیشتر میشه که به قدرت لایتناهی وصلم و اونه که منو از مسیر های درست میبره…

    تمام دیدگاهام تو فایلای سفر نامه اعتبارش به خداست چون از روز اول با خدا اتمام حجت کردم که خدایا من نمیدونم و فقط تو میدونی.من تسلیمم تو منو هدایت کن.

    خداهم گفت اگه به من اعتماد داری تمام فایلها رو حذف کن و از سفرنامه شروع کن گفتم چشمممم.

    و افرین به من که به خداونم به ربم اعتماد کردم.

    فایلهای سفرنامه فقط شبیه به معجزه میمونه برای من.

    هر روز سفرناممو با اطمینان و اعتماد خاصی به خداوند شروع میکنم و خیالم تخته تخته که جواب مسئله ی امروزمو تو فایل امروز میگیرم…برای خودمم باور نکردنیه اوایل که میومدم فایل اون روزو باز کنم وقتی عنوان فایل رو میدیدم کمی سست میشدم نجواها میومد که نه بابا از اسم فایل معلومه که جواب مسئله ی من نیست یا من این فایلو قبلا دیدم میدونم توش چی گفته.بذار برم فایل بعدی .ولی شکر خدای مهربانم همون خدایی که روز اول سفرنامه رو با توکل بر خودش شروع کردم تعهد منو هر بار یادم میاره که تو تعهد دادی به من اعتماد کنی پس فایلو گوش کن با ایمان.و به طرز معجزه آسایی هر روز من جواب مسائلم رو تو فایل همون روز دریافت میکنم و هر روز و هرروز داره توکلم به رب به تنها فرمانروای جهان به تنها قدرت جهان بیشتر و بیشتر میشه و ظرف وجودیم هر روز داره بزرگتر میشه.

    واز 3 سال پیش به الان اولین باریه که من تونستم 27 روز پشت سرهم به ادامه دادن متعهد بمونم و تضادها و موانعی که بهش برخورد کردم رو یا حلشون کردم یا تسلیم شدم و سپردم به خداوند که در زمان مناسب خودش برام حلش کنه و ازش گذر کردم.

    اون اوایلی که تازه با قانون آشنا شده بودم و فکر میکردم که من یه قانون جذبیم همش میگفتم منکه دارم عمل میکنم به قانون پس چرا نتیجه نمیگیرم هر روزی که میگذره وقتی بیشتر ریز میشم رو گفتوگوهای ذهنیم مبینم بعععععععله این همه کار کردن روی خودم(به خیال خودم) ونتیجه نگرفتن از کجا آب میخوره. قبلا همش اصرار داشتم بگم بابا منکه دارم کار میکنم رو خودم پس چرا جهان جواب منو نمیده چرا جهان نمیبینه منو …حتما یه یه کار اون بیرون ایراد داره وگرنه منکه دارم هرروز رو خودم کار میکنم….ولی الان متوجه میشم که فقط نیم ساعت قشنگگگگگ ریز بشی روی گفتوگوهای ذهنیت که داره درمورد چه مسئله ای بی وقفه یعنی نان استاپ داره حرف میزنه اونوقت برات روزی نیم ساعت و یه ساعت فایل گوش دادن خنده دار به نظر میاد.که تو فکر کنی با روزی یه ساعت فایل گوش دادن زندگیتو متحول کنی.نه آقاااااا جان کنترل ذهن.کنترل ذهن کنترل ذهن در هر لحظه….

    اینه که شخصیت تو رو بنیادی تغییر میده نه روزی یکی دوساعت فایل گوش دادنو عمل نکردنو و به همون شیوه ی قبل فکر و رفتار کردن.

    تو باید غااااالب افکارت غالب گفتوگوهای ذهنیت مثبت باشه.حالا اون وسط مسطا اگه چندتایی هم از دستت در رفت نتونستی کنترل کنی اشکال نداره.ولی غااااااالب ورودی های ذهنت و گفتوگوهای ذهنت باید مثبت باشه تا شخصیتت تغییر کنه.

    نتایج بزرگ فقط زمانی وارد زندگیت میشه که شخصیتت تغییر کنه…

    این ردپای من از روز 27 سفرنامه…

    اعتبارش به خدا

    چون هیچ ایده ای برای نوشتن این کامنت نداشتم و فقط توکل کردم…

    و اوست تنها نویسنده ی واقعی …

    در پناه الله یکتا….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زینب ندرلو گفته:
      مدت عضویت: 1006 روز

      سلام صبا جان عزیزم

      خوندن کامنت هات خیلی بهم انرژی میده اینکه اینقدر با تعهد داری رو خودت کار می‌کنی تحسینت میکنم

      من با تفاوت چند روز از تو شروع کردم همیشه پیام هاتو میخونم و خیلی به درک بهتر حرفایی استاد کمکم می‌کنه از خدای مهربونم بابت دوستای خوبی مثل شما سپاسگزارم نازنینم ازت ممنونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        صفورا کوشککی گفته:
        مدت عضویت: 1182 روز

        زینب عزیزم سپاسگذارم بابت کامنتی که گذاشتی .

        با چالشی روبه رو هستم که خیلی سخت بود کنترل ذهن و احساسم.ولی به لطف خدای مهربانم دارم کم کم به مسیر برمیگردم.کامنت تو یه نشونه ی خیلی بزرگه برام.

        سپاس گذارم ازت زینب عزیزم.این خنده ی قشنگی که رو لبام آوردی چندین برابرش در غالب احساس خوب بر میگرده به خودت.

        قطعا لایق بهترینهایی عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2978 روز

    بنام خداوند بخشنده ومهربان

    روز شمار تحول زندگی من روز 27 فصل اول

    باسلام خدمت استاد ومریم جان ودوستان گلم

    ما در هرلحظه با توجه افکارمون در حال ارسال فرکانسهایی به

    جهان هستی هستیم . هرفکری در ذهنمون هست به جهان میفرستیم و اتفاقات زندگیمون به همون شکل بوجود می آید .

    من باور دارم اتفاقات وشرایط زندگیم حاصل فرکانسهای ارسالی خودم است واگر بخوام فرکانسها را کنترل کنم باید ورودیها را کنترل کنم وقتی من حواسم به ورودیهام باشه وسپاسگزار باشم ودر هر شرایطی به زیباییها ونکات مثبت توجه کنم اتفاقات وشرایط مطابق با میل خودم را در زندگی بوجود میارم ودر مواقعی که احساس بدی که حاصل نجواهای ذهنم وتوجه به نازیباییها هست پیدا میکنم باید بتونم در آن لحظه به چیزهای مثبتی که در اطرافم هست توجه کنم وسپاسگزاری کنم تا تو احساس بد نمونم چرا که احساس خوب=اتفاقات خوب واحساس بد=اتفاقات بد

    خدایا شکرت که قدمی دیگر درجهت عمل به تعهدم برداشتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    شیدا نوری گفته:
    مدت عضویت: 1157 روز

    به نام جان جانان

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته نازنین

    یکی از بهترین فایل های آموزشی دنیا توی بهترین سایت دنیا در مورد بهترین قوانین دنیا

    واقعا فقط میتونم سپاسگزاری عمیقم رو بهتون بگم و اینکه تعهد بدم که به این آگاهی ها باور عمیق پیدا کنم و همیشه این آگاهی ها رو مرور و تمرین کنم.

    بهترین ها نصیب قلب مهربونتون

    خدا جونم صدهزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1276 روز

    سلااااااااااااام استاد عزیزم

    🤦🤦🤦 85 صفحه کامنت زیر این پست اومده.

    استاد یه دوره فشرده تندخوانی برامون بذار تا بتونیم سریع و موثر کامنت بخونیم.😂

    استاد اعتراف میکنم هنوز این فایل رو کامل نمیفهمم، هنوز توی برخی جملاتش ذهنم مقاومت داره, یه جاهایی رو واقعاً درک نمیکنم. و میدونم این بخاطر ظرف محدود خودمه و باید تلاشمو بیشتر کنم.

    فقط یه چیزی رو مطمئنم ، اونم اینه که باید به استادم اعتماد کنم چون اونم به خدای خودش اعتماد کرده و نتایجش گویای موضوع هست.

    متعهد میشم تلاشم رو بیشتر و جدی تر کنم.

    و مطمئنم نتایج آشکار میشن.

    خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم بخاطر این مسیر توحیدی. الهی شکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1682 روز

    به نام الله مهربان وهدایگر ب سمت زیبایی ها

    هدایت ب سمت ثروت و نعمت

    سلامی با عشق ب استاد عزیزو خانوم شایسته

    با توجه ب افکارمون در هر لحظه در حال ارسال فرکانس ب جهان هستی هستیم👌

    و تمام اتفاغات زندگی ما با توجه ب فرکانس هایی هست که ب جهان هستی ارسال میکنیم👌

    فک کنم تونستم بفهمم قوانینو و شاید کیفیتش عالی نباشه

    و تمرین میکنم تکرار میکنم تا بهتر تر باور پذیر بشه برام

    هر نوع باوری دارم از همون نوع وارد زندگیمون میشه👌

    باورها از ورودی ها پیش میاد👌

    و برای موفق شدن باید جلو ورودی هارو بگیریم👌

    کسی که نتونه ورودی کنترل کنه خروجیو هم نمیتونه کنترل کنه👌

    ما در هر لحظه با خودمون در ذهنمون حرف میزنیم👌

    اغلب گفتگو ها چیز هایی که در اطرفیانمون هست

    از فیلم ها و چیزهایی که اخیرن اتفاغ افتاده

    از افرادی که مهمن در زندگیمون 👌

    گفتگوها احساسی بوجود میارن که میتونه ترس نگرانی یا ثروت باشه

    میتونه احساس خوب باشه یا احساس بد👌

    احساسها بهم میگن که ب سمت خواسته هامون میرن

    یا در مسیر منفی هستیم👌

    اگه بتونیم اگاهانه با خودمون حرف های خوب بزینم

    و ورودی خوب بدیم ب ذهنمون اگاهانه👌

    که

    احساس بهتری بهمون بدن♥️

    احساس امید بدن♥️

    احساس سلامتی بدن♥️

    احساس شادی بدن♥️

    احساس حال خوب بدن♥️

    احساس خالق بودن خودمون♥️

    بتونیم نجوا ها را کنترل کنیم

    و هر روز مدیریت کردن گفتگوهای ذهنی

    و هر روز ورودی شادی امید بدیم ب خودمون👌

    بعد از مدتی بتونیم گفتگوهارو مدیریت کنیم

    و در جهت خواسته هامون باشه👌

    جهان شرایطی ب وجود میاره که افراد و موقعیت هایی ب وجود میاره که خیلی راحت ب خواسته ها میشه رسید👌

    که نیاز داره ب تمرین و تکرارداره👌

    و باید باور کنیم اتفاغای زندگیمونو همشونو خودمون میسازیم همه اتفاغاتو👌

    جوری زندگی کنیم که موقع مرگ حسرت نخوریم 👌

    تمام اتفاغات خودمون ب وجود میاریم

    و فقط فرکانس ها زندگیمونو بوجود میارن👌

    در اولین فرصت دوره دستیابی رو میخرم♥️👏🙌

    فایل خیلی زیبایی بود و من تا حالا گفتگو رو نشیده بود♥️♥️👏

    خدایا شکرت هدایت شدم ب این فایل زیبا ♥️

    آرزو میکنم

    ثروت شادی سلامتی ارامش و نعمت با سرعت وارد زندگیتون بشه♥️

    عاشقونم خیلی فایل زیبایی بود♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    الهه امینی گفته:
    مدت عضویت: 1065 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم و همه دوستان

    هر چقدر بیشتر با فرکانس و مفهومش آشنا میشوم دلیل تمام اتفاقات زندگیم رو خودم میدونم و نه هیچ کس دیگه

    من به دلیل بودن کنار مادری کاملا مذهبی دعاهای بسیاری را به زبان عربی خوانده ام که در آنها “ظَلَمتُ نَفسی” را که می‌خواندم از خودم می‌پرسیدم یعنی چطور ممکنست کسی به خودش ظلم کند ؟!

    و بعد از چندین سال جواب این سوال را متوجه شدم من با ارسال فرکانسهایم به خودم ظلم میکنم من در هر لحظه این دو گزینه را دارم که انتخاب کنم احساس خوب را تجربه کنم یا بد را این منم که با احساس این لحظه ام آینده ام را رقم میزنم و تمام اتفاقات را خودم رقم زدم و اگر بد بود یعنی خودم به خودم ظلم کردم حال که تمام اینها را می‌دانم این که در چه جهنمی بودم حتی لحظه ای جلوی جولان دادن افکار منفی کم نمی‌آورم و ساکتشان میکنم هر ورودی نامناسبی را حذف میکنم بس است ناکام زندگی کردن دیگر راه خوشبختی را آموختم من دیگر نمی‌گویم از ماست که بر ماست فرکانس‌های من هیچ ربطی به پدرم به مادرم به همسرم وهیچ احدالناسی ندارد و زندگیم هیچ ربطی به آنها نخواهد داشت من آموختم که:

    “از من است که بر من است”

    سپاس فراوان از پروردگارم برای هدایتم به این راه و تمام شما دوستان هم فرکانسی🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    مهدی کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1091 روز

    سلام استاد بزرگ و مهربان آقا سید حسین عزیز

    فقط خواستم بگم مطمئنم که خداوند پاداش عظیمی به شما در دنیای آخرت خواهد داد چون حال خوب و موفقیت رو با سخنان گرمتان به بندگانش دادی و مطمئنم که در همین دنیا هم بسیار بسیار موفق تر و شادتر خواهید بود. من اولین نشانه ها که همان حال خوب و امید فراوان به زندگی و آینده درخشانم است را بدست آوردم و از خداوند بسیار ممنونم که من را به این سمت هدایتم کرد و استادی مانند شما را در سر راهم گذاشت خدا رو لحظه به لحظه شاکرم و بسیار خوشحالم. دعاگوی شما هستیم و سپاسگزار شما بابت بهترین اموزشها و سایت درجه یکتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: