ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی - صفحه 19
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-15 05:22:082024-11-24 13:52:03ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزتر از جانم
خلاصه بگم که من از تاریخ 1403/8/15
تصمیم گرفتم ارتباط دوستانه و صمیمی و کاملا عالی
که با فامیل و آشنایان و دوستانم داشتم را به مدت
چهل روز برای کار کردن روی خودم و باورهام قطع کنم
این کار به خاطر خالی کردن ذهنم و دور شدن از
حواشی زندگی و تمرکز بر توحید عملی
و تمرکز روی قرآن و در کل برای نزدیکی بیشتر خودم
و خدای درونم است
به یاری خداوند امروز دوازدهمین روز از چله است
میخواستم تمام صحبتهای بین خودم و خدا و الهامات کوچکی
که فعلا دریافت میکنم رو در این چهل روز کامنت کنم ولی
هر بار در ذهنم تایید شدن یا اینکه دیگران چه نگاهی
دارند باعث میشد شکل نوشتن من تغییر کنه و
نمیخواستم این اتفاق بیفته
انگار نوشتنی که میدونم قراره کامنت بشه نمیگذاشت
خالصانه باشه و روی عمل کردن من هم اثر میگذاشت
ولی امروز یه حسی بهم گفت شکر گزاری که امروز
صبح نوشتی رو برای رد پا گذاشتن از خودت توی
سایت مکتوب کن
چقدر توی این دوازده روز زبان الهامات رو بهتر متوجه
میشم و تمام خواسته من در این چند روز این بود که :
خدایا کمکم کن بتونم باورهای قدرتمندتری از تو بسازم
کمکم کن بتونم اعتماد کنم به دستان توانگرت
یاریم کن درک کنم که همه چیز تحت فرمان توعه
و به این ترتیب هدایت میشدم سمت کامنتهای عقل
کل که از اسماء خداوند بود
و روی معنی اونها تمرکز میکنم میخونم و
میخوام در وجودم رخنه کنه و همونطور که ابراهیم
عزیز گفتن از طریق این اسمها و آیات قرآنی دارم به
یاری خدا روی باورهام کار میکنم و این همزمانی که از
سمت خدا برام رقم خورد یعنی فایلی که استاد آماده
کردن و من سر از پا نمیشناختم برای گوش دادن این
فایل و اول صحبت استاد با دیدن چشمهای استاد عزیزم
اشک بود که از چشمانم جاری میشد و حرفهای او به جسم و
روحمم مینشت
استاد توی این فایل چشمانتون پر از حس خدا و یکی
بودن با خدا بود چقدررررر این فایل دلنشین بود
انگار هر فایلی که شروع میشه نسبت به فایل قبلی
اصل تر و چکیده تر از فایلهای قبلی هستش
امروز که روز دوارزدهم چله من هست دوست دارم
برای داشتن سند و مدرک ، شکر گزاری امروز صبحم رو
اینجا مکتوب کنم
“سلام خدای قدرتمندم”
خدایا امروز سپاسگزارم برای قدرتت
برای آرامشی که اول صبح به من عطا کردی
خدایا سپاسگزارم برای دیشب که اضطراب و نگرانی
من رو تبدیل کردی به حس شادی و قوت قلب
“هزاران بوووس به کله مبارکت ”
خدا جونم هزاران بار شکر برای آروم کردن قلبم که
نگران آنیتا (دختر شش ساله ام که چند روزه لکنت
گرفته)بودم و با چشم گریان ازت کمک خواستم و تو در
جواب من گفتی تو که مادری اینقدر نگران دخترت
هستی و وقتی کلمه ای رو نمیتونه بگه و لب میزاره و
بغض میکنه
همراه اون بغض تو هم میترکه
اونوقت منه خدااااااااا …
که اینقدر عااااااشق توااااام
منه خدااااااااا …
که اینقدررررر قدرت دارم
ایننن همه حکمت دارم
و همه کار از دستم بر میاد کاری برای تو نمیکنممم؟؟؟؟
خدایا من قربون آرام کردنت من قربون ناز کشیدنت و
من به قربون عظمت و مهربانیت و نگهبانیت
که هیچ کس از تو داناتر ، محافظ تر ،
شنونده تر و بیناتر و پاسخگوتر و رحم کننده تر نیست
خدایا ممنون که قلبم رو سرشار از آرامش کردی و
همون دیشب دست نوازشت رو روی سرم کشیدی و
نگرانی و ترس را تبدیل به لبخند و امید و توکل و
آرامش کردی
خدایا ممنون که با من صحبت کردی و من دقیقا متوجه
حرفهات شدم
هزاران بار شکر که امروز صبح با قلبی محکم و آرام
آنیتا را راهی مدرسه کردم و انگار اون رو جایی
فرستادم که خیلی خیلی بهتر از خونه هواشو دارن و
تحت مراقبتهای ویژه است
خدایا سپاسگزارم که امروز صبح قلب من رو طوری باز
کردی که انگار به همه خواسته هام رسیدم انگار
صاحب ثروت و مقام بودم و هیچ کمبودی نداشتم و
فقط کمبود صحبت کردن و عشقبازی با تو را داشتم
انگار فقط دلم میخواست با تو باشم و به همه چیز
رسیده بودم و هیچ مشکلی نداشتم جز باز نگه داشتن
قلبم تا با اشتیاق فقط با تو حرف بزنه
هزاران بار شکر که ” با یادت دلها آرام میگیرد”
هزاران بار شکر برای دیشب :
دیدم چطور نگاهم میکردی!!!
و نگران من بودی …!!!
دیدم که میخواستی به من بفهمانی هزاران هزار برابر
بیشتر از مادر تو را دوستت دارم
و دوست ندارم غم تو رو ببینم
دیشب میخواستی به من نشان دهی که ببین لیلا !!!
من قدرت دارم
علم دارم
حکمت دارم
تواناییم برای محافظت بینظیره
مهربانترینم
نگهدارنده ام
بخشنده ام
آگاه ترینم
زندگی بخشمممم
من همه کااااااره ام ...
تو فقط اخممم نکن
تو فقط دلگیر نباش
و همه چیز را به من بسپارررر
دیروز صبح که از خوب بیدار شدم، در حین انجام کارهام، فایل صوتی رو دانلود کردم و شروع کردم به گوش دادن و حسابی قلبمو روشن کرد. خداروشکر میکنم بابت یادآوری این موضوعات حیاتی و ضروری برای یک زندگی سالم. در حین گوش دادن، چندین بار سجده به جا آوردن بابت عظمت خداوند، هدایتگریش و تمام صفات خوبش که ممکنه گاهی ازش غافل بشم.
شب هم ک دو ساعتی پیاده روی کردم باز دوباره گوش دادم.
استاد عباسمنش، وجودتون در این دنیا بسیار ارزشمنده و خداروشکر میکنم بابت وجودتون
همواره به همین منوال در مسیر رشد باشین
در پناه خدا
سلام استاد عزیز ومریم جون ودوستان عزیز امیدوارم حالتون عالی باشه
حدودا چهاریا پنج روز قبل بود که اول صبح وقتی تو راه داشتم میرفتم عجله ای سرکار با خودم داشتم صحبت میکردم که چرا مثل قبل نتایج واضح نیست چرا الهامات خدارو نمیتونم درک کنم یعنی کجای راه رو اشتباه رفتم که مسیر رو گم کردم
همون لحظه بود که عنوانی که برای فایلتون انتخاب کردین یعنی ارتباط بین درک صحیح خداوند وروان تر شدن چرخ زندگی بهم الهام شد خدا وشاهد میگیرم نشون به این نشون که حتی کلمه چرخ رو چندبار تکرار کردم با خودم ویک لحضه بنری که گذاشتین از جلو چشمم رد شد
وقتی دیروز سایت رو چک کردم دیدم بله خدابهم الهام کرده بود که همچین فایلی بااین عنوان وبا همون بنری که روسایت گذاشتین بهم الهام شده والان باید محتواش رو گوش کنم خدایا هزارم تبه شکرت این از هدایت اولم
نکته بعدی که میخوام بگم این هست که چقدر شمرده شمرده و دقیق باورهای درست درمورد خداوند رو برای ما تکرار میکنین ومهم تراز همه چقدر سوال های درستی میکنین که به دنبالش به جواب های درستی میرسین واین باعث میشه شخصا درکم از جملات بالاتر بره خدارو صد هزار مرتبه شکر
نکته بعدی اینکه باگوش دادن چندباره فایل باعث شد من هدایت بشم کارهای شخصیم رو زودتر انجام دادن چون مهمترین قسمتش این هست که خدامن رو هدایت کرد به جای اینکه امروز شیفتم رو برم شب رفتم وخدا و شاهد میگیرم چقدر شیفت عالی داشتم ازاینکه هدنرسم خوشحال بود که درکنار همکارهایی با شخصیت عالی شیفتم ازاینکه همکارام خیلی از حضورم برای بودن درشیفت تشکر کردن ازاینکه من هدایت شدم برای ارزش گذاری بیشتر برای سلامتیم به تهیه واکسن ازاینکه حال بیماراعالی بود وبرخورد خیلی محترمی با من داشتن ازاینکه تونستم کامنت بچه هارو توشیفتی مطالعه کنم ازاینکه ازاول صبح حالم عالی بود وهست وخیلی خوشحال وبدون خطا شیفتم رو تحویل دادم و راهی خونه شدم ازاینکه تابرسم خونه یکبار دیگه این فایل رو گوش دادم ازاینکه الان باخیال راحت وبا فرکانس عالی کامنتم رو نوشتم تا ردپایی باشه برای خودم ودوستان که فقط چند ساعت هدایتی به راحت ترین حالت ممکن گذشت ومهم ترین باوری که به خودم یادآوری میکردم ونتیجه اش رو ورفتار همکارام میدیدم این هست که خدایا تو خودت دلها و به سمت نرم کن وخیلی دیگه از باورهایی که درمورد خدا برامون تکرار کردین ومدام به ذهنم یادآوری میکنم
ممنونم استادعزیز برای زحمتی که برای این فایل کشیدین
خدایا شکرت که قبل از خواب تونستم کامنتم رو بزارم
یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ
خداوند برای شما آسانی را اراده فرموده و خداوند برای شما سختی را اراده نفرموده…
—————————————————————————————————————————
به نام خدا
سلام به استاد نازنینم، استادی که همیشه خودشه.. استادی که داره به جایگاه صدق نزدیک میشه، استادی که اهل ماسک زدن نیست، استادی که حق بزرگی به گردن ما داره.. استادی که به واسطه درکش از توحید هر روز شکفته تر و جذاب تر میشه
سلام به تمام دوستان عزیزم در این سایت توحیدی
سلام به همه بندگان موحد خداوند
دوره احساس لیاقت با اینکه هنوز تمومش نکردم و خیلی برام جای کار داره خیلی توی درکم از توحید موثر بود.. اینکه فهمیدم بزرگترین و سخت ترین مانع خوشبختی ذهن شرطی شده منه که خودشو گذاشته جای خدا و برای ارزش های من نرخ تعیین میکنه!! ذهنی که اتفاقات رو به هر چیزی نسبت میده جز خدا..
استاد گفتین که باور کردید همه چیز به آسانی به دست میاد.. گفتید خدا برای ما ثروت میخواد خوشبختی میخواد سلامتی میخواد.. صد البته که همینطوره و همه عالم بر این حقیقت گواهند.. خداوند هر چیزی رو در جای خودش قرار داده..
اما ما به سختی به دست میاریم!! چون به جای صراط مستقیم که خالص شدنه و یکی شدنه با خداست از راه های فرعی داریم میریم.. به جای راه خالص مستقیم که یک راه بیشتر نیست.. همون راهی که خداوند فرمود قَالَ هَٰذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ
به جای اون راه ساده راحت مستقیم رفتیم سراغ چیزی که ذهن خودمون میگه، راهی که نفسمون میگه.. راهی که خداوند میفرماید:
أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَهً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ ۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ
پس آیا کسی که معبودش را هوای نفسش قرار داده دیدی؟ و خدا او را از روی علم و آگاهی خود [بر اینکه شایسته هدایت نیست] گمراه کرد، و بر گوش و دلش مُهرِ [تیره بختی] نهاد، و بر چشم [دلش] پرده ای قرار داده است، پس چه کسی است که بعد از خدا او را هدایت کند؟ آیا متذکّر [حقایق] نمی شوید؟
استاد راه خوشبختی سخته برای من و امثال منی که از نفسمون تبعیت میکنیم.. مایی که علامه دهر شدیم.. مایی که منم منم از کلاممون نمیفته..
چرا نمیپذیریم؟ چرا تسلیم نمیشیم؟ چرا نمیزاریم این ذهن خاموش بشه و به نقش ابزاری خودش برگرده تا توی دلمون اون عشق الهی رو احساس کنیم؟ اون یکرنگی؟ اون کودکانه هایی که زیر نجواهای این ذهن دفنشون کردیم؟ چرا مدام بخاطر امتیازهایی که این ذهن برامون قائل شده خودمونو اضطراب میدیم و مدام در دویدن و تلاش بی فرجامیم؟
به قول خداوند این تذهبون کجا دارین میرین؟ من چقدر با بت پرستهای صدر اسلام فرق دارم که اونها روی بت ها حساب باز میکردن و من روی همه چیز به جر خدا حساب باز میکنم؟
رسیدن به خوشبختی فقط یه سختی داره! اونم پا گذاشتن روی نفسمونه.. اونم تبعیت نکردن از شرطی سازی های ذهن و حساب کردن روی خداست.. و این تکامل میخواد.
هر وقت گفتیم خدا میرسونه، هر وقت گفتیم خدا دیر نمیکنه، هر وقت گفتیم خدا جواده و خدا رو به اسما و صفاتش یاد کردیم که خداوند میفرماید همه اسمای من قشنگه با هر کدوم دوست داشتین صدام کنید:
قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ
همون موقع ها یه صدایی هم از ذهنمون میاد که نه بابا توهم زدی، اینا همش خیاله، از کجا معلوم
همون موقع ها باید بشیم همون عباد خداوند که پروردگار عاشقانه یادشون میکنه..
الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
یعنی باید این عادت در ما نهادینه بشه که مدام آثار خلقت و قدرت و حکمت خدا رو به یاد بیاریم و قلبمونو بهش عادت بدیم تا ذهنمون آرام آرم ساکت بشه..
اگر این فنا نیست پس چیه؟ اگر این رسیدن به مقام وحدت نیست پس چیه؟ و عشق که در وجود همه هست.. فقط این صداها باید آرام آرام ساکت بشن.. تا در پس پرده ظلمانی نفسمون قلب خدا رو ببینیم که در سینمون میتپه..
و اون موقع میشه که:
یَا ابْنَ آدَمَ أَنَا غَنِیٌّ لاَ أَفْتَقِرُ أَطِعْنِی فِیمَا أَمَرْتُکَ أَجْعَلْکَ غَنِیّاً لاَ تَفْتَقِرُ یَا ابْنَ آدَمَ أَنَا حَیٌّ لاَ أَمُوتُ أَطِعْنِی فِیمَا أَمَرْتُکَ أَجْعَلْکَ حَیّاً لاَ تَمُوتُ یَا اِبْنَ آدَمَ أَنَا أَقُولُ لِلشَّیْءِ کُنْ فَیَکُونُ، أَطِعْنِی فِیمَا أَمَرْتُکَ أَجْعَلْکَ تَقُولُ لِشَیْءٍ کُنْ فَیَکُونُ.
اى فرزند آدم!من غنى هستم و احساس نیاز نمىکنم،تو در فرمانهایم مرا اطاعت کن تا تو را غنى گردانم و نیازمند نشوى.اى فرزند آدم!من زندهاى هستم که نمىمیرم،در فرمانهایم اطاعتم نما تا تو را زندهاى گردانم که نمیرى.اى فرزند آدم!من به هر چیزى بگویم باش،موجود مىشود،تو در فرمانهایم طاعتم کن تا تو را به مقامى برسانم که به هر چه گفتى باش،موجود شود
و خدایا تو فرمودی بنویس و اطاعت امر کردم
والسلام علی من اتبع الهدی
سلام استاد !
این فایل میلیونها میلیون دلار ارزش داره .
آدمُ به درک واضحی از هدایت و الهام میرسونه.
شخصا خودم دارم بیشتر هدایت میخواهم ازخداوند و هرقدری ک ازش هدایت میخواهم جواب میده منو هدایت میکنه! دستمو میگیره !
هرقدری ک به قولِ شما باورای توحیدی خود رو افزایش بدهیم به همون مقدار الهامات ما بیشتر میشه !
گاهی نتایج بقیه رو از آسون شدن چرخ زندگی میخونم، میگم پس نتایج من به اندازه اونا بزرگ نیست !
بعد میگم مگه تو چقد روی این باورای توحیدیت کار کردی ک توقع زیاد داری، تازه درک کردی کجاها شرک ورزیدی، کجا بی ایمان بودی و تمرکز ذهن نداشتی
پس بذار تکاملت طی بشه مطمئنا خداوند با آغوشِ باز منتظرت هست پس عجول نباش.
خیلی خوشحالم از درکم ازین قوانین الهی، و آشناشدن اون توسطِ شما استاد عزیز
اصن واژه کم میاد در خوبی و عالی بودنِ شما استاد جان.
به گفتهی اون دوست ما؛ بمونید برامون الهی !
سلام استاد
ببخشید استاد این فایل جدید در چه تاریخی ضبط شده است ؟
سال ریاست جمهوری ترامپ سال2016
من فکر می کردم این فایل تازه ضبط شده
است .
استاد اگر امکانش هست از شرایط الان خود برای ما فایل بگذارید . همین تاریخ آبان 1403
سلام بر استاد عزیز توحیدیام و خانم شایسته دوست داشتنی
واقعا همینطوره وقتی که به الهامات اعتماد میکنیم و با تمرکز جلو میریم چقدر زیبا و عالی مسئله چندساله به راحتی کمتر از یک روز حل میشود خواستم دوتا از تجربه خودم را که همین یکی دو روز پیش برام حل شده را مطرح کنم تا برای خودم یادآوری و ثبت شود
خب من بیش از سی ساله که به صورت تخصصی تو حوزه کامپیوتر و بخصوص فروشگاه اینترنتی فعالیت میکنم چند سال پیش یک ماژول تخصصی از یک مهندس برای سایتم خریداری کرده بودم و تو ایران به خاطر عدم رعایت حق کپی راید، تولیدکنندگان نرمافزار بالاجبار امکان اوپن سورس را غیرفعال میکنند و تنها خود شخص سازنده باید تغییرات یا ارتقاع را انجام بده و یک سالی بود که مهندس صاحب اثر به رحمت خدا رفته بود و عملا کسی نبود که پشتیبانی و یا مسائلی که مطرح می شود را پاسخگو باشد و خیلی از فروشگاه های اینترنتی که از ماژولهای پرستاشاپ (برنامه تخصصی فروشگاه محصولات فیزیکی) این مهندس استفاده میکردند با مسائل مختلفی مواجه میشوند که متاسفانه کسی پاسخگوی تولیدات ایشان نیست حتی یکی از مهندسین هم خواست تمام محصولاتش را خریداری و پشتیبانی کند که موفق نشد با خانوادهاش ارتباط یا موافقت بگیرد.
و اکثر مهندسین میگفتند که نسخه خارجی این ماژول را (قیمت 150دلار) را خریداری کنم تا مسئله حل شود ولی من دلم راضی نمیشد که این هزینه را پرداخت کنم هم هزینه اش زیاد بود و هم ترجمه فارسی نداشت و کلی مسائل دیگهای که تخصصی و جای ذکرش اینجا نیست
خلاصه فروشگاه من هم یکی از این فروشگاه ها بود که با مسائلی مواجه میشد و کسی پاسخ گو نبود یادمه حتی یکی دو سال پیش خواستم از امکانات بهتر این ماژول استفاده کنم حتی هاست دانلودی هم خریدم ولی عملا نتوانستم انجامش بدم و بیخیالش شدم ولی این مسئله همیشه گوشه ذهنم بود که خدایا چطور حلش کنم و عملا نمیتونستم بکاپ از سایتم بگیرم و اگر هم میخواستم بگیریم باید هر هفته 20گیگابایت را بکاپ گیری و دانلود کنم که عملا کاری خسته کننده بود در صورتی که حجم اطلاعات مهم سایتم 5گیگ بیشتر نیست و نیازی به نسخه برداری کل هاست نبود.
تا اینکه یه شب یه ندایی به قلبم گفت برو هاست دانلود را بخر!!؟؟ ولی من گفتم بابا دو سال پیش انجام دادم نشد حتی هنوز اثراتش توی تیکتهای هاست سرویس دهنده سایتم هست که یک هفتهای درگیرش بودم و نتونستم انجامش بدم و پسش دادم! ولی خداوند با قدرت بیشتری بهم گفت برو هاست دانلودی رو بخر و دوباره انجامش بده!! قشنگ یادمه که سه بار با قدرت بهم گفت و من هم اعتماد کردم و هاست دانلودی را خریدم و دوباره فیلم آموزشی ماژول را با دقت بیشتری دیدم و شروع کردم تنظیمات را انجام دادن و این بار تمام خطاهای سرور و ماژول را خیلی شفاف بررسی و به مهندسین هاست منتقل کردم و به صورت معجزه وار حل شد و خودم کفم برید که این خطای یکی دو سال پیش از طرف سرور هاست و یک خطای جزئی تو لینک سازی من بوده و عملا با هدایت خداوند که همش بهم میگفت از این قسمت اسکرین شات بگیر و برای هاست بفرست و چندین مورد فنی را یکی یکی برای کارشناسان هاست ارسال کردم
وقتی قسمت به قسمت مسائل را یکی یکی جلو رفتیم معلوم شد که دو قسمت از طرف هاست انجام نشده بود که تنظیمات را انجام دادند حل شد و یک مورد هم از یک اسلش (/) اضافی تو لینک سازی من بوده که اونها متوجه شده بودند و اصلاحش کردند و جالبه وقتی به تصاویر ارسالی خودم مراجعه کردم تازه متوجه شدم چطور من این / را ندیدم اضافیه!! در حقیقت مسئلهای که یکی دو سال فکرمو مشغول کرده بود تو 24ساعت حل شد و آنقدر خوشحال شدم که چقدر راحت برام انجامش داد و الان هر وقت یادش میافتم از خداوند تشکر میکنم
یه مسئله دیگری که برای سایتم پیش آمده بود برای ثبت آدرس مشتری و ارسال کالا بعضی وقتها حامل برای مشتری فعال نمیشد و ماژول (یا به عبارت وردپرسیها پلاگینش) درست کار نمیکرد و این مسئله در نسخههای جدیدش برطرف شده بود و من اگر میخواستم از نسخههای جدیدش استفاده کنم میبایست پشتیبانی ماژول را تمدید کنم و این هم هزینه داشت که فعلا برایم مقدور نبود و دوست داشتم این مسئله بدون هزینه حل شود
خیلی جالب بود که با هدایت خداوند این مسئله را هم با تمرکز کامل از ظهر تا ساعت 12شب یکسره تمرکزی بدون پرداخت هزینه و با تنظیمات دقیق شهرها و حاملهای محصول بر پایه حجم کالا، خیلی راحت و دقیق حل شد و چقدر خودم کیف کردم که این مسئله هم برام حل شد و دیشب یک لحظه تو کاغذهای یادداشتم دیدم که نوشته بودم دوتا ماژول را باید تمدید کنم و تاریخ 20/8/1403 هم زده بودم ولی جالب اینجا بود که این یادداشت رو من صبح نوشته بودم ولی تا آخر شب بدون تمدید پشتیبانی ماژول حل شد و زمانی که این یادداشتمو دیدم همزمانی شد با این فایل توحیدی استاد عزیزم و به خودم قول دادم که حتما بیام توی سایت یه اثری از خودم بزارم که وقتی به خداوند اعتماد میکنی چقدر کارها به سادهترین شکل ممکن و عاشقانه حل میشود
واقعا ممنون خداوندم که منو از ابتدای سال 1395 با استاد عباس منش آشنا کرد تا بتونم قدرتهای درونیام و خودش را بهتر بشناسم و الحمدلله کلی از مسائل زندگیام حل شده و منو از یک انسان با ذهن درب و داغون و پر از شرک به یک ذهن آرام، شاد و رها مبدل کرده و انصافا وقتی در جمع دوستان و اقوام هستم بیشتر به این مسئله پی می برم که چقدر من تغییر کردم
خیلی دوست دارم که دوتا پاشنه آشیل مهم من هم خداوند به همین راحتی برام حل کنه که در این سالها هنوز حریفش نشدم، یکی باور کمبود و دیگری کنترل ورودیهای ذهنه که از خداوند عاجزانه درخواست دارم هدایتم کند این دوتا پاشنه آشیلم را حل کنم
بخدا قسم وقتی حال دلت خوب باشه، وقتی خداوند به این راحتی مسائلمون را حل میکند هنگام سپاسگزاری اشک شوق توی چشمانمون جمع میشه و با همه وجود ازش تشکر میکنیم
خدای من عاشقتم سپاسگزارم بابت همه چیز همه چیز همه چیز
به نام خدای معجزه ها
سلام دردونه قلبم استاد عزیزم و سلام مریم زیبا و دوست داشتنی
صبح قشنگ پاییزی تون بخیر و نیکی
الهی دورتون بگردم من
استاد جان من زود به زود بیاین خب دلمون تنگ شده بود حسابی
اصلا فکر قلب ما نیستین که.استیکر خشم
خیلی ازتون ممنونم برامون فایل پر کردین
خدایا هزاران بار شکرت
استاد ماشالا به جونتون چقدر چهرتون نورانی هست چقدر تن صداتون ارامش خاصی داره چقدر جوون شدین بزنم به تخته و چقدر بشاش و سر حال و پرانرژی و چقدر ترکیب لباستون با کلاهتون فوق العادست. خدایا هزاران بار شکرت
من به محضی که بیام امریکا قول میدم اولین کاری که میکنم کلاهای شما رو برمیدارم نمیدانم چرا اما عجیب سلیقه منو خرید میزنین.
استاد قشنگم چه فایل فوق العاده ای دمتون گرم
اصلا مدت ها بود قلب من یکی تشنه ی فایل توحیدی بود و واقعا سلول های بدنم کم داشت ی تغذیه حسابی اینجوری
من عاشقتونم که دقیقا به موقع به داد قلب من رسیدین.
خدایا هزاران بار شکرت
دقیقا دو شب پیش در حال رانندگی بودم و طبق عادت زشتم سرم تو گوشی بود ی آن صدای بوق شنیدم سرمو بالا که آوردم دیدم خدا شاهده با ماشین جلویی نهایت ی متر فاصله دارم و قلبم وایساد و وقتی پامو رو ترمز گذاشتم اندازه سر سوزنی امید نداشتم بتونم ترمز بگیرم و به صورت معجزه وار نهایت تو 20 سانتی ماشین جلویی ترمز گرفته شد به حدی ترسیده بودم که زانوهام جون نداشت پامو بزارم رو پدال. وقتی نگاه کردم دیدم نه پشت سرم ماشینی هست نه کنارم و همش میگفتم این صدای بوق از کجا اومد که خداشاهده انگاری یکی میگفت خدا برات بوق زده و واقعا چشام پر از اشک شد گفتم ببین این خدای مهربون تا کجا کنار ماها هستش اما دریغ از ی ذره درک و اون شب به حدی از این همزمانی از این همراهی خدا لذت برده بودم که تمام لحظه ها تمام وجودم پر از سپاس گذاری بود. دقیقا همون شب اخر شب با عزیز دلم داشتیم غزلیات پروین اعتصامی میخوندیم هر چی به سر فصلش نگاه میکردم شعر معروف مادر موسی پیدا نمیکردم خلاصه ی شعر دیگه نظرمو جلب کرد رفتم اونو خوندم بعد که تموم شد وقتی صفحه بعدیش نگاه کردم دیدم دقیقا شعر مادر موسی بود خدا شاهده دهن من ی متر باز مونده بود میگفتم خدایا چه همزمانی فوق العاده ای
الله اکبر
به عزیزم گفتم ببین خدا حتی به جستجوی کوچک مغز ما جواب میده اونم کمتر از حتی ی دقیقه اما ما انسان ها عجولیم و به شدت فراموشکار و نمیخوایم که زندگیمونو هر لحظه بسط بدیم به حضور خدا و کلی هم زبون درازی میکنیم که خودمون داریم میسازیم.
عامو ساختن ما کجا و ساختن خدا کجا
اون بنا و قصری که ما میسازیم با ی فوت بچه 5 ساله از هم میپاشه و اونی که خدا میسازه کی قدرت داره حتی نزدیکش بشه.
همین حدود ی هفته پیش اصلا نمیدونم چرا تو این بازار که اصلا معلوم نیس چی به چیه یهو بهم گفت از این جنس ده تا بخر و کمتر از دو سه روز دقیقا همون جنس به شدت گرون شد و من سود بسیار خوبی از این فروش بردم
گفتم خدایا جایی که من رها میکنم عجیب تو دوستی چسبیدی که به شدت بهش رنگ و جلا بدی و بهم بدی و اما امان از روزی که من به شدت بچسبم به خواسته ای یعنی قشنگ شیطون بهم حالی میکنه که تو دختر داری رو شن آب میریزی و حالا تا دلت میخواد اندازه دریا اب بریز ببین به چی میرسی اصلا
همین من نوعی که کمتر از دو سال هست که مثلا تمرکزی دارم این مسیر رو ادامه میدم با اینکه هر وقت سرمو بالا گرفتم باز تو جاده خاکی بودم اما وهاب بودن خدارو با جان و دل تجربه کردم رزاق بودنش که هر روز نعمت سر سفره من بود. معجزه گر بودنش که هر صبح که بیدار میشدم و میدیدم بهم فرصت زندگی داده. و اما بخشنده بودنش رو الله اکبر
اینقدر بخشنده که من الان فرصت کامنت نوشتن رو دارم. خدایا هزاران بار شکرت
و خدایی که همیشه به شدت همراه من بود
شروع امسالم رو با چندتا هدف قشنگ شروع کردم اصلا نمیدونم چجور و معجزه وار ماشین رویاهامو خریدم وقتی که ماشینم اومد گفتم ببین من الان ی رابطه عاطفی و ی همسر فوق العاده میخوام. و تمام خصوصیات رو نوشتم کمتر از حتی ده روز از نوشتن من شخصی وارد زندگی من شد که من میگفتم خدایا این ادم سه سال دور و بر من بوده و من چرا اصلا این شخص رو نمیدیدم و حتی کمتر از دوماه از اشنایی ما میگذره که به لطف الله ما در تدارک مراسم جشن و عقد هستیم.
گفتم خدایا من درامد بالا میخوام از اون نعمت هایی که به سلیمان نبی بخشیدی در حدی که اندازه سر سوزنی دغدغه مالی نداشته باشم که به لطف الله روز به روز فروش من بیشتر و بیشتر شده و
پیشرفت مالی من رشد تصاعدی داره.
و خدایی که هر لحظه به من لبخند میزنه و میگه دیگه چی. فقط تو بخواه
خدایا هزاران بار شکرت
استاد جان و روح من ی دنیا ازتون سپاس گذارم که هستین کنارمون.
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
به نام خداوند مهربان
درود بر استاد گرامی و خانم شایسته نازنین
ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی
خیلی خوشحالم که به این فایل پر از آگاهی هدایت شدم
استاد واقعاً کلامتون حقه
هر وقت فراموش میکنیم، شما چقدر زیبا و ساده قانون رو برای ما یادآوری میکنید.
من هر وقت تو زندگیم روی خودم یا بقیه حساب کردم به هیچ جایی نرسیدم.
ولی از وقتی که تمام امور زندگیم رو دست خدا سپردم دارم معجزاتشو میبینم
هر وقت تو حالت عجله و اضطراب بودم، و هی منتظر نتیجه بودم به هیچ جایی نرسیدم.
ولی از وقتی که درخواست خودمو به خداوند مهربان میدم و دیگه عجله ندارم، بهترین نتیجه ها واسم اتفاق میفته.
من چند سال منتظرم بودم از طریق دوستان و همکاران رده بالا همسرم، یه کار بهتر با حقوق بیشتری به همسرم پیشنهاد بشه. در واقع شرک داشتم و روی غیر خدا حساب کرده بودم.
همش منتظر بودم که چی شد چرا پیشنهاد نمیدن. هیچ اتفاقی هم نیفتاد، هیچ پیشنهادی هم ندادن.
ولی از وقتی که رها شدم و فقط روی خدا حساب کردم و قدرت مطلق رو به خدا دادم، خیلی شیک و مجلسی و به آسانی مهاجرت کردم به یه شهر دیگه، قبلاً تو کامنتام گفتم که همون خونه ای که میخواستم به آسونی واسم فراهم شد با بهترین صاحبخونه. ان شاالله که خونه خودمون با بالاترین قیمت فروش بره و یه خونه شیک و نوساز بخریم.
به خدا قسم قبل از اینکه اسباب کشی کنیم دو بار با همسرم تماس گرفتن واسه همون کاری که من سالها منتظرش بودم
ولی همسرم مخالفت کرد، چون آماده مهاجرت بودیم
ولی من کنترل ذهن کردم و اصلاً ناراحت نشدم و به خدا سپردم
من مطمئنم که به تخصص همسرم نیاز دارند و بهترین پیشنهاد کاری بهش میشه، چون به فراوانی جهان ایمان دارم.
دو سال پیش دکتر رفتم واسه فرزندم و دکتر با حال بدی گفت احتمال فلان بیماری رو داره.
من اولش ناراحت شدم و خودمو باختم
ولی خیلی زود با کمک همسرم روحیه خودمو به دست آوردم و توکل به خدا کردم و سپردمش به خودش و گفتم که چه کسی بهتر از خودت میتونه نگه دار فرزندم باشه، همون طور که اونو به من هدیه دادی دوباره صحیح و سالم از خودت میخوامش
خلاصه ما رفتیم تمام آزمایشهای لازم، اسکن و نمونه برداری رو انجام دادیم ، به لطف خدای مهربونم سالم سالم بود
این نتیجه توکل من به خدا بود و کنترل ذهنم
واقعا از وقتی که قدرت خداوند رو شناختم و درکش کردم، چرخ زندگیمون روان و روان تر شده.
ممنون و سپاسگزارم از آموزش های نابتون که باعث شدید بهترین زندگی رو واسه خودمون رقم بزنیم
در پناه الله
سلام روز همگی به خیر
امروز صبح داشتم میرفتم سرکار.. توی مترو بودم.. توی یه ایستگاه که مترو توقف کرد ناگهان جمعیت وارد مترو شدن و یه پیرمرد و یه جوون برای رسیدن به یه جای خالی هر دو با شتاب دویدن و خوب مشخصه که اون جوون جای خالی رو مال خودش کرد! و من داشتم صحبتهای استاد رو گوش میدادم.. یهو یه احساس زلال از درون بهم گفت: پاشو اون پیرمرد بشینه، شاید بخاطر این مسئله و این که اون جوان نزاشته جای خالی بشینه اونم درحالی که سن و سالی از ایشون گذشته کل روزش با احساس بد خراب بشه! و من با احساس خوب جامو به اون پیرمرد دادم و از صمیم قلبم خدا رو سپاسگذارم که اینقدر حتی مراقب حال دل بنده هاشه که آب تو دلشون تکون نخوره.. البته بنده هاش!!