گفتگو با دوستان 1 |  همراه ماندن با جریان هدایت

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • تاثیرگذارترین عامل برای خلق ثروت؛
  • هیچ محدودیتی برای خلق ثروت نیست؛
  • کار کردن روی بهبود باورها، یک فرایند دائمی است؛
  • آگاهی از دلیل اصلی نتایج، باعث متعهد ماندن و ادامه دادن در مسیر صحیح می شود؛

منابع بیشتر:

بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم در دوره 12 قدم


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    675MB
    43 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 1 |  همراه ماندن با جریان هدایت
    40MB
    43 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

559 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نسرین سلطانی» در این صفحه: 6
  1. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2505 روز

    گفتگوی استاد با دوستان قسمت 1

    با سلام خدمت استاد عزیزم

    خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد که با سایت توحیدی استاد همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار

    از دیروز که این فایل رو دیدم تا به امروز شرح حال من اینه:

    نیمه شب بیرون زدم رفتم پی میخواری ام

    تا در میخانه رفتم در پی دلداری ام

    دوش دیدم در میخانه صف است از عاشقان

    ای خدا ناخورده می من به شما رسیده ام

    یا رب آخر ز غم عشق تو دیوانه شدم

    بیخود از خود شدم و راهی می‌خانه شدم

    آنقدر باده بنوشم که شوم مست و خراب

    نه دگر دوست شناسم نه دیگر جام شراب

    خوش خرامان میروی ای جان جان بی من مرو

    سرو خرامان منی در دل و جان بی من مرو

    این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است

    این جهان بی من مباش و آن جهان بی من مرو

    از دیروز تا الان اشک مهمان چشمان منه

    همین دیروز بود که توی تمرین ستاره قطبی نوشتم خدایا ی ذره تسلیم و سر سپردگی ابراهیم خلیل الله رو میخوام فقط ی ذره

    چند روزی بود که توی حیاط راه میرفتم و با خودم تکرار میکردم من هدایت شده ی خداوند هستم.خداوند مسیرها رو به من نشون میده

    و وقتی اومدم توی سایت و فایل رو پلی کردم:

    جوری مسخ شدم که اصلا دستم به نوشتن نمیرفت فقط دوست داشتم بخونم

    دو ساعت تمام فقط نوشته های بچه ها رو خوندم

    خداوند من رو هدایت کرد به ی سفر روحانی به ی سیر و سلوک عرفانی

    سفری که با رفتن توی دل ناشناخته شروع شد اونم نه با ترس بلکه با ایمان به هدایت شدن

    سفری که در اون مریدان به مرادشون رسیده بودن اما نه با بوسیدن دست شیخ و رئیس و پیرشون

    اونا همشون حلقه زده بودن

    همشون واله و شیدا بودن

    اما نه واله و شیدای عبدی مثل خودشون

    اما نه واله و شیدای ی منجی

    اما نه با دین و شریعتی خاص

    اونا وصل شده بودن به منبع لایزال هستی

    به تنها رب و مالک و فرمانروای جهان

    به سرچشمه ی هر آنچه که خیر و خوبی و رحمت نامیده میشه

    اونا آیین ابراهیم خلیل الله رو در پیش گرفته بودن که حنیف بود و مشرک نبود

    اونا جدا شده بودن از خیل عظیمی از بندگانی که بت میپرستیدن

    که الهه های بیشماری داشتن : الهه ی مد ، الهه ی زیبایی، الهه ی حرف تو خالی و …….

    اونا وصل شده بودن به ریسمان الهی که پاره شدنی توش نیست

    اونا منتظر ی منجی نمونده بودن که از شرق یا غرب ظهور کنه و دست اونها رو بگیره و سوار بر اسب خوشبختی کنه

    چیزی که سالهای سال در مغز من فرو کرده بودن و ذهن من رو درگیر خودش کرده بود که جز کدام دسته ام اینوری ها که منجی نجاتشون میده یا اون وری ها که منجی هلاکشون میکنه

    اونها خودشون ناجی خودشون شدن با تکیه بر تنها رب و قدرت جهان

    اونها نترسیدن از تهدید بت پرستان و تبر ابراهیمیشون رو ورداشتن و شکستن تمام اون بت های وجودشون که اونها رو دور کرده بود از ربشون

    بت هایی که قربانی های زیادی براشون کرده بودن تا اونها رو به خواسته ها و آرزوهاشون برسونن اما حتی قادر نبودن حرف بزنن قادر نبودن حرکت کنن چه برسه به برآورده کردن خواسته هاشون

    و اونوقت بود که درهای رحمت و نعمت اون رب به روشون باز شد:

    اونوقت بود که مثل آدم یاد گرفتن که توبه کنن و خجالت نکشن از خداشون

    اونوقت بود که مثل محمد امین مردم شدن و مردم بهشون اعتماد کردن

    اونوقت بود که مثل سلیمان اونقدر خداوند ثروت بهشون داد که نمیتونستن بشمارن

    اونوقت بود که مثل یوسف از زندان خود ساختشون رها شدن و عزیز مصرشون شدن

    اونوقت بود که مثل موسی خداوند با نشانه هاش باهاشون صحبت کرد و لایق همصحبتی شدن

    اونوقت بود که مثل مریم بهشون رزق و روزی داده میشد جوری که دیگران تعجب میکردن

    اونوقت بود که مثل مسیح دست از قضاوت دیگران برداشتن و متمرکز شدن رو اعمال خودشون

    اونوقت بود که مثل ایوب صبور شدن و آرام

    اونوقت بود که مثل زکریا روزه ی سکوت گرفتن و با کسی بحث و مجادله نکردن

    خدایا حالا که دست من رو گرفتی و آوردی توی این جمع مریدان یعنی من هم لایق شنیدن و هم صحبتی با خودت هستم

    یعنی شنیدی دعوت من رو و اجابت کردی من رو برای نسلیم بودن و سر سپردگیت

    آخ تسلیم بودن هم لیاقت میخواد لیاقتی که من تا حالا نداشتم اما الن ی ذره ی ذره پیدا کردم

    و همین ی ذره با من چه ها کرده از دیروز تا امروز که چشمه اشک شوق وصال شروع به جوشیدن کرده

    همه دیگ حقی که پروین اعتصامی سالها پیش ازش صحبت کرده

    همون جوششی که من بارها شنیده بودمش اما الان دارم درکش میکنم

    خدایا باز هم لیاقت میخوام برای دریافت این جریان

    ی ظرف خیلی بزرگتر خیلی خیلی بزرگتر

    خدایا باز هم پناهم باش

    سپاسگزارم استاد برای این حال خوبی که بهم هدیه کردین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 90 رای:
  2. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2505 روز

    سلام بر مینو جان عزیزم .باور میکنی خودم الان که پاسخ شما عزیزان اومد رفتم کامنتم رو خوندم اشک تو چشام جمع شد که این من بودم که اینا رو نوشتم !!!!! بقول استاد وقتی وصل بشی خودش میاد. ممنونم عزیم .خدا رو شکر به خاطر دوستان هم فرکانسی مثل شما عزیزم. در پناه خداوند به هر چی که میخوای برسی عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2505 روز

    سلام الای عزیزم . دختر عاشق پیشه و همفرکانسی خوبم . خداوند رو بی نهایت سپاسگزارم که بر زبان دوستانم جاری میکنه اونچه رو که من باید بشنوم و با قلم زیبای اونا بهم انگیزه میده برای پیش رفتن و عاشق شدن. ممنونم زیبای من که اینقدر متصلی که نان استاپ فقط تحسین و تحسین میکنی بندگان و دوستان خودت رو و بی شک هزاران هزار بار بیشترش به خودت بر میگرده . سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2505 روز

    سلام به دوست عزیزم آقا ابراهیم. من وقتی اسم ابراهیم رو میشنوم ی حال خاصی بهم دست میده .اسم شما هم من رو یاد اعتماد و تسلیم و سرسپردگی ابراهیم خلیل الله میندازه .ان شا الله که هممون لایق خلیل اللهی بشیم با ایمان و سرسپردگی .سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2505 روز

    سلام به امیر رضا جان . پسر با اراده و دوست داشتنی سایت. تبریک میگیم عزیزم اونهمه اتفاقات مثبت و خوبی رو که توی سال 99 کسب کردی از جمله قبولی توی رشته پزشکی. خدا میدونه با این ایمانی که داری قراره چه پزشک توحیدی بشی چند سال دیگه و چه خدمت به این دنیا بکنی و چقدر گسترشش بدی. تحسینت میکنم داداش کوچولوی من البته از لحاظ سنی میگم. برات بهترین ها رو آروز میکنم. اشکم دراومده امیر رضا جان از این احساس خوبی که شما و بقیه دوستان بهم دادین خودم هم کامنتم رو خوندم اشکم درومد . سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2505 روز

    سلام رها جان عزیزم که اونقدر رها شده دیگه وابستگی به غیر براش معنی نداره .شاگرد اولی که بقول خودت زیاد کامنت نمیذاری اما توی همون سکوتت داری درس عشق و رهایی رو یاد میگیری و خوب هم داری پس میدم. منم تحسینت میکنم عزیزم. الهی هر روز رهاتر و سرسپرده تر بشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: