زیبایی ها را ببینیم

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

“تحسین کردن” مهم‌ترین و قدرتمندترین ابزارِ  برای تنظیم فرکانس هایمان و جهت دهی آگاهانه به کانون توجه مان برای خلق خواسته هاست.

“تحسین کردن” ساده ترین راه برای هماهنگ شدن با خداوند و آوردن نعمت های بیشتر به زندگی است.

زیرا نه آنچه که به آن فکر می کنی، بلکه چیزی که به آن توجه می کنی را به زندگی ات دعوت می کنی!!!

♦  آیا وجه‌های مثبت همسرت را تحسین می‌کنی، یا فکر می‌کنی نیازی به این کار نیست؟!
♦  آیا نکاتِ مثبتِ کارمندات را تحسین می‌کنی؟! یا فکر می‌کنی نیازی به این کار نیست؟!
♦  آیا نکاتِ مثبتِ مدیرت را تحسین می‌کنی؟! یا فکر می‌کنی نیازی به این کار نیست؟!
♦  آیا نکاتِ مثبتِ خانه‌ات، محل کار، شهر … را تحسین می‌کنی یا فکر می‌کنی نیازی به این کار نیست؟!

این خودِ ما هستیم که نیازمندِ تحسینِ دستاوردهای دیگرانیم. زیرا طبیعت و اساسِ وجود ما بر تحسین بنا شده است.

به همین دلیل است که در این لحظات بیشترین هماهنگی و اتصال را با منبع داریم. 

پس هر آنچه را که می‌خواهی داشته باشی، فقط و فقط با تحسین کردنِ آن، واردِ زندگی‌ات کن. این زیباترین و هوشمندانه‌ترین مهارت برای ورود برکت ها به زندگی مان است و البته توانایی است که هر فردی قادر به انجامش نیست. توانایی است که نیاز به باورهای قدرتمندکننده ی پشتیبانی دارد که نگاه متفاوتی نسبت به فراوانی فرصت ها و نعمت ها در جهان برایت می سازد تا نه تنها فراوانی را باور کنی، بلکه دسترسی ات به این فراوانی را درک کنی و بدانی در لحظات تحسینِ دستاوردهای دیگران، بیشترین دسترسی به این منبع فراوانی را داری.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    173MB
    14 دقیقه
  • فایل صوتی زیبایی ها را ببینیم
    3MB
    7 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1401 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Marzie» در این صفحه: 1
  1. -
    Marzie گفته:
    مدت عضویت: 2410 روز

    سپاس و ستایش تنها شایسته خالقیست که در قالب نقاش هم هدایتگری میکند چشمان زیبا بین را،

    و آنها را از زیبایی به زیبایی دیگر هدایت میکند.

    نقاشی که جعبه مدادرنگی اش را انتهایی نیست.

    برای شمردن تعداد رنگهای به کار گرفته در آثار زیبای هنری اش،هیچ بشری را توانایی نیست.

    از هر رنگ،هزاران رنگ دارد طوریکه از رنگ سبز بی نهایت رنگ سبز دارد.

    حتی از سنگ ها و گل ها و مدل برگ ها هم بی نهایت نوع دارد.

    چنان ماهرانه، زیبایی ها را به تصویر میکشد که دیوانه ات میکند.

    زبانت را بی اختیار به تحسین ذات مقدسش وا میدارد.

    در اثر هنری اش با عنوان “طبیعت”،

    تنه های نازک علف ها را با وزش نرم نرمِ باد به رقص در می اورد و تا میروی که با این رقص نرم هماهنگ شوی و هوش از سر ببری،

    ناگهان درست در کنار همان علف های نرم،

    با خلق تنه هایی شکوهمند از درختانی سربه فلک کشیده که چشمت نمیتواند اوج و انتهای شکوهشان را ببیند،

    با طرحِ عظمتش، محسورت میکند ،محوت میکند و تمام…!

    آیا کسی هست که بتواند چونان او در مهارتی بی نقص، رنگ ها را در هم آمیزد و چنان ترکیبی از رنگهای زیبا را با هم جفت و جور کند که از حیرت انهمه موزونی و یکدستی مبهوت شوی؟

    براستی اگر این آثار بی نهایت زیبا و بیشمار خالقِ تمام زیباییها نبود،

    بشر برای نمود ذوق درونش،باید از چه الهام میگرفت؟

    اگر در قاب تصویر نگاهش،

    کرمی را خفته روی شاخه ای گلِ زیبا در پیله،در انتظار پروانه شدن و پرواز ندیده بود،

    چطور میتوانست از حال درونش برای ذوق پروانه شدن تصویری را خلق کند،

    بر بوم نقاشیش یا بر صفحه زیبای دلش…؟

    اگر ابرهای سفید و سیاه زیبا را در بستر آبیِ آسمان هرگز ندیده بود،

    چطور می بایست از تشنگی درونش در انتظار سیراب شدن با رحمت و هدایت الهی به کمک به تصویر کشیدن ابرهای اماده بارش آسمانِ بوم نقاشی اش سخن بگوید…؟

    اگر جریان زیبای آب را در لابلای انواع سنگهای کوچک و بزرگ در قالب آبشار و رود،

    آزاد و رها و دلسپرده به مسیر،بی فکرِ انتها،با چشمِ جانش ندیده بود،

    چطور میتوانست ایمان به هدایت را در تمام مسیر زندگی اش،

    در ذره ذره جانش بپروراند و چونان جریان آبِ بوم نقاشی اش،شاد و مطمن و آرام،فقط در لحظه بماند…؟

    به راستی اگر پروردگار همه گیتی،

    این جلوه های ناب طبیعت را بعنوان نمودی بی انتها از محبتش به بشر ارائه نمیداد،

    انسان برای خلق، باید از چه الهام میگرفت؟

    اگر پرنده ای را نمی آفرید آیا پرواز را میشناختیم و آرزویش در وجودمان شکل میگرفت…؟

    پروردگارا

    سپاسگزارم که ما را نیز چونان خودت خالق آفریدی،

    و به خود میبالم، زیرا خالقی دارم که نیاز به هیچ خالقی ندارد‌…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: