تقریبا همه ما این تجربه را داریم که بر اساس احساسات لحظه ای تصمیمات نامناسبی گرفته ایم و به دردسر افتاده ایم. بعنوان مثال:
از روی عصبانیت یا خشم حرف هایی به فرد مقابل در رابطه مان زده ایم که عواقب سنگینی به همراه داشته و تأثیر نامناسبی بر روابط مان گذاشته است
به خاطر یک بحث در روابط، تصمیمات نامناسبی گرفته ایم که بعدا پشیمان شده ایم؛
با بالارفتن دلار یا تغییر اوضاع اقتصادی، ترس بر ما حاکم شده و در حالت ترس، تصمیمات اقتصادی ای گرفته ایم که نتیجه اش چیزی جز ضرر مالی شدید نبوده است.
یا در لحظاتی که دلسوزی و ترحم بر ما غلبه کرده، قول هایی داده ایم که بعدا متوجه شدیم اجرای آنها در حد توان ما نیست یا ما را بسیار به زحمت می اندازد. در نتیجه نه تنها به آن فرد کمک نکرده ایم بلکه رابطه مان را هم خراب کرده ایم
یا به خاطر یک اتفاق، آنقدر هیجان زده شده ایم که کل پس اندازمان را بیهوده خرج کرده ایم؛
خوب سوال اصلی این است که: برای پیشگیری از تکرار این الگوها، چه راهکاری پیدا کنیم؟
جواب این است که: پیام های این فایل را در عمل اجرا کنیم.
پیام اول: آگاهی و رسیدن به خودشناسی:
اول از همه ما باید خودمان را بشناسیم. یعنی ببینیم در لحظه غلیان احساسات، چقدر بر نفس خود مسلط هستیم؟
چقدر تحت تأثیر احساسات لحظه ای، تصمیم می گیریم؟
برای رسیدن به این هدف، در بخش نظرات جلسه به این 3 مورد جواب دهید:
مورد 1:
درباره تجربیاتی بنویس که در شرایط احساسی شدید مثل خشم، عصبانیت، ترس، ترحم و … تصمیماتی گرفتی که عواقب ناخوشایند و سنگینی برای شما داشت؟
این ماجرا چه درسهایی به شما داد؟
راهکار شما برای پیشگیری از تکرار آن نتیجه ناخوشایند، چه بود؟
مورد 2:
درباره تجربیاتی بنویسید که در چنین شرایطی توانستید ذهن خود را کنترل کنید. یعنی تحت تأثیر آن احساسات لحظه ای، هیچ تصمیمی نگرفتید یا حرفی نزدید و بعدا چقدر شرایط به نفع شما پیش رفت. اما با چشم خود دیدید فرد دیگری در همان شرایط یکسان، نتوانست ذهن خود را کنترل کند و بر اساس آن احساسات تصمیماتی گرفت که بسیار از آنها ضربه خورد.
بنویسید در آن شرایط، چه راهکاری را برای کنترل ذهن در آن لحظه به کار بردید؟
پیام دوم: ” تصمیمات از پیش تعیین شده ” به منظور واکنش مناسب در لحظه غلیان احساسات:
الان که در شرایط آرامش ذهنی هستیم، باید لیستی از راهکارهای خوب را بدانیم تا در چنین شرایطی بتوانیم به آرامش ذهنی برسیم. لیست شما می تواند شامل چنین مواردی باشد:
- نفس عمیق کشیدن: قبل از اینکه حرفی بزنی یا تصمیمی بگیری، مکث کن و نفس عمیق بکش. سعی کن روی تنفس خود تمرکز کنی. این کار اکسیژن بیشتری را وارد ریه ها می کند و به شما فرصت آرام شدن می دهد.
- پیاده روی: به جای هر حرف یا واکنشی، از آن مکان بیرون بیا و کمی پیاده روی کن.
- دوش آب سرد: اگر امکان پیاده روی نداری، سعی کن بلافاصله دوش آب سرد بگیری و به این وسیله از آن فرکانس ناخوشایند بیرون بیایی.
- وقت گذراندن با حیوانات یا طبیعت
- بازی با بچه ها
- استفاده از محتوای سایت tasvirkhani.com
- یک روز بیشتر صبر کردن: قبل از هر تصمیم یا واکنش، یک روز به خودت فرصت بده. سپس دوباره به ماجرا نگاه کن و ببین آیا باز هم می خواهی آن حرف را بزنی یا تصمیم را بگیری؟
همه ی این راهکارها به ما فرصت می دهد تا به آرامش برسیم و بتوانیم اوضاع را از دید وسیع تر ببینیم. در نتیجه تصمیمات عاقلانه تری بگیریم و به قول خداوند، جاهل نباشیم.
مورد 3:
با توجه به راهکارهای فوق، وقتی احساسات بر شما غلبه می کند، چه روشی می تواند ذهن شما را آرام کند؟
قبلا در این وضعیت، چه ایده هایی را اجرای می کردی؟
نکته: ما با پاسخ به این سوال، خود را آماده می کنیم تا اگر در چنین شرایطی قرار گرفتیم، آگاهانه بدانیم چطور باید ذهن خود را آرام کنیم.
منتظر خواندن پاسخ های شما به این سوالات هستیم.
توجهاین فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
آخرین نکته ای که میتونم متمم این فایل قشنگ آقای عباس منش برای خودم مجددا تکرار و برای دوستان بگم شاید به کارشون بیاد این هست:
روان خودتون رو یه باطری فرض کنید باطری های گوشی بودن قدیم چند تا خونه داشتند به یه حدی که میرسید ابتدا نارنجی بعد شروع به آلارم و سپس قرمز میشد این مرحله یعنی شما در مرحله شروع یه مشاجره هستید حالا با خودتون سبب به یه حرکت اشتباه خودکشی یا… یا با دیگران
هیچ وقت نذارید باطری روانتون به این مسیر هدایت بشه دیدید چقدر سریع شارژ گوشی میارید تا گوشی تون شارژ خالی نکنه پس شما هم ابدا نذارید این مرحله برسید و اگر رسیدید سریع خودتون رو شارژ کنید سریع به خودتون روحیه بدید و مهم تر خودتون کنترل کنید توی کامنت قبلم مفصل بهتون گفتم
ولی همیشه روانتون در حالت متعادل رو به شارژ سبز فول شارژ نگهدارید
ابدا محیطی نرید که ناراحتتون میکنه
با افرادی که ابدا در شان و شخصیت شما نیستند وارد حتی سلام و علیک متقابل هم نشید چه برسه به قولی وارد بحث و جدال همون فاصله 1.5 الی 2 متر حد روان و اعصاب رو رعایت کنید
ابدا اگر ناخوداگاه وارد بحث شدید از کلمات توهین یا تخریب بپرهیزید چرا!؟ آدما اصولا وقتی تو مشاجره هستند و بی منطق هم هستند ذاتا حدی درنده دارن دیدید میگن با سگ وحشی جدال نکن حمله کرد بشین وایسا ولی ندو
اونا هم همینند
موقعی بهشون حرفی میزنی که بهشون بر میخوره ولو حتی حرف حق
درنده تر میشن
من دیدم که میگم
حتی گاهی اون سگ با دوتا چخته برو فرار میکنه ولی این آدمای حیوان نما نه
پس ابدا باشون تا جایی که میشه وارد مشاجره نشید
خونسردی خودتون حفظ کنید
خیلی برای ما ها اتفاق افتاده یا میفته ما باید انسان های شریف باشیم که حد و حدود انسانیت خودمون رو حفظ کنیم
شما یه سگ گله ازش انتطار یه سگ خانگی رو ندارید که دست آموز یه انسان در محیط خانگی بود دارید؟؟؟
پس حتما نکات مهم رو در نظر داشته باشید من جدای پیاده روی و خواب و با خودم نجوا کردن و… ذکر دعا هم این مواقع میگم هر ذکری که آرومم کنه یا آیت الکرسی و… هیلی برام معجزه وار بوده گاهی آنقدر ناراحت بودم که به قولی میخواستم دست به حرکت فاجعه وار بزنم ولی اون ذکر آرومم کرده
و اینکه من گاهی مثلا شاید از سر سوتفاهم هایی پیامکی مورد کشمکش میفتادم مقصر هم گاهی بودم دیگه آدم با خودش که رودربایستی نداره گاهی به یه لحظه میدیدم چشمم رو بستم حرفایی زدم که اگر خودم میشنیدم ناراحت میشدم
گاهی واقعا حرفای شزمنده آور
این اخلاق برام زجر بود
با خودم الان تعهد دادم حتی موقعی که ناراحتم پشت تلفن یا پیامکی باز حرفی رو نزنم که بعدا خجالت بکشم
و این موقع راحت تلفن قطع کنم راحت گوشی کنار بذارم و ابدا پیامکی ناراحت کننده نگم و سرمو برای ساعتی گرم کنم
پس این نکات میتونه برای منی که خودم دارم میگم: در مرحله صلح با خودم و مدیریت خویشتن داری خودم هستم و دارم روی خودم کار میکنم شاید برای شما هم اثر گذار باشه ممنون میشم اگر شما هم راهکارهایی دارید بهم بگید
راهکارهای اینکه تو این مواقع چطور استرس و اضطراب خودتون رو کنترل میکنید چون بالاخره تو مشاجره ها آدم ناخودآگاه استرس میگیرش
گاهی طپش قلب
و اینکه شما چه راهکارهایی داشتید که محترمانه یا با فرد مقابلتون صحبت کنید یا نمیدونم جلسه رو ترک کنید
سلام به جناب آقای عباس منش
من امروز داشتم این فایل شما رو گوش میدادم البته برای بار دوم بود که این فایل رو گوش میدم
برای این فایل چیزی که خودم برای خودم نت برداری کردم این بود:
مصادق این فایل دقیقا همین جریان هست گاهی آدم تو زندگی داره درست عمل میکنه یا درست رفتار میکنه منتهی یه عده بی جهت با آدم شاخ به شاخ میشن و اینجاست که آدم یاد این میفته تو یه برهه ای داری یه جاده ای رو میری در میلی ثانیه یه تصادفی رخ میده که شما مجبوری در هزارم ثانیه همزمان هم ترمز گاز فرمان تااااا حفظ و کنترل خونسردی کلیه سرنشینان و… که راهبری کنی اینجاست که به تبحر و مسلط بودن خودمون برمیگرده به درک از شناخت خودمون و محیط اطرافمون
خیلی برای من این مدلی رخ داده که گاهی تو میلی ثانیه باید خودت رو از مهلکه دور کنی
من یه برهه تو محیطی بودم که حتی اگر درست هم میخواستی رفتاری کنی آدمایی بودن که متاسفانه من بهشون روانی میگم از بی دلیلی از هیچی و پوچی از کاه کوه میساختند و منطقشون فقط دعوا بود فقط و فقط و فقط
من خودم یه برهه خیلی چوب رفتارهای این آدما میخوردم مثلا بلد نبودم با این موضوع چگونه مقابله کنم چگونه به قولی مدیریت بحران کنم تا بحران مدیریت رخ نده
من یه برهه فکر میکردم باید حتما با این افراد مقابله به مثل کرد دیدم اشتباه دارم میکنم اولا جز اینکه خودمو اذیت میکنم چیزی نداره دوما این مدل آدم ها روانی هستند آیا منم در شخصیت این آدم ها هست؟!
از یه جایی به بعد خیلی رو خودم کار کردم حتی حتی حتی با اینکه کاری به این افراد نداری و اونا دنبال حاشیه هستند یه فاصله ای ازشون داشته باشم عین کرونا که میگفتن یه فاصله 1.5 الی 2 متری همین دقیقا همین از این آدم ها باید فاصله شخصیتی فاصله گفتمانی و گفتاری و هم نشینی گرفت
دقیقا تا 90 درصد جواب داده برام
دقیقا از وقتی که رو خودم کار کردم خونسرد تر بشم اگر حتی جایی حق با من هم هست ببینم این حق چقدر ارزش داره براش خودمو اذیت کنم وارد یه بحث بشم تهش زد و خورد هم داشته باشه
خیلی از اوقات تا قبل از اینکه رو خودم کار کنم جوری بود بعد از مشاجره تا یه هفته خودم ناراحت بودم با اینکه میدونستم حق با من بوده ها ولی: از اینکه تو ناراحتی چرا اون حرفی رو زدم نباید میزدم چرا مثلا اگر دو تا چک سمتم آمد منم چهار تا چک زدم چرا شخصیتم باید این بشه! برای همین دیدم من که بقیه رو نمیتونم ادب کنم نمیتونم منطق شمولیت عمومی رو بهشون یاد بدم موظف هم نیستم بهشون یاد بدم و انرژی الکی بذارم باید روی خودم پس کار کنم چطوری:
تو شرایط بغرنج عصبی نشم
ظرفیت طرف مقابلم بشنوم
حساسیت هاش بشنوم
یه عده ای واقعا مریضن بلد نیستند حرف بزنند فقط سریع نون پایان رو سوت میزنند که دعوا رو اول انتخاب میکنند
برای همین باید این آدم ها رو از دایره ی خودم بیرون نگه دارم
حالا من خودم حمام تا حالا امتحان نکردم ولی خب چیز خوبی هست قطعا اب سرد
ولی من اصولا بعد از اینکه به نتیجه رسیدم باید روی خودم کار کنم هر زمان در شرایط بغرنج قرار میگیرم: گشتم دیدم چه چیزهایی منو آروم میکنه
مثلا پیاده روی میرم
گاهی آهنگ هایی که آرومم میکنه حالم به دوران خوش میبره گوش بدم
عطر مورد علاقم رو استشمام کنم
گاهی خوابیدن آرومم میکنه
و همیشه برای خودم این چارچوب رو اصل اصول الگوی تربیتی خودم کردم که تو دعوا و مشاجره هیچ فعل عام المنفعه ای نیست چون اگر طرفین این منطق رو داشتند حداقل یه طرف از مشاجره هیچ وقت کار رو به دریدن پرده و حرمت ها نمیبرد
برای همین همین ابدا دیگه تا جایی که میشه هیچ وقت وارد این فضا حداقل و حتی الامکان نمیشم
ولی خب نمیگم 90 درصد حل شده ولی تا 75 الی 70 درصد برام حل شده این موضوع
از طرفی هم خیلی از اوقات بوده مثلا رفتم خرید… یا تو رانندگی… دیدم واقعا یه عده بی اعصاب هستند من سعی کردم اونجا حتی اگر بگن فلانی ترسو بود یا نمیدونم بی عرضه بود یا هر چی، من سعی کردم اهمیت ندم و راحت تر برای آرامش و آسایش خودم و اطرافیانم چشم پوشی کنم همیشه یه مثالی میزنند همه چی از نازکی میبره الا زبان آدم میزاد از کلفتی
من همیشه سعی دارم میکنم حتی باید روی خودمم بیشتر کار کنم که حرفی یا رفتاری یا عملی نکنم که سبب بشه وقتم و شخصیتم و اعصاب و روانم با یه عده که در سطح من نیستند بیارم پایین یا تلف کنم
برای همین یه برهه دیدم دارم وقت و زمانم تلف میکنم یا دارم روانم رو داغون میکنم گاهی اگر آدم جلوی این شیوه رو نگیره کینه ای میشه تا حدی که میگه چکار کنم این آدم بمیره… پس وقتی میتونم روح وجود پاک خودمو لکه دار نکنم کاری نکنم که سبب بشه بعدش پشیمون بشم چرا باید دست به ادامه این روش و شیوه بشم
من یه برهه کارم مربوط به امور زندان ها بود 99.999 درصد افرادی که قاتل شده بودند باشون به درد دل آدم مینشست میگفتن از روی خشم لحظه ای و آنی بود از روی عدم کنترل خودمون
و اونا شدن برام الگوی بیشتر
منم برای همین با خودم عهد بستم هیچ وقت تو رفتارم تو عملکردم مرز بین جسارت و توهین که یه مویی هست رو رد نکنم
و هیچ وقت حتی حق با منه و طرفم آدم بی منطق هست خودم مستقیم باش وارد جدال بی نتیجه نشم
و بهترین و بالا ترین خویشتن داری این هست
آدم صبوری کنه
آدم تواضع به خرج بده
آدم سکوت کنه
من خیلی از اوقات تو یه دعوا به ناحق دو تا چک هم خوردم میتونستم سه تا هم بزنم یا قدرتش داشتم از قانونی طرف رو شبانه دست و پاش ببندم ولی همیشه خدا رو اول و آخر گذاشتم و به خودم زمان دادم و با خودم گفتم تو ازش بگذر بذار سر دوتا کوچه دیگه این الم شنگی رو به پا کنه اونا حقشو کف دستش بذارن تو بگذر
من گاهی اوقات که عصبی میشم با خودم نجوا میکنم و خودم سعی میکنم خودمو آروم کنم به خودم قوت قلب بدم و اجاره ندم حرکتی کنم حداقل پیش خدای خودم ناراحت و خجالت زده باشم
ممنون از وویس تون من این وویس خیلی دوست داشتم چون خودم برام خیلی اتفاق افتاده و خیلی رو خودم دارم کار میکنم
که موقعی که عصبی میشم خلق و خوی حیوان آدم نما نگیرم و طرف مقابلم رو ندرم
چون این آدم های حیوان نما قطعا جایگاهی بین انسان ها ندارن و به مرور زمان از هستی حذف میشند
همیشه میگن هرگز نخورد آب به زمینی که بلند است… واقعا همینه آدم باید اگر زور داره اگر قدرت هم داره در برابر خدا فقط سر پایین بیاره و هیچ وقت با بنده ای از خدا به ناحق حتی به حق ظلم ستیزی نکنه
منم برای خودم الگو گذاشتم که هر جایی برام شرایط بغرنج ایجاد شد خودم حمایت همون رانندگی و تصادف… در میلی ثانیه خودمو از مهلکه دور کنم
دقیقا بعد این تعهد خودم به خودم چندین مورد پیش آمده دیدم اگر تو بدترین شرایط بغرنج فرکانس خودمو مثبت کنم خیلی راحت تر میتونم از این محیط گذر کنم چون ما قطعا ضامن این نیستیم که 100 درصدی شرایط عالی برای خودمون ایجاد کنیم گاهی شرایط بغرنج ناخواسته پیش میاد ولی میتونیم با مدیریت خودمون با خویشتن داری هامون به سهم خودمون شرایط رو کنترل کنیم و بعد تعهدم چند مورد پیش آمده که خیلی قشنگ با صبوری کنترل کردم و دیدم اگر حتی یه کلمه اضافه تر خودم ادامه میدادم با یه حرکت بیشتر خودم عمل میکردم ممکن بود جریان به دعوای فیزیکی ختم بشه
بازم ممنون
بازم شکر الله باری تعالی که این قدرت و موهبت بهم داد بتونم این فایل رو گوش کنم و بسی لذت بردم
من با عزیز ترین کسم که الهه زمینی ام هست 2 ماه پیش سر یه ماجرا دعوا گرفتم خیلی بهش تندی میکردم در حدی که با اینکه صد بار ازش عذرخواهی کردم التماس کردم ببخش هنوز خودم از خودم بابت اینکه چه رفتارهایی باش مردم ناراحتم خب انتظار نباید داشته باشم اون منو ببخشه فراموش کنه ولی شاید با مرور زمان کمرنگ تر تو وجودش بشه گاهی باید در تصمیات شتابزده یا عجله ای یا احساسی اونم در وضعیت ناراحت و تنش زا سکوت کنیم
خلوت کنیم
نیایش کنیم
نجوا بگیم
به خوبی های طرف مقابل فکر کنیم به اینکه اگر تصمیم شتابزده کنم چقدر بی اعتبار میشم چقدر خودم در خودم میشکنم چقدر ممکنه دیگه نتونم از شرمندگی کمر راست کنم
گاهی طرف مقابل در اوج تصمیمات غلط ما ساده میگذره در اوج معصومیت حرفی نمیزنه و سکوت میکنه چون رو خودش کنترل داره ولی ما واقعا خط قرمزها رو رد میکنیم بی آنکه اصلا برامون شخصیت خودمون و طرف مقابل و ارزش اون طرف مقابل مهم باشه
من الان اینجا جلوی همه عباس منشی ها از این آدم که دوماه پیش اذیتش کردم با حرفام با تصمیمات اشتباهم با حرف های شتابزده ام عذر خواهی میکنم ازش میخوام منو ببخشه
امیدارم که پیامو بخونه
دوستان برای آرام کردن ذهن باید تسلط روی خود یعنی خویشتن شناسی و خود شناسی باشه
یعنی هر کاری که میدونی تو رو مرز بین آرامش و عصبی شدن تو رو بهم بزنه حتی الامکان توی اون محیط نرم اگرم نا چاریم حتی الامکان ابزار های کنترل خود رو پیدا کنیم مثلا کنترل ذهن چطوری؟ در آرامش تصمیم گیری کنیم ولو حتی زمان لازم داشته باشیم گاهی تصمیمات احساسی توام با ترس یا نگرانی یا عصبانیت قطعا یه حرکت فوق العاده بازنده شدن هست
باید راه حلش هر روز از صبح تا شب بنویسیم چه چیزهایی ما مرز بین آرامش یا عصبانیت ما رو بهم میزنه و توی هر کدوم از موارد چقدر ما خویشتن دار بودیم چقدر نه
کجا ها از کوره در رفتیم کجا نه
کجا حق با ما بوده کجا میتونستیم کنترل کنیم و سعی کنیم این اشتباهات احساسی رو که سبب عقب افتادن یا نمیدونم ضررهای سنگین هست چقدر میتونیم نسبت به اونا بی تفاوت یا کنترل و مدیریت کنیم
اگر هر روز بتونیم به حد 5 درصد این تصمیمات نادرست احساسی یا ترس یا نگرانی هیجانی رو تعدیل کنیم قطعا تغییرات داریم هر روز برای خودمون خط قرمز تغییرات 5 درصدی داشته باشیم و اگر مثلا هر ماه تونسته باشیم این 5 درصد ها رو کنترل کنیم برای خودمون آشتی با خودمون یه هدیه بخریم
تصمیم بگیریم منطقی تصمیم بگیریم
تصمیم بگیریم و. متعهد باشیم هیجانی نشیم حتی اگر به ضرر ما هست یه زمان داشته باشیم برای انتخاب تصمیم ولی اون ضرر رو به ضرر تصمیمات احساسی ارجع بدیم
تصمیم بگیریم هیچ وقت شتابزده نباشیم زود قضاوت نکنیم که سبب بشه روی اون قضاوت یا حرکت افسارگسیخته تصمیمات هیجانی بگیریم
آور عقل را اول ارجع بدونیم قطعا بعدش احساسات شیرین تر میشه تا اینکه به قولی اول احساسی باشیم بعد به رفتار احساسیمون نگاه منطقی کنیم
تصمیم بگیریم برای هر کاری و هر تصمیمی ابتدا جوانب هاش بسنجیم و روحیه خودمون رو چرا که گاهی ما ها در تصمیمات احساسی بزرگ نمایی ها الکی میکنیم به مرور تار و پو اون نخ نما میشه و با منطق و عقل دل زدگی میشه
پس باید ابتدا روی خودمون کار کنیم روبروی تصمیمات احساسی نگرفتن صبر هست نیاز صبر اگاهی به خود و روحیات خود هست و روبروی شناخت خود داشتن کنترل عقل خود هست
اگر در زندگی مرز میان تعادل عقل و احساس کنترل کنیم قطعا هیچ وقت ضرر نمیکنیم
گاهی حرف بی مورد و شتابزده
گاهی تصمیم غلط بر اساس بی منطقی
گاهی رفتار شتابزده و عجول
باعث میشه اعتبار خودمون هم کم کم کاهش پیدا کنه گاهی سبب میشه خودمون هم عزت نفسمون کم کم کاهش پیدا کنه چون دم دمی میشیم چون دیگه غیر قابل پیش بینی میشیم
ولی اگر بتونیم در لحظه عقلانی تاصمیم بگیریم حتی اگر از اینکه نیاز به زمان داریم ضرر کنیم کمتر سود ببریم ولی ارزنده اینه تصمیم و رفتار و حرمت منطقی کردیم
پس همیشه 80 درصد اول هر ناری منطق و عقل و بعدش 20 درصد احساسات براش صرف کنید سپس در مرحله دوم چون عقلتان درست تصمیم گرفته اونجا به بعد 70 درصد احساسات و غرق در علاقه مندی به اون کار و نتیجه اون بشید و 30 درصد عقل که وسط راه کم نیارید
ممنون از دوستان عزیز
با نام تو ای نور تر از نور
با سلام و احترام
دقیقا هر کجا احساسات بر منطق عقلی غلبه میکنه و این احساسات فراتر از وجودیت ظرفی فرد هست ایجاد ترس میکنه و ترس هم سبب میشه حرکاتی رخ بده که مرز میان شکست و موفقیت یا توهین و جسارت رو به حد یه مو رو کنی و تضرر پیدا کنی، هر کجا هم ترس بود اگر ترس از هیجان و ریسک زیاد باشه سبب میشه شما رو از سومندی و منفعت دور کنه
پس تصمیمات شتابزده و شتابزدگی که سبب میشه ایجاد تصمیمات زودهنگام احساساتی بشه قطعا بازنده میشیم چرا که در این مواقع قطعا ما از واقعیت حقیقی داریم دور میشیم و. تصمیماتمون بر اساس یه پایه و اساس هیجانی و شتاب زده هست قطعا اثر اون تصمیم با زمان که بگذرد میفهمیم که چقدر متضرر بودیم مثلا: خیلی ها در بورس ایران احساسات گله ای احساسات هیجانی کاذب پیدا میکنند احساسات توهم انگیز یه مرز واقعیت حقیقی رو رد میکنه و خیلی ها با همین احساسات کاذب شتابزده سبب تضرر مالی شدن یا در مواقع عصبی بودن خیلی اوقات افراد دچار عصبانیت میشن و تو عصبانیت تصمیم های بدی میگیرن راهکار: حالا ریلکسیشن آقای عباس منش با دم و باز دم یا پیاده روی من خودم کنار این ها آب خنک نوشیدن اونم در حالت نشسته نه سر پا یا نوشتن افکار منفی و خط خطی کردن البته دوش ابسرد فقط چاکراه ها رو من معتقدم چون چاکراه های ریشه و میانی اثر بالایی داره
ولی همیشه از قدیم گفتن شتاب داشته باش ولی شتابزده نه ساده باش ولی ساده لوح نه