ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی - صفحه 35

1144 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اعظم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1408 روز

    به نام خدا

    سلام بر همگی…

    میخوام یه چیزی که امروز نتیجه اش مشخص شد و بی ربط به این فایل نیست رو براتون بازگو کنم تا ردپایی باشه برای خودم و اینکه کسانی که دوست دارند جریان هدایت خدا رو در زندگی تک تک اعضای این سایت ببینند یه انگیزه و ایمان قوی باشه!

    حدود شش ماه قبل،پسرم برای خدمت سرباز ی اقدام کرد و چون چندین نفر بودند از شهرمون،همگی با هم اقدام کرده بودند تا در یه منطقه ی نظامی با هم باشند و چون الان روال خدمت سربازی بسیار آسون هست و هر کسی هر کجایی که پذیرش بشه میتونه اونجا خدمت کنه برای همین شوق و انگیزه ی زیادی داشتند که همگی توی یه گروهان باشند و در کنار خدمت لذت هم ببرند!

    وقتی که فرم رو آورد خونه و داشت پر میکرد یه گزینه ای بود که پرسیده بود آیا عمل جراحی توی این سن دارید یا نه؟

    و چون سال قبل یه عمل داشتند ایشون،گفت میخوام بزنم گزینه ی نه چون به دردسرش نمی ارزه ولی من گفتم شما گزینه ی درست رو بزن و هر چی باشه به خیرت هست اگه اونجا مشکلی در هنگام رزم و آموزش برات پیش اومد دیگه اذیت نشی و ایشون همونی که من گفتم رو زد چون از وقتی با سایت و آگاهی هایش آشنا شدم فهمیدم که مسیره موفقیت از مسیر راستی و درستی میگذره و من با دروغ گفتن فرکانس ترس و ایمان نداشتن بخدا رو ارسال میکنم و فرم رو فرستاد رفت!

    بعده چند روز پسرم رو به نظام وظیفه خواستند و گویا اونجا گفته بودند که چون قبلا عمل داشتین باید مراحل پزشکی و بیمارستانی و انجام آزمایشات زیاد رو طی کنی تا صحت گفته هاتون مشخص بشه و این روند رو طی کنی و اومد و با ناراحتی که اجازه ندادی خلاف گفته ات عمل کنم و افتادیم تو دردسر و از هر کسی پرسید حتی یه نظامی با تجربه توی فامیلمون هست از اون پرسید ایشون گفتند که اشتباه کردید و باید به دروغ می گفتین که عمل نداره چون حداقل پنج شش ماه طول میکشه تا انجام آزمایشات و کارهای اداری و خیلی کارهای دیگه که کلا منظورش این بود که ول معطلین و هر کاره دیگه ای بکنین اشتباه کردید باید اونطوری نمیزدید و چون وارده سیستم کشوری شده دیگه هیچ کاری نمیشه براش کرد و بماند که چقدر سختی تو همین کارهای اداری کشیدیم و هر بار پسرم می گفت که تقصیره تو بود که گفتی حقیقت رو بگیم و من هر بار می گفتم یه خیری هست توی اینکار ولی اون با حالت عصبانیت و خشم می گفت لطفا دانسته هات رو در امور خودت بکار بگیر و کلا اینکه دیگه بهت اعتماد ندارم ولی من می دونستم که یه خیریتی هست تو این کار و باید قبول کنم!

    روزه اعزام دوستاش که همگی با هم توی یه گردان نزدیک به شهرمون افتاده بودند کلا این چند روز با من حرف نزدو ناراحت بود، ولی من میدونستم هدایت خدا و پلن هاش از خواسته های ما بهتره ولی این قبول نمیکرد!

    بعده کش و قوس های زیاد نتیجه ی نظام وظیفه اومد و این معاف از رزم شد ولی کوچکترین خوشحالی نکرد و گفت که موندم تو ماههای سرد سال باید دوره آموزشی رو بگذرونم و چون معاف از رزم هستم نمیتونم پذیرش کنم به این معنی که نمی تونست منطقه ای که میخواست اونجا خدمت کنه رو خودش تعیین کنه و می گفت حتی اون فردی که اونجا فرم رو پر کردم سه بار از من تایید گرفت که اینگونه اعزام ها از سخت ترین ها هستند چون مشخص نیست تو کدوم منطقه می افتی و احتمالا نود به صد اکثرا مرزها برای اینگونه افراد در نظر گرفته میشه و گفت سه بار از من تایید گرفت که هر کجا،هر کجا افتادی هیچ گونه حق اعتراض نداری و باید بری و می گفت قبول کردم و اومد به من گفت و گفتم بخدا بهترین جا رو خدا برات در نظر گرفته و بازهم گفت تورو خدا مامان شروع نکن یعنی بسه و گفت اگه میخوای در حق من بعده این همه اذیت شدنم و دور شدن از دوستانم کاری بکنی یه نفری هست که خیلی در کارهای نظامی،دست داره به بابا بگو بهش زنگ بزنه لااقل توی مرز نیوفتم و من چقدر در این زمان ها مقاومت میکردم چون خلاف آموزه های استاد بود و هر وقت زیر فشار اون میخواستم چیزی بگم تا زنگی بزنند و کاری بکنند انگار در بدترین شرایط روحی بودم!

    گذشت چند روزی و بازم پسرم گفت یه دوستی داشتم دوران آموزشش توی مرز افتاده بوده و پدرش بیش از صد میلیون خرج کرد و تونست کلا از اون منطقه اسمش رو پاک کنند و به یه جای نزدیک بیارنش و شما حتی یه زنگ نمیتونید بزنید تا یه کاری برای من بکنید و با اینکه در تضاد بود این خواسته اش و شرک بحساب میاد ولی دیگه زیر اون مقاومت ها کم آوردم و گفتم خدایا تو آگاهی به قلب من این مغایرت داره با دانسته های من ولی دیگه اصرار و ناراحتی ایشون من رو وادار به اینکار میکنه و از همسرم خواستم تا زنگ بزنند و سفارشش رو بکنند که شکر خدا فقط اون زنگ زدن ها بود وهیچ کاری انجام ندادند چون باور نداشتم هیچ کاری هم انجام نشد ولی دلم آروم بود،می دونستم که آخره این داستان خوبه و همیشه آیه ی

    الخیر فی ما وقع در ذهنم مرور میشد تا اینکه این هفته ی پیش رو نتیجه ی نهایی رو می دادند و همزمان شد با این فایل بسیار آگاهی دهنده با باورهای خوب که خدا از زبان استاد بارها و بارها تکرار کرد که خدا آگاهه از خواسته های شما،خدا میدونه تو دلت چی میگذره و نیازی نیست هر بار بهش بگی و فریاد بزنی!

    یعنی خدا شاهده از روزی که این فایل روی سایت قرار گرفته نان استاپ فقط دارم گوشش میدم هم صوتی هم تصویری،هم کامنت هاش رو میخونم و هم استفاده میکنم طوریکه که هر روز یه بخشی از محصولات رو کارمیکنم و هر از گاهی سریال زندگی در بهشت و نشانه ی امروز و…ولی این چند روزه فقط خودمو بستم به آگاهی های این فایل و نمیدونم انگار داشت این فایل رو برای من ضبط و پخش میکرد!

    تا اینکه دیروز خبر دادند که نتایج اومده و مشخص شده که هر کسی کجا افتاده و دوباره دلهره و نگرانی و ترس تو صورت پسرم نمایان شد و گفت اصلا حالم خوب نیست ولی دوباره بهش امید دادم و دلش رو قرص کردم که بخدا همه چیز عالی پیش خواهد رفت و نگران نباش!

    دو تایی رفتیم و هر وقت توی راه می گفت که می ترسم بیوفتم مرز دوباره آرامش رو بهش تحویل میدادم و میدونستم خدا خلف وعده نمیکنه و حتی یه لحظه توی ماشین نجوا اومد و دقیقا نشست روبه روم و گفت الان افتاده مرز و چی میخوای به پسرت بگی؟

    دیدی گند زدی به کارهاش؟

    دیدی اعتماد به تو چقدر کارهاش رو به تعویق انداخت و از دوستاش جداش کرد و داشت حسم رو بد میکرد ولی دوباره اون نوره ایمان،ایمانی که می دونستم خیره بهم گفت:

    مگه تا حالا بهم سپردی و خطا دیدی از من؟

    مگه زمان کودکی و خردسالی تا دم مرگ پیش رفت،تونستی کاری براش انجام بدی و من نجاتش دادم؟

    مگه ایمان نداری و مثل یه فیلم از جلوی چشمانم اون اتفاقات رد شدند و اشک توی چشمام جمع شد و روم رو برگردوندم تا پسرم نبینه ولی متوجه شد و فکر کرد بخاطر ترسیه که از نتیجه ی کارش دارم!

    رسیدیم و رفت و پرسید وگفته بودند که اسم همه و منطقه ای که باید خدمت کنند اومده بجز تو و دوباره اون ترس ها و اینکه گفته بودند اکثرا اگه این طوری دیر بیاد اسم کسی صد درصد در بدترین و دورترین منطقه میوفته و اومد بهم گفت ولی من گفتم باور نکن چون من ایمان دارم و میدونم همه چی خیره!

    هیچی نگفت یعنی تا رسیدن به مسیره خونه هیچ کلامی بین ما رد و بدل نشد و سنگینی فضا و شرایط رو شما خودتون درک کنید!

    همین طوری که ماشین حرکت میکرد گفتم خدایا تا فردا نمیتونم صبر کنم یه نشونه بده تا دلم قرص شه و روی اولین تابلوی مغازه ایی که اسم یه شهری رو دیدم بفهمم که کجاست جای این!

    دو سه دقیقه نشد که اسم ارس اومد جلوی چشمام!

    گفتم بخدا علی افتاده نزدیکترین و بهترین جای ممکن و دلم آروم شد!

    رفتیم بازار و گفتم چند دست لباس گرم بگیریم تا ببری اونجا و سرما اذیتت نکنه و اون قدر حال روحیش خوب نبود که گفت مامان حالم خوب نیست بریم خونه…

    گفتم باشه و خودم میام میگیرم،یعنی تو این حد ولی من دلم قرص بود و ایمان داشتم و بهش گفته بودم هر جایی باشی صد درصد به نفعت خواهد بود!

    امروز صبح کارهام رو انجام دادم و رفتم باشگاه چون میدونستم که امروز دیگه قطعی میشه و میره دنبال نتیجه اش عمدا خونه نبودم تا تنهایی بره!

    برگشتم و دیدم خونه نیست ولی نهایت تلاشم رو میکردم که احساسم رو خوب نگه دارم با وجود نجواها و حالم بد نشه و ایمان داشتم خوب خواهد شد!

    زنگ زدم و گفت تا ده دقیقه ی بعد میرم و دعاکن و گفتم انشاالله همه چی خوب میشه و خداحافظی کردم!

    خودم رو مشغول کردم و دوباره فایل رو باز کردم!

    خدا میدونه تو دلت چی میگذره…

    خدا از خواسته های تو آگاهه،فقط تو سمت خوده رو خوب انجام بده خدا سمت خودش رو خوب انجام میده!

    خدا بیشتر از ما میخواد که ما نهایت لذت و شادی رو تجربه کنیم!

    خدا،راه رو میدونه…

    خدا قادره مطلقه!

    خدا عالمه مطلقه…

    خدا خالقه و قدرت خلق زندگیمون رو به خودمون داده!

    و غرق در احساس خوب شدم که گوشیم زنگ خورد!

    علی بود…

    صداش میلرزید…

    مامان باورت میشه؟

    گفتم آره باورم میشه بگو کجا افتادی؟

    گفت بخدا من باور نمی کنم،تو بهترین و نزدیکترین جای ممکن،وقتی اسمش رو گفت دیدم فقط دو سه ساعت فاصله داره از شهر ما و جزوء بهترین ها برای آموزش هست!

    گفتم میدونستم،ایمان داشتم!خدایاااا شکرت

    گفت مامان متصدی اونجا می گفت بدون پذیرش توی صد سال یه بار از این اتفاقا میوفته و ببین تو چقدر شانس داری که افتادی اینجا…

    دیگه نشنیدم چی گفت و ادامه داد چون اشک هام داشت همین طوری می ریختند و سرم رو گذاشته بودم زمین و سجده میکردم…

    مامان میشنوی؟

    گفتم آره میشنوم ،می دونستم و ایمان داشتم که خدا همه کار میکنه برام،همه چیز میشه برام،همه کس میشه!

    چطور بشه تو بهترین منطقه باشی بدون رزم و بدون هیچ گونه دستی تا برات کار بکنند و بدون اینکه پارت داشته باشی ولی اعتماد کنی به خدا و بهترین ها رو برات در نظر بگیره!

    وقتی رسید خونه،اولین چیزی که گفت این بود که مامان ممنونم ازت!

    گفتم من کاری نکردم فقط ایمان به خدا،بقول استاد همه ی کارها رو برامون انجام میده!

    میگه دوستی داشتم که پذیرشش رو زده بود اینجا جایی که من افتاده ام!با پذیرش اون یه منطقه ی مرزی افتاده بود ولی علی بدون پذیرش تو بهترین جای ممکن!یعنی خدا بطور واضح و آشکار گفت که چطوری غیر ممکن رو برات ممکن میکنم بخاطر ایمانت!

    میگه بابای دوست دیگه ام بیش از صد میلیون خرج کرد که بیوفته جایی که من افتادم ولی ما بدون خرج کردن افتادم این جای خوب!

    گفتم اگه بخدا اعتماد کنیم ما به نیرویی که در جهان خیره و بپذیریم اون همه ی درها رو برامون باز میکنه…

    امروز این هدایت و این ایمان بخدا و نتیجه اش اونقدر حالم رو خوش کرد و اون قدر انرژی دارم که میتونم کل جهان رو پیاده فتح کنم،یعنی با خدا میشه پادشاهی کرد!

    میدونم خیلی طولانی شد کامنتم ولی قربون اون چشمای خوشگلتون که خوندید تا ایمانمون در این راه بیشتر بشه و به قول دوستمون اگه تو این راه حتی نتایج به ظاهر خوب نیستند ولی تو راه درستت رو ادامه بده…

    خدایا میلیاردها میلیارد بار شکرت،کامنت قبلی که میخواستم بنویسم گفتم کاش نتیجه ی این ایمان به شکل فوق العاده ای رقم بخوره تا بیام اینجا برای دوستان بنویسم و بعده دو روز بهترین و زیباترین هدایت رو از خدا گرفتم یعنی این نشون میده راهمون،مسیرمون درسته و خدا از ما راضیه!

    خدایا شکرررررررررررت…

    سپاسگذارم استاد عزیزم که دوست دارم از راه دور بغلتون کنم و بگم به خدا بهترین استاد این راهید!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      فاطمه فضائلی گفته:
      مدت عضویت: 1235 روز

      سلام خانم برزگری عزیز

      خیلی خوشحال شدم, چقدر خوبه نتیجت ایمان رو دیدن و ازش نوشتن, خیلی حس خوبی داد, راستش اشکم هم در اومد, اسمتون همنام مادر منه اون بنده ی خداهم همه ی وقتها کنارمه و امید میده, چقدر وجود شما مامانهای اروم برای ما بچه ها خوبه, خداروشکر برای همه ی مامانها

      ای قربونت برم خداجون, بقول یه بچه ها که میگفت ما میگیم خدایا یه لیوان اب بده ولی خدا همیشه بیش از انتظار میده و بجای اب یه لیموناد دستمون میده!!!

      چقدر زیباست از خدا گفتن و نوشتن, الهی شکرت

      شاد باشی و در پناه خدا مهربون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        اعظم برزگری گفته:
        مدت عضویت: 1408 روز

        سلام فاطمه ی عزیز

        خوشحال شدم از اینکه نوشتید برام!

        ایمان به خدا همه کار میکنه برامون اگه ما باور داشته باشیم و زیر فشارها و تضادها کم نیاریم!

        انشاالله در این مسیر پر از زیبایی و سعادت،خدا ازمون راضی باشه.

        ممنون فاطمه ی عزیز…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حسین کهن‌زاده گفته:
      مدت عضویت: 1594 روز

      درود به همگی و استاد عزیز و خانم برزگری

      من خیلی وقته گریه نکردم

      اما این هیجان و ذوق شما برای این نتیجه‌ی ایمان و توکلتون اشک منو درآورد

      خدایا شکرت

      خدایا شکرت

      خدایا شکرت

      چقدر زود نتیجه توکل و ایمان رو به خودت نشونمون میدی

      تحسین شما برای این ایمانتون برای من افتخاره

      در مسیر ثروت و سلامتی باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        اعظم برزگری گفته:
        مدت عضویت: 1408 روز

        سلام حسین آقای عزیز!

        راستش توی این چند روز اون قدر احساسم عالی بوده که اصلا گذشت این چند روز رو حس نکردم چون نتیجه ی اون ایمان،بسیار لذت بخش بوده برام!

        انگار یاد می گیرم که بیشتر اعتماد کنم،بیشتر ایمان داشته باشم و بیشتر باور کنم که نیرویی خیر در کل جهان هست که نتیجه ی اون باور رو برامون رقم میزنه!

        دیروز یکی از سرهنگ های همشهریمون به علی گفته بوده که چیزی شبیه معجزه ست و باور نمیکرده که اون هایی که با پذیرش از خداشونه بیوفتند تو این جایی که علی افتاده تو بدون پذیرش که احتما 99به صد بوده افتادی اینجا و هر وقت میاد و میگه به هر کی میگم هیچ کدوم باور نمی کنند،تمام وجودم پر از حس خدا میشه!

        من به عینه دیدم قدرت خدا رو در این ماجرا و اینکه همونطوری که برای حضرت ابراهیم اتش سرد شد دقیقا اینجا برام معجزه کرد و هر چقدر شکر گزار این لطف خدا باشم تا آخره عمرم کم هست!

        اون قدر از لحاظ روحی آروم شده که میگم خدایا من چقدر باید تلاش میکردم تا بتونم استرس و نگرانی رو ازش دور کنم ولی خدا اون قدر آرومش کرده که اندازه نداره!

        ممنون از خدا برای اینکه در این مسیر با دوستان عزیزی چون شما همراه هستیم!

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زینت چهارپاشلو گفته:
      مدت عضویت: 2718 روز

      سلام خانم برزگر عزیز

      واقعا از شما سپاسگزارم بابت کامنتی که نوشتید و قشنگ با جزئیات کامل توضیح دادین و حسابی بهمون چسبید و ایمانمون رو تقویت کرد و حسابی دلمون رو قرص کرد که آقا جواب میده

      توکل بر خداوند جواب میده

      تکیه کردن بر خداوند جواب میده

      هدایت خواستن از خداوند جواب میده

      حساب باز کردن فقط بر قدرت خداوند جواب میده

      مستندی شد بر اینکه خداوند از خواسته های ما خبر داره

      از نیازهای ما خبر داره

      از احوال ما خبر داره

      راه رسیدن به خواسته هامون رو میدونه

      راه برطرف کردن نیازهای ما را میدونه

      فقط از ما میخواد که بهش اعتماد کنیم

      لذت میبرم از نتایج دوستان

      واقعا کمک میکنه تا صحبت های استاد رو زودتر باور کنیم و عمل کنیم و خودمون هم تنیجه بگیریم

      باز هم از شما دوست عزیز سپاسگزارم و برای آقا پسر گلتون آرزوی موفقیت میکنم و انشاءالله که دوران سربازیش رو به خیر و خوشی به اتمام برسونه

      برای خودتون هم ارزو میکنم که هر روز بر ایمانتون به خداوند افزوده بشه تا زندگیتون رو اونطور که دوست دارید خلق کنید.

      خدایا شکرت خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 580 روز

    به نام خداوندی که خالق آسمانها و زمین است

    باعرض سلام خدمت استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی و تمام دوستانی که در این مکان بهشتی حضور دارند

    من بعد از مدتها که در این سایت حضور دارم اولین بار است که کامنت میذارم واز خداوند میخوام حال که خودش بهم الهام کرد که این دیدگاه رو بذارم یاریم دهد تا حق مطلب را ادا کنم.

    این موضوعی را که بیان میکنم مال زمانی است که هنوز به قوانین جهان هستی و الهامات خداوند واقف نبودم ولی تا حدودی نگاه توحیدی داشتم

    من در خانواده ی پرجمعیتی در شیراز بدنیا اومدم 4تا خواهر و 4تا برادر و راستش ازلحاظ مالی سطح خیلی پایینی بودیم جوری که تنها دارایی ما فقط یه خونه بود که اونم وقتی پدرم فوت کرد و من و خواهر کوچکترم( که خیلی باهم صمیمی هستیم و هدایتی و به لطف الله هر دو در سایت حضور داریم) وقتی ازدواج کردیم بچه ها تصمیم گرفتن خونه پدری رو بفروشن که زیاد هم فروش نرفت و نفری 125 میلیون به دخترا رسید و دوبرابرش هم به پسرا مامانمم بنده خدا کل پولش شد 350میلیون و خلاصه هر کسی سهمشو گرفتو رفت منم که تا بحال این مقدار پول تو حسابم نیمده بود با خوشحالی و کلی ذوق به خواهرم زنگ زدم که میخوای با پولت چه کار کنی و اونم اولین جمله ای که به من گفت اینکه فکر کردی مامان چی میشه و من همون لحظه شیرینی اون پول از دلم رفت خلاصه سرتونو درد نیارم تصمیم گرفتیم پولمونو بدیم به مامانم تا بتونه خونه بخره حالا کل پول ما شد600میلیون که اگر به هرکسی میگفتیم میخوایم واسه مامانمون خونه بخریم بهمون میخندیدن و میگفتن دیوونه شدن

    مامانم در اصل زادگاهش جایی بود که 5ساعت با شیراز فاصله داشت و تصمیم گرفتیم بریم اونجا واسش خونه بخریم جالبه اونجا هم نمیشد چرا که به جرات میتونم بگم اونجا تمام خونه هاشون خونه باغهای بالای 1000متر و گرون و هرمتر خونه اونجا 25میلیون بود ولی ما چنان به خدا توکل داشتیم فقط میگفتیم خدا خودش اکیش میکنه و (الهی و ربی من لی غیرک)این تکه کلامم بود.

    شب همون روز شماره دوتا از املاکی اون شهرستان رو تو سایت دیوار پیدا کردم اولی رو که زنگ زدم گفت خانم اینجا خونه بالای 1000متر الان با این پول شما رهن خونه هم به زور میدن چه برسه خرید خونه هی وسط صحبتهامون خط قطع و وصل میشد گفتم جناب قطعش کنید از تلفن خونه زنگتون میزنم وقتی اومدم شماره رو بگیرم بجای اون املاکی اول که داشتم باهاش صحبت میکردم شماره املا‌کی دومی رو گرفته بودم و خدا منو هدایت کرده بود به اون آدم درستش و اون بنده خدا هم گفتش یه مورد اینجوری دارم بیاین ببینین ماهم صبح فردای اون روزبا اتوبوس رفتیم خدا شاهد بدون اینکه به کسی بگیم حتی به همسرامون هم نگفتیم چه کار کنیم چه کار نکنیم و… چون فقط و فقط میگفتیم خدا خودش اکیش میکنه اولا که فامیل مامانم همش مسخره میکردن که شما 3نفر نه مردی همراتونه نه پول آنچنانی دارین به چه عقلی اومدین اینجا خونه بخرین،مگه خونه خریدن به این آسونیهاست و….

    خلاصه همون روز قرار گذاشتیم و رفتیم خونه رو دیدیم خدا شاهد انگار که خدا این خونه رو گذاشته بود واسه مامانم وسط شهر دسترسی به همه چی آخر کوچه بین دوتا خونه باغ فوق العاده بزرگ، اومده بودن یه دونگ از یکی از خونه باغی بغلی رو گرفته بودن و یه سوئیت ساخته بودن وقتی خونه رو دیدیم خیلی تو ذوقمون خورد از بس کلنگی و ضایع بود گفتیم میریم فکرامونو میکنیم خبر میدیم کلی هم گشتیم و خونه ای نبود فرداش دلو زدیم به دریا و رفتیم پای قرار داد راستش مامانم گفت حالا که شما دوتا تنهام نذاشتین و همرام بودین من میخوام این خونه رو به نام شما دوتا بزنم(ماهم بخاطری که دوباره کسی نیاد و مامانم اذیت کنه وادعای خونه کنه از خدامون بود چون حاضر نبودیم بیشتر از این مامانم اذیت بشه)وقتی صاحب خونه اومد بنگاه دیدم دوتا سند تو دستشه و من زدم به خواهرم گفتم ببین خدا از قبل واسه ما برنامه داشته…و خونه رو خریدیم خیلی خوشحال بودیم که دیگه خیالمون راحت سقفی بالا سر مامانم و دائم خدا رو شکر میکردیم و کلی تمیز کاری کردیم و وسایلای مامانمو چیدیم تو خونه

    راستش وقتی خونه رو خریدیم فامیلا در اومدن گفتن خیلی خوشحال نباشین چرا که صاحب اول و آخر این خونه خودتون هستین و من قاطعانه گفتم:این خود بعد از 120 سال فوت مامانم وقفش میکنیم چرا که به این پول احتیاجی نداریم من نگفتم اون گفت‌‌.‌‌..

    میدیدم آدما با تعجب نگاه میکنن چون اون موقع شرایط من و خواهرم جوری نبود که وقف کنیم تمام دارایی ما فقط همون پول بود و بس خخخ الانم زیاد تغییری نکرده ولی میدونم اون الهام خدا بود که یه روز زندگیتون عوض میشه … و اون روز همین سایتی که هدایت شدیم واسه تغییر زندگیمون

    اینو یادم رفت بگم ما باکلی تخفیف اون خونه رو 450 خریدیم و خداوند به خاطری که ما شاکر همون خونه بودیم اومداون خونه ی کلنگی رو با دستای غیبی خودش بدون اینکه ما یه روز از وقتمون گرفته بشه بریم اونجا با 180 میلیون به یه سوئیت لاکچری تبدیل کرد وتنها 40 تومن از اون بدهی مونده و ما ماهیانه 10میلیون واریز میکنیم بدون اینکه ذره ای بهمون فشار بیاد چرا که خدا خودش جورشکرده و میکنه راستی الان هر وقت مامانم زنگ میزنه میگه کلی مشتری واسه خونه اومد

    خداروشاکرم که یاریم کرد یکی ازمعجزه های زندگیم رو بنویسم

    و از شما استاد عزیزو مریم جان و دوستان گلم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3342 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

    خلاصه و چکیده این فایل را میتوان به شکل زیر بیان کرد، البته هیچ‌خلاصه‌ای نمیتونه عمق مطالب و آگاهی‌هایی که استاد در این فایل یکساعته فرمودند را بیان کنه ولی نوشتم تا برای خودم ردپایی باشد تا همیشه در دسترسم قرار داشته باشد:

    1- باورهای مناسب در مورد خداوند، تغییر نگاه بخداوند ==> 2- تکرار و بیاد آوردن این باورها ==> 3- احساس آرامش، اطمینان، امنیت و امیدواری بیشتر ==> 4- هم‌فرکانس شدن با فرکانس خداوند، وارد شدن در مدار خداوند و دسترسی به آن ==> 5- دریافت هدایت‌های خداوند، باز شدن دروازه‌ الهامات الهی ==> 6- آسان و روان پیش رفتن زندگی، آسان شدن برای آسانی‌ها، انجام کارها بشکل حیرت‌آور و باورنکردنی، رسیدن راحت و ساده و طبیعی به خواسته‌ها

    از مراحل 1 تا 4 در قرآن بعنوان ذکــــــر یاد شده همانکه خداوند میفرماید:

    الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

    (رعد- 28)

    آنها کسانى هستند که ایمان آورده‏ اند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن و آرام است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مى‏ یابد.

    مرحله 5 یعنی دریافت هـــدایت خــــداوند، همانجائیکه میفرماید:

    فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ‌ مِنِّی‌ هُدًى‌ هرگاه هدایتی از طرف من به سوی شما آمد. بقره 38

    چه موقع هدایت به سوی من می‌آید؟ هنگامیکه مراحل ا تا 4 را انجام داده باشیم.

    و مرحله 6 مربوط میشه به ادامه همین آیه:

    فَمَنْ‌ تَبِعَ‌ هُدَایَ‌ فَلاَ خَوْفٌ‌ عَلَیْهِمْ‌ وَ لاَ هُمْ‌ یَحْزَنُونَ‌ کسانی که از هدایت من پیروی کنند، نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین شوند

    و ما اگر ترس و غم و نگرانی نداشته باشیم خیلی ساده و سریع و راحت و لاجرم به خواسته‌هایمان خواهیم رسید…

    پس میتوان اینگونه نوشت که :

    ذکـر( که مایه آرامش و اطمینان و ایمان بیشتر میشود ) ==> دریافت هدایت ==> آسان شدن برای آسانی‌ها

    بعبارت ساده‌تر میشه تمام این مراحل را تقــــوی درنظر گرفت، همان کنترل ذهنی که از کنترل ورودی‌ها آغاز شده، با آرامش قلبی بیشتر شده و در نتیجه منتج به دریافت هدایت و رسیدن به خواسته‌ها و آرزوها میگردد.

    حالا باورهای مناسب در مورد خداوند چه‌ باورهایی هست؟

    خداوند آگاهه، عالم مطلق و قادر مطلقه، وهابه، بخشنده است، رحمان و رحیمه، خالقه، همواره حاضره، وهابه، بخشنده و توبه‌پذیره؛

    خداوند منبع رزق، رشد، سلامتی، ثروت، آرامش، عشق، شادی و منبع خوشبختی هست؛

    باران رحمت خداوند همواره در حال باریدن است، نعمت‌های خداوند بی‌نهایت هست، خداوند جهان را برپایه هدایت و فراوانی خلق کرده است؛

    خداوند هرکاری را میتواند انجام بدهد و تاکنون برای کل کیهان انجام داده است، و قدرت خلق زندگی‌ام رو به من داده،

    خداوند همواره با من است، خواسته من را میداند، به مسائل من آشناست، نیاز من را میدونه، پاسخ سوال من را میدونه، من را میبینه، میشنوه و از من آگاهه، حواسش به من هست، از رگ گردن به من نزدیکتره، راه رسیدن آسان و ساده من به خواسته‌هام را میدونه و من را از بی‌‌نهایت طریق به سمت خواسته‌هایم هدایت میکنه؛

    خداوند هدایت کننده من است، خداوند میخواهد که نعمت‌های بیشتری به من بدهد، خداوند لذت میبرد از اینکه من زندگی زیبایی داشته‌باشم، از اینکه فراوانی نعمت، ثروت و خوشبختی در زندگی من باشد، خداوند وعده فزونی داده است؛

    خداوند همواره در حال هدایت کردن من به مسیر درست است و به بی‌نهایت طریق، مسیر و راه‌حل‌ها را به من میگوید؛

    خداوند خواسته‌های من را میداند و نیازی نیست که من آنها را فریاد بزنم، بمحض ایجاد یک خواسته درون من، خداوند به خواسته من آگاه است و بهتر از خود من میداند که چه نیازی دارم و میخواهد که نیازهای من را برطرف کند چون به این شکل جهان گسترش پیدا میکند؛

    خداوند پشتیبان برطرف کردن نیازهاست، خداوند میلیاردها سال است که نیازهای مخلوقاتش را برطرف میسازد؛

    خداوند بیشتر از من میخواهد که من خوشبخت، سعادتمند، سلامت، ثروتمند باشم اگر که من اجازه بدهم؛

    خداوند میخواهد که همیشه شرایط خوب باشد و اگر شرایط بسختی پیش میرود بخاطر ترس‌ها و بی‌ایمانی‌های من است؛

    هروقت درخواستی داشته‌باشم او جواب میدهد، من لایق دریافت نعمت‌ها هستم، خداوند همواره به من پاسخ میدهد؛

    من با دریافت نعمت و ثروت بیشتر بخداوند نزدیک میشوم، تنها راه رسیدن بخداوند ثروتمند شدن من است؛

    خداوند همه راه‌حل‌ها را دارد و میخواهد که ما را هدایت کند و در هرلحظه در حال هدایت کردن است، من دسترسی دارم به دریافت هدایت‌های خداوند، من لایق دریافت الهامت الهی هستم و خداوند میخواهد که من را هدایت کند، من لایق دریافت هستم و نیازی نیست تا زجر بکشم تا لایق بشوم ؛

    وقتی کارها بسادگی و راحتی انجام میشود نشان از این است که خداوند داره کارها را انجام میده؛

    خداوند نمی‌خواهد که من زجر بکشم، اگر من دارم زجر میکشم و تلاش زیاد میکنم، من دارم خودم را از فرکانس خداوند دور میکنم و با باورهای اشتباه دارم مسیر را غلط میروم و کار را برای خودم سخت میکنم؛

    من مسیر درستی را رفته‌ام، درآمدم حلال است، و خداوند این نعمت‌ها را به من داده است من لایق دریافت نعمت‌ها بوده‌ام؛

    خداوند میخواهد که من مثل حضرت سلیمان از وی مُلکی بخواهم که به قبل و بعد از اون به کسی داده نشده‌باشد، خداوند نمی‌خواهد که من قانع باشم، او لذت میبرد که ازش خواسته‌های زیادی داشته‌باشم، ولی به اندازه ظرفم به من داده میشود اگر خواسته زیاد دارم باید ظرفم و قلبم را بزرگ کنم و اجازه بدهم بخداوند تا کارها را انجام بدهد

    وظیفه من

    من وظیفه دارم که این باورها را در خودم ایجاد کرده و از زاویه این باورها به خداوند و جهان نگاه کنم و اگر باورم واقعی و درونی باشد و باور کرده باشم که خداوند همواره میخواهد من را هدایت کرده و به من نعمت‌های بیشتری بدهد، حالم خوب است و کمک میکند که آرامش داشته‌باشم و با قلبی مطمئن حرکت کنم و در مسیر هدایت قرار گرفته و قدم‌ها از بی‌نهایت طریق به من گفته میشود؛

    تمام کاری که من باید انجام بدهم این است که این باورها را تکرار کنم، ذهنم را کنترل کنم، تقوا داشته‌باشم.

    سپاسگزار باشم چون وقتی من سپاسگزار هستم یعنی من تمرکز کرده‌ام روی نعمت‌ها و بهمان نسبت احساس خوب، احساس آرامش و احساس رضایت خواهم داشت از زندگی، بجای اینکه تمرکز کنم روی چیزهایی که ندارم یا مقایسه کنم خودم را بادیگران؛

    ببینم چه افکاری احساس من را بد میکند و اون افکار را تغییر بدهم: وقتی دارم خودم را مقایسه میکنم، وقتی دارم اخبار گوش میکنم و نگران میشم احساسم بد شده و خودم را از مسیر دریافت هدایت‌های خداوند دور میکنم

    بجای اینکه بیام روی تاب‌آوری خودم کار کنم، بیام روی باوری که میتونم بخداوند وقدرتی که خداوند داره و هدایتی که میتونه برای من داشته‌باشم کار کنم؛

    بجای اینکه مسائل و مشکلات را دعوت کنم که بخوام حلشون کنم و قوی بشم، بیام شکل فکر کردنم وباورم بخداوند را تغییر بدهم که خداوند من را هدایت کنه به مسیرهای درست و راحت و من را آسان کند برای آسانی‌ها

    من باید نگاهی را در خودم ایجاد کنم که شرایط برای من آسان به پیش برود و در مسیری حرکت کنم که بگویم خدایا شکرت تو همه‌کارها را انجام دادی، باورهای توحیدی من کمک کرد به من که تو کار و زندگی من را دست بگیری و هدایتم کنی و مسیر را باز کنی من دوست دارم روی شانه‌های خداوند بشینم و خداوند من را در این مسیر ببرد و از روی سختی‌ها بگذراند و من اون بالا نشسته و برای خودم سوت بزنم و لذت ببرم و حال کنم و عشقبازی کنم با خداوند

    خداوند را درست باور کنم، عجله نکنم، مقایسه نکنم، بدانم که هرفکری که به من احساس بد میدهد را در صورتیکه ادامه بدهم من را از فرکانس خداوند دور میکند و دور شدن از فرکانس خداوند بمعنای دریافت کمتر الهامات، هدایت‌ها، نعمت‌های خداوند و آرامش کمتر است.

    هرروز بندگی خداوند را بکنم، توکل کنم بخداوند بجای غیر خداوند

    تمرکز کنم روی سپاسگزاری بخاطر نعمت‌هایی که خداوند به من داده‌است، بخاطر سلامتی که دارم؛

    اگر اشتباهی کردم، بپذیرم که خداوند من را بخشیده و نیازی به سرزنش کردن خودم نیست و احساسم را خوب میکنم؛

    اگر جایی شرایط سخت پیش میرود بگویم حتماً یک خیری در آن هست و خداوند میخواهد مسیری بهتری به من بدهد چون الخیرفی‌ماوقع است و ذهن خودم را آرام میکنم؛

    و بهمان نسبت که من نگاهم عوض میشود میبینم که کارهایم راحت‌تر انجام میشود و بهمان نسبت که میبنیم ایمانم قوی‌تر میشود که میتواند کارهایم راحت‌تر بشود و ایمانم و باورم که قوی‌تر بشود بازهم کارهایم راحت‌تر میشود، من از یکجایی شروع میکنم و کارهایم کمی آسانتر میشود و من باید این را بخودم یادآور شوم که دیدی یکذره تغییر کردم کارم چقدر راحت‌تر پیش رفت، دیدی خداوند چقدر قشنگ هدایت میکند پس بیشتر تغییر کنم و در فرکانس خداوند و آرامش قرار بگیرم و اجازه بدهم که خداوند هدایتم کند و بیشتر باور کنم که من لایق دریافت هدایت خداوند هستم و بیشتر هرروز از خداوند هدایت بخواهم اهدناالصراط‌المستقیم را بخواهم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    کبری احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1101 روز

    خدا وندا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به انها نعمت داری نه گمراهان

    با سلام وسپاس فراوان به استاد بی نظیر و مریم خانم شایسته ستایش

    و تمام هم فرکانسی های عزیز

    سپاس گزار خداوندم که من رو در مسیر دریافت این اگاهی ها و درک قوانین جهان هستی قرار داده

    استاد مدت هاست که من با تمام وجودم توی این سایت هستم و بعد از پنجاه سال زندگی با دریافت های نا مناسب و باور های مخرب درطول سالها.با قرار گرفتن در این جا و بهره بردن از دانش گاه دارم ادامه میدم.

    گاهی خوش حال و گاهی نا امید از این که چرا من هم مثل بیشتر دانش جوهای شما نتیجه مالی خوبی نمیگیرم

    این در صورتی هست که من تا قبل از اشنایی با شما هیچ کار ی که در امد داشته باشه رو انجام نداده بودم

    اما به لطف خدا و اموزش های شما من توی خونه با امکانات کم کسب در امد می کنم و درسته مقدار قابل توجهی نیست اما از هیچ به وجود میاد و با دیدن این فایل الهی فقط اشک میریزم و از این همه هم زمانی خاسته ام که چرا نتایج من کمه و چند روز بود شرو کرده بودم فایل های اقای عطا روشن رو گوش می کردم که شما این فایل رو قرار دادین

    و این بهترین هم زمانی بود

    خدارا هزاران بار شکر به خاطر این هجم از ایمان و اگاهی

    من با تمام وجودم اول ازخدای بزرگ و بعد هم از شما سپاس گزارم هستم و امیدوارم بتوانم از این دریای بی کران اگاهی ها بهره کافی را ببرم به امید روزی که از نتایج مالی فراوان بنویسم خدا نگهدار ه همه

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    اسما گفته:
    مدت عضویت: 874 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جون

    و دوستان هم فرکانسی ام

    قبلا همیشه سعی میکردم خودم همه کارها و انجام بدم و خدایی میکردم که من میتونم رابطم با خدا اصلا جالب نبود از همه میخواستم و انتظار داشتم الا خدا

    خدا آخرین نفرایی بود که به ذهنم میومد اگه چیزی ازش میخواستم کاملا نا امیدانه

    بود و با احساس بد،احساس کسی که از طرفش کلی ناراحتی و کینه به دل داره

    اما وقتی خدارو در درونم پیدا کردم انگار یک گمشده ی قدیمی رو پیدا کردم چه لحظات نابی که باهم نداشتیم چه شب‌هایی که تا صبح باهم عشق بازی میکردیم و لذت می‌بردم از این تنهایی و حس عالی

    من در برابر پروردگارم تسلیم شدم و شده رفیق فابریکم هرلحظم رو به خودش میسپارم.همه چیز خیلی آسون روون پیش رفت

    خیلی وقتا خواسته هامو می‌نویسم میگم خدایا نمی‌دونم چجوری خودت می‌دونی

    من نمی‌دونم و تو می‌دونی

    این فایل شما خیلی من رو به یاد جلسه دوم دوره کشف قوانین انداخت که

    می‌گفتید: همه کارها باید آسون و روون انجام بشه اگه غیر از اینه یعنی اشکالی وجود داره.

    وقتی من این فایل رو گوش کردم به تضادی برخوردیم مالیات دستگاه کارت خوان همسرم که به اسم من بود 20 میلیون اومده بود در صورتی که سال قبلش نزدیک یک میلیون بود.

    باهمسرم رفتیم اداره مالیات صحبت کردیم در واقع اون شغلی که برای گرفتن دستگاه وارد شده بود شغل ما نبود ما کلی فروش بودیم اون یه شغل لوکس خورده فروشی خورده بود

    هرچی صحبت کردیم گفتن هیچ راهی وجود نداره باید مالیات بدین من با خودم میگفتم مالیات امسال هیچی مالیات سال آینده حتما چند برابر میشه.

    همسرم بهم ریخته بود از اون وقتایی که هنگ میکنی و مغز ارور میده منم کمی بهم ریختمه بودم ولی یاد گفته های استاد میفتادم که انجام شدن تمام امور باید ساده روون باشه پس امتحان میکنم ببینم جواب میده.

    سعی کردم آرامشم رو حفظ کنم تا هدایت ها الهامات بیاد خیلی زود این هدایت اومد که با اون کسی که اطلاعات دستگاه رو وارد کرده تماس بگیریم اول نجواها اومد که اداره مالیات گفت هیچ راهی نیست،باز ندای درونم می‌گفت همه کارها باید ساده انجام بشه

    پس تماس گرفتیم طرف گفت بیاین براتون درست کنم

    فرداش رفتیم و خیلی راحت کار در کمتر از نیم ساعت انجام شد یک آرامشی تمام وجودم رو فرا گرفته بود

    گفتم دیدی جواب داد دیدی

    خدایا شکککرت

    از اون موقع خیلی خوب متوجه شدم که همیشه باید آرامشم رو حفظ کنم تا الهامات بیاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    کبری احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1101 روز

    به نام خالق بی همتا

    خدا وندا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به انها نعمت داری نه گمراهان

    با سلام وسپاس فراوان به استاد بی نظیر و مریم خانم شایسته ستایش

    و تمام هم فرکانسی های عزیز

    سپاس گزار خداوندم که من رو در مسیر دریافت این اگاهی ها و درک قوانین جهان هستی قرار داده

    استاد مدت هاست که من با تمام وجودم توی این سایت هستم و بعد از پنجاه سال زندگی با دریافت های نا مناسب و باور به این که این جا بهترین دانش گاه هست دارم ادامه میدم

    گاهی خوش حال و گاهی نا امید از این که چرا من هم مثل بیشتر دانش جوهای شما نتیجه مالی خوبی نمیگیرم

    این در صورتی هست که من تا قبل از اشنایی با شما هیچ کار ی که در امد داشته باشه رو انجام نداده بودم

    اما به لطف خدا و اموزش های شما من توی خونه با امکانات کم کسب در امد می کنم و درسته مقدار قابل توجهی نیست اما از هیچ به وجود مید و با دیدن این فایل الهی فقط اشک میریزم و از این همه هم زمانی خاسته ام که چرا نتایج من کمه و چند روز بود شرو کرده بودم فایل های اقای عطا روشن رو گوش می کردم که شما این فایل رو قرار دادین

    و این بهترین هم زمانی بود

    خدارا هزاران بار شکر به خاطر این هجم از ایمان و اگاهی

    من با تمام وجودم اول ازخای بزرگ و بعد هم از شما سپاس گزارم امید وارم بتوانم از این دریای بی کران اگاهی ها بهره کافی را ببرم به امید روزی که از نتایج مالی فراوان بنویسم خدا نگهدار ه همه

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    حسین کهن‌زاده گفته:
    مدت عضویت: 1594 روز

    درود خداوند به استاد عزیز و مریم بانو

    و درود به همه اعضای خانواده‌ی بزرگ عباس منش و هم فرکانسی‌های عزیز

    استاد چی بگم از این فایل

    واقعا زبونم قاصره

    از آگاهی‌های پرمحتواش بگم

    از باورایی که از خداوند برامون ساختید بگم

    از سلسله تکاملش بگم

    آخه چی بگم تا بتونم حق مطلبش رو ادا کنم

    واقعا سپاسگزار خداوندم

    برای این همه آگاهی ناب

    برای این همه راه خوب زندگی کردن

    برای این همه روش خودسازی

    و بعدشم استاد سپاسگزار شما هستیم

    نه من بلکه همه اعضای این سایت مطمئنم همین حسی که من دارم رو دارند

    من با این فایل کلی از پاشنه‌های آشیلم رو پیدا کردم

    اصلاً استاد من فکر می‌کنم شما با این فایل همه دوره‌هاتون رو تو یک ساعت جمع‌بندی کردید و گفتید

    به نظرم قبل از اینکه هر کسی می‌خواد دوره‌ای رو شروع کنه این فایل رو باید  باید باید گوش کنه

    در واقع پیش‌نیاز همه‌ی محصولاتتون اینه که ما اول خدارو اینجوری باور کنیم

    بعدا ستاره قطبی جواب میده

    بعدا فانوس دریایی جواب میده

    بعدا رو باور فراوانی کار کنیم

    بعدا بیایم کسب و کارمون رو راه بندازیم

    با این فایل خودبخود احساس لیاقت میکنیم بعدا اون تمرینات دوره‌ی لیاقت رو انجام میدیم

    وقتی خدارو اینجوری که شما گفتید تو فایلهای مختلف

    باور کنیم تمرینات دوره احساس لیاقت رو‌میخوریم

    انجام نمی‌دهیم که

    استاد جالبه بدونید که من دقیقاً جلسه سوم از قدم سوم رو داشتم گوش می‌کردم

    که درباره احساس خوب اتفاقات خوب داشتید صحبت می‌کردید

    چند تا سوال از اون فایل برای من پیش اومد که به محض اینکه می‌خواستم این سوالات رو مطرح کنم درباره آرامش و احساس خوب

    شما این فایل رو روی سایت قرار دادید

    چقدر قشنگ خداوند داره جواب میده

    استاد من فکر می‌کنم سایت شما چکیده‌ی قرآنه

    از این فایل و فایلی که درباره مناجات ملاصدرا صحبت کردید و از فایلی که سوال مطرح کردید که چه باورهایی درباره خداوند بسازیم که زندگی بهتری داشته باشیم من 100 تا باور مناسب برای خداوند از توش استخراج کردم  با اجازه همه بچه‌ها و با اجازه شما استاد عزیزم اینجا می‌نویسم

    واقعا اگر من این باورها رو درون خودم بسازم و مدام تکرار کنم و به خودم یادآوری کنم

    میشه زندگیه خوبی نداشته باشم؟

    میشه روابط عاشقانه خوبی نداشته باشم؟

    میشه سلامتی نداشته باشم؟

    میشه افکار منفی و پراکنده داشته باشم؟

    میشه عجله کنم؟

    میشه دنیا رو زیبا نبینم؟

    میشه به ثروت پایدار نرسم؟

    مطمئنم جواب همش هرگزه

    امکان نداره این باورهایی که شما به ما یاد دادید رو ما تکرار کنیم و باور کنیم و نعمت‌ها و ثروت‌ها و آرامش رو دریافت نکنیم

    واقعا امکان نداره

    بریم سر باورهایی که به ما یاد دادید و من این‌ها رو یکی یکی نوشتم و لیست کردم

    خداوند یک انرژی است.خداوند یک نیرو است.

    خداوند همیشه با من است و همیشه همراه من هست

    جواب تمام سوالاتمون پیش خداوند هست

    خداوند هیچ وقت ما رو ترک نمی‌کنه

    خداوند هیچ وقت از دست ما ناراحت نمی‌شه

    خداوند هیچ وقت رابطه‌اش رو با ما قطع نمی‌کنه و هیچ وقت از ما دور نمی‌شه

    خداوند کارها رو برای ما انجام میده

    خداوند فرمانروای کل کیهانه

    خداوند فرمانروای کل کائنات است

    خداوند از قبل بوده و تا ابد خواهد بود

    هیچ برگی بدون اذن خداوند از درخت نمی‌افته

    خداوند رب العالمینه

    خداوند عاشق منه و منو دوست داره

    خداوند عاشقانه به ما کمک می‌کنه تا در مسیر خواسته‌هامون حرکت کنیم

    خداوند در زمان مناسب جواب سوالات رو میده

    خداوند حواسش به من هست

    خداوند در زمان مناسب منو هدایت می‌کنه

    خداوند در هر لحظه ما رو هدایت می‌کنه

    خداوند در هر لحظه جهان رو هدایت می‌کنه

    خداوند آدم‌های رو به سمت ما هدایت می‌کنه

    خداوند موقعیت‌های مناسب رو به سمت من هدایت می‌کنه

    همه چیز خداوند و من از خودم هیچی ندارم

    زندگی با وجود باور نیروی خداوند بی‌نهایت آسون هست

    با سپردن هدایت کسب و کار به خداوند موفقیت و کسب ثروت بی‌نهایت آسون است

    خداوند با احساس با ما صحبت می‌کنه با احساس آرامش

    هر چیزی که به ما آرامش میده اون از سمت خداست

    الهامات خداوند هیچ وقت عجله توش نیست

    خداوند همیشه بهمون میگه هست نگران نباش همه چی هست

    خداوند همیشه بهمون میگه آروم باش خیالت راحت باشه همه چی درست میشه

    خداوند همیشه به شکل‌ها و شیوه‌های مختلف با ما صحبت می‌کنه

    خداوند جواب همه سوال‌هایی که حتی ما سوالش رو بلد هستیم یا نیستیم رو می‌دونه

    از دیدگاه خداوند ما هیچ فرقی با امامان و پیامبران و بزرگان نداریم

    خداوند ما رو هدایت می‌کنه به چیزی که ما می‌خوایم نه به چیزی که خودش می‌خواد

    خداوند همه چی رو در وجود من قرار داده

    خداوند به شکل‌های خوب راحت و آسون باهامون صحبت می‌کنه

    خداوند همیشه راه‌های آسون و راحت رو بهمون میگه‌‌

    خداوند به موقعش در زمان مناسب از هزاران راه به ما میگه

    خداوند با دست و دل بازی تمام به ما همه چی رو میگه

    خداوند رو هرجوری که باور کنیم با ما حرف می‌زنه

    خداوند یک قدرت بی‌نهایت هست

    خداوند به قدر فهم ما کوچک می‌شود

    خداوند به قدر آرزوی ما گسترده می‌شود

    خداوند به شکل بی‌نهایت روش کارها را برامون انجام میده

    خداوند ناامیدان را امید می‌شود

    خداوند گمگشتگان را راه می‌شود

    خداوند در تاریکی ماندگان را نور می‌شود

    خداوند همه چیز می‌شود همه کس را

    خداوند رو یک ارباب باور کنیم که همه کارها رو بلده

    همیشه باید از خداوند درخواست کنیم و دعا کنیم

    خداوند همیشه در حال پاسخ دادن به ما هست

    برای دریافت الهامات باید احساسمون رو خوب نگه داریم

    باید قلب‌هایمان را از هر احساس ناروا بشوییم احساس ترس احساس کینه احساس نگرانی احساس نفرت احساس کمبود احساس خشم

    باید زبان‌هایمان را از هر گفتار ناپاک بشوییم

    باید دست‌هایمان را از هر آلودگی در بازار بشوییم. نیازی نیست دروغ بگیم نیازی نیست کلک بزنیم نیازی نیست کلاهبرداری کنیم

    خداوند نیرویی هست که خیلی بزرگتر از ماست

    خداوند انرژی هست که جهان رو خلق کرده  داره هدایت و رهبری می‌کنه

    خداوند قادر مطلق هست. یعنی به مقداری که به خداوند قدرت بدیم کارها رو برامون انجام میده

    خداوند عالم مطلقه یعنی به همه امور ما آگاهه

    خداوند خالق مطلقه یعنی فقط خودش خلق کرده پس به همه چیز آگاهه

    خداوند قدرت خلق زندگی من رو به خودم داده

    خداوند خواسته‌های من رو می‌دونه

    خداوند راه رسیدن من به خواسته‌هام رو می‌دونه

    خداوند هر لحظه هر لحظه هر لحظه داره من رو هدایت می‌کنه

    خداوند به بی‌نهایت طریق داره هدایت می‌کنه

    خداوند می‌خواهد که نعمت‌های بیشتری به من بدهد

    خداوند از اینکه من زندگی زیباتری داشته باشم لذت می‌برد

    خداوند از اینکه من نعمت و خوشبختی تو زندگیم باشه لذت می‌برد

    خداوند می‌خواهد که فراوانی تو زندگی من بیشتر باشه

    خداوند برای من فزونی می‌خواهد

    خداوند همواره در حال هدایت کردن من به مسیر درسته

    خداوند به نیازهای من آگاه است

    خداوند بهتر از خودمون می‌دونه که ما چه خواسته‌ها و نیازهایی داریم

    خداوند می‌خواهد نیازهای ما رو برطرف کند

    خداوند پشتیبان برطرف کردن نیازهاست

    خداوند میلیاردها سال هست که نیازهای بندگان رو داره برطرف می‌کنه

    خداوند بر خودش وظیفه دونسته که هدایتمون کنه (انا علینا للهدی)

    خداوند منبع رزق

    خداوند منبع ثروت

    خداوند منبع رشده

    خداوند منبع آرامشه

    خداوند منبع سلامتی

    خداوند بیشتر از ما می‌خواهد که ما سلامت باشیم

    خداوند بیشتر از ما می‌خواهد که ما ثروتمند باشیم

    خداوند بیشتر از ما می‌خواهد که ما سعادتمند باشیم

    خداوند بیشتر از ما می‌خواهد که ما خوشبخت باشیم

    خداوند می‌خواهد که همیشه شرایط ما خوب باشد

    من به هدایت‌های خداوند دسترسی دارم

    من لایق دریافت الهامات الهی هستم

    خداوند همواره به ما نزدیک است

    خداوند همواره از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است

    خداوند همیشه داره به ما گوش میده

    خداوند همیشه داره ما رو می‌بینه

    خداوند وهابه یعنی بدون دلیل عطا میکنه

    خداوند بخشنده است خداوند رحمان و رحیم است

    خداوند همواره داره پاسخ میده

    خداوند همواره حاضر است

    من روی شونه‌های خداوند نشستم که منو از سختی‌ها رد می‌کنه

    خداوند اربابه و من هم بندشم و وظیفشه که هوای بندشو داشته باشه

    خداوند همه راه حل‌ها رو داره

    خداوند از اینکه ما خواسته‌های بیشتری داشته باشیم لذت می‌بره

    استاد من واقعا تو این فایل بارها و بارها گریه کردم که چقدر ما خودمون رو کم میبینیم

    چقدر خدای خووووبی داریم ولی بازم توجهمون به ناتوانیامونه

    الهی شکر برای وجودش

    الهی شکر برای وجوبش

    الهی شکر برای حضورش

    استاد واقعا بعضی وقتا فکر میکنم شما همون پیامبری هستی که اومدی مارو از این سنگلاخ‌ها نجات بدی

    برای اینکه تو این سایت کنار این همه انسان توحیدی دارم زندگی میکنم

    خداروشکر

    خداروشکر

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    فریاد صفری گفته:
    مدت عضویت: 234 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان ،

    دقیقا درست میگید وقتی آدم تغییر کنه انسان های اطراف هم بهتر میشن و افرادی که هم مدار و فرکانس گذشته که بودیم جدا شدیم بدون ناراحت شدن از هم حتی پیش اومده تلفنی صحبت کردیم احوال پرسی و… و گفتیم آره قرار بزاریم بریم بیرون با بقیه دوستان ، اما این اتفاق نیوفتاد چون تغییر فرکانسی ایجاد شده چون مدار از هم خارج شده. و افراد هم سطح یا بهتر از سطح خود به سمت آدم میاد .

    سوال من ؟

    واقعا ممنونم از خداوند که او به همه ی سوال ها پاسخ داده تنها ما باید بشنویم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    بانوی اردیبهشت گفته:
    مدت عضویت: 1012 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان

    استاد جان ممنون از این همه فایل زیبا و عالی و به موقع فقط به تازگی فایل هایی که میگذارید صداش کم تر از فایل های قدیمی ترتون است .ما که با گوشی گوش میکنیم صداش کمه برامون.لطفا اگه امکان داره صدای فایل هارا روش. بیشتر کار کنید.

    یه چیز هم بگم به همه دوستانی که هنوز پول ندارند دوره ها را بخرند و دارند از فایل های رایگان استفاده کنند بدونید که این فایل های دانلودی واقعا هیچی از دوره های استاد کم نداره و مجموعی از همه حرف های استاد تو دوره های مختلفه واقعا قدر بدونید و بارها و بارها گوش بدین بهش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سکینه کاظمی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2108 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام استادجانم

    سلام ب همه در این مسیرلذت بخش

    خدایاشکرت برای این فایل پر از آگاهی ناب

    خدایاشکرت ک شنیدم و ایمانم تقویت شد

    خدایاشکرت دارم جنس حرفاتو میفهمم دارم اون احساسی ک استادم میگه رو درک میکنم..

    چقدر درست بود ک ذهن منطقی میاد جلوگیری میکنه و نمیزاره گوش کنی ب احساست من متوجه شدم ک ب قول شما حتی خداوند برای خوردن بهت میگه و حرف میزنه خدا همون حسته.‌.

    دقیقا امروز ک داشتم از بیرون برمیگشتم حسم خدام بهم گفت برو جلو نونوایی خلوته دوتا نون داغ بخر..منطقم گفت ولش کن تو فریزر نون هست گفتی شوهرت بزاره بیرون برو همونو بخور دیگه اومدم خونه ب شدت گرسنه دیدم چند تیکه بیشتر نون نیست همونجا گفتم متوجه شدی قبول کردی خدا بود خودش بود بهت گفت برو نون بخر حالا کار ذهنم فهمیدی گفت ولش کن هست خیلی باید روز خودم روی گوش کردن ب خدا روی اعتماد ب خدا کارکنم تا هر روز هم فرکانس تر بشم هر روز بهتر بشم..چقدر خوبه هدایت طلبیدن از خداوند چقدر خوبه وقتی در همزمانی قرار میگیری ب هدایت خداوند همین امروز من طوری رسیدم کنارخیابون ک بعد چنددقیقه سوار ماشینی شدم ک هم مسیر من بود و بنده خدا منو رسوند بدون دریافت هزینه همونجا گفتم خدایا شکرت برای همزمانی..

    چقدر حرفای استاد جان درسته چقدر میشه همه چیز آسون باشه ومن همیشه سعی کردم و میکنم همه چیزو بسپارم بخدا و آسون بگیرم یاد گرفتم بگم خدایا تو آگاهی تو دانا و توانایی هدایتم ک ب راه راست راه کسانی ک ب آنها نعمت دادی و روز خوبی شروع کنم..

    خیلی لذت بخشه همفرکانسی با خداوند خیلی خوبه ک ب نشانه ها اعتماد کنی انجامش بدی

    من دیشب مهمونی بودم میزبان ی سیب سرخ بزرگ ب من داد وگفت بخورش موقع خروج از مهمونی بود توی راه ک میومدم خیلی ب سیب نگاه کردم گفتم خدایا تو اینو دادی برم خونه سوره یوسف بهش میخونم بعد میخورمش..

    توی همین فایل استاد اشاره کردن ب سوره یوسف گفتم چ جالب من دیشب فک کردم ولی هنوز انجامش ندادم این میتونه یک نشانه و هدایت باشه امشب انجامش میدم..

    واقعا چیز بدی نیست ک احساسم ک خوبه پس باید اعتماد کنم انجامش بدم..حتما خیری درش هست تا سالم ترباشم..

    همیشه میگم خدایاشکرت ازتو ب من فقط خیرمیرسه..

    این فایلم خیلی عالی بود من آسان شدم برای آسانیها..

    کلی باور عالی داره ک باید بنویسم و تکرار کنم و تزریق کنم ب ذهنم چقدر روز عالی داشتم با دیدن این فایل عالی ترشد..

    الهی شکر ک حمدوسپاس مخصوص توست..

    سپاسگزارم از استادان عزیزم

    سپاسگزارم از دوستان الهی

    درپناه خداوند درهمه جنبه های زندگی بدرخشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: