در آگاهی های این فایل، استاد عباس منش قانون آسان شدن برای آسانی ها و نشستن روی شانه های خداوند را از جنبه های مختلف و با زبان ساده و کاربردی توضیح می دهد تا متوجه شویم
- چه می شود که در اکثر مواقع مجبور به حل مسائل زیادی هستیم یا در اکثر مواقع درمانده می شویم؛
- و چه می شود که اکثر مواقع زندگی روان پیش می رود و مسائل راحت حل می شود؛
- بین “جنس رابطه ما با خداوند” و “میزان روانی چرخ زندگی” چه ارتباطی وجود دارد؛
همچنین استاد عباس منش در این فایل، باورهای قدرتمند کننده ای را بررسی می کند که باعث تقویت رابطه ما با خداوند می شود به گونه ای که چرخ زندگی روان شود و روی شانه های خداوند بنشینیم. این آگاهی ها ما را به این درک می رساند که:
- منظور از “فرکانس خداوند” چیست؟
- چه زمانی به فرکانس خداوند دسترسی داریم؟
- چه جنسی از توجه، ما را به فرکانس خداوند نزدیک تر می کند؟
- چه جنسی از باور، ما را نسبت به خداوند متوکل می کند؟
- چه جنسی از باور، دسترسی ما به هدایت های خداوند را باز نگه می دارد؟
- چه می شود که همواره آسان می شویم برایم آسانی ها؟
- چه می شود همواره در مدار دریافت نعمت ها قرار می گیرم؟
آگاهی های این فایل را با دقت گوش دهید. از آنها نکته برداری کنید. سپس در هر زمینه یا موضوعی، به ماجراها و تجربه های زندگیتان نگاه کنید و ببینید به صورت کلی:
- چند درصد مسیر زندگی شما هموار است و چند درصد سخت است؟
- چند درصد برای رسیدن به خواسته هایت تقلا می کنی و چند درصد خواسته ها خود به خود وارد زندگی ات می شوند؟
- به مفاهیم این فایل فکر کن و ارتباط بین مفاهیم این فایل و “میزان روانی یا سفتی چرخ زندگی ات” را پیدا کن.
- به این فکر کن که چه نگاهی به خداوند داری؟
- چه باورهایی را درباره رابطه با خداوند پذیرفته ای؟
- این باورها چقدر مسیر زندگی را برایت هموار یا ناهموار کرده است؟
سپس درک خود ز آگاهی های این فایل را با جزئیات در بخش نظرات این فایل بنویس.
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذار شما هستیم.
منابع کامل درباره آگاهی های این فایل:
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی332MB66 دقیقه
- فایل صوتی ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی64MB66 دقیقه
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست
سلام
سلام
سلام
سلام بی نظیر
پر از عشق
به استاد عزیزم
به خانواده ی دوست داشتنی عباسمنش …
چقدر دلم تنگ شده بود براتون …برای یک فایل بی نظیر دیگه از شما …چقدر واقعا نیاز داشتم بهش …
وقتی فایلو گوش میدادم …
نا خود آگاه
انگار که سر جام مینشستم…فکر میکرم …
اینقدر حس آرامش حس واقعی حس خدایی این حرف ها به من میداد که وسط فایل حدود 30 دقیقه ازش رفته بود یه لحظه فایلو استوپ کردمو گفتم وای چقدر دیگش مونده دوست ندارم تموم بشه …و انگار وقتی دیدم هنوز حدود 30 دقیقه مونده خدا بهم گفت نگران نباش …تو به زمانش چیکار داری …تو ازش استفاده کن …اون چیزی که آرامش میده فایل نیست …منم که در قلب تو جریان دارم و تو اون رو بیشتر حس میکنی
..
ای جان دلم…..
و چقدر هر لحظه با حرف هاتون موافق بودم …
کلی تجربه داشتم …
از انتقالی دانشگاهم
تا ارتباط برقرار کردن با استادم
تا اون روزی که من توی شهر نجف اباد بدون هیچ وسیله ای فقط به خدا تکیه کردم …
تا داستان شرکت و مدیر شدنم
تا ثبت نام گواهینامه ام
تا قبولی در امتحان تئوری رانندگی
تا خرید کلی لباس زیبا که توی کمدم دارم
تا داشتن این موبایل …
تا داشتن شما عزیزان…
حتی در دوران دبیرستانم ….
از ثبت نام آزمون که یکی دو روز قبل از امتحان بود گرفته
تا بعد که برای سال دوازدهم به راحت ترین شکل من هم دوره ی پر استرس کنکور رو گذروندم هم از مسائل اختشاشات و اینا دور بودم …
حتی توی اون دوره به راحت ترین شکل مسئول کتابخونه شدم کاری که یه روز واقعا دوست داشتم انجام بدم …
……
سعی میکنم در کامنت های آینده بیام و از تمامش با تمام جزئیات بگم …
ولی
اول
یه چیزایی به ذهنم داره میاد …
که باعث شده من این باور درست که بهترین و درست ترین راه ها راحت ترین اونا هستن رو توی ذهنم نقض کنم
و اون مثلا یکی این باور
پول باد آورده را باد میبره …
یعنی اگه یه چیزی رو خیلی راحت بهش برسی زیاد ارزش نداره و یا زود از دستش میدی …
یا حل مسائل ساده هیچ ارزشی نداره …یا مسئله ای که حلش راحت باشه که دیگه مسئله نیست …
بار ها و بار ها این الگو برام تکرار شده که سر مسائل ساده ی ریاضی یا فیزیک اینقدر اون مسئله حتی سر کنکور ساده به نظر میومد که با اینکه جوابم درست بود ولی توی ذهنم میگفتم واقعا ..!یعنی اینقدر ساده ! نه نمیشه که کنکور یا این مسئله از این کتاب اینقدر آبکی باشه ….
بار ها و بار ها شده بود که شک میکردم …
………….
یا کلی باورای مخرب که توی ذهنم این شکلی میاد ؛
اگه راهی آسون باشه که رفتنش کاری نداره …راه های سخت ارزشمند تر اند …
اگر تو زجر نکشی که رسیدن به اون هدف برات لذت بخش نیست …
بسی رنج بردم در این سال سی
ببین فردوسی هم خودش میگه 30 سال رنج کشیده تا رسیده به این شهرت و موفقیت ….تا زبان پارسی رو زنده کرده …..
یکی نیست بگه بابا …
داستان مولانا رو بخون اون که نه می خواست معروف بشه نه می خواست مشهور بشه نه می خواست ازش پول در بیاره نه می خواست صداش به ته دنیا برسه نه حتی می خواست شعر بگه …ولی الان حتی میبینی ترکی ها براش بزرگداشت میگیرند….
حافظ …! اونو بگو …اون که الان کنار هر قرآنی کتابش هست …
اون رو چی میگی …اون انگار با عشق همه رو نوشته …
و باز هم
و باز هم
و باز هم
میرسیم به این آیه
در سوره انشراح آیات 5 و 6 میفرماید:
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا یعنی پس (بدان که) با هر سختى آسانى است. آرى، با هر دشوارى آسانى است
……
ملیکا
میگه مَعَ
بابا مَعَ
مَعَ
نمیگه ثُمَ
نمیگه بَعد
داره میگه مَعَ یعنی همراه با
باباجان
با ….
یعنی این راه هست
اونم هست …
تو هرکدوم بخوای میتونی بری …
…..
بیشتر درباره ی افراد موفق
این توی ذهنمه …
که میدونی چقدر سختی کشیدم
میدونی چقدر تلاش کردم
تو الان که اینجام منو نمیبینی.
من خودمو ثابت کردم
(همچین با یه لحن طعنه و از این صدا کلفت و اینا هم میگن. )
میدونی من چقدر مقاومت کردم …
من برای هدفم جنگیدم ….
من فلان من بیسار
بابا ….
چی رو به کی می خوای ثابت کنی !
مگه تو می خوای بری شهر بازی قراره چیزی رو به کسی ثابت کنی …
نه بابا قراره لذت ببری …
تو از اولم با این وعده به دنیا اومدی …
مگرنه ….
بزار اینطوری بگم …
وسط فایل …
انگار …
یه الهام و تصویر و صدایی برام تداعی شد …
انگار که
من قبل از اینکه بخوام بیام به دنیا
خدابهم میگه می خوای بری یه تجربه بکنی …
من میگم نمیدونم اونجا چطوریه …
خدا میگه پر از تضاد
هم بالا داره هم پایین
هم خوب داره هم بد …
خیلی متنوع …
من میگم خب مزایای چیه ….
و خدا میگه
قدرت خلق زندگی دست خودته …
هرچی رو بخوای بهت داده میشه …
مثل همینجا که اراده کنی هرچی رو
برات ظاهر میشه …
اونجا هم همینه ولی به صورت مادی تر …
من با کلی ذوق میگم عالیه …
خدا میگه …
اونجا میتونی خلق کنی
یکسری قوانین کاملا ساده و بدون تغییر گذاشتم …
و تو رو خلیفه ی خودم قرار دارم
و همه چیز دست توجه
و همه چیز مسخر تو کردم ….
.
.
چه زیبا ادامه میده …
من در هر جایی که باشی کمکت میکنم …
هر مسیری که تو بخوای …
اصلا هرچی تو بگی…..
…
….
من با نگاهی پر ذوق از این دنیا و تجربه ….
سوالی مبهم در ذهنم نقش میبندد
و میپرسم …
در این دنیای پر از تضاد و پر از مسیر های گوناگون …
از کجا بفهمم کدام درست و کدام غلط است …
خداوند بت لبخندی زیبا و پر از رحمان و رحیمی اش
پاسخ میدهد..
دنیا را برای تو آفریدم و تو را برای خودم
من آنجا هستم …
و راهنمایی ات میکنم …
به تمام چیز هایی که می خواهی آگاهم و بهترین و راحت ترین مسیر رو بهت میگم …اصلا همه ی کار هات با خودمه ….تو فقط بخواه …
من همه کار برات میکنم …
من تک تک خواسته های تو رو میدونم و تک تک راه های اون رو هم میدونم …
ققط قدرت من
ربّ بودن من رو باور کن …
و روی شانه های من بنشین …
دیگه حله ….
من در آنجا…همه چیزم …
هم اولم
هم آخر
هم روشنم هم تاریک …
تو فقط منو باور کن …
……….
دیگه بهتر از این نمیشه خدا جونم …
فقط من گه تا حالا اونجا نرفتم …نمیشه یه راهنما برام بفرستی …
آخه من برم اونجا …یه دنیای غریبه…حتی مکالماتمون و دنیایی که قبلا توش بودم رو هم یادم نمیاد … یا اصلا نمیدونم چطوری باید تجربه کنم اصلا هیچی از انسان بودن نمیدونم …تازه اونجا کلی انسان هست که زود تر از من به اونجا رفتن …
…….
خدا با نگاهی پر از مفهوم که من برای تو کافی هستم
قران را در دستانم قرار میدهد…
و میگوید..
چندین سال پیش برای همه پیامبرانی میفرستادم که از خود شما بودند …
و آنها را از بین شما برمیگزیدم
ولی اکنون
این کلام حق من است …
که آن را به زبان عربی
ساده و روشن نوشتم …
این هم یک کتاب راهنما ….که بسیار روان و ساده است ….
فقط باید تفکر کنی و تعقل کنی …
دیگه چی می خوای ؟
………..
خدایا …
آیا اونجا دشمنی برای من هست …
چون گفتی اون دنیا پر از تضاده …
………
قطعا
شیطان برای تو دشمنی آشکار است …
تو مومن باش …
برای تو نه ترسی هست نه غمی …
اگر از هدایت من پیروی کنی …
نخ ترسی داری نه غمی ….
…………..
هنوز هم کلی سوال در درونم موج میزد …آنجا کجاست
من اونجا باید چیکار کنم ؟به دنبال چه چیزی باید باشم؟
اما جواب هایش بسیار زیبا بود …
آنقدر کلی که جای هیچ سوالی را نمیگذاشت…
با این حال باز هم با عظمت که داشت …
گفت
هر لحظه با تو سخن میگویم
هر لحظه تو را هدایت میکنم
و هر لحظه با توجه به قوانین ساده ای که گذاشتم تو را مورد رحمت خودم قرار میدهم …
اینجا
تو هرآنچه می خواهی همان آن بدست می آوری…اینجا زمان و مکان برایت معنی ندارد ولی دنیا محدود شده …
برای همین وقتی انسان شوی عجول خواهی بود …ولی نباید عجله کنی …
تو خالق زندگی ات هستی …
و باید حرکت کنی …
هدفی را دنبال کن که از درونت میجوشد …
هدایت هایم را بگیر و اطاعت کن …
این تنها یک مهمانی کوچک است …
و دوباره به سوی من باز خواهی گشت …
کتاب راهنما را بخوان تا قلبت ارام گیرد …
………………..
ولی اگر تو را گم کردن …اگر فراموشت کردم و هیچ گاه به یادت نیاوردم …آنوقت چه کنم ؟
……………….
من درونت هستم
از رگ گردن به تو نزدیک ترم …
شاید مرا به زبان انکار کنی …
ولی هیچ گاه از تو جدا نیستم
من نزدیکم …
نگران نباش ….
هوایت را همه جوره دارم ….
و خواهم داشت ….
برو و آنجا را گسترش بده …
و دوباره به سوی من باز گرد …..
………….
دیگه مطمئن شدم که جایی که میرم چقدر زیبا و فوق العاده….از نگاهی دیگر تجربه ای ست بسیار کوتاه …گویا برای لذت بردن ….برای حرکت کردن…اینکه او هرلحظه با من است به من آرامش میداد….
اینکه مرا خاق آن مکان کرده بود …اینکه گفت هرچه را می خواهی به تو میدهم …اینکه میگفت قوانین ساده را گذاشتم تا راحت زندگی کنی …اینکه میگفت تو فقط روی شونه های من بنشین و لذت ببر من همه کار ها رو برات انجام میدم …
آنقدر حس خوبی به من میداد که دوست داشتم هر لحظه آن دنیا را تجربه کنم …
و وعده ی کتابش …که میگفت راهنمایی ست از خودم ….
…………………………….
………………………
………………….
…………….
ثُم
…………
………
……
…..
و اکنون
حدود 20 سال در این دنیا زندگی کرده ام ….
دنیا فوق العاده تر از چیزی بود که فکر میکردم …
پر از تضاد ….
و الان …کتابش در دستانم هست ….
و در حالی که بخشی از آن را می خوانم ….
مکالمات با خدا یادم می آید…..
.
.
.
انگار که
من قبل از اینکه بخوام بیام به دنیا
خدابهم میگه می خوای بری یه تجربه بکنی …
من میگم نمیدونم اونجا چطوریه …
خدا میگه پر از تضاد
هم بالا داره هم پایین
هم خوب داره هم بد …
خیلی متنوع …
من میگم خب مزایای چیه ….
و خدا میگه
قدرت خلق زندگی دست خودته …
هرچی رو بخوای بهت داده میشه …
سوره 41: فصلت
نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنْفُسُکُمْ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ ﴿31﴾
ما دوستداران شما در زندگانى دنیا و در آخرت هستیم، و در آنجا براى شما هر چه دلهایتان بخواهد و هر آنچه بطلبید هست
.
.
.
سوره 45: الجاثیه
وَسَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِنْهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿13﴾
او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش مسخر شما ساخته، در این نشانه های مهمی است برای کسانی که اهل فکرند. (13)
.
.
.
مثل همینجا که اراده کنی هرچی رو
برات ظاهر میشه …
اونجا هم همینه ولی به صورت مادی تر …
من با کلی ذوق میگم عالیه …
خدا میگه …
اونجا میتونی خلق کنی
یکسری قوانین کاملا ساده و بدون تغییر گذاشتم…
سوره مبارکه الفتح آیه 23
سُنَّهَ اللَّهِ الَّتی قَد خَلَت مِن قَبلُ ۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبدیلًا﴿23﴾
این سنّت الهی است که در گذشته نیز بوده است؛ و هرگز برای سنّت الهی تغییر و تبدیلی نخواهی یافت!
و تو رو خلیفه ی خودم قرار دارم
و همه چیز دست توعه
و همه چیز مسخر تو کردم ….
.
﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَهِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ٣٠﴾ [بقره:30]
﴿و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خواهم گماشت [فرشتگان] گفتند آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد و حال آنکه ما با ستایش تو [تو را] تنزیه میکنیم و به تقدیست میپردازیم فرمود من چیزی میدانم که شما نمیدانید ٣٠﴾
.
چه زیبا ادامه میده …
من در هر جایی که باشی کمکت میکنم …
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا
هر مسیری که تو بخوای …
سوره 28: القصص
وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿56﴾بلکه خدا هر که را بخواهد هدایت می کند؛ و او به هدایت پذیران داناتر است،
اصلا هرچی تو بگی…..
…
….
من با نگاهی پر ذوق از این دنیا و تجربه ….
سوالی مبهم در ذهنم نقش میبندد
و میپرسم …
در این دنیای پر از تضاد و پر از مسیر های گوناگون …
از کجا بفهمم کدام درست و کدام غلط است …
خداوند با لبخندی زیبا و پر از رحمان و رحیمی اش
پاسخ میدهد..
همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خودم
من آنجا هستم …
«یابن آدم خلقت الأشیاء لأجلک و خلقتک لأجلی؛(1) ای فرزند آدم، همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خودم».
و راهنمایی ات میکنم …
به تمام چیز هایی که می خواهی آگاهم و بهترین و راحت ترین مسیر رو بهت میگم …اصلا همه ی کار هات با خودمه ….تو فقط بخواه …
من همه کار برات میکنم …
من تک تک خواسته های تو رو میدونم و تک تک راه های اون رو هم میدونم …
ققط قدرت من
ربّ بودن من رو باور کن …
و روی شانه های من بنشین …
دیگه حله ….
سوره 5: المائده
یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَیُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿16﴾خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند به راههای سلامت هدایت میکند، و از تاریکیها – به فرمان خود – به سوی روشنائی میبرد، و آنها را به راه راست رهبری مینماید.
.
.
من در آنجا…همه چیزم …
هم اولم
هم آخر
هم روشنم هم تاریک …
تو فقط منو باور کن …
……….
سوره 57: الحدید
هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿3﴾اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چیزى داناست (3)
……..
….
دیگه بهتر از این نمیشه خدا جونم …
فقط من که تا حالا اونجا نرفتم …نمیشه یه راهنما برام بفرستی …
آخه من برم اونجا …یه دنیای غریبه…حتی مکالماتمون و دنیایی که قبلا توش بودم رو هم یادم نمیاد … یا اصلا نمیدونم چطوری باید تجربه کنم اصلا هیچی از انسان بودن نمیدونم …تازه اونجا کلی انسان هست که زود تر از من به اونجا رفتن …
…….
خدا با نگاهی پر از مفهوم که من برای تو کافی هستم
سوره 39: الزمر -أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿36﴾آیا خدا برای بنده اش [در همه امور] کافی نیست؟ و مشرکان [به پندار خود] تو را از کسانی که غیر خدا هستند، می ترسانند و هر که را خدا به کیفر [کفر و عناد] ش گمراه کند، او را هیچ هدایت کننده ای نخواهد بود؛ (36)
سپس
قران را در دستانم قرار میدهد…
و میگوید..
چندین سال پیش برای همه پیامبرانی میفرستادم که از خود شما بودند …
و آنها را از بین شما برمیگزیدم
ولی اکنون
این کلام حق من است …
که آن را به زبان عربی
ساده و روشن نوشتم …
این هم یک کتاب راهنما ….که بسیار روان و ساده است ….
فقط باید تفکر کنی و تعقل کنی …
سوره 26: الشعراء
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿191﴾
و یقیناً پروردگارت همان توانای شکست ناپذیر و مهربان است. (191)
وَإِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿192﴾
و بی تردید این قرآن، نازل شده پروردگار جهانیان است، (192)
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ ﴿193﴾
که روح الامین آن را نازل کرده است، (193
الَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ ﴿194﴾
بر قلب تو، تا از بیم دهندگان باشی، (194)
بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ ﴿195﴾
به زبان عربی روشن و گویا (195
.
.
.
سوره النمل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
طس ۚ تِلْکَ آیَاتُ الْقُرْآنِ وَکِتَابٍ مُبِینٍ﴿١﴾
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
طاء، سین. این آیاتِ [با عظمتِ] قرآن و کتابی روشنگر است (1)
دیگه چی می خوای ؟
…………………
خدایا …
آیا اونجا دشمنی برای من هست …
چون گفتی اون دنیا پر از تضاده …
…………….
قطعا
شیطان برای تو دشمنی آشکار است …
تو مومن باش …
برای تو نه ترسی هست نه غمی …
اگر از هدایت من پیروی کنی …
نخ ترسی داری نه غمی ….
سوره 17: الإسراءوَقُلْ لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِینًا ﴿53﴾
بگو به بندگانم سخنى را که بهتر است بگویند، چرا که شیطان میان آنان را به هم مىزند، بىگمان شیطان دشمن آشکار انسان است
.
.
.
سوره 10: یونس
یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿57﴾
ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده، و درمان آنچه در سینه هاست، و هدایت و رحمت برای مؤ منان. (57)
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ ﴿58﴾
بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند که از آنچه گردآوری کرده اند بهتر است. (58)
قُلْ أَرَأَیْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَکُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ ﴿59﴾
بگو آیا روزیهائی را که خداوند بر شما نازل کرده مشاهده کردید که بعضی از آنرا حلال و بعضی را حرام کرده اید بگو آیا خداوند به شما اجازه داده یا بر خدا افترا میبندید؟ (و پیش خود تحریم و تحلیل میکنید). (59)
وَمَا ظَنُّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَشْکُرُونَ ﴿60﴾
آنها که بر خدا افترا میبندند درباره (مجازات) روز رستاخیز چه میاندیشند؟ خداوند فضل (و بخشش) نسبت به همه مردم دارد، اما اکثر آنها سپاسگزاری نمیکنند (60)
وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَمَا یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِکَ وَلَا أَکْبَرَ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ ﴿61﴾
در هیچ حال (و اندیشه ای) نیستی و هیچ قسمتی از قرآن را تلاوت نمیکنی، و هیچ عملی را انجام نمیدهید مگر اینکه ما ناظر بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن میشوید، و هیچ چیز در زمین و آسمان از پروردگار تو مخفی نمیماند، به اندازه سنگینی ذره ای و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن، مگر اینکه (همه آنها) در کتاب آشکار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است. (61)
أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿62﴾
آگاه باشید اولیا (و دوستان) خدا نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند. (62)
الَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ ﴿63﴾
همانها که ایمان آوردند و (از مخالفت فرمان خدا) پرهیز میکردند. (63)
لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ لَا تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿64﴾
در زندگی دنیا و در آخرت شاد (و مسرور)ند، وعده های الهی تخلف ناپذیر است، و این رستگاری بزرگی است. (64)
وَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿65﴾
سخن آنها تو را غمگین نسازد تمام عزت (و قدرت) از آن خدا است و او شنوا و داناست. (65)
………
…………
.
………
………..
…………..
هنوز هم کلی سوال در درونم موج میزد …آنجا کجاست
من اونجا باید چیکار کنم ؟به دنبال چه چیزی باید باشم؟
اما جواب هایش بسیار زیبا بود …
آنقدر کلی که جای هیچ سوالی را نمیگذاشت…
با این حال باز هم با عظمتی که داشت …
گفت
هر لحظه با تو سخن میگویم
هر لحظه تو را هدایت میکنم
و هر لحظه با توجه به قوانین ساده ای که گذاشتم تو را مورد رحمت خودم قرار میدهم …
اینجا
تو هرآنچه می خواهی همان آن بدست می آوری…اینجا زمان و مکان برایت معنی ندارد ولی دنیا محدود شده …
برای همین وقتی انسان شوی عجول خواهی بود …ولی نباید عجله کنی …
تو خالق زندگی ات هستی …
و باید حرکت کنی …
هدفی را دنبال کن که از درونت میجوشد …
هدایت هایم را بگیر و اطاعت کن …
این تنها یک مهمانی کوچک است …
و دوباره به سوی من باز خواهی گشت …
کتاب راهنما را بخوان تا قلبت ارام گیرد …
.
.
.
وَیَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیْرِ وَکَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا ﴿11﴾
و انسان (بر اثر شتابزدگی) بدیها را طلب میکند آنگونه که نیکیها را میطلبد، و انسان همواره عجول است. (11)
وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنَا آیَهَ اللَّیْلِ وَجَعَلْنَا آیَهَ النَّهَارِ مُبْصِرَهً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ وَکُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلًا ﴿12﴾
ما شب و روز را دو نشانه توحید و عظمت خود) قرار دادیم سپس نشانه شب را محو کرده و نشان روز را روشنی بخش ساختیم، تا فضل پروردگار را (در پرتو آن) بطلبید (و به تلاش زندگی برخیزید) و عدد سالها و حساب را بدانید و هر چیزی را بطور مشخص (و آشکار) بیان کردیم. (12)
وَکُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ کِتَابًا یَلْقَاهُ مَنْشُورًا ﴿13﴾
اعمال هر انسانی را به گردنش قرار داده ایم، و روز قیامت کتابی برای او بیرون میآوریم که آنرا در برابر خود گشوده میبیند. (13)
اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا ﴿14﴾
(این همان نامه اعمال او است، به او میگوئیم) کتابت را بخوان! کافی است که امروز خود حسابگر خود باشی! (14)
مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا ﴿15﴾
هر کس هدایت شود برای خود هدایت یافته، و آن کس که گمراه گردد به زیان خود گمراه شده است (و ضررش متوجه خود او است) و هیچکس بار گناه دیگری را به دوش نمیکشد، و ما هرگز شخص یا قومی را) مجازات نخواهیم کرد مگر آنکه پیامبری مبعوث میکنیم (تا وظائفشان را بیان کند). (15)
………………..
ولی اگر تو را گم کردن …اگر فراموشت کردم و هیچ گاه به یادت نیاوردم …آنوقت چه کنم ؟
.
……………….
من درونت هستم
از رگ گردن به تو نزدیک ترم …
شاید مرا به زبان انکار کنی …
ولی هیچ گاه از تو جدا نیستم
من نزدیکم …
نگران نباش ….
هوایت را همه جوره دارم ….
و خواهم داشت ….
برو و آنجا را گسترش بده …
و دوباره به سوی من باز گرد …..
.
.
سوره 50: ق
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ ﴿16﴾
ما انسان را آفریدیم و وسوسه های نفس او را میدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم! (16)
.
.
سوره 2: البقره
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ﴿186﴾
هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا [به حقّ و حقیقت] راه یابند [و به مقصد اعلی برسند]. (186)
.
.
سوره 45: الجاثیه
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ ﴿15﴾
کسی که عمل صالحی بجا آورد برای خود بجا آورده است و کسی که کار بد میکند به زیان خود او است، سپس همه شما به سوی پروردگارتان بازمی گردید
………….
……….………..
دیگه مطمئن شدم که جایی که میرم چقدر زیبا و فوق العاده….از نگاهی دیگر تجربه ای ست بسیار کوتاه …گویا برای لذت بردن ….برای حرکت کردن…اینکه او هرلحظه با من است به من آرامش میداد….
اینکه مرا خالق آن مکان کرده بود …اینکه گفت هرچه را می خواهی به تو میدهم …اینکه میگفت قوانین ساده را گذاشتم تا راحت زندگی کنی …اینکه میگفت تو فقط روی شونه های من بنشین و لذت ببر من همه کار ها رو برات انجام میدم …
آنقدر حس خوبی به من میداد که دوست داشتم هر لحظه آن دنیا را تجربه کنم …
و وعده ی کتابش …که میگفت راهنمایی ست از خودم ….
………
و اکنون ….
در این یکسال …کمی او را شناختم ….
خدایی که مرا خاق زندگی ام آفرید…
خدایی که نزدیک من است
خدایی بی قضاوت …
خدایی هدایتگر
هر لحظه
خدایی دوست داشتنی …
خدایی بدون تغییر …
………
……
….
..
.