ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی

در آگاهی های این فایل، استاد عباس منش قانون آسان شدن برای آسانی ها و نشستن روی شانه های خداوند را از جنبه های مختلف و با زبان ساده و کاربردی توضیح می دهد تا متوجه شویم

  • چه می شود که در اکثر مواقع مجبور به حل مسائل زیادی هستیم یا در اکثر مواقع درمانده می شویم؛
  • و چه می شود که اکثر مواقع زندگی روان پیش می رود و مسائل راحت حل می شود؛
  • بین “جنس رابطه ما با خداوند” و “میزان روانی چرخ زندگی” چه ارتباطی وجود دارد؛

همچنین استاد عباس منش در این فایل، باورهای قدرتمند کننده ای را بررسی می کند که باعث تقویت رابطه ما با خداوند می شود به گونه ای که چرخ زندگی روان شود و روی شانه های خداوند بنشینیم. این آگاهی ها ما را به این درک می رساند که:

  • منظور از “فرکانس خداوند” چیست؟
  • چه زمانی به فرکانس خداوند دسترسی داریم؟
  • چه جنسی از توجه، ما را به فرکانس خداوند نزدیک تر می کند؟
  • چه جنسی از باور، ما را نسبت به خداوند متوکل می کند؟
  • چه جنسی از باور، دسترسی ما به هدایت های خداوند را باز نگه می دارد؟
  • چه می شود که همواره آسان می شویم برایم آسانی ها؟
  • چه می شود همواره در مدار دریافت نعمت ها قرار می گیرم؟

آگاهی های این فایل را با دقت گوش دهید. از آنها نکته برداری کنید. سپس در هر زمینه یا موضوعی، به ماجراها و تجربه های زندگیتان نگاه کنید و ببینید به صورت کلی:

  • چند درصد مسیر زندگی شما هموار است و چند درصد سخت است؟
  • چند درصد برای رسیدن به خواسته هایت تقلا می کنی و چند درصد خواسته ها خود به خود وارد زندگی ات می شوند؟
  • به مفاهیم این فایل فکر کن و ارتباط بین مفاهیم این فایل و “میزان روانی یا سفتی چرخ زندگی ات” را پیدا کن.
  • به این فکر کن که چه نگاهی به خداوند داری؟
  • چه باورهایی را درباره رابطه با خداوند پذیرفته ای؟
  • این باورها چقدر مسیر زندگی را برایت هموار یا ناهموار کرده است؟

سپس درک خود ز آگاهی های این فایل را با جزئیات در بخش نظرات این فایل بنویس.

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذار شما هستیم.


منابع کامل درباره آگاهی های این فایل:

آگاهی های دوره احساس لیاقت

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی
    332MB
    66 دقیقه
  • فایل صوتی ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی
    64MB
    66 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1144 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مطهره یعقوبی» در این صفحه: 4
  1. -
    مطهره یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 399 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺑﻲ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺍﺵ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ.

    الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ

    ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ، ﺣﺎﻛﻤﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﻭﻳﮋﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ . ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺍﻭﺭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ; ﭘﺲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﺮ ﻧﻌﻤﺖ ﺍﻧﺪ .(۵۶)

    وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَأُولَٰئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ

    ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﭘﺲ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺧﻮﺍﺭﻛﻨﻨﺪﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(۵٧)

    وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ

    ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﺮﺩﻩ ﺳﭙﺲ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻳﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺧﺪﺍ ﺭﺯﻗﻲ ﻧﻴﻜﻮ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ; ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(۵٨)

    سلام، سلام و سلام

    و بالاخره زمانش فرا رسید و قلبم بالاخره رضایت داد که بنویسه و به هدایتش گوش بسپاره

    قلبی ک چندروزه بی‌قراره

    چند روزه فقط و فقط خودش رو باخواندن کامنت های توحیدی ترین افراد جهان به رگبار بسته

    چند روزه فقط میخونه میخونه وتحسین می‌کنه اما قدرت نوشتن نداره

    کامنت سعیده رو برام رو می‌کنه

    ومیگه از قرآن نشونه میخواستی بفرما….

    و من فقط میخونم و نگاهش میکنم و سکوت میکنم

    کامنت بعدی رو باز میکنم ابراهیم داره از زندگیش میگه از مسیرش میگه از نتایجش میگه

    وندا توی قلبم زمزمه می‌کنه من تنها خدای ابراهیم نیستم من خدای تو هم هستم ازم بخواه

    ومن دوباره سکوت میکنم قلبم فرمانی صادر نمیکنه و مغزم انگار خاموشه

    کامنت پاکیزه رو باز میکنم

    سلول به سلول تنم با خواندن مناجات‌هاش باخدایش به رقص درمیاد و اما تغیری در کالبد جسمانیم نمیبینم

    وباز هم سکوت میکنم

    دوباره دستم می‌ره سمت جعبه ی ایمیل ها و این بار کامنت آقا جمال بهم چشمک میزنه بازش میکنم

    و میخونمش انگار تموم حرفهاش رو داره خطاب به من میگه و من میفهمم خدا اینچنین واضح داره باهام صحبت می‌کنه ولی باز هم سکوت وسکوت وسکوت

    چند روزه که به جرات میگم بی‌نظیرترین کامنت ها رو خوندم و تک به تک تو پوشه های مجزا به اسم خودشون سیو شدن استاد میگه

    این کامنت ها گنج هستند

    به راستی که من گنج دریافت کردم

    و به چشم می‌دیدم که روحم چطور به غلیان درآمد ولی من چرا هیچ حرکتی نمی‌تونستم بکنم

    چرا حتی نتونستم درجواب اون کامنت ها یک خط بنویسم

    چرا بااینکه کلی توی قلبم سپاسگزار بودم و تحسینشون کردم ولی نتونستم که برای عرض تشکر حتی یک خط براشون بنویسم

    ..

    وندایی که همین لحظه داره بهم میگه

    برای اینکه تو بدون قدرت من قادر به انجام هیچ کاری نیستی

    برای اینکه اگر ما نخواهیم تو هیچ قدرتی از خودت نداری

    پس بدان و آگاه باش که تلاش های تو هرچقدر هم به نظر خودت مثمر ثمر و نتیجه بخش باشه ولی تا ما نخواهیم به بار نخواهد نشست

    پس لطفاً دست از تلاش های بیهوده بکش و کارت رو به ما بسپار ….

    خدایا خدایا خدایا …..

    چطور تو اینقدر واضح باهام حرف میزنی و من باز هم میرم گم میشم تو کوچه ی علی چپ

    چطور نشونه هات انقدر واضحه ولی من بازهم دنبال مسیر میگردم

    چطور وقتی توی کامنت سعیده بهم گفتی برو سوره ی سجده رو بخون رفتم باز کردم و این آیه قلبم رو به لرزه درآورد :

    سوره سجده آیه 4

    اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ مَا لَکُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا شَفِیعٍ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ

    ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﺷﺶ ﺭﻭﺯ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﺳﭙﺲ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﻭ ﺗﺪﺑﻴﺮ ﺍﻣﻮﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﭼﻴﺮﻩ ﻭ ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪ . ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻫﻴﭻ ﻳﺎﻭﺭ ﻭ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﻧﻴﺴﺖ ، [ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ]ﺁﻳﺎ ﻣﺘﺬﻛّﺮ ﻭ ﻫﻮﺷﻴﺎﺭ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻳﺪ ؟(۴)

    چطور قاطعانه و محکم بهم گفتی

    آیا متذکر و هوشیار نمی‌شوید

    آیا متذکر و هوشیار نمی‌شوید

    آیا متذکر و هوشیار نمیشوید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!

    وبه راستی چرا من متذکر و هوشیار نمی‌شوم

    چطور کامنت حمید ماوریک رو بازکردی برام گفتی بخون

    و من خوندم و گفتم این خیلی سخت وثقیل من نمی‌فهمم

    رد شدم

    گفتی برگرد بخون

    من گوش نکردم

    گفتی تومیتونی تلاش کن برگرد بخون

    و من دوباره برگشتم و با دقت خوندم

    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    «إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا» ؛ «لِّیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا» ؛ «وَیَنصُرَکَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا» ؛ «هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا» ؛ «لِّیُدْخِلَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَیُکَفِّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَکَانَ ذَٰلِکَ عِندَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِیمًا»

    (ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﺁﺷﻜﺎﺭﻱ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ) ؛ (ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ از لغزش های گذشته ﻭ ﺁﻳﻨﺪﻩ توست را ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ، ﻭ ﻧﻌﻤﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻛﺎﻣﻞ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻲ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﺍﺕ ﻧﻤﺎﻳﺪ) ؛ (ﻭ ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺼﺮﺗﻲ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﻭ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻳﺎﺭﻱ ﺩﻫﺪ) ؛ (ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﻱ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ، ﺗﺎ ﺍﻳﻤﺎﻧﻲ ﺑﺮ ﺍﻳﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺑﻴﻔﺰﺍﻳﺪ. ﻭ ﺳﭙﺎﻫﻴﺎﻥ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﻣﺎﻟﻜﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺧﺪﺍﺳﺖ؛ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺍﻧﺎی حکم کننده ﺍﺳﺖ) ؛ (ﺗﺎ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺆﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﺮِ ﺁﻥ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺟﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﺪ ، ﻭ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺤﻮ ﻛﻨﺪ ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﻛﺎﻣﻴﺎﺑﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ)

    (سوره فتح آیات 1 تا 5)

    و این بار دیگه نتونستم مقاومت کنم دیگه بی حرکت موندن و ننوشتن جایز نبود

    تو گفتی تو حکم کردی و تو دستور دادی که حالا بنویس

    گفتم نمی‌خوام نمیتونم اصلا حوصله ندارم فقط می‌خوام بازم کامنت بخونم کامنتهای سعیده کامنت های حمید ،ابراهیم،پاکیزه ،حمیدرضا من هنوز آمادگی نوشتن ندارم من بازهم می‌خوام بخونم

    گفتی کافیه …

    بسه …

    اونها تک به تک به الهامات شون گوش کردن ونوشتن

    حالا نوبت توعه ..

    بنویس …

    و استاد به خداوندی خدا قسم وقتی که تصمیم به نوشتن گرفتم انگارنوری به قلبم تابید

    انگار نفسم رو بعد از مدتی که حبس کرده بودم ازاد کردم و یک بازدمِ عمیـــق رو تجربه کردم

    انگار حس کردم خدازد روی شونه م گفت آفرین حالا شد

    انگار لبخند خدا رو دیدم

    حالا حسم خیلی بهتره

    استاد نمی‌دونید ک چند روزه که خودم رو با کامنت های بچه ها احاطه کردم و رگباری با آیات بینظیر رو به رو میشم

    وقتی یک آیه رو میخونم میگم این دیگه چی بوووووود باز میرم کامنت بعدی آیه بعدی یهو میگم نه بابا این خیلی بهترههههههعع

    و همینجور خدا داره باایاتش قدرتش رو به رخم میکشه

    چون جالبه که تموم آیات فقط و فقط یک چیز رو داره بهم میگه

    میگه تو حالا مسیر رو بلد شدی

    تو یکبار موفق شدی به تجربه ی شیرینی برسی

    حالا مسیر همونه همون رو تکرار کن

    وفقط سپاسگزار باش

    فقط سپاسگزار باش

    و یادت باشه که خدا روزی دهنده ست

    اونه که روزی تو رو می‌رسونه

    و چشمت رو از قدرت بقیه بردار

    حواست باشه پاداشی بزرگ در راهه

    اگه بری تو کوچه علی چپ خدا که از راه برسه تو نیستی ک جوابش رو بدی

    و نعمت رو دریافت کنی

    پس همینجا بشین انقدر دنبال بقیه اون بیرون نباش

    خدا به وقتش میاد و نعمتش رو دو دستی تقدیمت می‌کنه

    و دوباره خدا بارها و بارها اصرار می‌کنه

    که یادت نره که

    سپاسگزار باشی

    سپاسگزار باشی

    سپاسگزار باشی

    سپاسگذارررررررررر

    و حالا من تموم قوامو جمع کردم تو نوک انگشتانم که بنویسم

    بنویسم از الهامات پروردگارم که اگر ننویسم

    این خودش یک ناسپاسیه

    وقتی اون اینهمه کامنت بینظیر رو نشونم داده و باتک تک شون باهام حرف زده حالا نوبت منه

    خدایا عاشقتم ممنونم که بهم قدرت نوشتن دادی ممنونم که چندروزه اینهمه آیات بینظیر رو برام فرستادی

    ممنونم که بنده هات رو به خط کردی گفتی این آیه هارو بنویسن که من رو باهاشون هدایت کنی

    خدایا ممنونم که بهم قدرت خواندن دادی که بخونمشون

    ممنونم ک بهم قدرت بینایی دادی که ساعتها زل بزنم به این نوشته ها و غرق لذت بشم

    ممنونم که قلبم رو نرم کردی تا حس کنم این همه عشقی که توی تک تک این کامنت هاست

    خدایا به راستی تو چی هستی؟؟؟؟؟

    کی هستی!!!!؟؟؟؟؟

    که به قول سعیده من رو نشوندی وسط آرزوهای پارسالم

    و هرروز وقتی ساعت 7از خواب پامیشم

    میگی صبحت بخیر دخترم

    میدونی که چقدر دوستت دارم که امروز دوباره بهت فرصت زندگی توی این جهان مادی رو دادم ؟؟؟؟؟

    میدونی تو الان دیگه مجبور نیستی ساعت 6صبح تو هوای تاریک از خونه بزنی بیرون و دیگه برای کسی کار نمیکنی ؟؟؟

    میدونی تو الان برای خودت کار می‌کنی؟؟؟

    پس سپاسگزار باش!!!!!

    اگه بازهم راحتی بیشتری میخوای سپاسگزار باش …

    اگه بازم لذت بیشتری میخوای سپاسگزار باش ….

    وقتی از خیابون رد میشم میگی یادته پارسال همین موقع دنبال اتوبوس می دویدی که دیر نرسی سر کارت که حرف نشنوی

    اما الان تو باخیال راحت قدم برمی‌داری روی زمین و میبینی که چقدر این روزها سپاسگزار تری ؟؟؟

    این آرامش رو میبینی ؟؟؟

    این آرامش رو ما به تو عطا کردیم

    حتی این قدرت سپاسگزاری تو هم از ما داری

    که اگه مانخوایم تو حتی قادر به سپاسگزاری هم نیستی

    وقتی میرم توی مزونم وقتی می شینم پشت میزم میگی

    یادته این مکان 17متری رو از من خواسته بودی یادته گفته بودی تو این پاساژ بهم یک واحد بده یادته گفتی هر چقدر باشه مهم نیس گفتی یک مغازه ی کوچولو هم بده

    خودت همینقدر خواسته بودی

    اگه بیشتر میخواستی اگه بزرگتر میخواستی بیشتر و بزرگتر بهت می‌دادیم

    و مدام بهم یادآوری می‌کنی که یادت نره خواسته هات رو برام بنویسی

    بعد؛

    اون فایل «مفهوم عملی ایمان به غیب»

    رو برام فرستادی گفتی برام دریم بوردت رو نفرستادی ها…

    یادت باشه اولویتِ تو اونه

    گفتی تو باد این موفقیت. این روزهات خوابت نبره

    گفتی الان که به این قله رسیدی وقتشه قله بعدی رو مشخص کنی

    خدایا حالا که دارم فکر میکنم میبینم ک این روزها مدام درحال حرف زدن باتو عم مدارم این روزها خیلی بالاتر رفته و من دقیقا به همه ی اون چیزهایی که خواسته بودم رسیدم حالا وقت اعلام خواسته های جدید و سپاسگزاری بابت

    خواسته های قبلیه ..

    (آخ آخ آلارم low battery دریافت شد …باشه باشه تمومش میکنم)

    خدایا فک کنم حق مطلب ادا شد این چند مدتی که حرف نزده بودم رو جمع کردم یکجا همه رو شکوفا کردم

    خدایا می‌دونم که این نوشتن به امر تو بود و من هیچ قدرتی ندارم

    و هنوز اولین آیه ای که اون روزهای اول از قرآنت برام رو کردی رو یادمه

    مارمیت اذ رمیت لکن الله رمی

    من ننوشتم تو نوشتی

    خدایا کمکم کن بیشتر وبیشتتر برات بنویسم

    و در آخر خودم رو به آغوش تو میسپارم …

    و تمام….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  2. -
    مطهره یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 399 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺑﻲ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺍﺵ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ.

    إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا

    ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﺗﺮﻳﻦ ﺁﻳﻴﻦ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ، ﻭ ﺑﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ، ﻣﮋﺩﻩ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ .(٩) الاسرا

    .

    .

    .

    سلام به مرجان عزیز

    چقدر خوشحالم از هم صحبتی باهات سلام گرمت قلبم رو جلا داد

    و نیروی ایمان درونم رو دریک نقطه جمع کرد تا برات بنویسم و سپاسگزار باشم پروردگارم رو که اینچنین ماهرانه داره من رو هدایت می‌کنه از طریق بینهایت دستانش..

    (خدایا عاشقت شدم رفت :)

    اصلا وقتی کسی میگه :

    من دوست دارم کار جدیدی شروع کنم من چاکرشم هستم من نوکرشم هستم من ارادت خاصی دارم به اونایی که یروز از یجایی به بعد تصمیممم میگیرن که یکاری بکنن بالاخره…

    یادمه قبلن ترا که قانون رو خیلی واضح البته به همین قد الآنم درک نکرده بودم به هرکس می‌رسیدم میگفتم میخوای برای آینده ت چیکار کنی؟اون مثلا می‌گفت خب درس میخونم یا اون یکی دیگه میگف ازدواج میکنم بافلانی یا نفر بعدی میگف فلان جا آزمون استخدامی قراره بدم و….

    ولی من میگفتم منظورم این نیست من منظورم اینه چه کاری میخای دست و پا کنی برا خودت ؟

    بعد اونوخ تو دلم میگفتم چرا هیشکی به این فکر نمیکنه که برای خودش یه کسب وکار راه بندازه ؟؟؟

    چرا اینا دارن وقتشون رو اینطرف اونطرف تلف می‌کنن!!!!!!!!

    چرا همین امروز استعفا نمی‌دن برن دنبال یه کاری؟؟؟؟؟!!!!!!

    (ناگفته نماند که وی پرونده درخشانی در زمینه استعفا و قال گذاشتن کارفرماهای پیشین خود داشته و بدین منظور از پروردگار طلب بخشش میکند)

    خلاصه سرت رو درد نیارم مرجان ِ

    عزیز خدایی که من رو مامور کرده و دستور داده برات بنویسم

    ( اون آیه شریفه اول کامنتم رو به نیت تو باز کردم )

    خودش میگه بنده ی من تو یک قدم بردار من خودم میزارمت روی دوشم

    بقیه ی مسیر رو من میرم تو فقط لذت ببر

    چون تو همینکه تصمیم گرفتی به شروع یک کسب و کار؛

    یعنی تصمیم گرفتی به گسترش جهان کمک کنی

    یعنی تصمیم گرفتی مسیر جهان رو هموار تر کنی

    یعنی تصمیم گرفتی دستی بشی از دستان من و زندگی خودت و اطرافیانت رو قشنگ تر کنی

    یعنی تصمیم گرفتی به من نزدیک تر بشی

    یعنی تصمیم گرفتی که در درگاه من مقرب تر باشی

    یعنی از من نعمت های بیشتری میخوای

    و همون خدا در گوشم زمزمه می‌کنه

    من عاشق اونی که نعمت بیشتری میخواد هم هستم

    أدعونی أستجب لَکُم….

    باوضو ،بی وضو، نشسته، خوابیده وسط گناه اصلا !!!!!!!!!

    تو بخوان مرا

    تو بخواه از من

    تو قدم بردار

    تو تسلیم من باش

    تسلیم من بااااااااش

    تسلیییییییم من باش

    بزار من مسیرت رو هموار کنم ….

    بزار من هدایت کنم

    من به همون قدی وارد زندگیت میشم که تو اجازه بدی به من

    (خدایا من بهت اجازه میدم که من رو هدایت کنی که بدون هدایت تو من هیچم .

    ومن به هر خیرو رحمتی ک از تو بهم برسه سختتتتتت فقیرم )

    چه می‌کنه این آیه با روح و روان من

    أدعونی

    أدعونی

    أدعونی

    أدعونی !!!!!!!

    تارشد کنید

    تااسوده شوید

    تا آسان شوید برای آسانی ها

    تا بچشید طعم زندگی واقعی رو

    تا رستگار شوید

    تا راهتون رو پیدا کنید

    خدایا کمکم کن که تسلیم تر باشم در برابر الهامات تو و باایمان بیشتری قدم هام رو در مسیر هدایتی تو بردارم

    در مسیر نور

    در مسیر خوشبختی و شادکامی

    مرجان عزیزم یک بخشی از حرفهای استاد داره توی قلب و جانم مرور میشه

    حسم میگه بنویسش:

    چرا نمیسپاری به خودش؟

    چرا نمیزاری اون هدایتت کنه؟

    به خدا اون همه ی راه هارو بلده

    به خدا اون همه ی جواب هارو بلده

    تو مثل موسی به سمت دریا برو ؛

    بعد اونوقت دریا رو برات میشکافه

    تو مثل ابراهیم چاقو رو بزار زیر گلوی فرزندت؛ اونوقت یک گوسفند

    می‌فرسته میگه این بجاش قربانی کن

    تو مثل مادر موسی بچه رو به نیل رها کن؛ اونوقت بچه ت رو می‌بره تو ناز و نعمت بزرگش میکنه

    و کلام آخر

    تو بهش اعتماد کن اون خودش میبرتت میزارتت وسط بهشت آرزوهات

    وتمااااام

    به آغوش گرم الله می‌سپارمت .

    موفق باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مطهره یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 399 روز

    سلام به برادر توحیدی عزیزم

    از پروردگارم سپاسگزارم که بر قلمم جاری شد و اینچنین هدایتش رو بر قلب و روح بندگانش الهام کرد

    خوشحالم که ماموریت به درستی انجام شده

    و اومدم بگم این جمله تون داره بهم چشمک میزنه

    کامنتتون “به راحتی” حالم رو دگرگون کرد

    به راحتی

    به راحتی

    به راحتی !!!!!

    برای خودم می‌نویسم :

    ببین مطهره داره میگه به راحتی

    دوباره بخون

    دوباره تکرار کن ….

    اصلا دوباره چیه!!

    صد باره و هزار باره تکرار کن

    بزار بره توی خونه ی آخر مغزت جاخوش کنه …

    لطفا اینو یادت باشه

    کاری ک خدا بخواد درست کنه

    مسیری ک خدا بخواد هموار کنه

    اینطوریه!!!!

    اصلا تو قرار نیست کاری کنی اون خودش صفر تا صدش رو برعهده میگیره تو فقط بشین تماشا کن حال کن

    من مدتهاست در جنگ باخودم ونجواهای درونیم هستم

    که بابا به خدا درستش اینه که همه چییییییز باید به راحتی اتفاق بیوفته

    اگه داری زور میزنی اگه داری تقلا می‌کنی این یه نشونست

    خدا داره میگه

    لطفا به پرو بال من نپیچ

    لطفا برو کنارررررر

    بزار من کارارو انجام بدم

    بخدا طبیعی اینه که تو راحت باشی

    طبیعی اینه که تو زجر نکشی

    که پدرت درنیاد

    طبیعی اینه که تو عشق و حال کنی من کارهات رو انجام بدم

    طبیعی اینه که توهمه چیز رو به اسونیِ آب خوردن به دست بیاری

    این طبیعی ترین و درست ترین و عادلانه ترین روش زندگی کردنِ!!!!!!

    لطفا اون دیتا های قبلی رو همههههههه رو دلیت کن اینارو جایگزین کن

    _

    گفت آسان گیر کارها کز روی طبع

    سخت میگیرد جهان بر مردم سخت کوش

    یه عزیزی می‌گفت:

    این جهان قانون های سخت داره واسه اونایی که سخت می‌گیرنش !!!!

    وقانون های ساده داره برای اونایی که ساده می‌گیرنش….

    _

    خدایا ازت ممنونم برای این تکرار قانون ها

    برای این صلاه ها

    و این کنترل ذهن کردن ها

    خدایا

    پروردگارا

    ربّ من

    الله..

    من بدون تو هیچ قدرتی ندارم هرچه هست همه تویی

    خودت هوای من رو خیلی داشته باش …

    حسینِ عزیز

    فرکانست من رو به قهقرا برد

    برات از خدا خودِخدا رو می‌خوام..

    وتمااااام .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مطهره یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 399 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺑﻲ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺍﺵ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ.

    فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ

    ﭘﺲ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ [ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ] ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ ، ﺷﻜﻴﺒﺎ ﺑﺎﺵ ، ﻭ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻃﻠﻮﻉ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﻭ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻏﺮﻭﺏ ﺁﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﮔﻮﻱ ، ﻭ [ ﻧﻴﺰ ]ﺩﺭ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺳﺎﻋﺎﺕ ﺷﺐ ﻭ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺭﻭﺯ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﮔﻮﻱ ﺗﺎ [ ﺑﻪ ﺳﻨﺖ ﻫﺎ ﻭ ﺗﺪﺑﻴﺮﻫﺎﻱ ﺍﻭ ]ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺷﻮﻱ .(طه ١٣٠)

    سلام به بنده ی خوب خدا

    بهاره ی عزیز

    سلام من رو از تاریک ترین نقطه ی کیهان،

    در دلِ ظلمت شب،

    ساعت 00:10

    و در ساعاتِ مقدسِ ملاقاتِ شبانه ام با پروردگار دریافت میکنی

    یادمه دیشب همین موقع ها بود بهش گفتم خدایا میشه تایم این قرارهای شبونه مون رو کمی طولانی تر کنی ؟؟؟

    آخه خیلی حالم باهات خوبه

    خیلی بهت نزدیک ترم

    خیلی فرکانسش قویه

    خیلی لذذذذذذت بخشه

    آخه من به لطف رحمت خودش انقدر در طول روز غرق کار میشم که گاهی میبینم که بیش از 12,13ساعت کار کردم بدون خستگی،بدون توقف!!!!!

    (خدایا بابت اینهمه توانایی کار کردنم ازت ممنونم بابت دستهایی که بی منت برام کار می‌کنه

    بابت پاهای سالمی که جسمم رو سرپانگه داشته ..و من قادرم که بواسطه ی اونها بایستم …و فقط من میتونم بفهمم و درک کنم که چقدررررررر این نعمت شگفت انگیزه

    که فقط بتونی پاهات رو تکون بدی و قدم از قدم برداری و راه بری اونم بدون کمک کسی….)

    و فقط خودش می‌تونه چشمای من رو تواین ساعت باز نگه داره که تو دل شب برق بزنه

    وباعشق کامنت بنویسه

    میبینی بهاره وقتی چشمامو بستم و گفتم خدایا می‌خوام کامنتم رو بانور قرآنت جلا بدی

    و خودت هدایتم کنی برای پاسخ این کامنت چه آیه ای رو کرد؟

    اصلا زبونم بند اومد. از این همه قدرت پروردگار

    از این همه جلال

    از اینهمه شگفتی

    الله اکبر

    الله اکبر!!!!!!

    این آیه انگار مرهم شد رو قلب بیقرار خودم

    خدا اول از همه گفت شکیبا باش

    داره میگه اروم باش

    (ازش میپرسم چطوری نجواها زیاده

    تمسخر، فشار اطرافیان، زیاده چطور تحمل کنم؟)

    میگه :

    سَبّـح بحَمد ربِّـک!!!!!

    داره میگه فقط سپاسگزاری کن

    راهش همینه سپاسگزاری ..

    نه یکبار نه ده بار هزااااار بار بگو بنویس باخودت تکرار کن

    نزار تکراری بشه برات

    نزار عادی بشه برات

    نگو اینها رو قبلاً گفتم

    اینارو قبلا نوشتم

    بازم بنویس

    بزار قلبت آروم بگیره

    بزار جونِ تازه بگیری

    اصلا همین الان چشمات رو ببند خب حالا

    نفستم حبس کن توی سینه ت

    حالا سعی کن هیچ تکونی نخوری !!!

    تو هر حالتی که هستی همون طوری بمون …

    بدون حرکت سعی کن حتی میلیمتری تکون نخوری !!!

    خب حالا یه سوال:

    چندثانیه میتونی اینطوری تحمل کنی؟

    ها؟؟؟

    حالا دیدی اگه ما نخوایم تو هیچی نیستی

    این نفسی که میاد و می‌ره فقط به قدرت منه

    این چشمایی که پشت هم داری باز و بستشون می‌کنی به قدرت منه

    سوال: تو کاری کردی براش؟

    تو پولی پرداخت کردی؟

    یا زحمتی کشیدی ؟

    نه این نعمت هارو من بهت دادم

    از همون اول باهات بوده

    حالا بگو چقدر بابتش سپاسگزاری ؟

    به راستی که قرآن درست گفته که

    عده ی کمی از شماسپاسگزاری میکنید

    میبینی بهاره همینه همین قدر ساده

    ما هممون همینقدر ساده میگذریم از کنار این نعمت های عظیم الجثه

    همین لحظه اگر قلب تو بایسته این جهان برات چه سودی داره؟

    یا اگر چشم تو بسته بشه و دیگه هرگز باز نشه چه چیزی می‌تونه جاشو برات پر کنه؟

    استاد خیلی قشنگ میگه

    میگه من موندم ماچطور میتونیم سپاسگزار همین نعمت سلامتی مون باشیم اصلا ما میتونیم سپاسگزار ش باشیم؟!

    من که بعید می‌دونم ..

    من که قدرتی ندارم کمکت کنم من خودم هنوز اندر خم و پیچ یک کوچم

    فقط میتونم از روش‌هایی بگم که به خودم الهام شده ….

    وحالم رو خوب می‌کنه

    میگی چیکار کنی که غرق دنیا نشی که حالت خوب بمونه؟؟

    جوابش خیلی سادست

    این کاریه که برای خودم 90درصد مواقع جوابه

    هروقت فک کردی دنیا برات تیره و تار شده یا حس کردی رسیدی به ته خط

    فقط برو جلوی آینه همون‌طور زل بزن توی آیینه دستت رو بیار بالا و انگشتات رو جمع کن و باز کن دستت رو مشت کن و باز کن چشمات رو ببند و باز کن نفس بکش دم و بازدم هایی عمییییق …..

    میبینی تو هنووووز زنده ای

    و هنوز نفس میکشی

    تالحظه ای که زنده ای و نفس میکشی میتونی از خدا کمک بخوای چون اون هنوز بهت فرصت زندگی کردن داده و همینکه زنده ای یعنی خدا دوستت داره دیگه

    بابتش شکر گزار باش

    گفتن همین کلمه ی ساده

    که خدایا سپاسگزارم بابت بودنم در این جهان هستی،

    می‌دونم که گاهی واقعا سخته

    ولی نمیدونی که اگر موفق بشی که فقط همین جمله رو باخودت زمزمه کنی و سعی کنی چندبار تکرارش کنی حتی باصدای بلند

    نمیدونی چقدرررر بهت کمک می‌کنه

    شاید کسی به اندازه من درک نکنه که بابااگر فقط تااخر عمر همین نعمت سلامتی رو شکرگزار باشیم کمه

    به ولله کمه

    به خدا قسم کمه

    چند وقته فقط بهم الهام میشه که سپاسگزار باش

    سپاسگزار باش

    آیات مختلف سرراهم سبز میشن

    به راستی که عده ی کمی از شما سپاسگزاری میکنید

    ما این نعمت هارو برای شما فرستادیم شاید سپاسگزار باشید

    سپاسگزاری به نظرم کلیدِ

    وقتی سپاسگزاری میکنی انگار کلید رو میندازی داخل قفل و بازش می‌کنی انگار شروع یک داستان تازه ست

    داستانی که پشت اون در منتظرته

    وارد یک دنیای جدید میکنتت

    و یهو به خودت میای میبینی که دقیقا وسط آرزوهاتی

    ..

    برات نشستن وسط آرزوهات رو از خدا میخوام دوست عزیزم..

    وتمام

    به آغوش گرم الله میسپارمت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: