گفتگو با دوستان 1 |  همراه ماندن با جریان هدایت

به نام الله مهربان🙏

سلام استاد مهربانم.

الان که مینویسم با ندای قلبم حرکت داده شدم به سمت این فایل.

دقیقا من هم در شرایطی شبیه دوست شما قرار گرفتم،ساعت نزدیک 4 صبح هست و من احساس میکنم در یک آزمون بزرگ الهی قرار گرفتم.

این آیه خیلی آرومم میکنه که میفرماید:صابران کسانی اند که وقتی مصیبتی بر اونها وارد میشه،میگن ما از خداییم و به سوی او با میگردیم.

خیلی سخته این تیپ اتفاقات، اما وقتی این آیات رو می‌شنوم و با خودم تکرار میکنم،وقتی سعی میکنم خاطرات گذشته رو شخم نزنم و به قول شما گذشته رو رها کنم و گذشته دیگه گذشته و فقط تجربه اش رو بگیرم، اینکه روح خودم و عزیزانم رو قطعه ای از پازل الله ببینم، اینکه یاد مثال شما بیفتم و بارها با خودم بگم که آره دنیا مثل یه مهمانی هست، یکی شیرینی میخوره میره، یکی شیرینی میخوره و میرقصه بعد میره یکی تا آخر وایمیسه و ما برای هیچ کدوم دلسوزی نمی‌کنیم و اینکه بالاخره این جشن تمام میشه قرار نیست کسی تا ابد داخل این جشن بمونه.

اینکه وقتی زمان مرگ میرسه جسم واسه ی آدم تنگ میشه،امروز به خودم گفتم اصلا دلیل تحلیل رفتن جسم به مرور زمان همینه که اصلا از اول قرار نبوده این جسم مانا باشه،ولی روح ما طبق قرار قبلی باید برگرده به جایگاه اولش و این قرار بوده رخ بده.

کنترل ذهن داخل این شرایط راحت نیست اما من میخوام صابر باشم، من میخوام آرام بشم و چقدر زیبا گفتین که تا وقت مرگ نرسه، مرگ رخ نمیده.و من این داستان رو بارها در مورد همین عزیزم دیدم.که چند بار تا حد مرگ رفت و نمرد.و سعی کردم کلی از نکات مثبت این عزیزم و اتفاقات خوبی که برای خودش رقم زده بود توجه کنم و توجه کنم به نکات مثبت زندگیش، تا ببینم آره میشه حتی مرگ رو هم به دید یک نعمت دید،از خداوند میخوام من رو صابر کنه و کم‌کم کنه تا خودم رو با این تضاد رشد بدم و به ایمانم اضافه بشه.

استاد این جلسه برای من شیرین بود مثل عسل، چقدر فوق العاده است این دوره ی جدید🌹🌹🌹🌹🌹❤️

استاد نازنینم ممنونم ازتون و خدارو شکر میکنم به خاطر این همه ایده های ناب و نامحدود.

الهی شکر شکر شکر🙏🙏🙏