گفتگو با دوستان 1 |  همراه ماندن با جریان هدایت

به نام خداوند هدایتگر مهربان

سلام به استاد و دوستان عزیزم

وای وای خدای من ، این فایل انگار جوریه که فقط برا من رکورد شده تا جواب منو بده، اینقدر برای منه و اینقدر که زمان بندی دریافت این آگاهی ها برای من مناسب بود، از صبح یک گمشده ای در درونم داشتم و همش از خدا میخواستم هدایتم کنه تا جواب سوالاتم رو بده ،جوابم رو بده که منی که احساس خوبی به کار الانم ندارم و روحم پر میکشه برم به سمت عشق و علاقه ام ،به من مسیری نشون بده که دلمو بزنم به دریا و دیوانه وار برم به سمت علائقم و ریشه ترس های درونیمو بزنم و ایمانم رو به خداوند بخشنده ی مهربان تقویت کنم ،صحبت های حامد عزیز جوری برا من بود جوری برا من بود که تمام وجودم بلرزه افتاد و اشک هایم بصورت ناخوادگاه جاری شدن ،حتی نوع علایقمون یکی بود اینکه منم عاشق سفر و مسافرت کردنم اینکه دوست دارم برم و دنیا رو ببینم ،اینقدر روی همین یک موضوع از لحظه ای شنیدم منطق سازی کردم که حامد عزیز تونسته پس منم باید بتوانم واقدام کنم و پا در مسیر علایقم بزارم ،نکته دیگه ای که چراغ ذهنم رو روشن کرد این بود که چرا تا الان نیومدم باور بسازم ،چرا باور های مناسب علائقم رو نساختم و انگار یه پاشنه آشیل درونم بوده که تاحالا نرفته بودم سمت این که باورهای زیبایم رو در مسیر علائقم بسازم و بسیار الان خوشحالم انگار که خداوند خودش داشت باهام صحبت می کرد ،از استاد عزیزم ،حامد عزیز و از سپیده عزیز ممنونم و صد البته از خدای مهربانم ممنونم که این همه آگاهی رو در بهترین زمان به قلب من و وجود من وارد کرد.