ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی

در آگاهی های این فایل، استاد عباس منش قانون آسان شدن برای آسانی ها و نشستن روی شانه های خداوند را از جنبه های مختلف و با زبان ساده و کاربردی توضیح می دهد تا متوجه شویم

  • چه می شود که در اکثر مواقع مجبور به حل مسائل زیادی هستیم یا در اکثر مواقع درمانده می شویم؛
  • و چه می شود که اکثر مواقع زندگی روان پیش می رود و مسائل راحت حل می شود؛
  • بین “جنس رابطه ما با خداوند” و “میزان روانی چرخ زندگی” چه ارتباطی وجود دارد؛

همچنین استاد عباس منش در این فایل، باورهای قدرتمند کننده ای را بررسی می کند که باعث تقویت رابطه ما با خداوند می شود به گونه ای که چرخ زندگی روان شود و روی شانه های خداوند بنشینیم. این آگاهی ها ما را به این درک می رساند که:

  • منظور از “فرکانس خداوند” چیست؟
  • چه زمانی به فرکانس خداوند دسترسی داریم؟
  • چه جنسی از توجه، ما را به فرکانس خداوند نزدیک تر می کند؟
  • چه جنسی از باور، ما را نسبت به خداوند متوکل می کند؟
  • چه جنسی از باور، دسترسی ما به هدایت های خداوند را باز نگه می دارد؟
  • چه می شود که همواره آسان می شویم برایم آسانی ها؟
  • چه می شود همواره در مدار دریافت نعمت ها قرار می گیرم؟

آگاهی های این فایل را با دقت گوش دهید. از آنها نکته برداری کنید. سپس در هر زمینه یا موضوعی، به ماجراها و تجربه های زندگیتان نگاه کنید و ببینید به صورت کلی:

  • چند درصد مسیر زندگی شما هموار است و چند درصد سخت است؟
  • چند درصد برای رسیدن به خواسته هایت تقلا می کنی و چند درصد خواسته ها خود به خود وارد زندگی ات می شوند؟
  • به مفاهیم این فایل فکر کن و ارتباط بین مفاهیم این فایل و “میزان روانی یا سفتی چرخ زندگی ات” را پیدا کن.
  • به این فکر کن که چه نگاهی به خداوند داری؟
  • چه باورهایی را درباره رابطه با خداوند پذیرفته ای؟
  • این باورها چقدر مسیر زندگی را برایت هموار یا ناهموار کرده است؟

سپس درک خود ز آگاهی های این فایل را با جزئیات در بخش نظرات این فایل بنویس.

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذار شما هستیم.


منابع کامل درباره آگاهی های این فایل:

آگاهی های دوره احساس لیاقت

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی
    332MB
    66 دقیقه
  • فایل صوتی ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی
    64MB
    66 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1144 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیداحمد میرابوالقاسمی» در این صفحه: 9
  1. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام بر استادان گرامی پروفسور توحیدی جناب آقای سید حسین عباس منش و بانو مریم شایسته عزیز

    سلام بر دوستان هم سایتی و هم خانواده در این سایت به وسعت جهان

    این فایل اینقدر ارزشش داره که من برای بار چندم گوشش دادم و کامنتهای بسیاری از دوستان رو مطالعه کردم و اینبار با دقت و کلمه به کلمه یاداشت برداری کردم در دفترم که حدود22صفحه یا همون11برگ از دفتر سررسیدم مربوط به آموزشهای اجرای توحید عملی رو برام منقش به کلمات جادویی استاد کرده و بعدش هم در لب تاپم تایپش کردم که شد7صفحه سایزA4 و گفتم حیفه که این یادداشت ها رو فقط خودم داشته باشم حالا که وقت گذاشتم پس کامنت کنم که دوستانی خواستند استفاده کنند شاید کسی خواست که نوشته های صحبتهای استاد رو داشته باشه اونم چه صحبتهایی فقط حدود 200بار کلمه خداوند رو بر زبان گوهر بارشان بیان نمودند که در زیر صحبتهای ایشان رو نوشتم:

    به نام خدای مهربان

    ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی

    سوال: چه میشود بعضی مواقع زندگی نرم و روان پیش می‌رود؟

    بعضی مواقع خیلی سخت پیش می‌رود؟

    بعضی افراد هستند که در اکثر مواقع شرایط خوبی براشون پیش می‌آید

    بعضی افراد هستند که در اکثر مواقع شرایط براشون خیلی سخت پیش میرود، همیشه باید مشکلات زیادی حل کنند، همیشه درمانده هستند چطور در مسیر زندگی پیش بروند.

    نگاهی که ما به خداوند داریم، باوری که ما نسبت به خداوند داریم، یعنی اونجوری که ما خداوند رو باور می‌کنیم به همان شکل دریافتش می‌کنیم اون نگاهی که ما به خداوند داریم باعث می‌شود که ارتباط ما متفاوت باشد با خداوند.

    مثال: خورشید همیشه می‌تابد فرض کنید شما در غار هستید و نور دریافت نمی‌کنید وقتی نور دریافت نمی‌کنید به این معنی نیست که خورشید نیست به این معنی که شما در فرکانس مناسب نیستید یا اگر لباس ضخیم پوشیده باشید بدنتون نور دریافت نمی‌کند یا اگر تو زیرزمین باشید بدنتون نور دریافت نمی‌کند

    خداوند نیرو و انرژی است که جهان را خلق کرده و جهان را هدایت می‌کند، رهبری می‌کند، اگر ما باورهای مناسب نسبت به خداوند داشته باشیم بیشتر از نعمتهای خداوند بهره‌مند می‌شویم بیشتر از هدایتهای خداوند بهره‌مند می‌شویم

    یکسری باورها رو با هم مرور کنیم ببینیم که چطور می‌تواند باورهای ما را نسبت به خداوند عوض کند.

    باورهای مناسب: خداوند قادر مطلق است، خداوند عالم مطلق است، خداوند خالق مطلق است و خداوند قدرت خلق زندگی خودم روبه خودم داده است.

    به نسبتی که من به خداوند قدرت می‌دهم و به نسبتی که من می‌دونم خداوند به مسائل من آشناست، خداوند خواسته‌های مرا می‌داند، خداوند راه رسیدن من به خواسته‌هام را می‌داند و خداوند هر لحظه هدایت می‌کند به بینهایت طریق هدایت می‌کند هر چقدر که من این باورها رو باور کنم اینها رو تکرار کنم به همان نسبت آرام‌تر می‌شوم.

    اگر باورم این باشد که خداوند هدایت کننده من است، خداوند می‌خواهد که نعمتهای بیشتری به من بدهد، خداوند لذت می‌برد از اینکه من زندگی زیبایی داشته باشم، خداوند می‌خواهد که نعمت و فراوانی در زندگی من بیشتر باشد، خداوند برای ما فزونی می‌خواهد.خداوند همواره در حال هدایت کردن من به مسیر درست است، خداوند همواره به بینهایت طریق راه حلها رو به من می‌گوید، مسیر را به من می‌گوید، هر چقدر که من این باورها رو داشته باشم و تکرار کنم و بیاد بیاورم، نتیجه احساسی در قلب من احساس آرامش بیشتر است، احساس اطمینان بیشتر است، احساس امنیت بیشتر است، احساس درکم از جهان به شکل بهتری است، هر چقدر که این باورها تکرار کنم و بیاد بیاورم، اون آرامش من باعث می‌شود که هم‌فرکانس بشویم با فرکانس خداوند.

    خداوند همواره ما را هدایت می‌کند ولی افرادی هدایت خداوند را درک می‌کنند که نزدیک باشند به فرکانس خداوند.

    کی ما نزدیک هستیم به فرکانس خداوند؟ موقعی که ما قلبمان آرام است، موقعی که حالمون خوب است، موقعی که آرامش ذهنی داریم، موقعی که ترسها و نگرانیها در وجودمون کمتر است، موقعی که احساس سپاسگزای، احساس اشتیقاق در قلبمون بیشتر است.

    وقتی که در زمانهای طولانی به این شکل بتوانیم به آرامش برسیم با ایجاد باور مناسب نسبت به خداوند ما هدایت می‌شویم به مسیرهای درست، قدمها به ما گفته می‌شود، در زندگی‌مان بارها بوده که از خداوند خواستیم که هدایت کند، عجله‌ای نداشته باشیم، چون عجله نگرانی می‌آورد، عجله ترس می‌آورد، وقتی که عجله داری یا استرس داری که زودتر باید به این خواستم برسم، شما دور می‌شوید، موقعی ما دسترسی داریم به فرکانس خداوند که در آرامش باشیم، موقعی که نگرانی نداشته باشیم، موقعی که امیدوار باشیم.

    چجوری میشه این آرامش و امید رو در خودمون ایجاد می‌کنیم؟ موقعی که ما باورهای خوبی نسبت به خداوند داریم، باور داشته باشیم که خداوند خواسته‌های ما رو می‌داند، نیاز نیست که فریاد بزنیم، نیاز نیست که گریه کنیم، نیاز نیست که صدبار بگیم، نیاز نیست که هی بخواهیم بیادش بیاوریم، نیاز نیست که هی بخواهیم بیادش بیاوریم، خدا خواسته‌های ما رو می‌داند، وقتی خواسته‌ای تو قلب متبلور می‌شود، هر خواسته‌ای باشد، در هر زمینه‌ای، مالی باشد، عاطفی باشد، در زمینه سلامت باشد، در زمینه شغلی باشد، خداوند آگاهه به خواسته‌های ما. خداوند آگاهه به نیازهای ما، خداوند بهتر از خودمون می‌داند که ما چه نیازهایی داریم و خداوند می‌خواهد که خواسته‌های ما را اجابت کند چون به این شکل جهان گسترش پیدا می‌کند، خداوند پشتیبان نیازهای ماست، چون میلیاردها سال است که خداوند دارد نیازهای بشر را اجابت می‌کند، به طبیعت نگاه کنید، به کره زمین نگاه کنید، به حیوانات نگاه کنید، به گیاهان نگاه کنید، چطوره داره نیازهای ما برطرف می‌شود، میلیاردها ساله که خداوند داره نیازهای ما رو برطرف می‌کند، خداوند می‌خواهد این کار را انجام دهد، خداوند همواره در حال هدایت کردن ماست.

    إِنَّ عَلَیۡنَا لَلۡهُدَىٰ خداوند می‌فرماید ما بر خودمان مقرر کردیم که شما رو هدایت کنیم، می‌گوید وقتی که شما به زمین هبوط می‌کنید هرکسی که از هدایت من تبعیت کند نه غمگین می‌شود و نه ترسی بر اوست، این هدایت همیشه هست، چی می‌شود که ما هدایت رو دریافت می‌کنیم؟، اینکه ما باور داشته باشیم خداوند دارد هدایت می‌کند، موقعی که ما توکل کنیم به خداوند، کی ما داریم توکل می‌کنیم به خداوند؟ موقعی که ما آرامش داریم، موقعی که ما خیالمون راحته که خداوند حواسش بهمون هست، اون داره هدایت می‌کند، ما نیاز داریم که این باورها رو ایجاد کنیم، خداوند قادر مطلق است هر کاری می‌تواند انجام دهد، تا به حال همیشه انجام داده برای کل کیهان، خداوند همواره دارد هدایت میکند، خداوند منبع رزق است، خداوند منبع رشده، منبع سلامتیه، منبع ثروته، منبع آرامشه.

    و وقتی که ما این باورها رو ایجاد ‌کنیم، وقتی که باور می‌کنیم، کی میشه که باور می‌کنیم؟ موقعی که حالمون خوب است، اگر باورمون واقعی باشد و باور داشته باشیم و خداوند رو به عنوان منبع رزق، منبع آرامش، منبع سلامتی، منبع هدایت باور کرده باشیم و باور کرده باشیم که خداوند همواره می‌خواهد به ما نعمت بیشتری بدهد، همواره می‌خواهد منو هدایت کنه، این به ما کمک می‌کند که آرامش داشته باشیم، این به ما کمک می‌کند که با قلبی مطمئن حرکت کنیم و وقتی که تو این فرکانس قرار می‌گیریم، که این وظیفه ماست که بتونیم از این زاویه به خداوند نگاه کنیم وقتی که بتونیم این کار رو انجام بدهیم در مسیر هدایتها قرار می‌گیریم، به ما گفته می‌شود، قدمها به ما گفته می‌شود به بینهایت طریق، نه اینکه خداوند باهامون حرف بزند، با قلبمون، ایده‌هایی که به ما گفته می‌شود، آدمهایی که می‌آیند، شرایطی که پیش می‌آید، مسیرها قدم به قدم برای رسیدن به خواسته‌ها به ما گفته می‌شود.

    کل کاری که ما باید انجام بدهیم این است که بتوانیم ذهن‌مان را آرام کنیم، بتوانیم تقوی داشته باشیم، بتوانیم کنترل ذهن داشته باشیم و اگر این باورها رو در مورد خداوند ایجاد کنیم که خداوند آگاهه به مسائل ما، خداوند به نیازهای ما آگاهه، خداوند عالمه، خداوند قادر مطلقه برای اینکه برطرف کنه نیازهای ما رو، خداوند بیشتر از ما می‌خواهد که ما خوشبخت باشیم، ما سعادتمند باشیم، ما سلامت باشیم، ما ثروتمند باشیم، اگر ما اجازه بدهیم

    خداوند بیشتر از ما می‌خواهد که ما را هدایت کند، جهان بر پایه هدایت کار می‌کند، کل جهان اینجور کار می‌کند، خداوند همواره داره هدایت می‌کند، ما باید در مداری قرار بگیریم که هدایتها رو دریافت کنیم و کل کاری که ما باید انجام بدهیم این است که این باورها را تکرار کنیم و بعد می‌بینیم که خداوند چطور دارد هدایت میکند، می‌بینیم که چطور مسیرها رو باز می‌کند، می‌بینیم که چطور قدمها رو برمی‌دارد.

    تاب آوری؛ یعنی اگر شرایط سختی برخوردی در جا نزن، ادامه بده و حرکت کن و کم نیار، اگر به مشکلی برخوردی سعی کن قوی‌تر باشی و نشکنی، محکم‌تر باشی و بری تو دل مسائل و مسائل رو حل کن.

    نکته: خوبه که آدم وقتی به یک مسئله‌ای برمی‌خورد، نشکند و بتواند ادامه بدهد و افسرده نشود و یک روحیه قدرتمند و جنگجو در خودش ایجاد کند که حرکت کند. این مسئله ایراد دارد!! می‌تواند مسائل خیلی آسون پیش برود، می‌تواند همه چیز نرم و روان باشد، می‌توانی بجای اینکه تمرکز کنی وقتی به مشکل خوردی، کم نیاری، هدایت بشوی به مسائل قبل از اینکه سخت شود، قبل از اینکه اوضاع پیچیده شود، چرا اینجوری فکر نمکینم؟!؟ که اوضاع میتواند خیلی نرم و راحت پیش برود، می‌توانی در مسیر خداوند قدم برداری و همه چیز رو برات بوجود می‌آورد، همان کاری که برای حضرت ابراهیم انجام داد، همان کاری که برای حضرت موسی انجام داد، همان کاری که برای مادر موسی انجام داد، همان کاری که برای پیامبر اسلام انجام داد، می‌تواند اینجوری پیش برود، می‌تواند همه چیز خیلی نرم و روان باشد، می‌تواند خیلی آسون مسیرها طی شود، می‌تواند آدمهای مناسب بیاد، مثل داستان حضرت موسی؛: از وقتی که تسلیم خداوند شد، چقدر مسیر براش آسون شد، چقدر هدایت شد، چقدر کارها خوب انجام شد، وقتی که مادر موسی تسلیم شد چقدر کارها رو به بهترین شکل براش انجام داد، مسائلش چقدر راحت حل شد.

    بجای کارکردن روی تاب‌آوری، بیام روی باوری که به قدرت خداوند و هدایت خداوند باور داشته باشم، کار کنم، بجای اینکه مسائل رو دعوت کنم که بخواهم حلشون کنم، بیام شکل فکرکردن شکل باورم رو تغییر بدهم که خداوند مرا هدایت کند به مسیرهای درست، خداوند مرا آسان کند برای آسانی‌ها.

    خداوند می‌خواهد همیشه شرایط خوب باشد، خداوند همیشه دارد هدایت می‌کند، هر جا که کار دارد سخت می‌رود به خاطر ترس‌هامون است، به خاطر افکاری است که به خورد ما داده‌اند، به خاطر برنامه‌هایی که دیدیم، به خاطر حرفهایی که شنیدیم، یکسری ترس‌ها و نگرانی‌ها ایجاد شده و این دارد فرکانس می‌فرستد به جهان و جهان هم به فرکانس ما پاسخ می‌دهد و از همون جنس فرکانس وارد زندگی ما می‌کند، اگر من بتوانم ذهنم را کنترل کنم، اگر من بتوانم خداوند را باور کنم، اگر بتوانم هدایت‌ها را دریافت کنم، من از همون اول در مسیر آسانی‌ها قرار می‌گیرم، اگر بتوانم ورودی‌های ذهنم را کنترل کنم، اگر بتوانم بجای اینکه تو فضای مجازی هر چرندیاتی رو ببینم، بیام تمرکز کنم روی نعمت‌هایی که خداوند به من داده است، بیام تمرکز کنم روی قدرتی که خداوند به من داده است، بیام تمرکز کنم روی علمی که خداوند دارد و من می‌تونم بهش دسترسی داشته باشم و اون موقع می‌بینیم که شرایط خیلی آسون پیش می‌رود، من دسترسی دارم به هدایت خداوند، من لایق دریافت الهامات الهی هستم و خداوند می‌خواهد که مرا هدایت کند و همه را هدایت کند و نتیجه احساسی این نگاه باید بشود؛ آرامش.

    اگر من در شرایط سختی هستم و نتونم احساسم رو کنترل کنم، احساسم مدام بدتر می‌شود، نگرانی‌ها بیشتر می‌شود، افکار منفی بیشتر می‌شود و این فرکانس منفی باعث شرایط و آدمهایی می‌شود که اینها را قوی‌تر می‌کند و به این احساس منفی شدت بیشتری می‌دهد، اگر بتوانم ذهنم را کنترل کنم و ایمان بیاورم به خداوندی که دارد هدایت می‌کند ایمان بیاورم به خداوندی که قادر مطلق است، ایمان بیاورم به رب و توکل کنم، من به آرامش می‌رسم.

    وقتی به آرامش برسیم اونوقت که آماده می‌شویم برای دریافت الهامات، اونوقت که آدمها میاد، شرایط میاد، ایده‌ها میاد، گفته می‌شود قدم بعدی چجوری باید باشد.

    وقتی ما تو فرکانس خوب هستیم میزان هدایتها خیلی بیشتر و بیشتر می‌شود

    وقتی ما تو فرکانس نگرانی هستیم، افسرده هستیم، ناراحت هستیم، عصبانیت هستیم، افسردگی هستیم، ما داریم خودمون رو با دست خودمون دور می‌کنیم از الهامات خداوند، از دریافت نعمتهای خداوند، نعمتها بینهایت باشد و بینهایت طریق وارد زندگی ما بشوند، ما خودمون داریم خودمون رو دور می‌کنیم.

    نگاهمون رو به خداوند عوض کنیم، خداوند هر لحظه هدایتمون می‌کند، خداوند منبع رزق و آرامش، بیایم تمرکز کنیم روی سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمتهایی که بهمون داده است، به خاطر سلامتی که خداوند بهمون داده است، چطور می‌شود سپاسگزار نعمت سلامتی بود؟!؟ چطور امکان دارد سپاسگزار فقط نعمتهای خداوند باشیم؟! یعنی فقط سپاسگزار نعمت سلامتی نمی‌توانیم باشیم چه برسد به بقیه نعمتها…

    اگر بتوانیم این باورها در ذهنمون ایجاد کنیم و گسترش بدهیم، اگر بتوانیم اینها را تکرار کنیم، اونوقت ما آسان می‌شویم برای نعمتها، اونوقت همه چیز به ما گفته می‌شود، هماهنگی و زمانبندی خداوند رو دریافت می‌کنیم

    خودمون لیاقت داشتن ثروت و نعمت بدانیم، خداوند بارها ما رو هدایت کرده که نعمتها رو بدست بیاوریم، برای اینکه سلامتی داشته باشیم، همه اتفاقات رو به شکل نشانه ببینیم، اگر سوالی داشتیم پاسخ داده شود.

    اصلاً چی می‌شود که ما همواره آسان باشیم برای آسانی‌ها؟ چی می‌شود که ما همواره در حال دریافت نعمتها باشیم؟ موقعی که ما نگاهمون رو به خداوند عوض کنیم، موقعی که ما باور داشته باشیم خداوند همواره به ما نزدیک است، همواره با ما هست، از رگ گردن به ما نزدیکتر است، همیشه با ما هست، همیشه داره گوش می‌کند، همیشه می‌بیند، همیشه هدایت می‌کند، عالم مطلق است، قادر مطلق است، وهاب است، رحمان و رحیم است.

    وقتی که این باورها رو ایجاد کنیم، اگر درست ایجاد کرده باشیم و زیاد تکرار کرده باشیم، اتفاقی که می‌افتد این است که ما به آرامش می‌رسیم، و وقتی به آرامش می‌رسیم، می‌بینیم که زندگی چقدر نرم و روان می‌شود می‌بینیم که شرایط زندگی خوب می‌شود یکی زنگ می‌زند یکی کتابی هدیه می‌دهد یک برنامه‌ای رو می‌بینیم یک کامنتی رو می‌خونیم و یکسری جوابها به ما داده می‌شود و این کمک می‌کند همینجور تو مسیر درست قرار بگیریم ما نیاز داریم که روی باورهای مناسبی که در مورد خداوند داریم همیشه کار کنیم.

    خداوند رو چجور میبینیم؟ آیا باور داریم وقتی درخواستی داریم داره جواب میدهد، اگر باور داشته باشیم جوابها رو دریافت میکنیم، ولی خیلی قبول نداریم و باور نداریم خدا به ما نزدیک است، باور نداریم خدا میتونه پاسخ بدهد، خدا میخواهد پاسخ دهد ما لایق پاسخ خداوند هستیم لایق نعمتهای خداوند هستیم.

    خداوند همواره به ما پاسخ میدهد، این رو بارها و بارها به خودمون بگوییم، خداوند همواره ما رو هدایت میکند خداوند از ما بیشتر میخواهد که ما خوشبخت، سلامت و ثروتمند باشیم، روابط خوب داشته باشیم فقط ما باید خودمون رو آماده کنیم.

    مثال: یک موج رادیویی است که دارد در جهان پخش میشود یک فرکانسی هست بنام فرکانس خداوند یک فرکانسی بسیار بسیار بالا که در جهان پخش میشود ما به عنوان گیرنده فرکانس خداوند موقعی میتونیم دریافتش کنیم که تنظیم کنیم خودمون رو روی اون طول موج، فرکانس موج خداوند هست مثل فرکانسهای رادیویی که دیده نمیشوند و اگر خودمون روی موج خداوند تنظیم کنیم دریافت میکنیم.

    خداوند در قلب ما با ما صحبت میکند به ما میگوید چه مسیری رو برویم، به ما آرامش میدهد، کمک میکند، هدایت میکند، ایده ها رو می آورد ایده های الهی رو می آورد.

    انیشتین می‌گوید: وقتی کارها ساده انجام میشود یعنی خداوند دارد انجام میدهد. نشان دهنده اینکه خداوند داره کارها رو انجام میدهد، این است که کارها به شکل حیرت انگیزی ساده انجام میشود، به شکل باور نکردنی روان انجام میشود، خودبخود انجام میشود، پیش میاد برامون، وقتی کارها رو خدا انجام میده، کارها خیلی روان میشود، وقتی خودمون کارها رو انجام میدهیم، هربار یک داستانی وسط کار پیش میاد، هربار یک مسئله ای پیش میاد، کارها بسیار سخت پیش میرود.

    وقتی که دیدیم تو زندگیمون یکسری مسائل هست و داره کارها سخت پیش میرود، یادمون باشه ما خودمون رو داریم از مدار خداوند جدا میکنیم، وقتی که کارها داره سخت پیش میرود اگر ما برگردیم به فرکانس خداوند و فرکانسمون و بیاریم تو مدار خداوند کارها خیلی راحت انجام میشود.

    کی ما وارد فرکانس خداوند میشویم؟ وارد فرکانس دریافت هدایتها میشویم؟ دریافت نعمتها میشویم؟ موقعی که ما به آرامش میرسیم. چطور میشه به آرامش میرسیم؟ موقعی که افکار مناسب داریم ما، باروهای مناسب داریم.

    یکی از مهمترین باورها این است که چه نگاهی به خداوند داریم؟! آیا خداوند رو همواره حاضر میبینیم؟ آیا خداوند رو وهاب میبینیم؟ آیا خداوند رو رحمان می بینیم ؟ آیا اگر اشتباهی می کنیم خودمون رو سرزنش می کینم؟ یا که نه سریع می پذیریم که خداوند منو بخشیده است نیاااززی به سرزنش کردن نیست سریع احساسمون رو خوب می کنیم آیا اگر یکجایی شرایط به شدت سخت پیش می رود ما به شدت بهم می ریزیم؟! یا نه می گوییم حتما یک خیری توش هست، حتما یک مسیر بهتری خدا می خواهد به من بدهد، اَلخِیرُفی ما وَقَع رو به خودمون یادآوری کنیم.

    چطور ذهن خودمون رو آروم می کنیم؟ وقتی این کارها رو انجام می دهیم، می بینیم که خداوند داره همه کارها رو انجام می دهد، خداوند هدایت می کند، خداوند مسیرها رو به ما می گوید، خداوند ایده ها رو به ما می گوید، خداوند آدمها، موقعیتها و شرایط رو وارد زندگیمون می کند و هدایت می کند به سمت مسیر درست.

    وقتی ما توی مدار قرار می گیریم، وقتی که ما به آرامش می رسیم، می بینیم که خداوند کارها رو انجام می دهد، ایده ها رو می گوید، هدایتمون می کند، آدمها و شرایط و موقعیت ها رو برامون بوجود می آورد و ما رو تو مسیر درست قرار می دهد و دروازه ای از نعمتها رو برقرار می کند، وقتی ما آرامش و اون احساس سپاسگزاری داشته باشیم، وقتی سپاسگزاری می کینم، تمرکز می کینم روی نعمتها و به همون نسبتها ما احساس خوب داریم، احساس آرامش داریم، احساس رضایت داریم از زندگی، بجای تمرکز روی چیزهایی که نداریم، بجای اینکه همش مقایسه کنیم خودمون رو با دیگران ببینیم چه افکاری احساس ما رو بد می کند؟ اون افکار رو تغییر بدهیم وقتی که خودمون رو مقایسه می کنیم با دیگران احساسمون بد می شود وقتی اخبار رو گوش می کنیم و نگران می شویم ما داریم خودمون رو از مسیر هدایتهای خداوند دور می کنیم.

    اگر ما بدونیم سیستم چطور کار می کند؟ و اگر بداینم خداوند همواره با ما هست و از ما بیشتر می خواهد که ما را هدایت کند واز ما بیشتر می خواهد که به ما نعمت، سعادت، خوشبختی، ثروت و سلامت بدهد، اونوقت بیشتر اعتماد می کنیم به خداوند، اونوقت بیشتر اجازه می دهیم که خداوند ما رو هدایت کند بجای اینکه روی این کار کنم که من کم نیاورم، مشکلات بیاد من ضد ضربه ام، من حرکت می کنم، من ادامه می دهم، بعضی از افراد هستند که فکر می کنند هر چقدر جنگجوتر باشند، مقاومت بیشتر داشته باشند، موفقیتهای بیشتری کسب می کنند. زیربار مشکلات خرد میشوند و تعداد کمی با تمام مصیبتهایی که سرشون میاد، کوتاه نمی آیند و به یکسری نتایج می رسند، ولی وقتی زندگیشون رو نگاه می‌کنی آیا ارزش داشت؟! که این همه سختی و زجر بکشی؟؟! آیا راه دیگری نبود؟ که به نتایج عالی برسی؟ ولی مسیری که هم مسیر لذت بخش وساده ای باشد هست، ولی راه های ساده تر و آسون تر هست؛(مثل زندگی استادعباسمنش)

    وقتی که با این قوانین آشنا شد، زندگی به مراتب آسانتر شد و هر چقدر خدا رو بیشتر باور کرد نتایج بهتری گرفت و زندگی نرم و روان شد، سپاسگزار روانی زندگی باشیم.

    بقیه مردم تقلا می کنند و شب و روزشون رو بهم می دوزند، ولی خداوند می تواند کمک کند، اگر ما باور داشته باشیم، وقتی باور داشته باشی که باید رنج بکشی و باور نا برده رنج، گنج میسر نمی شود، واین باورِ بنیادین است، ما خودمون رو هدایت می کنیم به سمت سختی کشیدن و ما می رویم تو فرکانسی که مسایل و مشکلات بوجود بیاد، و مجبوریم خودمونو قوی تر کنیم که از سد این مشکلات بگذریم! و بعدش خوشحال باشیم که من مسایل رو حل کردم!!!

    من دوست دارم خوشحال باشم که خداوند مسائل مرا حل می کند تفکر هوشمندانه، باور هوشمندانه که بگم ادعام این باشد که خداوند مسائل مرا حل کرده است من کسی هستم که آسان شدم برای آسانی ها، من میخواهم خیلی راحت و آسان به خواسته هام برسم، برای ما نباید مهم باشد که نگاه دیگران چیست؟ بقیه در مورد ما چه فکری می کنند؟ چه نگاهی دارند؟ که بخواهیم به اونها چیزی رو ثابت کنیم!! اصلاً بقیه وجود ندارند، من هستم، نگاهی ایجاد کنم که شرایط برای من آسون پیش برود تو مسیری حرکت کنم که آخرش بگم خدایا شکرت تو همه کارها رو کردی.

    باورهای توحیدی من، به من کمک کرد که تو؛ کار و زندگی مرا بدست بگیری و هدایتم کنی و مسیر رو باز کنی و من لذت ببرم، من روی شونه های خداوند بشینم و خداوند در این مسیر مرا ببرد، خدا مرا از روی سختی ها رد کند، خدا مرا از روی کوهها و دره ها و دشتها رد کند، من اون بالا نشسته باشم و واسه خودم سوت بزنم و حال کنم و باهاش عشق بازی کنم واون کارهای منو انجام بدهد.

    چرا همچین دنیایی برای خودم نسازم؟ چرا همچین باورهایی برای خودم درست نکنم؟ و به نسبتی که تونستم باور کنم به همان نسبت خداوند کارها رو انجام داده است، و من بندگی خداوند رو بکنم و من با بندگی خداوند اجازه بدهم که خداوند اربابی اش را بکند، با تسلیم بودن خودم، با اعتماد کردن خودم به خداوند، با توکل کردن به خداوند، اجازه بدهم خداوند کار خودش رو انجام بدهد، کارهای خداوند این است که : نعمت بیشتری بدهد، سلامتی بیشتری بدهد، سعادت بیشتری بدهد، رزق بییشتری بدهد، آرامش بیشتری بدهد، اجازه بدهم خداوند کارهاش رو انجام بدهد، اگر من این نگاه رو در خودم تقویت کنم، این مسیر ساده و ساده تر می شود، ولی در کتابها و فیلمها موقعیت این است که کسی جنگیده و جنگیده و نتیجه گرفته است.

    چرا باید بجنگم؟ چرا زندگی من ناراحتی، غم و غصه مشکلات باشد، که وقتی بهش برسم باز هم مرا راضی نمی کند.

    اجازه بدهم خیلی راحت و آسان همه چیز به موقع انجام بشود، بدون جنگیدن، چرا بدنم سالم نباشد که بگم و بجنگم با بیماری، اجازه بدهم انرژی خداوند در بدن من حرکت کند و مسئله ای پیش نیاد که بخواهد درمان شود، اجازه بدهم بدنم در مسیر درست باشد که الهام بهم بگه کی ورزش کنم؟ چه بخورم ؟ کی پیاده روی کنم؟ چرا از جنگ و تقلا در مورد مسائل مالی بگم!؟

    من باید بگم از لحظه ای که قانون خداوند رو پذیرفتم ایده هایی رو آورد کارهایی که اوضاع بهتر و بهتر بشود برام، من باید اینجوری فکر کنم من باید خدا رو اینجوری باور کنم

    خداوند نمی خواهد ما زجر بکشیم، اگر ما داریم زجر می کشیم، ما داریم ایجادش می کنیم، ما داریم خودمون رو دور می کنیم از فرکانس خداوند، ما با باورهای اشتباه داریم مسیر رو غلط می رویم، ما داریم خودمون کار را برای خودمون سخت می کنیم، من اگر ایمانم رو قوی کنم و این باورهای مناسب رو بیشتر و بیشتر کنم، به خدا زندگی خیلی می تواند راحت تر باشد که حتی از زندگی استاد هم راحت تر می تواند باشد، ساده تر می تواند باشد در همه زمینه ها، مقاومتها در هر زمینه باید از بین برود که نیازی به سختی نباشد.

    الگوی زجر کشیدن و سختی کنار بذارید و اجازه بدهید که خداوند کار را انجام دهد، اگر سختی می کشیم ایراد هست، به خداوند اجازه دهیم کار رو انجام دهد در همه زمینه ها، کارها راحت هست اگر کار را به خداوند بسپاریم.

    اگر ما خداوند را باور کنیم، عجله نکنیم، مقایسه نکنیم، هر چیزی که، فکری که، احساس بد به ما می دهد، بفهمیم که با ادامه اون فکر، داریم از فرکانس خداوند دور می شویم و دور شدن از فرکانس خداوند، به معنای دریافت کمتر الهامات است، به معنای دریافت کمتر نعمتهاست، به معنای آرامش کمتر است، اون موقع حواسمون هست که جور دیگری فکر کنیم به جهان، جور دیگری فکر کنیم به خداوند، خداوند همه راه حل ها رو دارد و خداوند می خواهد که همه راه حلها را به ما بدهد، نیاز نیست که زجر بکشیم، نیاز نیست زجر بکشیم تا لایق شویم، چرا این فکر رو می کنیم؟ می توانیم بدون زجر کشیدن لایق دریافت نعمتهای خداوند باشیم، باور لیاقت رو درست کنیم.

    شما خودتون رو ارزشمند بدانید، به صورت درونی نه به خاطر یک عامل بیرونی، نه به خاطر چهره یا به خاطر لباس یا به خاطر شرایط مالی یا مدرک یا خانوده ای که داری که اگر نداشته باشی احساس لیاقت نکنی.

    احساس لیاقت رو درونی کنید و تاثیر عوامل بیرونی بر احساس لیاقت رو کمتر کن و از درون احساس لیاقت کن که می بینی نعمتها چقدر راحت بهت داده میشود.

    ما نیاز داریم که باورهامون رو در مورد خداوند تغییر بدهیم، ما نیاز داریم که خداوند رو باور کنیم که بهمون نزدیک است و به درخواستهای ما پاسخ می دهد و به خواسته های ما آگاه است. خودش می داند، نیاز نیست تکرار کنیم و راه‌حل‌ها خیلی ساده است هیچ عجله‌ای نکنیم و اجازه بدهیم قدم به قدم به ما بگوید، ما فقط باید روی آرامش خودمون کار کنیم، روی افکاری کار کنیم که به ما آرامش می‌دهد، روی سپاسگزاری کار کنیم و بقیه کارها رو خدا انجام می‎‌دهد، آدمها رو می آورد، ایده‌ها می آیند، موقعیت‌ها رو می آورد، شرایط رو می‌آورد و کارها انجام می‌شود هر چقدر که ما نعمت دریافت می‌کنیم باز هم خواسته‌هامون بیشتر می‌شود خداوند لذت می‌برد از اینکه خواسته‌های بیشتری داشته باشیم.

    این باور رو درست کنیم که خداوند می‌خواهد ما قانع باشیم، یاد دعای حضرت سلیمان بیفتیم که به خداوند می‌گوید به من مُلکی عطا کن که تا به حال به کسی نداده‌ای و بعد از من هم به کسی نخواهی داد، خداوند لذت می‌برد که ازش خواسته‌های زیادی داشته باشیم ولی به اندازه ظرفمون به ما داده می شود، اگر خواسته‌های زیاد داری ظرفت رو بزرگ کن، قلبت رو بزرگ کن، اجازه بده خداوند کارها رو انجام بدهد، هیچ ایرادی نیست که شما همه چیزهای خوب دنیا رو بخواهید، ولی موقعی دریافتش می‌کنید که آماده باشید، ظرفتون بزرگ باشد، باران می‌بارد، به اندازه ظرفت می‌توانی باران را دریافت کنی، به اندزه ظرفت می‌توانی باران را دریافت و جمع آوری کنی.

    باران بینهایت دارد می‌بارد، نعمتهای خداوند بینهایت است و وقتی در مسیر درست قرار می‌گیریم، کارها خیلی راحت و آسان انجام می‌شود، به همان نسبت قبل، به همان نسبت که می‌بینیم کارها درست انجام می شود، ایمانمان قوی‌تر می‌شود، از اینکه می‌توانید بقیه کارها هم خیلی ساده انجام شود، این روند تکاملی در زندگی استاد بارها اتفاق افتاده است، خیلی آسانتر شده پس باور درست شده که می شود، اصلاً در شکل آدمهایی که وارد زندگیتون می شود، می فهمید که دارید تغییر می کنید، هربار آدمهای با کیفیت تر وارد زندگیمون می شود، هربار آدمها به عنوان دوستان و رفیقان، هم به عنوان نیروها و کارمندهایی که بهتر و بهتر و با کیفیت تر می شوند و ساده تر کار انجام می شود، وقتی این اتفاق می افتد خیلی کمک می کند که باورهامون تقویت شود، اولش یک ذره کارها آسونتر می شود، چون یک ذره تغییر می‌کنیم، ولی باید این را تکرار کنیم؛ که دیدی من یک ذره تغییر کردم، چقدر آسونتر، چقدر خداوند داره هدایت می کند، بیام بیشتر تغییر کنم، بیام بیشتر در فرکانس خداوند، فرکانس آرامش قرار بگیرم و اجازه بدهیم خداوند هدایت کند و بیشتر تبعیت کنم از خداوند، بیشتر باور کنم که من لایق دریافت الهامات خداوند هستم و اجازه بدهم خداوند با من صحبت کند و بیشتر بگویم اهدنا صراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم خدایا مرا به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن، هر روز بهش بگویم که خدایا من تنها تو را بندگی می کنم و تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم

    هر روز بگویم بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدواندی که بخشنده و مهربان است، هر روز به خودم یادآوری کنم ویژگیهای خداوند رو، هر روز به خودم یادآوری کنم که خداوند مسخر کرده زمین و آسمان را برای من، خداوند قدرت خلق کردن رو به من داده است.

    هر روز بندگی خداوند را بکنم، بیشتر روی خداوند توکل کنم، به جای غیرخداوند و اجازه بدهم خداوند کارها رو انجام دهد، هر روز روی ایمانم بیشتر کار کنم، بجای اینکه اجازه بدهم ترسهای شیطانی روی ذهن من رسوخ کند، نگرانی رو کم کنم، حرفهای دیگران و شبکه های اجتماعی رو دنبال نکنم.

    ترامپ آدمی است که دوست دارد بجنگد، به خواسته‌های زیادی هم رسیده است، ولی آدمهایی هستند که به خواسته‌های بسیار زیادی رسیدن بدون جنگیدن، در بحث مالی ترامپ جزئ ثروتمندترین افراد جهان نیست، خیلی از افراد هستند که بسیار بسیار از ترامپ ثروتمندتر هستند، در سن خیلی کمتربه ثروت رسیدند، ترامپ بارها و بارها ورشکست شده است و کلی دادگاه و دردسر و مشکلات که مردم هم بگویند دیدی ادامه داد و تونست به خواستش برسد، این را ویژگی مثبت می دانند!!

    آیا نمیشد به این همه موفقیت برسد بدون اینکه اینقدر اذیت شود و سختی و دردسر بکشد! چرا می شود.

    دوست دارم زندگی من نرم و آرام باشد که روی شونه های خدا باشم و خدا داره کارها رو انجام میدهد، کسی که ارتباط با خداوند دارد، نیاز به توجه غیرخدا ندارد، اگر به بقیه نیازی دارد یک چیزی تو ذهن خالی است، انسان از درون باید پرباشد، نیازی به دیدگاه بقیه ندارد، این دیدگاه باعث آرامش می شود نیازی به تایید دیگران ندارد.

    سوال کنم از خودم: چرا اینقدر زندگیم سخت پیش می رود؟ چه نگاهی به خداوند دارم؟ چه باورهایی نسبت به خداوند دارم؟ چه چیزهایی رو پذیرفتم؟

    باید بتوانیم ذهنمون رو کنترل کنیم، خیلی مهم است که ورودی‌های ذهن را کنترل کنید، کار به بقیه هم نداشته باشید، وقت را برای چیزهای شبکه های اجتماعی و دیگران تلف نکنید، خودمون را از فضای مجازی خارج کنیم و عملا تو مسیر مناسب قرار می گیری.

    اگر ورودی ها را کنترل کنی خروجی کنترل می شود

    چیزی را که دریافت می‌کنیم را ارسال می‌کنیم و چیزی را که ارسال می‌کنیم، جهان به شکل شرایط و افراد وارد زندگیمون می‌کند، به شکل ایده‌ها وارد زندگیمون می‌کند، وقتی که ما احساس خوب داریم، ایده‌های الهی به ما الهام می‌شود، وقتی که احساس بد داریم، ایده‌های شیطانی به ما گفته می شود.

    فقط زمانی که آرامش داریم می توانیم با خداوند ارتباط برقرار کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام و دورود بر استاد عزیز و گرامی و مریم بانو همراه شایسته و بینظیر استاد

    سلام بر دوستان هم فرکانسی و هم مداری و همراه در این سایت بزرگ به وسعت جهان

    خدا رو شکر و بسیار سپاسگزارم از اینکه قسمتم امروز این فایل سراسر درس و نکته ناب رو ببینم

    از استاد عزیزم هم بسیار سپاسگزارم که آگاهی های ما رو با این فایلها بیشتر و بهتر میکند

    دیشب به خاطر یک خبر بد که شنیدم کمی اعصابم بهم ریخت که همین باعث شد سردرد هم بگیرم البته از همون لحظه از گوینده خبر خواستم ادامه نده و در موردش صحبت نکنیم ولی خب تا امروز عصری که اومدم تو سایت و کامنت میخوندم بهتر شدم تا اینکه هدایت شدم این فایل رو ببینم که سیداحمد قانون رو رعایت کن احساس خوب=اتفاق خوب

    من کلا شخصی هستم که با سختی بزرگ شدم و در واقع یجورایی خودم آماده کردم که تاب آوری داشته باشم البته شغلی هم که در اون هستم شغل سخت و در واقع همون آماده بودن برای تاب آوری است ولی خب به قول استاد هر وقت که به خدا توکل کردم و تسلیم شدم خیلی راحت و آسان کارم انجام شده است و موقع گوش کردن فایل یاد این داستان خودم افتادم که در زیر شرح میدهم البته خبر خوب برای خودم اینه که دارم روی خودم و باورهام کار میکنم که باورهای اشتباه رو تغییر بدم

    داستان من: من اصالتاً بچه یکی از روستاهای استان مرکزی بنام روستای هفته هستم شهر شهباز توابع شازند نزدیک اراک، بعد از استخدامم در کار کارمندی فعلیم حدود 9سال در تهران و 6سال در مریوان بودم و تقریبا 15 سال از شهر خودم دور بودم خیلی دوست داشتم که پیش خانواده و در شهر اراک باشم به خاطر همین از شهر زیبای مریوان انتقالی گرفتم برای اراک ولی در همون سال اول به خاطر شرایط کاری از رفتن به اراک پشیون شدم و چون قبلا در تهران بودم و شرایط کاری خوبی داشتم تقاضا دادم که به تهران منتقل شوم ولی هر بار تقاضا میدادم به دلایلی با تقاضای من مخالفت میشد، پیش آدمهای مختلفی که به قول معروف خیلی گردن کلفت بودند و راحت میتونستند کار رو انجام بدن رفتم هر آشنایی داشتم هر پارتی که میدونستم از دستش کار بر میاد پیششون رفتم و باهاشون صحبت میکردم و همشون هم قول میدادند که انجام بدهند ولی انجام نمیشد یا رئیس بالا سری رئیس اصلی قبول نمیکرد یا تهران قبول نمیکرد یا رئییس مستقیمم قبول نمیکرد اوایلش که همسرم مخالف بود ولی وقتی شرایط منو میدید و متوجه شد که تهران بهتر هست برام همسر عزیزم هم موافق بود و همسرم خانواده همسرم هر کسی رو که میشناختند باهاش صحبت کردند خلاصه این روند 6سال ادامه داشت همش به این و اون متوسل میشدیم یا به آدمایی که میشناختیم یا به سفارشاتی که دل خوش کرده بودیم توکلمون هم به خدا بود ولی چه توکلی فقط زبانی

    تا اینکه بعد از 6سال دیگه خسته شدم و دیگه واقعا هم خودم هم همسر جانم از این وضعیت خسته شدیم و واقعا تسلیم شدیم و به خود خود خدواند سپردیم و از ته دل و با عمق وجودمون از خدای رب العالمین خواستیم که خودش کارها درست کنه و وقتی به خودش سپردیم وقتی واقعا تسلیم شدیم دقیقا شاید باورتون نشه کار من شاید کمتر از یک ماه درست شد و من خیلی راحت و آسون که همکارها باورشون نمیشد به محل کار فعلیم در تهران منتقل شدم کاری که 6سال دنبالش بودم به تمام آدمهای مختلف متوسل شدم 6سال رو با سختی پشت سر گذاشتم که اگه از همون اول من تسلیم خدا بودم کارم راحت و آسون درست میشد ولی چون قانون کائنات رو نمیدونستم و رعایت نمیکردم آدمها رو بیشتر از خدا قدرت میدادم کار رو برای خودم سخت کردم

    الان که استاد عزیز این قانون رو برامون توضیح داد من یاد این داستانم افتادم که واقعا درست هست نیازی نیست که سختی بکشی فقط باید تسلیم باشی که خیلی راحت چرخ زندگی رو خداوند برامون روغن کاری کنه و همه چیز آسون انجام میشه

    خدا رو سپاسگزارم و هدایت هر ثانیه ذهن و قلب و گفتار و رفتارم رو به خدا سپردم

    خداجونم من چیزی نمیدونم خودت بهم بگو چکار کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام و دورد بر دوست عزیز و هم فرکانسی و هم مسیر جناب آقای حمید امیری Maverick

    خیلی خوشحالم و خدواند رو بسیار سپاسگزارم که در این مسیر و این سایت بزرگ به وسعت جهان با دوستانی مثل شما و استاد عزیز هم مسیر هستم و از خوندن نظرات شما انرژی میگیرم و تامل و تفکر میکنم

    بابا جناب امیری دمت گرم چه کامنت عالی و پر از درس و نکته های طلایی

    از شما بسیار سپاسگزارم که وقت میزارید و کامنت مینویسید اونم نه چند خط بلکه یک صحفه طولانی

    نمیدونم چقدر زمان برد که این کامنت پر مفهوم و پر نکته رو نوشتید ولی من فکر کنم از حدود ساعت 20:30 تا الان که ساعت 23:15 دقیقه هست نزدیک به 3 ساعت کامنت شما دارم میخونم و نکته هاش رو یادداشت میکنم و تامل میکنم و فکر میکنم و بعضا اقدام میکنم

    اعمال شیطان: مقایسه، مقصر دونستن دیگران، کمبودوعجله، ترس، غرور حسادت، حرص نتیجش میشه احساس منفی که مساوی با اتفاقات منفی

    راه مقابله با شیطان و درمان خودمون: تقوا که همون کنترل ذهنه سپاسگزاری از خداوند….

    اینجا خوندن کامنت رو متوقف کردم شروع به فکر کردن کردم که آره منم چقدر خودمو با دیگران مقایسه میکنم به خاطر همینه که اگه اسم شخصی از کسانی که میشناسم رو میشنوم که فلان کار رو کرده سریع با جبهه گیری قصد تخریب و بی ارزشش کردنش رو دارم و شروع کردم به نوشتن شکرگزاری (به خاطر همین خوندن کامنت طولانی شد) شکرگزاری از همه کسانی که اونا رو مقصر میدونستم در هر زمینه ای از پدرومادرم شروع کردم شکرگزاری کردن تا عابرین رهگذری که نمی شناسمشون اوووو چقدر من خودم رو با دیگران مقایسه میکنم و اوووو چقدر دیگران رو مقصر میدونم

    خدایا کمکم کن که مسیرم رو در راه توحید و یکتاپرستی و مهربانی و ارزشمندی درست قدم بردارم و بتونم باورهامو تغییر بدم

    احساس ارزشمندی چقدر خوب نوشتید ارزشمندی بوسیله کلمه طیبه و عمل صالح برای هم تیمی شدن با خدای مهربان و بخشنده، خدایی که جلوی دروازه خالی حریف پاس میده ما گل بزنیم که گل بنام ما ثبت بشه و خودش برامون کیف کنه و میگه تبارک الله برو حالا آماده شو برای هت تریک و هت تریک و هت تریک … تا آخر عمر… و با این گل زنی هامون ما کیف کنیم و بشیم آقای گل کائنات احسن الخالقین و کفشهای خدا رو وسط زمین نه بلکه هر لحظه به نشونه تشکر واکس بزنیم و سپاسگزارش باشیم و بگیم الحمدالله رب العالمین و بعدش بهمون بگه فتبارک الله احسن الخالقین و باز ما هم با عشق بگیم ایاک نعبد و ایاک نستعین خدای عزیز هم بگه ادعونی استجب لکم ما با پر رویی تمام بگیم اهدناصراط المستقیم و خدا هم پاداش بده صراط الذین انعمت علیهم کاپ قهرمانی شما

    داداش گلم جناب امیری دمت گرم راهت مستدام و مسیرت هموار واقعا عالی بود

    به قول استاد در پناه الله شاد باشید و سلامت و ثروتمند و خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  4. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام و دورود بر خواهر عزیز و هم فرکانسی و هم مداری در این سایت بینظیر

    کامنت شما رو خوندم اونهم با تفکر با تامل چقدر عالی و پرنکته و جذاب نوشته بودین خدا رو شکر میکنم که در دانشگاهی ثبت نام کردم که همه افرادش بدون هیچ محدودیتی اطلاعات تجربیات دانش و آگاهی خودشون بدون هیچ چشم داشتی برای بقیه دانشجویان بیان میکنند و خواستار پیشرفت بقیه هستن چون این دانشگاه بین المللی اساتیدی دارد که همه اطلاعات دانش تجربه و زندگی خودشون رو راحت در اختیار دانشجویان قرار میدهند پس شاگردهای این مجموعه هم راحت و آسون آموخته های خودشون رو به دیگران انتقال میدهند خیلی خدا رو سپاسگزارم که بابت وجود شما دوست عزیز هم سایتی و هم مداری و هم فرکانسی چقدر اطلاعات خوبی برامون گذاشتید

    من امروز روز سوم هست که دارم کامنتهای دوستان روی این فایل بسیار عالی رو میخونم و هر کامنتی از دوستان میخونم پر از درس و نکته و اطلاعات هست و هر لحظه خدا رو شکر میکنم که در این سایت به وسعت جهان وارد شدم و وقت خود را با اطلاعات ارزشمند و کاربردی میگذرونم دیروز کامنت بسیار عالی آقای حمید امیری Maverick رو خوندم حدود 3ساعت وقت گذاشتم برای اون کامنت و امروز هم کامنت بسیار عالی شما که الان حدود 1ساعت دارم مطالعه میکنم و به جملات شما فکر میکنم و یاداشت هم کردم

    چقدر نکته جالبی از کتاب استاد نوشتید هیچ رویایی متولد نمیشود مگر آنکه قابلیت و توان تحقق آن رویا قبل از آن در ما بوجود آمده باشد و این یک قانون است من این کتاب رو نخوندم و این جمله نشنیده بودم البته شاید شنیده بودم دقت نکردم ولی وقتی این جمله رو خوندم انگار یک نور امیدی تو قلبم منفجر شد امید داشتم ها میدونی چرا چون طی آموزشهای استاد که در یکی از فایلها میگه که 107 خواسته رو بنویسید من نوشتم حتی 113 تا نوشتم اما خیلی وقت هست که اونا رو نگاه نکردم البته یک دیرم بورد پاورپوینت درست کردم ولی خوب تمام اون 113 خواسته داخلش نیست و این جمله که نوشتید باعث شد که دوباره برم سراغ اونا و نگاه و و بخونمشون از مطالعه روزی 2 ساعت تا مسافرت فضایی!!! مسافرت فضایی به سیاره ماه و مریخ داشته باشم اونم با فضانورد شخصی و خانوادگی با امکاناتی مثل آروی استاد منظورم اتوبوس تفریحی استاد هست که خودش رانندگی میکنه و هرجا میخوان میرن همه امکانات رفاهی هم داره خب چرا من این خواسته رو نداشته باشم پس وقتی در ذهن من شکل گرفته و نوشتمش پس حتما برام اتفاق میفته چون قرار نیست ذهن من درستش کنه خداوند حتما اینکار رو میکنه. اگه به کسانی غیر از این سایت این خواستم رو بگم حتما انگ دیوانگی به من میزنند! مثل کشتی ساختن حضرت نوح که در اون موقع همه میگفتن نوح دیوانه است! ولی خب اینجا این سایت محل بیان کردن خواسته ها برای برآورده شدن اونها است…

    خواهر عزیزم بسیار از شما سپاسگزارم که وقت گذاشتید و برامون کامنت با ارزش گذاشتید حیفم اومد کامنت زیبا و عالی شما رو خوندم و تشکر خالی داشته باشم گفتم بزار با عشق و محبت و بیان خواسته هام از کلمات جادویی شما تشکر کنم

    الهی عاقبت بخیر شوید

    به قول استاد در پناه الله شاد باشید و سلامت و ثروتمند و خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام بر برادر عزیز و هم فرکانسی و هم مداری جناب آقای محمد چکرائی

    خیلی خوشحال و سپاسگزارم بابت این سایت که دوستانی با عشق مثل شما دارم

    امروز روز چهارم است که من کامنتهای این فایل دوستان رو دارم میخونم

    کامنت اولت رو که خوندم دیدم عه اینکه منم همه چیزهایی که نوشته بودی رو منم هستم

    کامنت دوم اولش رو که خوندم گفتی با خدا اونجوری صحبت کردی ، هنوز ادامه کامنت رو نخونده بودم که تو فکرم گفتم احتمالا نتیجه خیلی خوبی گرفتی که اینطوری نوشتی منم برم مثل این آقا با خدا صحبت کنم و ازش بخوام، بعد ادامه کامنتت رو خوندم دیدم به به چقدر عالی خدا رو تو خواب دیدی چقدر خوب و عالی و باز هم دقیقا مثل من …

    حدود 5ماه پیش در تاریخ 1403/3/30 منم خواب خدا رو دیدم… خیلی جزئیات خوابمو یادم نیست

    منم بعد از یک گفتگو با خدا شب خوابیدم و در خوابم دیدم یکی بهم گفت اینو بخون:

    هرگز به شما دیر توصیف نمی‌گردد/ زان طرفه‌ای که خدا به شما تقدیر داشت

    همون لحظه تو خواب متوجه شدم که خدا بهم گفت بخون و منم خوندم و انگار نور امیدی در دلم تازه شد و قیافه یا چیزی نوری یا چیز دیگه یادم نیست فقط یکی بهم گفت بخون و فقط اون لحظه فهمیدم که خداست… از خواب بیدار شدم نصف شب بود فکر کنم حدود ساعت بین 3یا4صبح بود و همون لحظه یاد شهریار افتادم که تو خواب شعر علی ای همای رحمت بهش الهام شده بود.. البته من شاعر نیستم … سریع رفتم سراغ دفتریادداشتم تا شعر یادمه و یادم نرفته یادداشتش کردم و تاریخ هم زدم خیلی خوشحال بودم که خدا رو تو خواب دیدم و خدا باهام حرف زد از معنی شعر متوجه شدم برداشتم این بود که میگه آنچه خدا برای شما مقرر داشته به موقع به شما داده خواهد شد… خیلی خوشحال بودم و اشک شوق داشتم … رفتم تو گوگل سرج کردم که ببینم اصلا این بیت شعر قبلا توسط کسی گفته شده و ادامه داره که هر چی سرج کردم چیزی پیدا نکردم و از ته قبلم خوشحال شدم که این نوید خداست خود خداست که مستقیم بهم گفت و از اون روز به بعد من فعالیتم تو این سایت بینظیر بیشتر شده و میدونم که بالاخره باورهام در مورد خدا ثروت سلامتی عشق مودت روابط خوب همه چیز درست و تقویت میشه و نتایج فوق العاده ای خواهم گرفت بخصوص پول و ثروت که حتما مثل بمب برای من میترکه…

    این خواب شما باعث شد که منم دوباره به خودم تلنگر بزنم حواس خدا بهم هست فقط کافیه که باورهام درست بشن

    دوست عزیز این بیت شعر رو اکثرا بالای کامنتهام مینویسم ولی تا الان داستانش رو برای کسی نگفتم چون کسانی تو این سایت و این مدار نیستن خیلی براشون باور پذیر نیست و خیلی جالب نیست فقط برای همسر جانم گفتم چون هر دو خدا رو شکر هم مدار و هم فرکانس و در سایت استاد فعالیم که برای همسرم چند وقت بعدش تعریف کردم که همسرم هم اشک میریخت و خوشحال وقتی براش داستان خوابم رو گفتم از اون موقع این بیت شعر الهی رو تو برگهای مختلف نوشته و در جاهای مختلف خونه مثل در یخچال آیینه لب تاپ اتاق خواب نصب کرده و هر روز با خوندن این بیت شعر جان تازه ای میگیرم البته از لحاظ ادبیات نمیدونم که اصلا بیت شعر هست ؟ نثر؟ یا چیزه دیگه ای فقط اون الهامش برام مهم بوده که امید داشته باشم و الانم هم برای شما بیان کردم چون خواب شما هم تقریبا شبیه خواب من بود امیدوارم که این تلنگری برای من باشه برای ادامه مسیر با اراده و قدرت و منتظر نتایج شگفت انگیز هستم

    در پناه الله شادباشید و سلامت و ثروتمند و خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام مجدد بر دوست عزیز و گرامی و توحیدی خوبم

    خیلی خیلی سپاسگزارم که کامنت منو خوندید و پاسخ هم دادید پاسخی که خیلی مناسب حال الان و امروز من بود خیلی نکات کلیدی و کاربردی رو نوشتید بسیار ممنون و تشکر و سپاسگزارم عالی بود من الان چند روز که روی همین فایل استادم چندبار نگاه کردم و صوتی هم گوش دادم و دارم کامنتهای دوستان رو میخونم و انرژی میگیرم امروز غروب 1403/8/30 هم به همسرم گفتم نمیدونم این فایل چی داره که الان 5روزه منو همینجا نگه داشته هروقت میام پشت لب تاپم فقط میام کامنتها رو میخونم تا حالا من به هیچ فایلی اینجور گیر نداده بودم، قبل از اینکه این پاسخ کامنت شما رو بخونم، امروز یک چیز عالی عالی برام پیش اومد که خیلی خیلی خیلی خوشحالم داشتم زیر همین فایل استاد کامنتم رو می نوشتم حدود یک ساعت هم وقت گذاشته بودم دیگه آخراش بودم که نمیدونم دستم به چه دکمه ای خورد و یهو اصلا از سایت پرید بیرون…!!! گفتم حتما نشون ای بود که خدا نخواست فعلا این قضیه خودمو بگم نمیدونم بعد داشتم دنبالش میگشتم که دیدم پروفایلم تیک آبی خورده و گفتم یکی از دوستان برام پیغام گذاشته که دیدم پاسخ زیبا و پندآموز و درس آموز شماست بسیار سپاسگزارم برادر عزیزم انشالله موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام و دورود فراوان بر شما خواهر عزیز و گرامی و پرانرژی

    بنده هم خیلی خوشحال و سپاسگزارم از شما سرکار عالیه بابت کامنتهای زیبای شما، زیبا از نظر محتوا و نکته و درس و مفهوم بخصوص آیه های قرآنی خدا رو شکر که که در این سایت با شما هم سایتی هستم و انشالله بتونم با استفاده از آموزشهای استاد و جنابعالی و دیگر دوستان به مدارهای بالاتر راه پیدا کنم و بتونم از تجربیات و اظهارات و بیانات شما در کامنتها استفاده و فقط خواننده نباشم بلکه عملگرا و اقدام کننده باشم ممنون و سپاسگزارم بابت دعاهای خیر و انرژی بخش شما دقیقا همون موقع که شما زحمت میکشیدید و پاسخ کامنت مرا مینوشتید اول صبح امروز منم در بالکن منزل و دیدن باران زیبا انرژی شما رو دریافت کردم که از اول صبح اتفاقات خوب و نوشته های ستاره قطبیمو خدا برام رقم زد و هدایتها و الهامات جالبی برام فرستاد که خدا رو شکر همش نتایج خوب بود

    بازهم سپاسگزارم سلامت و پایدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام و صد سلام بر دوست عزیز هم فرکانسی جناب آقای جلیل احمد محمدی

    خیلی خیلی سپاسگزارم بابت اینکه وقت ارزشمند خودتون رو گذاشتید و کامنت منو اومدید

    خدا رو صد هزار مرتبه شکرگزارم و سپاسگزارم که با خوندن کامنت من که البته تمام صحبتهای استاد گرامی بود حال دلتون خوب شد و فرکاتستون خوب، منم اون تیکه آبی پروفایلم رو دیدم سریع باز کردم که پاسخ شما دوست عزیزم رو و منم با خوندن کامنت شما سپاسگزار خدایم شدم و این سپاسگزاری هم باعث آرامش میشه، ممنون که باعث آرامش شدید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام بر خواهر گرامی و توحیدی خانم بهناز عالی، امیدوارم حال دلتون هم مثل فامیلیتون عالی عالی باشه با طعم پرتقالی

    کامنت زیبای شما رو خوندم خیلی به دلم چسبید و اونجا که گفتید خدا باهاتون حرف زد و بغلتون کرد و همه آدمها رو فرشته خدا دیدید که یه جورایی بهتون کمک کردن.

    قطعا خدا خیلی خیلی دوستتون داشته و دوستتون داره که شما رو تو این مسیر و این سایت قرار داده و من هم خیلی خوشحالم و خرسندم که در یک سایتی عضو هستم که استادش پرفسور توحیدی و یکتاپرست و دانشمند به تمام معنا هست و شاگرداش هم دانشجویان مثل خود شما سرشار از انرژی مثبت که هر کامنتی یا حرفی رو که میزنند انرژی مثبتش و هدایت الهام خدا رو آدم درک میکنه خدا رو شاکرم و از شما بابت کامنت زیباتون بسیار سپاسگزارم.

    این اتفاق شما فکر کنم برای دانشجویان این سایت یه جورایی رخ داده که خدا رو قشنگ حس کردیم تو اون لحظه که حالا یا تصادف بوده که برای خود من هم مشابه اتفاق شما در راه اراک قم در سال 1384 برام رخ داد تو برف زمستون و یخبندان و مثل شما کسی فکر نمی کرد آدمی از تو ماشین زنده بیاد ولی من کوچکترین خراشی هم بر نداشتم و دقیقا دو تا فرشته مهربون تو اون دل سرما و برف به کمکم اومدن و ما رو تا اراک رساندن بدون کوچکترین چشم داشتی. و یا اینکه حادثه مشابهی براشون رخ و وجود خدا رو بهتر درک کردند..

    یه چیزی میخوام بگم اون موقع خیلی خیلی سپاسگزاری از خدا کردم و کلی گریه کردم و اشک ریختم ولی خیلی بهش فکر نکردم و درکش نکردم که چرا زنده بودم و الانها وقتی به اون اتفاق و اتفاقهای بعدی که در این مدت عمر برام رخ داده و بیشتر بهشون فکر میکنم و درک میکنم که هیچ چیز این دنیا اتفاقی رخ نمیده بلکه هر کدومش برامون درس داره تو این مسیرم که درک کنم چرا زنده موندم و رسالتم چی بود و بهش فکر کنم و خدا رو شکر که الان حدود 8ماه هست که در سایت فعالم و قشنگ هدایت و الهام خدا رو درک میکنم و مثل شما دانشجوی دوره 12قدم هستم و به قول استاد هر چیزی تکامل میخواهد.

    نمیدونم چرا به کامنت شما هدایت حتما نکته ای درش هست که هدایت شدم خود خدا بهم میگه و جالبه بدونید این فایل رو من چندین بار گوش دادم و چندین کامنت هم گذاشتم یعنی این فایل تنها فایلی هست که تا الان من این همه کامنت براش نوشتم و جالبتر اینکه این فایل رو من کلمه به کلمه و حرف به حرف استاد رو در دفتری که برای فایلهای اجرای توحید عملی تهیه کردم نوشتم و یادداشت برادری کردم و حتی اون نوشته هام رو هم در لب تاپ خودم تایپ کردم و رو این فایل من خیلی زمان بیشتری گذاشتم و حالا اینکه بعد از حدود دو ماه مجدد به این فایل و کامنت شما هدایت شدم حتما خدا میخواد یه درس بهم بده که نمیدونم چیه و مطمئنم که خودش از یه طریقی بهم میفهمونه البته باید تامل کنم و باز بهش فکر کنم تا بفهمم و درکش کنم

    خدا رو شاکرم و سپاسگزارم نمیدونم چرا اینقدر طولانی نوشتم

    در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمند و خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: