عواقب تصمیمات احساسی

تقریبا همه ما این تجربه را داریم که بر اساس احساسات لحظه ای تصمیمات نامناسبی گرفته ایم و به دردسر افتاده ایم. بعنوان مثال:
از روی عصبانیت یا خشم حرف هایی به فرد مقابل در رابطه مان زده ایم که عواقب سنگینی به همراه داشته و تأثیر نامناسبی بر روابط مان گذاشته است
به خاطر یک بحث در روابط، تصمیمات نامناسبی گرفته ایم که بعدا پشیمان شده ایم؛
با بالارفتن دلار یا تغییر اوضاع اقتصادی، ترس بر ما حاکم شده و در حالت ترس، تصمیمات اقتصادی ای گرفته ایم که نتیجه اش چیزی جز ضرر مالی شدید نبوده است.
یا در لحظاتی که دلسوزی و ترحم بر ما غلبه کرده، قول هایی داده ایم که بعدا متوجه شدیم اجرای آنها در حد توان ما نیست یا ما را بسیار به زحمت می اندازد. در نتیجه نه تنها به آن فرد کمک نکرده ایم بلکه رابطه مان را هم خراب کرده ایم
یا به خاطر یک اتفاق، آنقدر هیجان زده شده ایم که کل پس اندازمان را بیهوده خرج کرده ایم؛
خوب سوال اصلی این است که: برای پیشگیری از تکرار این الگوها، چه راهکاری پیدا کنیم؟
جواب این است که: پیام های این فایل را در عمل اجرا کنیم.
پیام اول: آگاهی و رسیدن به خودشناسی:
اول از همه ما باید خودمان را بشناسیم. یعنی  ببینیم در لحظه غلیان احساسات، چقدر بر نفس خود مسلط هستیم؟
چقدر تحت تأثیر احساسات لحظه ای، تصمیم می گیریم؟
برای رسیدن به این هدف، در بخش نظرات جلسه به این 3 مورد جواب دهید:
مورد 1:
درباره تجربیاتی بنویس که در شرایط احساسی شدید مثل خشم، عصبانیت، ترس، ترحم و … تصمیماتی گرفتی که عواقب ناخوشایند و سنگینی برای شما داشت؟
این ماجرا چه درسهایی به شما داد؟
راهکار شما برای پیشگیری از تکرار آن نتیجه ناخوشایند، چه بود؟
مورد 2:
درباره تجربیاتی بنویسید که در چنین شرایطی توانستید ذهن خود را کنترل کنید. یعنی تحت تأثیر آن احساسات لحظه ای، هیچ تصمیمی نگرفتید یا حرفی نزدید و بعدا چقدر شرایط به نفع شما پیش رفت. اما با چشم خود دیدید فرد دیگری در همان شرایط یکسان، نتوانست ذهن خود را کنترل کند و بر اساس آن احساسات تصمیماتی گرفت که بسیار از آنها ضربه خورد.
بنویسید در آن شرایط، چه راهکاری را برای کنترل ذهن در آن لحظه به کار بردید؟

پیام دوم: ” تصمیمات از پیش تعیین شده ” به منظور واکنش مناسب در لحظه غلیان احساسات:

الان که در شرایط آرامش ذهنی هستیم، باید لیستی از راهکارهای خوب را بدانیم تا در چنین شرایطی بتوانیم به آرامش ذهنی برسیم. لیست شما می تواند شامل چنین مواردی باشد:
  • نفس عمیق کشیدن: قبل از اینکه حرفی بزنی یا تصمیمی بگیری، مکث کن و نفس عمیق بکش. سعی کن روی تنفس خود تمرکز کنی. این کار اکسیژن بیشتری را وارد ریه ها می کند و به شما فرصت آرام شدن می دهد.
  • پیاده روی: به جای هر حرف یا واکنشی، از آن مکان بیرون بیا و کمی پیاده روی کن.
  • دوش آب سرد: اگر امکان پیاده روی نداری، سعی کن بلافاصله دوش آب سرد بگیری و به این وسیله از آن فرکانس ناخوشایند بیرون بیایی.
  • وقت گذراندن با حیوانات یا طبیعت
  • بازی با بچه ها
  • استفاده از محتوای سایت tasvirkhani.com
  • یک روز بیشتر صبر کردن: قبل از هر تصمیم یا واکنش، یک روز به خودت فرصت بده. سپس دوباره به ماجرا نگاه کن و ببین آیا باز هم می خواهی آن حرف را بزنی یا تصمیم را بگیری؟
همه ی این راهکارها به ما فرصت می دهد تا به آرامش برسیم و بتوانیم اوضاع را از دید وسیع تر ببینیم. در نتیجه تصمیمات عاقلانه تری بگیریم و به قول خداوند، جاهل نباشیم.
مورد 3:
با توجه به راهکارهای فوق، وقتی احساسات بر شما غلبه می کند، چه روشی می تواند ذهن شما را آرام کند؟
قبلا در این وضعیت، چه ایده هایی را اجرای می کردی؟
نکته: ما با پاسخ به این سوال، خود را آماده می کنیم تا اگر در چنین شرایطی قرار گرفتیم، آگاهانه بدانیم چطور باید ذهن خود را آرام کنیم. 
منتظر خواندن پاسخ های شما به این سوالات هستیم.
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری عواقب تصمیمات احساسی
    419MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی عواقب تصمیمات احساسی
    24MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

722 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سپیده احمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    سپیده احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1707 روز

    سلام و درود به سعیده ی نازنینم

    و قطعا قبلا سلام به استاد فوق العاده و نازنینم و مریم نازنینم …

    درود خدا به همتون

    آااااااااه که چقدر خوبه تو محیط توحیدی تنفس کردن …

    چقدررررر حال میده همون آدمایی که دور و برت هستن تو محیط کاریتن بقالی سر کوچه ان دوستاتن خونوادتن و هر آدمی ک دورته توحیدی باشه و هر حرفی میزنه نشانه های توحید توش باشه چقدر قشنگه زندگی با موحدان چقدر قشنگه زندگی با صالحان

    بسیااااااار لذت بخش تر ازینه که تو یک چشم باشی در شهر کوران بسیاااار لذت بخش تر و حیات بخش تر از اینه که تو تنها باشی و انقدر در فضای شرک آلود تنفس کنی ک بسختی بتونی خودتو حفظ کنی

    خدایا ازت هدایت میخوام بسمت آدمهای توحید تر ب سمت محیط توحیدی تر

    توبه میکنم از اینکه بخوام اون آدم برتره باشم

    توبه میکنم از اینکه در جهالت بخوام اون آدم برتره باشم

    از جهالت خودم توبه میکنم

    به تو پناه میبرم اوستا کریم ازینکه بخوام عقل کل جمع باشم به تو پناه میبرم اوستا کریم ازینکه بخوام آدم خوبه آدم نصیحت کنه باشم ازین ترمز به تو پناه میبرم از این جهاااالتتتت عمیییق از این دروغ شیطاااانی ازین دروغ این ناراستی ب تو پناه میبرم

    شاید حدود 10 تا کامنت تا الان خوندم تا احساس کردم چ فضای قشنگیه زندگی با آدمهای توحیدی در موقعیت برابر بودن با اطرافیان … چقددددر این شرایط شرایط درست تر و لذت بخش تریه تا دروغ لذت بردن از عقل کل یک جمع بودن … برای همینه که در بهشت صالحان با صالحانند چون زندگی با آدمهایی ک در موقعیت برابر با تو هستن بسیاااااااار لذت بخش تره درست اونه اصلا تنها گزینه ی درست اینه که در روابط با اطرافیان در موقعیت برابر باشی چه از لحاظ آگاهی چه توحید چه ثروت چه هرچی بهترین شرایط شرایط برابریه نه برتر بودن شرایط برابری واقعا لذت بخش تره

    واقعا هم صحبت آدمهای توحیدی بودن خیلی لذت بخش تره آدمهایی ک مثل تو فکر میکنن همونطور که تو ازشون چیزی یاد میگیری اونها هم ممکنه چیزهایی از تو یاد بگیرن و دائما در معرض افکار توحیدی بودن تو رو موحدتر میکنه و نتیجتا تو تجربه ی لذت بخش تری از زندگی خواهی داشت چه تو بحث ثروت چه روابط عاشقانه چه روابط کاری چه روابط اجتماعی چه روابط دوستی چه سلامتی و و و

    بگذریم :)))))

    حقیقتا میخواستم تحسینت کنم سعیده جان بابت مثالهای قشنگت چیزی که خیلی توجه منو جلب کرد هم ن اوایل کامنتت مهارت فوق العاده ای بود که تو اوردن مثالها داشتی وقتی میخواستی هدایتهایی ک جلسات دوازده قدم برات داشتنو طوری توصیف کنی که ما بفهمیم چی میگی چقدرررر قشنگ و تو دل برو مثال میزنی عزیزم

    من واقعا لذت بردم

    و ازینکه عجب میانبر فوق العاده ای خداروشکر

    البته میانبر که فکر نمیکنم بوده باشه بنظرم هرکسی تو هر مداری که باشه متناسب با اون هدایت میشه قطعا مدارت مدار دوازده قدم بوده نازنینم که انقدر قشنگ بهش هدایت شدی

    چقدر لذت بردم از مثال مینی که زدی ک داشت منفجر میشد

    چقدر این مثال شما در کنار مثال دست تو آتیش کردن استاد بهم کمک میکنه که بهتر بفهمم تو احساس بد نموندن چقدر ضروریه و باید ازش فراااار کرد

    مینیه ک داره منفجر میشه

    دستتو بکش بیرون و الا کل وجوتو میسوزونه

    چقدر این مثالا نازن و کمک کننده

    ممنونم ازت سعیده جان بخاطر کامنت عالی ای که گذاشتی

    ممنون ازتون استاد نازنینم و بسیاااار خوش اندام که هر بار من اندام شما و مریم جان عزیزو میبینم کلی کیف میکنم کلیییییی

    در پناه رب یکتا باشیم و هستیم :) هممون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: