گفتگو با دوستان 1 |  همراه ماندن با جریان هدایت

سلام استاد جانمم .. همین که من تونستم باهاتون حرف بزنم بزرگترین نشانه خدا بود برام .که دارم مسیر و درست میرم .. بزرگترین پاداش بود برام از طرف خداا ..بعد که ارتباط قطع شد گفتم این همه دوستانم توی سایت این همه شاگرداتون استاد چرااا من تونستم با شما حرف بزنم اصلا همین که من کلاب هوس ریختم چند روز بودم خوشم نیومد. داشتم میومدم بیرون که گفتم شمارو سرچ کنم ..خوب به خاطر فضاش اصلا باورم نشد هستین توی کلاب هوس بعد همونجا درخواستمو به خدا دادم گفتم من میخوام با استاد توی روم باشم برام انجامش بده .. فرداش دیدم شما روم ساختین و سریع اومدم و باز هم از قوانین استفاده کردم از اعتماد به نفس ام استفاده کردم از هدایتم گفتم خدایا خودت کلمات به زبونم بیار حرفامو الان من استرس دارم نمیدونم چی بگم .. بعدش از قانون درخواست استفاده کردم چون میتونستم هیچی نگم و فقط بزارم که بقیه حرف بزنن ولی خوب اینم شما بهم یاد دادین استاد یکم تو این موضوع ها اعتماد به نفسم بالاست و به قولی بچه پررو ام .. هر چی که دارم تو زندگیم چون میدونم آگاهانه ساختمشون بهشون افتخار میکنم یکی اش هم همین اعتماد به نفس .. از لحظه درخواست من به خدا تا حرف زدن با شما فقط ۱ روز طول کشید .. گاهی فکر میکنم قبل از این آگاهی ها کجا بودم و هر چی که فکر میکنم به نتیجه ی روشنی نمیرسم انقدر که این حرفها رخنه کرده توی بند بند وجوم .. نمیدونم از کجای قلبم و احساسم بگم استاد که اصلا گفتنی نیست و توی هیچ کلمه ای نمیگنجه ..من همه جا توی همه ی دفترهام و رویاهام نوشتم که یه روزی بیام پیشتون و کنار آتیش پرادایس در مورد قوانین با هم حرف بزنیم .. انقدر این گفتگو برام معجزه بود که انگار به این رویام رسیدم و فقط فاصله باید حذف بشه تا بیام پیشتون .. یک بار دیگه خدا بهم نشون داد که هیچ چیزی غیر ممکن نیست ..من چندین ساله دارم باهاتون زندگی میکنم شاید برای شما طبیعی باشه چون هرروز دارین این آدم هارو اطرافتون و خوب طبق قوانین شنیدن این حرفها براتون خیلی طبیعیه ولی استاد برای منی که چند ساله فقط با صداتون و تصویرتون زندگی میکنم این اصلا طبیعی نبود و فقط و فقط هدایت خدا بود برام که بیام و ببینم روم رو و شما منو بیارین بالا خیلی اتفاقی . چون دوستای زیادی هم تو صف انتظار بودن ولی انگار خدا همه رو مسخ من کرده بود .. خدا خیلی اینکارو برام میکنه استاد همیشه میخوام یه کارهایی انجام بدم میبینم که طرف مسخ من میشه مسخ حرفام میشه و هیچی دیگه نمیتونه بگه این کارو خیلی توی جلسات کاریم خدا انجام داده واسم .. شبیه اون کاری که با استاداتون کرد وقتی شما میرفتین تو کلاسا .. استاد خیلی حرف داشتم اگر وقت اجازه میداد دوست نداشتم هیچ کس دیگه غیر من حرف بزنه دوست داشتم فقط خودم صحبت کنم .از نتیجه هام بگم که میخواستم بگم شاید تمومی نداشت از کارها و هدایت هایی که خدا بهم نششون داده و دستان خداا .. استاد نمیدونم حس ام بهتون بگم فقظ هزاران مرتبه خدارو شکر میکنم که واضح تر بهم گفت ادامه بدم حتی جدی تر از الان که این دریا بی انتهاست و هر چی توش میرم خودمو قطره ی کوچیکتری میبینم توی این دریای آگاهیی .. این جلسه و جلسه بعدی که قرارهتوی سایت قرار بگیره برای من بزرگترین نشانه اییه که تا الان خدا تو زندگیم بهم گفته .. یعنی دیگه از این واضح تر استاد نمیتونست بهم پاداش بده نمیتونست بهم بگه که دارم درست میرم و باید درست تر برم و جدی تر .. استاد اینکه باهاتون حرف زدم یعنی یه روزی هم میتونم ببینمتون و مقصد بعدی من فلوریداست .. استاد بازم هزار بار ممنونم ازتون و از خدای خودم ممنونم که این فرصت بی نظیر به من داد .. خیلی حس خوبی دارم خودم این فایل شما و حرفاتون با خودمو رو باید ۱۰۰۰ بار گوش بدم .. دوستتون دارمممم

عزیززز دلم .. یادمه یه بار کلی با هم حرف زدیم ..من خیلی خوشحالم که جزو بچه های دوره شدی و مطمئن هستم نتیجه این کارکردن و باورهاتو به زودی میبینی و برات بهترین هارو آرزو میکنم

الا جانم منم عاشقتتممممممم…واقعاا اینکه استادو به زودی میبینم برام خیلی واضح شدد من همیشه این رویا رو داشتم فکر کن این همه سال با صدای یکی صبح تا شب زندگی کنی بعد بتونی باهاش هم کلام بشی اونم در عرض ۱ روز که از خواستت گذشته .. البته همه اینها هدایت بوده واقعاا هر لحظه خدارو شکر میکنم ممنون که هستی ..دوستت دارم خوشحالم که انقدر خوب درک کردی قوانینو .. دوستت دارم الای عزیزم