مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- تاثیرگذارترین عامل برای خلق ثروت؛
- هیچ محدودیتی برای خلق ثروت نیست؛
- کار کردن روی بهبود باورها، یک فرایند دائمی است؛
- آگاهی از دلیل اصلی نتایج، باعث متعهد ماندن و ادامه دادن در مسیر صحیح می شود؛
منابع بیشتر:
بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم در دوره 12 قدم
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD675MB43 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 1 | همراه ماندن با جریان هدایت40MB43 دقیقه
سلام به همگی
سلام مخصوص به سپیده عزیز
سپیده جان کاری کردی که هنوز اشکام بند نمیاد. چقدر تو پُری دختر بهت تبریک میگم که انقدر لبریزی از خدا، واقعا همه چیز خداست، از خدا میخوام ظرف منو هم برای دریافت “خدا” برای حس کردن خودش بیشتر و بزرگتر کنه.
خب من یکم دیرتر 12 قدم رو شروع کردم و از بهمن 99 دارم دوباره از قدم 1 دوره رو گوش میدم و توی این دوماه البته هنوز قدم اول هستم. چرا چون دیگه عجله ندارم، فقط میخوام درک کنم. دقیقا سپیده جان منم اومدم و مثل تو گفتم بزار نت برداری کنم. اولش ذهنم مقاومت داشت و برنامم این بود که یه فایل رو یه بار بزارم و بعد نت های قبلیم رو بخونم و فایل بعدی و بعد اتفاقی که افتاد این بود که اصلا با نت های قبلیم حال نکردم و به نظرم خیلی برداشت های سطحی ای بودن، دوباره نت های جدید و خیلی بیشتر و خیلی پربارتر برداشتم. و برعکس تصمیم اولم دقیقا مثل یک سال پیش هر فایل رو چندین بار گوش دادم با اینکه توو ذهنم این بود که تو میدونی مسیر چیه فقط قراره مرور کنی و یک بار کافیه! و این شد که 2 ماهه هنوز توی قدم اول (برای سری دوم) هستم.
استاد تو چی میگی؟ چه کردی با ما؟! واقعا هر سری نت برمیداریم با قبل فرق داره، واقعا چرا؟ فکر کنم یکی از دلیل هاش رشد ما طی این مدت و بالاتر رفتن مدارمون در دریافت آگاهی باشه.
استاد چقدر عالی گفتید منم مثل سپیده جون واسه خودم برنامه داشتم مثلا اول هفته روی تخته مینوشتم که امروز به ترتیب این فایل و این فایل و ..و روگوش بدم، بعد اگر نمیرسیدم یا هرچی حسم بد میشد،دقیقا به گفته شما اومدم هدایتی پیش رفتم و کاملا سپردم به خدا، مثلا 2 روزه روی تخته نوشتم جلسه اول و دوم عزت نفس رو دوباره گوش بدم ولی خدااا قشنگ دستم رو گرفت برد جای دیگه، به فایل هایی که دقیقا توی اون برهه بهشون نیاز داشتم!
استاد من دو ماهه پیش پدرم رو از دست دادم، و یه روزی میام از کنترل ذهنم بابت این قضیه برای شما و بچه ها میگم. این موضوع بزرگترین نقطه ضعف من توی زندگیم بود(از دست دادن عزیزان، اونم عزیزترین کس پدرم) و الان فکر میکنم نقطه عطف و جهش زندگی من شده یه جورایی!! بابتش به خودم افتخار میکنم. البته صددرصد هم راضی نیستماا چون الگوم شما بودید که برای فرزندتون فقط یه نصفه روز ناراحت بودید! ولی برای من یکم بیشتر شد. حتما یه روزی میام مفصل ازش براتون میگم استاد.
میخوام اینجا به یه نکته ای که امروز تو ستاره قطبی برام افتاد اشاره کنم. من یکی از ایرداتم اینه که وقتی از مسیر خارج میشم(حتی به مدت خیلی کوتاه چندساعته)، فرداش که میخوام ستاره قطبی بنویسم حسم خوب نیست و یه جورایی خودم رو به خاطر از مسیر خارج شدن روز گذشته نمیبخشم. توو ستاره قطبیم نوشتم خدایا منو ببخش بابت دیشب و هدایتم کن که همواره توو صراط مستقیم باشم. (از مسیر خارج شدنم هم این بود که با یه نفر درد و دل کرده بودم،(که به نظر خودِمن شرک اا) چون دوره عزت نفس رو هم خریدم. اومدم یکم با خودم حرف زدم و گفتم شقایق اشکال نداره، بلاخره تو انسانی و من بهت حق میدم ولی سعی کن دیگه تکرارش نکنی و اول خودم، خودم رو بخشیدم… بعد هم گفتم ببین توو هرلحظه میتونه فرکانس و مدارت رو تغییر بدی پس الان خوب باش تا دیشب جبران شه، از طرفی اومدم به دلیل درد و دل کردنم هم فکر کردم، چون حال کلیم خوب بود و از اون نظر احتیاج به درد و دل نداشتم، دیدم دلیش این بود که من میخواستم خودم رو از نظر بقیه توجیه کنم و برای دیگران توضیح بدم که اگر در آینده فلان رفتار رو داشتم یا فلان تصمیم رو گرفتم حق با من بوده،و اینجا مچ خودم رو گرفتم! 1.مهم بودن نظر دیگران! 2.توو حس قربانی رفتن که هر دو خوده خوده شرک ااا و من ااااصلا نمی خوام مشرک باشم). و همونجا توو ستاره قطبی نوشتم خدایا هدایتم کن که خیلی توحیدی تر باشم.
بعد یکی از مواردی که توو ستاره قطبی هم نوشته بودم این بود فلان پول دیگه امروز به حسابم بیاد. جلوش هم نوشتم خدایا من حتی نمیخوام بهش پیام بدم خودت ردیفش کن! (حقوق کارکردِ سوم عیدم هنوز واریز نشده بود)
شاید باورتون نشه 4 دقیقه گذشته بود وقتی هنوز لپ تاپ روی پام بود و داشتم در ادامه ستاره قطبیم یه سری شکرگزاری میکردم، پول اومد به حسابم!(بدون اینکه من پیامی داده باشم، حتی بدون اینکه اون کسی که برام پول زد رسیدش رو بفرسته! یعنی دقیقا همونیکه خواسته بودم، بدون هیییچ مکالمه ای)
استاد یه بار توو یکی از فایل ها گفتی ببین خدا نمیره هراااز سال دیگه جواب بده ها همون لحظه جواب میده! اشکام بند نمیومد. انگار خدا با این حرکت بهم گفت شقایق دیشب رو بخشیدم. تو توی مسیری (صراط مستقیم) هستی نگران نباش. الله اکبر از این خدا! زبونم قاصره واقعا
به امید روزی که همه مون خیلی توحیدی تر باشیم.
خدا رو شکر که اینجام.
مرسی از توجهتون