زیبایی ها را ببینیم - صفحه 1

1401 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Nafis» در این صفحه: 38
  1. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    سلام زهرای عزیزم

    خدایا ممنونتیم زهرا را آفریدی

    تولدت مبارک ،

    کردی تو ما را خوشحال

    چه کار خوبی کردی ،

    پا گذاشتی به دنیا،

    خوشحال شدم روز تولدت را گفتی من هم بهمن ماهی هستم خیلی هم ماه هستم برای اینکه خوب یادت بمونه روز ولنتاین روز تولد منه اصلا چون من دنیا اومدم اون روز ولنتاین شد!!!

    کلی ذوق کردم وقتی پیشنهاد دادی سمانه جان عکس قند عسل را پروفایل کند

    چه لذت های شیرینی را اسم بردی .

    واقعا باید نعمت حیات رو داشته باشیم تا این لذت‌ها رو بچشیم.

    لذت هم‌صحبتی با یه دوست. لذت شنیدن هدایت الله. لذت دیدن عزتی که خدا می‌ده. لذت نوشتن یه داستان که حتی یک نفر رو تحت تاثیر قرار می‌ده. لذت بوسیدن دخترم. لذت در آغوش کشیدنش. لذت یه نفس عمیق وقتی اکسیژن می‌پیچه توی ریه‌هامون و حسش می‌کنیم، لذت درک کردن حس‌های پر از امید، ذوق زدن‌ها، خندیدن‌ها.

    روز هات شیرین تر از عسل باشد تو بغل خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    سلام سمانه جان زیبا بین .

    الان خواستم بخوابم اما دلم گفت قبل خواب اینو برات تعریف کنم بعد بخوابم.

    امروز یه گوشه‌ای تو فضای باز ایستاده بودم داشتم توی سایت کامنت می‌خوندم دو تا پسر داشتن با هم بیسبال تمرین می‌کردند منم سرم پایین بود و کار خودمو می‌کردم، بی‌هوا توپشون به پای من خورد من سرمو بالا آوردم آن‌ها عذرخواهی کردن منم گفتم اشکالی نداره ولی به همین اندازه که سرمو بالا آوردم یه پروانه بزرگ از جلوی چشمام رد شد توی آسمون به مدت طولانی جلوی دید من پرواز کرد و رفت آخه دیروز توی تمرین ستاره قطبی نوشته بودم دلم می‌خواد پرواز پروانه رو ببینم دیروز تیک نخورد اما امروز با اون ضربه توپ که سر م را بالا آورد باعث شد من پرواز پروانه رو ببینم جالبیش اینِ که اولش متوجه این همزمانی زیبا نشدم،بعدش که پروانه رفت یادم افتاد که من درخواست دیدن پروانه کرده بودم و بعد از اینکه بابت این ذوق کردم که خواستم تیک خورد تازه متوجه شدم چقدر ما از این هم زمانی‌ های ریز که به چشممون ممکنه نیاد تو زندگیمون رخ داده.

    بوس به روی بهشتی ات و بوس انگشتی برای گل پسر

    در سایه قدرت رب العالمین موحد محفوظ و سلامت باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    سلام پرنده بهشتی

    گل های نرگس ات رسید عطرش کل خونه را پر کرد من عاشق بوش هستم محبوبترین گل معطر برام نرگس است ، از بین گل هایی که تا حالا بوییدم.و تو برام فرستادی تازه و خوش عطر و بو با طرح و رنگ مسحور کننده اش.

    سمانه جان این قسمت از پیامت را که نقل قول از مریم جان بود را گم می کردم البته مفهوم را داشتم ولی اصل را می خواست برای همین اینجا می‌نویسم که راحت‌تر پیدایش کنم

    پس هر آنچه را که می‌خواهی داشته باشی، فقط و فقط با تحسین کردنِ آن، واردِ زندگی‌ات کن.

    این زیباترین و هوشمندانه‌ترین مهارت برای ورود برکت ها به زندگی مان است و البته توانایی است که هر فردی قادر به انجامش نیست.

    توانایی است که نیاز به باورهای قدرتمندکننده ی پشتیبانی دارد که نگاه متفاوتی نسبت به فراوانی فرصت ها و نعمت ها در جهان برایت می سازد تا نه تنها فراوانی را باور کنی، بلکه دسترسی ات به این فراوانی را درک کنی و بدانی در لحظات تحسینِ دستاوردهای دیگران، بیشترین دسترسی به این منبع فراوانی را داری.

    این مطلبی است که من دارم رو خودم کار می کنم و خب لازم است ذهنم را تربیت کنم ، ممنونم که برام یاد آوری اش کردی.

    خوشحالم از زندگی مشترک ات راضی هستی برای قند عسل هم خیلی خوبه که تو محیط عاشقانه و آرام بزرگ می شود. بوس انگشتی از طرف من برایش یادت نرود.

    کافیه والدین کاری نکنند فقط اجازه رشد بدهند ، بقیه کارها را همون‌طور که گقتی خدا برایش انجام میدهد .

    خداروشکر کار بانکی مامان به خیر و سلامتی انجام شد همزمانی ها وقتی ازشون آگاهانه یاد می کنی درخشان تر می شوند پر رنگ میشوند و برای به خاطر سپردن بهتر.

    چه نکته خوبی که در طول روز زیبایی ها را تو کامنت یادداشت می کنی که از دستت در نروند مثل بازی شکارچی نکات مثبت

    داشتم میخوندمش دیدم تکراری داره، ولی گفتم بفرست، این تمرینه، این یاداوری هست برای نعمتهات، اینکه عادت نکنی به نعمتهات و واست عادی شن از روشون رد شی بی تفاوت.

    اینکه من هر روز چه زیبایی میبینم شاید در ظاهرش ساده یا تکراری باشه، ولی عمقش متفاوته، چون ممکن بود با تغییر فرکانسم، دیگه اون زیبایی رو نداشته باشم.

    پس تکرار شدنش برای من حُسن هست و نعمت، یعنی خدارو شکر تو فرکانس و مدار دریافتش هستم، یعنی دسترسیم بهش بازه.

    این تکه پر از درس بود برام حیف که با گوشی نمی توانم بولد کنم .

    مثل همون صحبت هایی که در جواب به آقای پدرام فصیحی زاده زدی از مثال هایت در روند تکاملی بهبود زندگی خودت.

    اینکه همه ما مثل هم هستیم ، شاید باورش سخت باشد اما همین امروز خدا را شکر کردم که اون تضاد های سنگین را برایم بوجود آورد که دست از عوام بودن بردارم و به راه درست هدایتم کرد. خوشحال بودم که نتیجه اش این شده نتیجه اش دوستی با خدا شد ، تازه پارم خ را پیدا ش میکنم، تازه دارم می فهمم رب یعنی چی، تازه اول راهم مثل نوپا ی خوشحال که زمین می خورد اما ذوق راه رفتن دوباره بلندش می کند .

    ذوقت به خدا ابدی .پروازت در ایمان خوشبختی مستدام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    سلام ملیکا جان

    خیلی از خوندن کامنتت لذت بردم و اینکه چه نکات ربزی را گفتی چقدر از همزمانی ها در عملکرد بدن گفتی و از راحتی و سهولت انجام کارها توسط خدا و اینکه برای خدا همه چیز آسان است ، کن ف یکون می کند می گوید باش پس موجود می شود به همین راحتی.

    کامنتت عالی بود عزیزم دلم خواست بیشتر از فقط ستاره دادن ازت تشکر کنم .

    همچنین راحت و زیبا و همزمان به سمت نعمت های بیشتر هدایت بشوی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    سلام سمانه جان

    کامنتت در مورد باید شخصیتمون تغییر بدهیم نه ادا در بیاریم را چند وقت پیش خواندم امروز هم کامنتت رو به سعیده جان شهریاری خواندم.

    از اینکه تمرین می‌کنی سکوت کنی و هر از چند گاهی از دستت در میرود نوشته بودی و اینکه در این سایت نکات مثبت رو می‌نویسی و اون جاهایی که سکوت کردی و تمرکز کردی روی خودت کار کردی رو می‌نویسی تا بیشتر بشن پررنگ بشن و بهتر یادمون بمونند. من هم الان دارم همین کارو می‌کنم نمی‌دونم چرا از بچگی ما با نصیحت کردن عجین شدیم و باور مذهبی امر به معروف و نهی از منکر هم بهش دامن زد چند روز پیش یه دختر 10 ماهه رو بغل کردم که دیدم پوست صورتش زبر شده اول خواستم به مادرش بگویم که دست و صورت این بچه را با کرم چرب کن تا لطیف شود اما بعد یادآوری کردم به خودم، امر به معروف و نهی از منکر ممنوع نصیحت کردن ممنوع ،اگر نصیحتی داری برای خودت انجام بده یعنی به همین اندازه هم نخواستم بزرگتری کنم اما فکر نکن همیشه اینقدر خوبم هااا اما فقط توجهم باید به مثبت ها و توانایی ها و قدم های عملی باشد استاد همیشه میگه سرتون تو کار خودتون باشه اگه خییییلیییی مردی دنبال درست کردن خودتون باشید. دنبال اصلاح خودتون باشید، دنبال اصلاح بقیه نباشید، اون بقیه هرکی که هستند در جای مناسبشون هستند.

    بنابراین برای خودم یک قسمت‌هایی از کامنت زیبایت رو اینجا برای تکرار که منجر می‌شود به تکامل می آورم

    1 تو خودم بیشتر باشم تا بیرون

    2 وقتی تمرکزم را می‌گذارم روی خودم و تغییر خودم پامو از تغییر و ارشاد دیگران بیرون می‌کشم و به عبارتی حرکت خواهم کرد به سمت تغییر شخصیت خودم

    3 این همه آگاهی منو دانشمند نمی‌کنه وقتی بهشون عمل کنم می‌روم به سمت بهبود و فرکانس بالاتر

    4 اگر توی موردی در تغییر رفتارم یه جا از دستم در رفت خودمو سرزنش نکنم مثلاً اگر قرار بود سکوت کنم و یادم رفت، به قول استاد توی دوره عزت نفس با سرزنش کردن فقط باعث میشه دوباره اون عمل رو تکرار کنم.

    5 اگر بخوام یه چیزی نتیجه بده باید همیشه روی اون کار کنم

    6 یدالله فوق ایدیهم

    حال خوبه که نتیجه می آرود نه ادا درآوردن نه دفتر پر کردن نه سخنرانی کردن ،هر سه آفتی است که من باید اصلاح شون کنم.

    خدایا شکرت که امروز توفیق دادی یه کامنت بنویسم

    سمانه جان یلی ممنونم نوشتن‌های تو بهم انگیزه میده که بنویسم و یادآوری بهم می‌کنه که بنویسم .

    ایام باشکوه و توحیدی پیش رو داشته باشی

    بوسه انگشتی برای قند عسل.

    پی نوشت ،عکس پروفایلتم زیبا و صمیمی است با لبخندی از رضایت قلبی از چهره همسرتون پیداست که آرام متین و با وقار هستن . در کنار هم آرام باشید که این آرامش هدیه خداست وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً.

    من که دلم آب شد هر وقت عکس عوض می‌کنی می‌گم این عکس نی نی است.599

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    سلام حافظ جان.

    خوبی خاله،با اینکه ندیدمت اما تو دلم جا باز کردی قدر یه نی نی قند عسل. من این اواخر کلی بچه بغل کردم کوچولو و پر از انرژی مثبت مثل خودت،تازه یه ویژگی خوبیم که تو داری اینه که مامان و بابای مهربونت اسم قشنگ برات انتخاب کردن که همیشه یادآور تحت حفاظت و حمایتِ خدا بودنِ همه ما انسان‌هاست، یادآور باورهای مثبت و سازنده. هر بار مامان بهشتی ات توی کامنت‌هاشون از باورهایی می‌نویسند که روی دیوار چسباندن ،که گاهی می‌افتند و گاهی چشمشون بهش می‌خورد، این همون چیزیه که من اون لحظه بهش احتیاج داشتم و خدای رحمان به دست مامان خوبت پیامش رو بهم می‌رساند.

    لئن شکرتم لازیدنکم .

    و همچنین این جمله‌اش ،(; اومدم یه اگاهی رو بگم به همسرم، این صدا درونم اومد خودت عملیاتیش کن، عجله نکن برای انتشار :)

    آخه می‌دونی خاله گاهی یادم میرود باید تمرکزم روی خودم باشد نه بقیه،.

    یه بوسه انگشتی برات می‌فرستم ،به امید روزی که بگم مامان از طرف من یه بوس آروم روی صورت ماهت بکند.

    تحت حفاظت و حمایت الله صحیح و سالم باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    سلام سمانه جان.

    فکر کنم وقتی این کامنت را می خوانی که به سلامتی و میمنت ًحافظ قند عسلً دنیا اومده.

    دیروز کامنتی ازت نداشتم حسم همون دیروز گفت خبر های خوشی برای سمانه جان در راه است ، یک جای خوب سر گرم است وگرنه هر روز با ثبت زیبایی ها و ساده لذت بردن از تک تک لحظات ،زندگی در لحظه را به یاد می آورد.

    عزیزم اگر اشتباه نکنم 18 اپریل توی شکر گزاری روزانه ام نوشتم خداجونم سمانه جان به آسانی و سلامت فرزندش را دنیا بیاورد . شاید.الان دنیا اومده باشد ،در هر حال و در هر جایی از این زمین زیبای خدا هستی در پناه خودش محفوظ باشید.

    میبوسمت ،حسم میگه بهت تبریک هم بگم

    و یک بوس انگشتی ملایم هم برای حافظ جانِ نرم و لطیف .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    سلام به قند عسل ، حفظ جان و سمانه جان ، خاله این دفعه بوس انگشتی که می فرستم مامان میتونه از جانب من روی ماه شما را ببوسد و یک دنیا لذت ببرد.

    سمانه جانم سلام عزیزم، قدم نو رسیده ، فرشته ی هدیه خدا مبارک.

    الان دیگر حسااابی سرت گرم شده ، جالبه من تقریباً سی و یکم فروردین از خدا برات زایمان سلامت خواستم و سوم اردیبهشت پیام تبریک به آخرین کامنتت ، (دقیقا کامنت قبل، یکم اردیبهشت منتشر شده) ، فرستادم، همزمانی را میبینی چه عالی کار می کند!!!

    خیلی خوشحالم برات ، مزه هیچ چیز تو دنیا مثل بچه نیست با همه لذت هایی که بردی فرق دارد ، همه یک طرف این یک طرف.

    سمانه جانم می‌دونم فرصت زیادی برای خواندن کامنت نداری، خیلی صحبت داشتم اما باشد برای بعد .

    سلامت و دلشاد کنار عزیزانت در پناه خدا باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    سلام شیما جان ،

    تولدت با تاخیر مبارک .

    این جمله ات را خیلی دوست داشتم ؛/انگار خدا جون در این ماه زیبا، یک فنجان معجون عشق برامون دم کرده و میده که نوش جان کنیم؛/

    چقدر خوب کردی باز نوشتی و نگفتی ای بابا دیدگاهم که ارسال شده منم یادم رفته ولش کن ، نه! برگشتی و اون نکته زیبایی که جا مونده بود را اضافه کردی . این جنبه خوب اصلاح را در وجودت حفظ کن . ما همیشه در حال بهبودیم خداروشکر.

    هر روزت یک دمنوش الهی باشد برات .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    سلام سمانه جانم

    خوشحالم که با شرایط جدید خودت رو وفق دادی و همچنان در حال رشد هستی در حال بهبود هستی.

    گاهی پیشرفت انقدر آروم است که فقط با مرور و مقایسه قبل و الانمون متوجهش میشیم.

    یک مراسم ختم باید شرکت می کردم که عذرخواهی کردم و نرفتم در صورتی که اگه قبل بود همش به خودم می‌گفتم ،:زشته بده، اگه نروی چی فکر می‌کنند!برو تا اگه خواستی مراسمی بگیری بقیه شرکت کنند!

    اما این بار نه ! گفتم!

    یه کامنتم خوندم از آقا ابراهیم که نوشته بود لجباز ترین آدم دنیا باش ! اگه کاری رو ذهنت میگوید انجام نده ولی انجام دادنش ، به خودت یا کس دیگری آسیب نمی‌زند حتماً انجامش بده و من این کارو کردم برای احترام به خودم به وقتم. این نه ! گفتن به این سادگی برای من یک هفته طول کشید و بعد از اینکه نه ! رو گفتم تازه متوجه شدم تغییر کرده ام.

    نیم ساعت از زمانی که کامنت را نوشتم گذشته یادم اومد یه تغییر مثبت دیگه توی زندگیم تحسین آدم‌ها ست که خیلی در این زمینه بهتر شدم دیگر واقعا از موفقیت‌ها شون خوشحال میشن الان که برات این حرفو زدم یه پروانه سفید از جلوی پنجره‌ رد شد یعنی تایید خدا را گرفتم! من واقعاً تو این زمینه عوض شدم، از آدمی که یا حسرت می‌خورد یا حسادت داشت از موفقیت‌های بقیه، تبدیل شدم به آدمی که شاااااااد می‌شود از ته دل خوشحال میشه و چقدر این حس خوب ، متفاوته با حس قبلی. یادم میاد در یکی از کامنت‌هاتون اگر اشتباه نکنم برای باورهای قدرتمند کننده در برابر باورهای محدود کننده نوشته بودید که خانوادگی این عادت تحسین کردن و خوشحال بودن برای موفقیت بقیه رو داشتید و چقدر خوب تقویتش کردید و نگهش داشتید ، روی خودم کار می‌کنم این عادت رو تقویت می‌کنم امید که روزی ما همین کارو خانوادگی گسترش بدیم.

    احساسم میگه استاد روی دوره ای دارد کار می‌کند ، چیزی که من لازم دارم شکرگزاری است. گاهی اوقات در طی روز یاد نعمت‌هایم هستم ولی شب که میام بنویسم ذهنم خالی می‌شود یا خسته است، راستش فقط شکرگزاری رو قبول دارم که با حس قلبی همراه باشه از شوق اون نعمت روحم پر بکشه،خدا رو به خاطر نعمت‌ هایش شکر می‌کنم اما اون شکری بهم می‌چسبد که همراه اشک باشد اگر نه حسم مثل مشق نوشتن می‌ ماند. تکراری و از سر وظیفه .

    شاید هم استاد روی دوره پیدا کردن توانایی‌ها دارند کار می‌کنند چون توی کامنت‌های دوره احساس لیاقت متوجه شدم بسیاری از دوستان در این مورد نیاز به راهنمایی دارند.

    در هر حال خدا ما رو به بهترین‌ها هدایت می‌کند و بهترین‌ها رو برامون رقم می‌زند.

    خدا همه چیز می‌شود همه کس را.

    خدایا شکرت که رفیقمی همراهمی هر وقت کم میارم تو به جای من می‌دوی! دستانم رو می‌گیری و مرا با خود می‌بری!

    641

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: