زیبایی ها را ببینیم - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-22.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2015-09-12 13:15:272020-08-22 01:48:58زیبایی ها را ببینیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
زیبایی ها را ببینیم
به نام یگانه خالق جهان هستی و خداوندی که سراسر نور و روشنایی و عشق الهی است
به نام خداوندی که خالق است و من رو هم خالق آفرید تا با افکارم و باورهای زیباییم خلق کنم دنیامو در تمام جنبه های زندگیم
زندگی زیباست چشمها باز کن
گردشی در کوچه باغ راز کن
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زیبه اندیشان به زیبایی رسند
خدایا شکرت که امروز هم قدرت خداوند من را بسمت تک به تک زیبایی ها هدایت کرده تا بتوانم ببینم و بشنوم و لمس کنم و استشمام کنم و از اینکه بوضوح و به روشنی بر من آشکار پدیدار شده تشکر و قدردانی می کنم خدایااا شکرت
درود و وقت بخیر خدمت همه ی ساکنین این بهشت الهی
چند روزی منزل خاله جانم میهمان بودم خیلی بهم خوش گذشت و از اینکه خاله ای مهربان دارم که تا حدودی می تواند جای مادر خدابیامرزم و برام سبز کنه از خداوند ممنون و سپاسگذارم
اینکه بعد از چند روزی به خانه ی عزیزم برگشتم و به آرامش بیشتری رسیدم و زیر سقف خانه ام هستم و می توانم صبح زود برم روی بالکن و لحظات ملکوتی طلوع خورشید رو ببینم واقعا خیلی خیلی خوشحالم .. چون توی اون چند روز از دیدن چنین نعمتی محروم شده بودم و این محدودیت بهم نشون داد که چه نعمت بزرگی رو خداوند به من عطا کرده و از اینکه دوباره تمام برنامه های روزمره ام بلطف خداوند مهربان و وهابم چیده مان شده ممنون و سپاسگذارم ..
واقعا هر دفعه بیشتر متوجه میشم که توی چه بهشتی دارم زندگی می کنم
اینکه شبها تا قبل از غروب آفتاب تمام کارها مو با موفقیت به اتمام می رسونم اینکه روزها بیشتر از همیشه می تونم روی تغییر باورهام کار کنم . اینکه در خلوتگاهم می تونم بیشتر از همیشه سپاسگذار باشم . اینکه می تونم بنویسم و توی سایت فعال باشم . اینکه دفترهای سپاسگذاری و دفتر ستاره ی قطبی و خواندن کامنت های دوستان عزیزمو بخونم و براشون بنویسم و اینکه فایل های استاد عزیزم رو با تمرکز بیشتری ببینم و برای اون قسمت کامنت بنویسم .. اینکه عصرها پیاده روی می کنم و میرم بسمت کوه تپه ای که غروب آفتاب رو نظاره کنم و در آن بالای کوه تپه دختران و پسرانی رو میبینم که هر کدام بسمت غروب خورشید بطور پراکنده چهار زانو نشستن و دارند مدیتیشن می کنند واقعا دیدن چنین صحنه هایی برام خیلی دل انگیزه .. اصلا دوست ندارم از پردیس برم تهران .. تهران برام یک قفسی بیش نیست .. آنقدر شلوغی و سر و صدای ماشین ها و گرمای اتومبیل ها فضای شهر رو فرا گرفته که اصلا جایی برای اینکه با خودت تنها باشی وجود نداره .. در واقع شاید من با طبیعت بیشتر هم مدار هستم و دوست دارم در فضای باز با دیدن آسمان پهناور و دیدن آن کوههای دور دست و دیدن درختان زندگی کنم یعنی واقعا این خواسته عمیقأ در وجودم رخنه کرده که جایی زندگی کنم و خانه ای در کوه تپه با فضای سرسبزی داشته باشم که از اون بالا شهر و مردمانش رو نظاره کنم و شبها از اون بالا چراغهای رنگی رنگی شهر رو ببینم و لذت ببرم و از اون بالا ستارگان زیبا و ابر و باد و ماه رو ببینم و لحظات طلوع و غروب خورشید رو بدون هیچ محدودیتی ببینم و لذت بیشتری ببرم ..
خدایا شکرت ساعت یازده شب وقتی با اسنپ برگشتم پردیس و آن هوای خنک پردیس رو استشمام کردم انگار بال و پرم آزاد شده .. انگار مثل عقاب اوج گرفتم .. انگار طعم خوش آزادی رو چشیدم خدایااااااا به اندازه ی تمام وفور و فراوانی های این جهان هستی مچکرم …. الهی شکر
وقتی میرم خونه ی خاله ام یا هر جای دیگر بیشتر میفهمیم که من مال اون شلوغی ها نیستم .. بیشتر میفهمیم که چقدر دوران عمر عزیزم رو به بطالت گذرونده بودم … انگار افسار زندگیم دست خودم نیست و باید با شرایط میهمان بودنم کنار بیام .. انگار آزادی زمانی ندارم .. انگار کنترل ورودی های ذهنم برام سخت میشه چون در معرض حرف و سخن ها قرار میگیرم .. انگار تمام وقت و زمان رو باید خرج اطرافیانم می کردم … با اینکه واقعا بهم خوش گذشت و خاله ام بهترین و خوشمزه ترین غذاها رو درست کرد از فسنجان و ماهی. پلو و میوه و غیره و… و همچنین آرامش خوبی داشتم و حتی تختخواب و اتاق مجزا برای استراحت برام وجود داشت ¡!!! ولی با تمام این میهمان نوازی ها و خوشی و لذت ها بیشتر از همیشه میفهمم که من چقدر تغییر کردم .. آنقدر تغییر کردم که شاید منم برای دیگران غیر قابل تحمل باشم …. اینکه اگر شبها بخوام زود بخوابم برای آنها خوش آیند نیست … اینکه اگر بخوام صبح زود هنگام سپیده دم صبحگاهی بیدار بشم و روتین شکرگذاری هامو داشته باشم براشون تعجب آوره …. اینکه باید چندین ساعت توی سایت باشم و یا مشغول نوشتن باشم دیگه خیلی خیلی براشون تعجب آوره .. اینکه دوست ندارم پا به پاشون بشینم پای اخبار و غیره براشون از آدمیزاد بدور هستم و براشون غیرعادیم …. البته آنها هم حق دارند دیدگاه متعجبانه ای از من داشته باشند چون منم یک روزی مثل آنها بودم منم مثل همون جامعه بودم .. منم جزو آن 99٪ جامعه بودم … منم مثل آنها به دیگران نگاه می کردم ..
وقتی برگشتم خونه بیشتر از همیشه قدردان این سَبک زندگیم شدم .. بیشتر فهمیدم که من دیگه با آن سَبک جامعه ی قبلیم غریبه ام . بیشتر فهمیدم که خداوند منو در آغوش خودش محافظت می کنه … بیشتر فهمیدم که چه استاد بینظیری نصیبم شده و قدردان تمام آموزش های الهی و توحیدی استاد عزیزم هستم..
فهمیدم که من برای میهمانی و میهمان بازی نیستم … بیشتر فهمیدم که در مسیر درست و مناسب هستم .. وقتی فایل های استاد و خانم شایسته عزیزم رو میبینم بیشتر از همیشه میفهمم که منم چنین روابطی رو آرزو دارم و خواسته ام دقیقا همینه ..
من فقط سفر کردن بسمت طبیعت زیبا رو دوست دارم … دوست دارم فقط و فقط با افرادی در ارتباط باشم که در مدار این افکار و سبک زندگی من باشند .. دوست دارم با افرادی همنشین باشم که آنها هم در مدار این آگاهی ها باشند و مدام از این آگاهی ها و زیبایی ها و توحید و این فایل ها بتونم صحبت کنم
من میخوام فقط و فقط با افرادی در ارتباط باشم که در من انرژی جدید و مثبت فوق العاده ای رو ایجاد کنند
خدایا کمکم کن که در مدار این خواسته ام قرار بگیرم و با کسانی هم صحبت و هم نشین باشم که با افکار و آرمان های تفکر جدید من هم فرکانس باشند .. و بیشتر از همیشه متوجه شدم این خواسته بیشتر از همیشه در من شور و شوق و اشتیاق آتشینی بوجود اورده
خدایاااا شکرت منو بسمت این زیباترین سَبک زندگی جدیدم هدایت کردی ..
همینکه مثل الان روی تختخوابم روبروی پنجره ی قدی بالکنم نشستم و با آرامش و با تمرکز با این مبایلم دارم تایپ می کنم یعنی بزرگترین نعمت الهی خدایاااا شکرت
خدایا شکرت برای آب و هوای تمیز شهرم
خدایاآ شکرت برای صدای آواز چهههه چههه پرندگان زیبا
خدایااا شکرت برای تمام آب ها و چشمه ها و باران و برف و دریاها و اقیانوس ها
خدایاااا شکرت برای تمام گل و گیاهان و درختان و چمن های سرسبز دنیا
خدایااآاا شکرت برای نعمت برق و آب و گاز و فاضلاب و برای تمام انرژی های مفید روی زمین
خدایاااا شکرت برای تمام وفور و فراوانی های بیکرانی که در زندگیم جاریع
خدایا شکرت بهشت دنیاییت رو نصیبم کردی
خدایا شکرت که امروز یک کیک خوشمزه ی کشمشی و گردویی برای دخترم درست کردم
خدایااا شکرت که کارهای خونه رو براحتی انجام دادم
خدایاااا شکرت که گلدون هامو آبیاری کردم و لذت بردم
من عاشق این خدای قدرتمندم هستم عاشق منبع عشقو ثروتو نعمت و ایده ،من هم دستان خداوند قدرتمندمو باز میگذارم که منو هدایت کنه به راه راست به راه آسانی به راهی که توش پر از ثروتو نعمتو برکت هست،من آزادی مالی و زمانی و مکانی و تجربه ی عشق در هر لحظه رو میخوام چطورشم نمیدونم و نمیخوام هم بدونم دوست دارم خدا سوپرایزم کنه و برام جذابه ببینم خدای مهربونم چطوری کارو برام انجام میده و من سجده کننده خدای خودم هستم
خدایا شکرت که هدایت ما رو بعهده گرفتی و ای خدایی که به تنهایی برایم کافی هستی ممنون و سپاسگذارم
خدایااآاا کمکم کن که اون باورها و نگرش های محدود کننده ام رو شناسایی کنم و تغییرشون بدم به باؤرهای قدرتمندی که خواسته هامو بسادگی و به راحتی و به آسونی و سهولت و زودتر از آنچه که تصورش را می کنم وارد تجربه ی زندگیم شود
لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ
شکر نعمت به جای آرید شما رو میافزایم
صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ
اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونیها
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
به نام خداوند، سلام.
امروز (چهارشنبه، 17 مرداد 1403) اتفاقات خوب زیادی افتاد، نعمتهای فراوان وارد زندگیمون شد، لذت های شادی و نشاط فراوانی رو تجربه کردم، کارهای زیادی انجام دادم، ایده های جالبی رو در لحظه هدایت شدم و انجامشون دادم. تا جایی که یادم بیاد مینویسمشون.
یه بخشش رو صبح نوشتم، یه بخششو الان مینویسم:
دفتر سپاس گزاری که خواهرشوهرم بعد زایمان بهم هدیه داده بود رو افتتاح رسمی کردم.
تو این دفترها عناوین مختلفی وجود داره که نویسنده باید پرش کنه.
شکر گزاری امروز
خدایا کمکم کن که…
دعای امروز
آرزوهای من
یادداشت
منو ببخش که…
نیایش من
من همچنان تو دفترهای خودم مینوشتم تا امروز که تصمیم گرفتم تو این دفتر بنویسم.
صفحات این دفاتر طراحی های قشنگی دارن، شاد و رنگی رنگی، هر عنوان تو یه باکسِ خوشگل وجود داره که باید توش نوشت.
نظم ذهنیم سختش بود با مدلی که خودم مینویسم همیشه، این دفتر رو پر کنه.
انگار که اون چند خط و باکس مثلا سپاس گزاری برای من کم بود و فکر میکردم حتما باید طبق قاعده ی دفتر، اونو پر کنم نه سبکِ شخصیِ خودم که خیلی توش ماهرم.
بهبودگراییم اومد بالا گفت هر طور دلت میخواد بنویس، بی توجه به عناوین و باکس ها بنویس داخلشون از هر زیبایی که دلت میخواد، سپاس گزاری هاتو بنویس،کلا هر چه میخواهد دل تنگت بنویس با عشق و راحتی.
اینچنین شد که خوشحال شدم.
چون دارم تو یه دفتر طراحی شده مینویسم، دفتری که صفحاتش خط دار سفید نیست، رنگی رنگی و بی خطه.
و کلی نقاشی های زیبا با کادرهای قشنگ داره.
این دفتر محصول برندِ sevil هست که من دارم.
حتی تو دفترم از نکات مثبت این دفتر آماده هم نوشتم:
کیفیت کاغذ حوب، طراحی های قشنگ، سیمی شده، باکس های رنگی رنگیِ جذاب، تعداد برگ زیاد و …
انقدر خوشم اومد که ایده اومد برم بخرم برای خودم به عنوان هدیه.
رفتم لوازم التحریری محبوبم، پیش خانم کرمیِ عزیز.
(از همینجا سلام میدم به ناعمه جان عزیزم که حتما دوست عزیز عاشقانِ لوازم التحریر هست با مغازه ی جذابِ لوازم التحریر فروشی اش.)
بعد از زایمان پیشش نرفته بودم، آغوشش رو برام باز کرد منم با عشق بغلش کردم.
تولد حافظ جان رو تبریک گفت، منم جابجاییِ مغازه شون رو تبریک گفتم.
8 تا دفتر 40 برگ خوشگل برند ایمان برای خودم هدیه خریدم.
خدایا شکرت برای ثروتی که دارم، پول تو کارتم و خریدی که انجام دادم و حس خوبم مضاعف شد.
دفتر سپاس گزاری شون تموم شده بود، منم گفتم خیره و دفترهای خوشگل دیگه برداشتم.
یه سری کارهای بهبودبخش منزل انجام دادم، مثلا کریر حافظ جان رو گذاشتم تو مشما گذاشتم بالای کمدش، که اتاق مرتب شه.
مشمای تعویض که از بیمارستان و زمان تولدش اضافه اومده بود رو گذاشتم تو کوله دم دستیم که برای حافظ همه جا میبرم با خودم.
من یه کوله دارم برای نیازهای تعویضِ پوشک حافظ برای رفت و امدهای کوتاهمون مثلا مطب دکتر و ماشین سواری و …
یعنی بهبودگرایی گفت استفاده کن ازشون بیرون از خونه و لذتش رو ببر.
لباس های خودمون و حافظ رو جداگانه ریختم تو ماشین، شسته شد و پهن کردم.
به به از بوی خوش پودر صابون مخصوص لباس های نوزاد، و بوی خوش مایع لباسشویی خودمون.
کلی با حافظ عشق و عاشقی کردیم، خوردمش جوجوی قشنگمو، کارهاشو با عشق انجام میدم، ماساژش دادم با لوسیون اسطوخودوس بسیار خوشبوی فیروز که خودمم عاشقشم.
لباس هاشو عوض کردم، دست و صورت نازنینشو شستم، پوشکشو عوض کردم، پاهاشو شستم و …
خدایا شکرت برای قند نباتِ مامان.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
در رابطه با ناراحتیم از یه بنده خدا و رفتارش خداوند هدایتم کرد به:
هر چه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی.
خریدها رو جابجا کردم، میزها رو گردگیری کردم، میوه شستم، شربت درست کردم، رختخوابها رو مرتب کردم و …
دقت کردم هر روز به لطف خدا دارم پویاتر میشم.
انگار ذهنم داره تربیت میشه چطوره خودشو تنظیم کنه با شرایط و موازی کاری بسیار جواب میده تو این سیستم.
انگار عضله ی فعالیت هام، تقویت میشن هر روز.
دقیقا تعبیر درستش همونه که گفتم، ذهنم داره تربیت میشه، یاد میگیره که چطوری به امور برسه.
البته که از هدایتهای خداست و کمک های همیشگیِ خود خدا.
وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ
درآمدِ نقدی دریافت کردم. (روزیِ غیر حساب)
هدیه های خوراکی دریافت کردیم.
نهار و شام غذای خوشمزه و سالمِ بیرون نوش جان کردیم.
دوستانم بهم پیام دادن.
با ملیحه جان از طریق ویس مکالمه عالی انجام دادیم.
خدایا ازت ممنونم برای چهارشنبه ی زیبایی که سپری کردم، برای نعمتها و ثروت هایی که نوشتم یا ننوشتم…
3/5 ماهگیِ حافظ جانم امروز بود، مبارک باشه عسل مامان.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
خدایا، مرسی که هستی.
به نام الله، یگانه خالقِ هستی
سلام.
زیبایی ها و نکات مثبت زندگیم:
خدایا شکرت که در آرامش میخوابیم و بلند میشیم.
خدایا شکرت برای نعمت خواب.
خدایا شکرت برای کولر و خنک شدنمون.
خدایا شکرت برای آب، برق، غذا، مسکن، خانواده، سلامتی، آرامشم.
خدایا شکرت برای نعمتِ دوستی و محبت و این چرخه ی دائمی در جهان.
خدایا مرسی که دیشب دورهم بودیم با خانواده ام و بسیار خوش گذشت بهم.
خدایا شکرت برای پسرم، سلامتی مون.
خدایا شکرت که هر روز با حس خوب رختخواب ها و اتاقمون رو مرتب میکنم.
خدایا شکرت برای ته چینِ خوشمزه ی مادرم.
خدایا شکرت برای شادی های کوچک و فراوانِ زندگیم که حسِ خوب خلق میکنن برام.
4 ماهگیِ حافظ جانم مبارک.
4 ماهِ پیش، 2 اردیبهشت جان، ساعت 13:40 دقیقه قندِ نباتم وارد زندگیمون شد. الهی شکرت بی نهایت.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
خدایا شکرت شکرت شکرت.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام.
نکات مثبت امروز:
*یاداوریِ یه درسِ خیلی مهم:
سمانه جان
جهان به فرکانس تو واکنش میده، نه به کلامت.
همینطور اگه کسی چیزی میگه و تو خوشت نمیاد اگه به کلامش توجه کنی و حست بد شه، تو هم اتفاقات بد جذب می کنی.
و اگه ردش کنی، توجه نکنی، افکار سالم پردازش کنی تو ذهنت، حست خوب میشه و اتفاقات خوب میوفته.
مهم نیست فلانی چی میگه.
نگرانِ تاثیرِ کلام نباش.
اگه کلام رو باور کنی. تاثیر میذاره.
اگه بتونی کلام رو بفرستی تو دستگاه آنالیزِ ذهنت، بعد میتونی بهتر متوجه بشی چیو نگه داری چیو بریزی دور.
مهم فرکانس و احساسِ آدمه از درون.
*امروز وسط شهریوره، مبارکه.
*فعالیتهای عالی انجام دادم و بسیار حس خوبی دارم.
*سلامتی، امنیت، آرامشمون.
*تو دفترم سپاس گزاری نوشتم.
*کامنت خوندم تو سایت.
*لذت بردم سعیده جان شهریاری برای دوستانی با نظرهای مخالف عملکردش هم بسیار مودبانه پاسخ مینویسه.
این یعنی ادب در شخصیتش وجود داره.
آفرین بهت سعیده جان.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت.
یا ارحم الراحمین
سلام.
نکات زیبای زندگیم:
– در مورد قانونِ رها کردن خواسته ها خوندم تو کامنتها.
مثالش که یادم اومد تاییدش کردم و لذت بردم از این قانون:
* سالها پیش زمانیکه مجرد بودم یه بار با خواهر و دخترخاله هام رفتیم شیراز، خیلی عالی بود، عاشق شیراز شدم با تمام وجودم.
ارزو داشتم یه بار با مامانم بریم، این خواسته رو نوشته بودم و رهاش کرده بودم.
چند سال بعدش خیلی اسان با هواپیما با مامانم رفتیم شیراز، من که تجربه ی جاهای دیدنیشو داشتم نهایتِ استفاده رو کردم و کلی از جاهای دیدنی و باغ ها و موزه ها و … رو با مامان دیدیم و لذت بردیم.
* زمان تجرد، با مامانم زیاد میرفتیم دور دور.
من تمرین رانندگی میکردم تا دست فرمونم بهتر شه.
میرفتیم خیابون ها و اتوبان های مختلف.
کلی کیف میکردیم دوتایی.
پارک، کافه و … میرفتیم.
یکی از جاهایی که حقیقتا دلم میخواست برم پل طبیعت بود ولی ترمزم این بود اونجا جای پارک نداره و اذیت میشم و نرفتیم…
یعنی کلی جا با هم میرفتیم ولی پل طبیعت نرفتیم.
تا اینکه پارسال، باردار که بودم، موقعیت پیش اومد یه شب خانوادگی رفتیم پارک اب و آتش جشنواره انار.
و به پیشنهاد خواهرزاده ام رفتیم پل طبیعت که نزدیک بود به پارک.
روی پل یه لحظه یادم افتاد خدای من، این خواسته ی من بود که یادم رفته بود…
این قانونِ رهایی جالبه.
دوست دارم بهش فکر کنم.
– نهار خوشمزه ای که نوش جان کردیم.
لوبیاپلوی خوشمزه ی دستپختِ مادر مهربانم.
خودمم سالاد شیرازی درست کردم.
بسیار عالی بود.
– تمام اون لحظاتی که تو زندگی از قلب و وجودم میگم آخیش…
یعنی تجربه ی حسِ امنیت، آزادی، شادی، آسودگی، استراحت، خوشی، رهایی با هم.
– کامنت نوشتم.
خیلی هم لذت بردم از نوشتنِ لحظات و تجربه هام.
– هوای خنک و مطبوعِ خانه ی بزرگ و باصفای مامانم، روی خوش و مهربانیِ مامانم که خدا حفظش کنه و خیر دنیا و آخرت رو بهش بده.
خیلی هوامونو داره، کمکم میکنه و بهم ارامش مضاعف میده همیشه.
خدا به قلب مهربانش فراوانی بده از هر لحاظی، سلامتیش، ثروتش، ارامشش، امنیتش، شادیش و …
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت.
به نام اللهِ یکتا
سلام.
ادامه ی قشنگی های امروز:
خاله ها، دخترخاله، مامان بزرگ، عمه، عمو، زن عموی حافظ جانم امروز اومدن ملاقاتِ قند عسلم.
خوشحالم خانواده رو دیدم.
مامانم دیشب که بستری شد حافظ به لطف سرپرستار مهربان، موند پیشم تا امروز عصر.
سرپرستار جدید دیگه اجازه نداد مامان بمونه و من و حافظ تنها شدیم.
به حافظ گفتم البته من و تو و خدا هستیم.
الحمدالله که خیلی بهتره نسبت به دیروز.
خودمم خیلی بهترم.
قند عسلم شیر خورده لالا کرده.
الهی شکر.
برای من خوب شد که با حافظ تنها شدیم امروز تو بیمارستان.
این یه چالش بزرگه.
ولی پذیرفتمش و تسلیم شدم.
الحمدالله همه چیز عالیه.
برای رشدم لازم بود.
خدایا مرسی که این فرصت رو امشب بهم دادی تا به خودم نشون بدم سمانه ی حقیقی کیه.
آقا جونِ حافظ زنگ زد احوالپرسیش.
خیلی مهربونه، الان تهران نیست ولی دلش اینجاست، بهش گفتم حافظ خوبه.
ویویِ پنجره ی بزرگ اتاق حافظ خیلی خوبه.
امروز که اروم تر شدم متوجه شدم چه خوشگله.
مخصوصا اینکه شب رو به صورت وسیع میبینم الان، طلوع رو هم صبح از این قابِ بزرگ دیدم.
قشنگیِ زندگی اینه حتما تو دلِ چالش هاش هم زیبایی های بزرگ خداوند وجود داره.
مادرم خیلی محبت کرد بهم، خیر دنیا و اخرت رو ببینه.
با خودم عهد بستم یادم بمونه چقدر در حق من و بچه ام و همسرم بی توقع مهر ورزید.
و یادم بمونه احترامش رو ویژه حفظ کنم.
الان از صدای اتاق بغلی صدای خنده ی بچه میاد.
الهی شکر.
خدایا همه ی بچه ها سالم باشن.
اگه مریض شدن هم زودی خوب بشن.
آبجیم موقع ملاقات یه بادکنک چندتایی آورد برامون که تو دسته اش چراغ های رنگی رنگی بود.
ذوق کردم.
من شاد میشم از رنگی رنگی ها.
شام های بیمارستان عالی و خوشمزه و مرتبه.
اینجا همون بیمارستانیه که جوجوم به دنیا اومده و خاطرات خوشی دارم ازش همیشه.
پرسنل خوش اخلاقن و من لذت میبرم.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
خدایا شکرت که هستی.
به نام خدا، سلام.
قشنگی ها و نکات مثبت امروزم:
– شنیدن صدایِ زیبای آواز پرندگان.
– شنیدن صدای از جلو نظامِ دبیرستان نزدیک مون.
– کامنت زیبا و سرشار از احساسِ قلبیِ عشقِ سعیده جان رضایی رو خوندم.
– الهی شکرت برای نعمتِ آب (گرم، سرد، ولرم).
– الهی شکرت که گوش هام میتونن بشنون و سالم هستن.
– الهی شکرت که می تونم آسان نفس بکشم، دم و بازدم دارم، زنده ام و از خواب بیدار شدم.
– الهی شکرت برای قندِ نباتِ مامان و بابا، حافظ جون.
– الهی شکرت برای همه ی لوازم و وسایل و لباس های حافظ جون، خودمون و زندگی مون.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
سلام استاد عزیزم. این فایل نشانه امروز من بود. نشونه ای ک حرفای قشنگی درونش داشت. تو جهان همه چی هست، جنگ، خونریزی، جشن، چیزای منفی، چیزای مثبت. ولی ادما اکثرا زیبایی هارو نمیبینن، تمرکزشون رو بدبختی ها و نکات منفیه. ما باید دیدگاهمون رو عوض کنیم و تمرکز کنیم روی این همه زیبایی و نعمتی ک خدا برامون افریده. چقدر در جهان اتفاقات خوبی داره میوفته، چقدر چیزای زیبایی وجود داره و ما با تمرکز بر اون ها به احساس خوب میرسیم. و همین احساس خوب شرایط رو برای ما تغییر میده و نعمت و ثروت وارد زندگیمون میکنه. توجه کردن بهشون باعث ایجاد یک سری باورها و هدایت ب سمت اون ها میشه. اگر ما ب زیبآیی توجه کنیم هدایت میشیم ب جاهای زیباتر. ما باید سعی کنیم ک اگاهانه توجهمون رو روی زیبایی ها بذاریم. اگر دنبال زیبایی باشیم هرروز زیبایی بیش تریو میبینیم و هدایت میشیم ب سمتشون، کار ما توجه ب خواسته ها، زیبایی ها و نکات مثبته، بقیش کار ما نیست، کار جهانه، و خدایی ک داره تمام جهان رو هدایت میکنه در مسیر درست، مارو هم ب مسیر درست ک متناسب با کانون توجهمونه هدایت میکنه، نگیم چ طوری؟ مگه میشه؟تمام جهان داره با نظم و درست پیش میره بدون اینکه ما دخالتی داشته باشیم، پس ماهم ب مسیر درست هدایت میشیم منتها باید کانون توجه و باورهامونو درست کنیم، صحیح کنیم، باورهایی مطابق با قانون جهان بسازیم،جهان رو ب زیباییه، درستیه، نعمتع، قشنگیه و ما باید ب زیبایی ، نعمت ها، قشنگی ها، نظمی ک تو جهان وجود داره توجه کنیم، سپاسگزاری کنیم و اعتماد کنیم ب خدایی ک داره کارشو درست انجام میده. وقتی ی کسیو ب خاطر موفقیتش تحسین میکنیم، ب ابن معنا هست ک داریم این باور رو میسازیم ک میشع موفق بود و ایده هایی برای رسیدن ب موفقیت ب ما الهام میشه. وقتی زیبایی رو تحسین میکنیم داریم توجه میکنیم و ب این معنا هست ک میگیم از این زیبایی ها بیش تر میخوام. بیشتر بهم بده و هدایت میشیم ب سمتش. ب امید درک بیش تر قانون و عمل بهش. سپاسگزارم ازتون بخاطر تصاویر زیبا ک برامون ضبط کردین❤❤
به نام الله هدایتگر
سلام دوستان عزیزم
این فایل نشونه امروزمن بودویک اخطاربرای من چون امروزبه ناخواسته هاتوجه کردم ویکم حالم بدشدونجواهای شیطان زیادشدولی بازم سعی کردم حالموخوب نگه دارم
این فایل هم نشانه ای است که باباتمرکزتوازروناخواسته های زندگیت بردار
اگرمیخوای به جاهای بهتربرای کسب وکارت هدایت بشی به نکات مثبت وزیبایی های اطرافت وهمکارانت توجه کن خداوندهرلحظه هدایت میکنه همه ماروبانشانه هاش
چقدرقانون فرکانس درست عمل میکنه که این فایل برای من به عنوان نشانه اومد
وخداوندمنوکمک میکنه قبل ازاین که اتفاقات بدی برام رخ بده وبه من هشدارمیده که احساس بد=اتفاقات بد
اساس اموزش های استادعزیزم همینومیگه که به نعمت هامون توجه کنیم واحساسمونوخوب نگه داریم تاجهان اطراف ماتغییرکنه
باتغییرزاویه دیدمون به احساس خوب برسیم
همیشه دنبال رسیدن به احساس خوب باشیم بادیدن زیبایی هاشکرگذاری کردن تجسم رویاها
گفتن عبارات تاکیدی پیاده روی ورزس انجام کارموردعلاقه
گوش دادن به فایل های استادنوشتن خواسته هاوفکرکردن وصحبت کردن درموزداون ها
رفتن زیردوش اهنگ شادومثبت گوش دادن
وقتی موفقیت دیگران روتحسین کنیم داریم همون موفقیت وزیبایی روبه زندگی خودمون هدایت میکنیم وبه واقعیت زندگی ماتبدیل میشه
شادوموفق باشید
احمدفردوسی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام.
قشنگی های زندگیم، امروز، 5 خرداد شنبه جان 1403.
1- خداوند آسانم کرد بر آسانی ها.
با مامانم حافظ جان رو بردیم مرکز بهداشت، برای یک ماهگیش.
در آرامش و امنیت و راحتی با تپسی رفتیم و برگشتیم، اونجا هم همه چیز عالی جلو رفت، الهی شکر.
لا حول ولا قوه الا بالله
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
2- پنجره رو باز کردم هوای مطبوعِ بهاری بیاد خونه.
3- از پنجره درختان سرسبز معلوم هستن.
4- صدای اواز پرنده ها میاد.
5- مرکز بهداشت خیلی به خونه مون نزدیکه، الهی شکر.
6- دیروز مهمان داشتیم، خاله و دخترخاله های همسرم، با مادرشوهر و خواهر شوهرم.
خیلی خوش گذشت و عالی بود همه چیز.
مادرشوهرم خیلی کمک و محبت کرد، خیر ببینه.
حافظ جان هم کلی عشق و توجه و هدیه دریافت کرد.
7- پرده هارو کنار زدم نور و قشنگی وارد اتاق میشه.
8- میفهمم و دارم با خودم و تغییرات زندگیم کم کم روبه رو میشم و سازگاری پیدا میکنم.
امروز صبح گفتم به خودم تو اروم باش خدا کمکت میکنه.
ذهنت ساکت باشه صدای خدا رو میشنوی.
الهی شکرت برای همه ی نعمت هات.
به نام خدای زیباییها
سلام به سمانه جانم
الهی شکرت به خاطر وجود این مادر وفرزند در گروه توحیدی ما
سمانه جان باتمام وجودم بهت تبریک میگم،وچقدر خوشحالم که دراین حال توحیدی وعارفانه تجربه ی مادر شدن رو بدست آوردی
خود کلمه مادر مقدس،چه برسه که تواین حال واحوال الهی وتقرب به خدای بزرگ این تجربه رو کسب کنی
نووووووش جونت،این هدیه از طرف خدا،لذتش رو ببر نازنین من
میدونم حال وصف ناپذیری داری
ستایش میکنم این حال خوبت رو قشنگ من
انشالله زیر سایه ی حق در کنار شما وپدر محترمش در بهترین حال ممکن رشد کنه وارزندگیش لذت ببره
خیلی دوست دارم
مراقب خودت وکوچولوی سایت باش
در پناهذ حق
سمانه جون یکماهگی حافظ عزیزمون مبارک باشه عزیزم..خدا قوت . خدا بهت بیشتر قوت و نیرو و انرژی بده
سمانه جون داشتم فکر می کردم که این حافظ نازنینمون چقدر خوشمزه شده چقدر جیگر طلا شده چقدر هلو شده چقدر خوردنی شده خدایا شکرت .بخدا وقتی کامنت های روزانه آت رو می خونم کلی ذوق میکنم چون هر روز زیبایی های بیشتری رو می خونم و ذهنم غرق این نعمت ها میشه
خدایاااا شکرت بخاطر وجود ارزشمندت .. بخاطر همسر عزیزت و بخاطر اون فرشته ی خوشمزه ی الهی .. ترو خدا از جای منم اون گردن خوش بو و عطر آگین شو بخور و ببوس و ی لقمه ش کن و این عسلو قورت بده .. ترو خدا تا می تونی از وجودش خیلی خیلی بیشتر لذت ببر چون زمان آنقدر سریع میگذره که این بوی نوزادی خیلی زود تمام میشه .. کاش عطری ساخته میشد از عطر نوزاد
سمانه جونم مادر جدید مادر جوان و خوشکل مون بازم ممنون و سپاسگذارم که هر روز میایی از زیبایی های روزانه آت می نویسی و چشم و دل ما رو با این نوشته های زیباییت جلاء میدی
ممنون و سپاس عزیزم مواظب زیبایی هات باش عزیزم
راستی اگه میشه عکس سه نفره تون رو بذارید بخدا خیلی دلم میخواد ببینمش این عسلو
روز و شبت پر از اتفاق های قشنگ قشنگ
زندگیت پر از نعمت و برکت
تنت سلامت و شاداب و با طراوت
هر روزت بهتر امروزمت و امروزت بهتر از هر روزت
شاد و موفق و پایدار باشی عزیزم
مرسی مرسی که برامون می نویسی و تحسینت می کنم عزیزم
خدا یار و نگهدار خانواده ی شیرینت باشه
لا حول ولا قوه الا بالله
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی آمیین
سلام رویا جانم.
با پیام هات داری به من که یه مامانِ تازه و جدید هستم قوت قلب و ارامش میدی.
ممنونم ازت.
تا دایره آبی رو دیدم از خدا خواستم از طریق این پیام باهام صحبت کن.
حرف های زیبایی تو کامنتت خوندم و دلم روشن شد.
پیامت رو برای نی نی هم خوندم.
راستی هنوز عکس 3 نفره نگرفتیم، در بهترین زمان پروفایلمو هم عوض میکنم ان شالله.
بهترین ها برای شما و قلب مهربونت عزیزم.
الهی شکرت برای گشایش ها.