زیبایی ها را ببینیم - صفحه 93
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-22.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2015-09-12 13:15:272020-08-22 01:48:58زیبایی ها را ببینیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
الله نور السماوات و الارض
سلام.
سال نو مبارک باشه.
یه کامنت زیبا از الهام عزیز خوندم و تلنگر خوردم…
تلنگرِ سپاس گزاری برای خواسته هام که اجابت شدن.
خدایا من به خودم ظلم میکنم، تو منو رهایی ببخش از دست خودم.
کامنت های بچه ها رو خوندم و کلی لذت بردم.
خدایا شکرت که پیام هاتو میرسونی دستم.
خدایا شکرت که منو به بزرگترین خواسته ام یعنی داشتنِ بچه، رسوندی.
مرسی که حافظِ قند عسل رو بهمون هدیه دادی.
مرسی که سلامته، زیباست، خوش اخلاقه، باهوشه.
خدایا شکرت که تو لحظات مختلف، به یادم میاری کت چه خواسته هایی داشتم و تو اجابتشون کردی.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
یا الله
سلام
خدایا شکرت برای سلامتیِ خودم و همه ی عزیزانم.
خدایا شکرت برای غذایی که میخوریم.
خدایا شکرت برای امنیت، آرامش و امکاناتمون.
خدایا شکرت برای خونه مون.
خدایا شکرت برای نعمتِ آب، برق، گاز، تلفن، اینترنت، موبایل هوشمند و …
خدایا شکرت برای سایت، استاد و بچه ها، کامنت ها و …
خدایا شکرت برای مهربانیِ بنده های مهربونت.
خدایا شکرت برای گشایش هات.
خدایا شکرت برای مهارت هایی که کم کم یاد گرفتم.
خدایا شکرت برای پسر قند عسلم.
خدایا شکرت برای همه ی نعمت هات.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
یا ارحم الراحمین
سلام.
من چرا اینجا و هر روز مینویسم؟
چون میخوام اگاهانه و هدفمند تمرین بدم به ذهنم که توجهش رو بده به نکات مثبت، به زیبایی ها.
چون تا ولش میکنم واسه خودش میره یه چیز کوچولویی از یه جایی تو زندگیم پیدا میکنه و میگه این خوب نیست تا آزارم بده.
این تمرین مدتهاست باهامه.
روزهایی بوده که میزون نبودم و حوصله نداشتم بنویسم.
یعنی گفتم چیزی ندارم بنویسم، حالم بده.
ولی گفتم بنویس تا برای لحظاتی هم شده به یاد بیاری و به خودت کمک کنی برای بهبودت.
اینکه من یه عالمه دلیل دارم برای شکرگزاری ولی یه وقتایی نمیتونم بگم یا بنویسم ازشون، دلیلش چیه؟
اینکه حالم بده، روح و احساساتم میزون نیستن، تو درونم انرژی منفی هست.
چکار باید بکنم این مواقع؟
کارهایی رو انجام بدم که کمک به بهبود روحیه ام میکنن.
چه کارهایی؟
نوشتن، خوندن، صحبت کردن، مشعول انجام کار شدن مثلا کار در منزل، مشغول شدن با بچه ها که فرکانسشون بسیار خالص و مثبته، خندیدن، خوابیدن و …
بسته به شرایط و موقعیت و زمان، یکی از این کارها میتونه حس بد رو ازم دور کنه و کم کم به حالت خنثی برسونه منو.
امروز مرور کردم که درسته گاهی از چرخه ی صحیح زندگی و لذت بردن در لحظه، خارج میشم، اما به لطف خدا به یه روشی دوباره برمیگردم.
این یعنی بیشتر دارم با خودم به صلح میرسم.
خودمو رها نمیکنم تا هر وقت خواست خودش برطرف شه.
میخوام به خودم کمک کنم.
میخوام به بهبود خودم کمک کنم.
من تو طولِ روز کلی کار انجام میدم، ولی راضی نیستم.
چون اونطور که ذهنم میگه کامل و بی نقص نیست.
سوال: باید کامل و بی نقص باشه تا ارزشمند باشه؟
نه.
تو داری تلاشت رو میکنی.
تو داری تو شرایط جدید و چالش های جدید، تلاشت رو میکنی.
فکر میکنی کار ساده ایه که با ذهنت داری گلاویز میشی تا آروم نگهش داری؟
نه، تو کار بزرگی داری میکنی.
تو هر لحظه داری با کلی نجوا زندگی میکنی.
سمانه به خودت حق بده و ارام باش با خودت و مهارت هات.
تو فارغ از عملکردت یه انسان ارزشمندی.
سمانه، روحِ خداوند درون تو قرار داره، به خودت خیلی احترام بذار، به جسمت احترام بذار.
ببین تو دیشب ایتا و تلویبیون رو حذف کردی از موبایلت.
افرین دختر.
دو تا زنجیر وابستگی و نشتی بزرگ انرژی رو قطع کردی.
تحسینت میکنم.
چون میدونم وقتی چسبیدی به چیزی چقدر سختته کندن.
هدایت اومد و تو چشم گفتی.
یه تمرین بزرگ دیگه راه انداختی برای خودت که تحسینت میکنم:
اینکه پشت هر فکر و تصمیمی اگه دیدی نظر مردم و قضاوتشون روت تاثیر داره، عکسش رو انجام بدی.
اگه میگه نه، اتفاقا تو انجامش بدی تا این تله رو در درون خودت قطع کنی.
مرسی که تلاشت رو میکنی عزیزم.
یه جهاد اکبر هم باید در مورد خود موبایلت بکنی.
میدونی که چی میگم.
وابستگی به موبایلت یکی دیگه از نشتی های انرژیته.
در پناه الله باشی سمانه جانم.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام خدا
سلام
الان مدت عضویتم شده 1717.
قشنگه، اعداد رند به نظرم قشنگن.
امروز به خودم گفتم: درسته گاهی از مسیر خارج میشی، و گاهی انقدر سخته و یه طوری به نظرت میرسه که انگار اصلا تو مسیر نبودی و بهبودی نداری…
اما خوشحال باش، چون این موقته و خداوند به طرق مختلف بهت ندا میده که نه، این درست نیست، برگرد…
این روش درست نیست، بیا پیشِ خودم بهت میگم چکار کنی تا حالت خوب شه.
امشب یکی از اون شبها بود که نیاز به کمکش داشتم و زیاد طول نکشید که بهم گفت دو تا از اپلیکیشن هامو فارغ از هر دلیلی که ذهنم میگفت، حذف کنم.
داشتم تو دفترم براش مینوشتم که بهم گفت این دو تا کار مهم رو انجام بده برای گشایش.
اون دو تا اپلیکیشن نشتیِ بزرگ انرژی من بودن، ضمن اینکه وابستگی داشتم بهشون.
الحمدالله که هدایتم کرد و منم بلافاصله چشم گفتم و انجام دادم.
برای بهبود باید اقدام عملی میکردم.
با نجواها و گفتگوهای ذهنی که چیزی حل نشد، بدتر شد.
و بعدش اقدام عملی ام این بود که ظرف شستم، چای دم کردم و سینک ظرفشویی رو که مدتها بود روی مخم راه میرفت سفید کردم.
همیشه تمیزی حالمو خوب میکنه.
الهی شکرت.
کامنت ملیحه جان تو همین صفحه رو هم خوندم.
حال و هوای زیبایی داشت و به دلم نشست.
بهترین ها برات ملیحه جان.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام رب العالمین
سلام.
دیروز بارون اومد، عصر رفتم خرید و تو اون هوا کلی تشکر کردم از خدا.
من عاشق بارون و حال و هوای بارونی هستم.
الهی شکر.
امروز وقتی حافظ جون در ارامش و امنیت و به زیبایی لالا کرده بود، یه دل سیر تو دفترم نوشتم.
الهی شکر.
امروز آقاجون حافظ، تماس گرفت احوالپرسی.
خوشحال شدم، تنش سلامت همیشه.
کامنت خوندم و نوشتم، فایل گوش کردم با حافظ، موسیقی هم گوش کردیم، بازی کردیم.
خدایا شکرت.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام خدای زیبایی ها
سلام استاد عزیزم
سپاسگزار خداوندی هستم که چشمم رو به دیدن زیبایی ها باز کرده.
من به تازگی به درک این مورد رسیدم که با تحسین کردن زیبایی ها و تمرکز روی نکات مثبت به تجربه ی بیشتری از همون جنس هدایت میشم.
و برام شده مثل یه بازی که هی دوست دارم بیشتر نتایجش رو امتحان کنم و عجیب که هربار هم بی نقص جواب میده.
انگار من یه چوب جادو دست گرفته باشم و باهاش جادو کنم.
همینقدر هیجان انگیزه :)
من از شما و مریم جان این جمله رو از جلسه ی ششم قدم دوم یادم مونده بود که میگفتین درختان مسیر خونه ی کرج رو تحسین میکردین و بعد به چه زیبایی هایی هدایت شدین.
من هم شروع کردم به تحسین زیبایی های مسیری که هر روز باید تا شرکت رانندگی کنم و خدا شاهده دارم یه زیبایی هایی در این مسیر میبینم که اونا همیشه اونجا بودن اما انگار من در مدار دیدن و درک زیبایی هاشون نبودم.
یه وقتایی انگار اصلا یکی میزنه رو شونه م میگه اینو ببین.
یعنی یهو سر میگردونم به راست یا چپ بعد یه صحنه ی فوق العاده زیبا میبینم که کلی احساسم رو بهتر میکنه.
دیگه دارم بازی ش رو یاد میگیرم و خیلی برام سرگرم کننده شده :))
مثلا یه روز با درخت های مسیر
یه روز با پرواز پرنده ها
هر روز با یه چیزی امتحانش میکنم و روش تمرکز میکنم و از همون جنس زیبایی و حال خوب وارد زندگیم میشه.
بعد ایمانم قوی تر میشه که خب بازی همینه ،
قانونش همینه ،
اصلا آقا کل داستان اینه.
پس میام تو ذهنم تمرکز میکنم روی خواسته م و افرادی که اون خواسته رو دارن رو تحسین میکنم و براشون از صمیم قلبم خوشحال میشم.
و دیگه شکی ندارم و برام مثل روز روشنه که قانون بازی زندگی همینه و مشتاقانه منتظر دریافت نتایج این تمرکز و تحسین زیبایی ها هستم :)
امیدوارم همگی در پناه الله یکتا باشیم و زیبا زندگی کنیم :)
یا لطیف، ارحم عبدک الضعیف
سلام.
من تو سرم کلی فکر میاد و میره طی شبانه روز.
الان بیشترش مربوط به بچه داری، خانه داری، کارهای خودم هست.
من تکامل خودمو دارم…
گاهی شتاب دارم واسه مدیریت زندگی و بچه و خودم…
که خب نمیشه دیگه، چون شتاب دارم، همه چی میپیچه به هم، کلافه و عصبی میشم.
چالش بزرگ من انعطاف و صبر هست بعد از بچه داری.
اینکه نظم ذهنیم باید دوباره نوشته شه برنامه اش.
متناسب با شرایطِ کنونی.
متناسب با داشتنِ یه بچه کوچولوی قشنگ که کارهای خودش رو داره.
امروز به خودم قول دادم تلاش کنم از نازیبایی های تو ذهنم، سختی هام، صحبت نکنم.
سکوت اولین مرحله ی منه.
یکی از چیزهایی که تو ذهنمه و حالمو بد میکنه، فکر کردن و داستان سازی از قضاوت بقیه در موردم هست بالاخص یه شخص خاص.
این الگو تکرار شونده است، میره و میاد.
این روزها چندین بار خوردم به اسم عزت نفس و دوره اش.
میدونم نیاز دارم بهش.
از خدا کمک میخوام آسانم کنه برای کار کردن روی عزت نفس و احساس لیاقتم.
نمیخوام به خودم سخت بگیرم که اونوقت بقیه در موردم بد فکر نکنن، خوب باشم پیش چشمشون، اشتباه نکنم و …
سمانه جان شایستگی اینو داره خوب و سالم و زیبا و اسان زندگی کنه.
من گاهی به خودم فشار الکی میارم تا همه چیز منظم و طبق ساختار فکریم کامل جلو بره، یعنی مثل قبل جلو بره…
اما نمیشه، الان زندگیم تفاوت داره با قبل، نباید زور بزنم تا عین قبل باشم.
من باید یه ورژن جدید بسازم از خودم…
من نمیخوام فکر کنم به اینکه بقیه چطوری فکر میکنن در موردم.
این بخش زیادی از انرژیمو سوخت میکنه.
هر طور دوست دارن فکر کنن.
این یاداوری ها برام خوبه.
لازمه گاهی با خودم خونه تکونی کنم ببینم چی شده، چی میخوام، چکار باید انجام بدم.
این نکته مثبت الان منه.
اینکه تمرکزم اومده روی بهبود به جای آیه ی یاس خوندن و ناراحتی و حس بد.
افرین سمانه جون.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام خدا
سلام
الان داشتم با حافظ کوچولو بازی میکردم.
من قبلا سخت میگرفتم که چطوری میشه با یه کوچولو (زیر یه سال یا بچه ای که هنوز حرف نمیزنه) بازی کرد؟
اصلا چطوری میشه باهاش ارتباط برقرار کرد؟
چطوری میشه باهاش بازی کرد و سرگرمش کرد؟
من با بچه هایی که حرف میزنن میتونم خوب بازی کنم و مشغول باشم، ولی کوچکتر رو بلد نبودم اصلا.
خب به لطف خدا با بچه ی خودم این ترمز سرانجام برداشته شد.
توپ های ابری شو پرت کردم بالا، و حافظ خندید و خوشحال شد.
با همون توپ های مربعی ابری که روشون عکس حیواناته، براش سازه میچینم اون میریزه زمین…
برای خودمم بازی کردم.
سبد اسباب بازی هاشو گذاشتم جلو و اسباب بازی هاشو پرت میکردم داخل سبد.
و فاصله سبد رو بیشتر میکردم.
خودم خیلی این بازی رو دوست دارم.
خلاصه که بازی تو هر سنی، با هر اسباب بازی، با هر کسی، چه بچه چه بزرگسال، اول از همه حوصله و صبر میخواد، بعد خلاقیت.
بارها دیدم حافظ با یه جوراب، یا پیشبند غذاش، یا یه بطریِ سبز رنگ، مدت ها بازی میکنه.
خیلی متمرکز و جدی بازی میکنه با یه قطره چکانِ بسته که صورتی و آبی هست.
با کارت های تصاویر سیاه و سفید و رنگیش بازی میکنه.
خدایا شکرت برای قند عسلم.
خدایا شکرت که با دیدن حافظ و حرکاتش فکر میکنم…
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام خدا.
سلام.
امروز یه کامنت از سعیده جان شهریاری خوندم که بسیار به دلم نشست:
باید کمالگرایی رو در مقابل توحید بزاریم.
کسی که کمالگراست میخواد خودش همه ی کارهارو عالی انجام بده،تنها انجام بده،سریع انجام بده و یک نتیجه ی فوق العاده بگیره!
اما کسی که بهبود گراست،به جای توان نامحدود خودش،روی قدرت الله حساب میکنه و میگه همین که من سمت خودم رو خوب انجام بدم کافیه،بقیه ی کارهارو خدا انجام میده،نیاز نیست خودمو به تقلای الکی بندازم.
خوندن کامنت ها به صورت روزانه برام منفعت های بسیار داره.
یکی اینکه دایم تو مسیر اگاهی های سایت هستم.
حتی اگه یه روز یا چند روز فرصت نکنم فایل گوش بدم یا ببینم، از طریق کامنتها ارتباطم با اگاهی های سایت حفظ میمونه و برام یادآوری میشن.
الهی شکر.
امروز چالشی اومد که تو حس بد و اگاهی نسبت به حس بدم از خدا خواستم کمکم کنه نمونم تو تیمِ شیطان…
حافظ و مهربونیشو خدا فرستاد سراغم تا حالمو خوب کنه.
حافظ یه طور زیبایی نگاهم کرد که دقیقا عشق خدا رو حس کردم و اشکم در اومد…
اینکه خیلی مهربانه خداوند، از مادر مهربانتر…
الهی شکرت که هستی.
دایره آبیِ خوشرنگ سایت رو کنار عکس قشنگم دیدم و شاد شدم الان…
ببینم و بخونم کدوم دستِ خدا برام پیامرسان الله شده.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام خدا
سلام
– این روزها دقتم به نعمت ها و روزی ها و داشته هام موشکافانه تر شده.
یعنی متوجه میشم برای چیزهایی سپاس گزاری کنم که قبلا حتی متوجهشون هم نبودم، چون فکر میکردم عادی هستن.
هیچ چیز عادی نیست.
هر خیری از جانب خداست.
الهی شکر.
– الان توسط سایت سورپرایز شدم.
الان دیدم سایت برام هدیه ی ویژه گذاشته به عنوان دانشجوی فعال سایت.
بسیار خوشحال شدم.
اینکه من دارم از خوبی های فراوانِ این سایتِ بی نظیر استفاده میکنم، و تازه جایزه هم میگیرم.
استاد جان و تیمِ عزیزتون، ممنونم.
– قند عسلم خیلی زیبا غذاشو خورد امروز.
خودم کیف میکنم موقع غذا دادن بهش میگم بسم الله الرحمن الرحیم.
گاهی هم سوره حمد رو میخونم براش.
– فایل جدید بسیار عالی بود، کلید اجابت دعا انگار برای من اومده بود…
– دیروز برای مامانم چند تا کار بانکداری اینترنتی انجام دادم.
خودم کلی لذت بردم از مهارت وتوانایی ام.
الهی شکرت برای این توانمندی هام.
– کامنت خوندم و نوشتم.
تو دفترم هم نوشتم.
فایل گوش کردم.
الهی شکرت.
– خواب عصرگاهی در کنار قند عسلم.
شام رو هم عصر قبل خواب گذاشتم.
خدایا ازت ممنونم که کمکم میکنی تو مدیریت کارها آسان شم بر آسانی ها.
– خدایا بی نهایت بار ازت سپاس گزارم برای سلامتی حافظ جان پسرم.
برای سلامتی خودم و همسرم و مادرم و خانواده هامون.
برای سلامتیِ همه ی عزیزان و اشنایان و دوستانم.
– خدایا ازت ممنونم که من و عزیزانم رو در پناه خودت حفظ میکنی همیشه.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت