مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- تاثیرگذارترین عامل برای خلق ثروت؛
- هیچ محدودیتی برای خلق ثروت نیست؛
- کار کردن روی بهبود باورها، یک فرایند دائمی است؛
- آگاهی از دلیل اصلی نتایج، باعث متعهد ماندن و ادامه دادن در مسیر صحیح می شود؛
منابع بیشتر:
بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم در دوره 12 قدم
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD675MB43 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 1 | همراه ماندن با جریان هدایت40MB43 دقیقه
به نام خداوند مهربانم
سلام به تمام عزیزانم
خدارا سپاس که همواره درهای رحمتش به روی جهانیان باز است
خدارا سپاس که چنان هدایت میکند که انسان مات و مبهوت از این مسیریست که طی شده ،و تنها و تنها باور به اینکه هدایت میشوم کافیست تا او ببرد تا او مسیر را بر طبق کلمه به کلمه اهدافی که نوشتم و درخواست هایی که میکنم مدام از بهترین مسیرها درس هارا به من بیاموزد و مرا ببرد ،امید بشود در لحظات سخت ،انگیزه بشود ، حوصله بشود ،راه بشود ، انسانی بشود که مرا روشن کند ، ایده بشود ، و هران چیزی که من در لحظات گوناگون مسیرم به آن نیاز دارم ، آری خداوند همه چیز میشود همه کس را ،به شرط پاکی دل ، به شرط طهارت روح ،به شرط اعراض از معامله با ابلیس ،به شرط ایمان و توکل ، به شرط تسلیم بودن ،
از دانشمند هسته ای گرفته تا بیسوادترین فرد همه از جریان برق و الکتریسیته استفاده میکنیم چه اون دانشمندی که زیرو بم این داستان و میدونه و چه اون شخصی که هیچی ازش نمیدونه ، آره هدایت میشویم چه اونی که میدونه و چه اونی که نمیدونه ،هدایت میشود
خداوند آگاه به اسرار دل ها ، آگاه به تمام خصوصیات من و آگاه به تمام اسرار بندگانست و اوست که میداند با هرکسی به چه ادبیاتی سخن بگوید ، اوست که آفریننده ی بی نهایت زبان و گویش است و اوست که به من میگوید.
خدایا شکرت بابت وجودت بابت اینکه مرا از عدم آفریدی و تا آخره حیاط مادیم نمیتوانم حتی کمی درک کنم که از عدم چگونه آفریده شدم ، تویی خدایی که همه جا هستی و هیج جا نیستی اولی با چشم دل و دومی با چشم فیزیکی و ذهن کوته بین و بی نهایت محدود
خدایا به من بگو تا بنویسم آگاهی های این فایل رو و یادم بیار اون چیزهایی که باید در این لحظات برام مرور بشه و من و به تو به اصلم نزدیک تر میکنه ، برو بریم
از اول این فایل هدایت ،هدایت استاد به برگزاری این روم ، و هدایت دوستان نازنینم به این روم و صحبت های ارزشمند و الهی ، شننیدن سخنان دوستانم ،شنیدن حرف های دوستانی که شجاعت و جسارت به خرج داده اند ،خواستن و هدایت شدن به این مسیر و پایداری کردند و چقدر لذت بخشه که الان از نتایج زیباشون میگن ،خدای من آخه ذهنم میخواد بگه که ببین حامد از سیستان و بلوچستان به این زندگی و به این درآمد رسیده و این حرفا و هی میخواد بگه منطقه محروم و اینا ،ولی از همون اولی که حرف زد و گفت اینارو من درونم میگفت که بابا سیستان و بلوچستان و تهران و هر جا اصن تبعیدگاه و هر جای وحشتناکی از هر لحاظ ، مگه همه ی اینا با هم میتونه جلوی اراده ی الله رو بگیره ؟؟؟مگه میتونه اون احساس قدرتی که از درون میجوشع و وقتی میاد بالا احساس میکنم من مالک کل کیهانم و تمام محدودیت ها کنار میره رو سیستان و بلوچستان میتونه جلوشو بگیره ؟؟؟ مگه دریا تونست جلوی موسی رو بگیره ؟؟؟مگه آتش جلوی ابراهیم و تونست بگیره ؟؟؟مگه کل دنیا تونستن جلوی محمد و بگیرن ؟؟؟مگر هست که اراده ی تو بر بالابردن کسی ، عزیز نمودن کسی ،عزت و احترام دادن به کسی ،اعتبار نیک دادن به کسی تعلق بگیره و کل کیهان بتونن جلوشو بگیرن ؟؟؟مگر داریم که تو بخواهی یکی را هدایت کنی و تمام کیهان بتونن گمراهش کنن؟؟؟مگر هست انسانی به اون گوهر وجودی درونش وصل شود وبتواند سودای عشق دیگری در سرو دل بپروراند و تمام عشق ها را تمام خوبی هارا از جانب تو و در شکل تو نبیند؟؟؟مگر هست وقت شناس تر ازتو پاکتر و منزه تر از تو با صداقت تر ازتو ،مهربانتر از تو ، خالص تر از عشق تو بی منت تر از عشقی که میورزی داریم ؟؟؟ خوشا به سعادت انسان های بزرگی که دل به تو دادند و در زمان حیاتشان پادشاهی کردند و بعد از نسل ها هنوز هم اسمشان را بر سر زبانها جاری میسازی و این همه دلها را برایشان نرم میکنی و حب آنها را در دل میندازی ، ابراهیم حق داشت که از آتش نترسد ،ابراهیم میدانست که چرا باید با تبر تمام بت هارا فرو بریزد ، ابراهیم چگونه تورا شناخته بود که فرزندش را به قربانگاه برد؟؟؟ من فکر میکنم که شناختمت نه هنوز خیلی راه دارم اما ایمان دارم که خدای من و ابراهیم یکیه و من هم میییییییییییییخواهم تا هدایت شوم ، تمام داستان همینه ، من خواستم تا هدایت شوم وتو مرا به بی نظیرترین استاد قوانینت متصل کردی تا مرا اینگونه شیفته ی تو کند ، من خواستم اما خواستن من مرا به این مرحله از شناخت تو قوانینت تو و جهانت نرساند بلکه تو در تک تک لحظاتم تا به اینجا برایم تعهد شدی تو به جای هر یک قدم من هزار قدم آمدی در اوج سکوت و درنهایت قدرت به اندازه ی فهمم کوچک شدی ومرا حوصله کردی و بامن تا به این مرحله آمدی بدون منت با حوصله در نهایت عشق عاشقانه
و پرسیدم ابراهیم چگونه تو را شناخته بود و چه زود جوابم را دادی ، اینگونه شناخته بود
ابراهیم حق داشت تا از آتش نهراسد چون هدایت شده بود چون به این درک رسیده بود که آتش هیچ یکتاپرستی را نمیسوزاند درک کرده بود که حتی برگی بی اذن تو به زمین نمی افتد ،او دانسته بود که تو همه چیزی ، و واقعا واژه ی ایمان در عصری که زندگی میکنم خیلی غریبست ، مردم انقد خودشونو از یاد بردن که حتی چیزهایی که با چشم میبینن حتی بعضی از اشیای فیزیکی رو باور نمیکنن چه رسد به باور روح و متافیزیک و انرژی و اومدیم چند روزی انسان و تجربه کنیم و قراره برگردیم و …..اصلا ،چه رسد به باور اینکه الذین یومنون بالغیب ، کل داستان اینه که من به هدایت باور داشته باشم ، کل داستان اینه که به اون چیزی که رخ نداده من ایمان داشته باشم ،کل حرفت تو قرآن اینه که تعهد کردی مراقبم باشی ،کل داستان اینه که من خالق شرایط و لحظه به لحظه زندگیمم ،کل داستان اینه که شرایط و جوری که میخواهم باشد ببینم نه جوری که هست و ههههه خنده داره خیلی ها حتی وقتی این حرف هارو و این آگاهی های ناب رو میشنون حاضرن فش بخورن اما به این شیوه
فکر نکنن و یعنی قشنگ معلومه که احساس میکنن که با اینگونه تفکر دارن خودشونو غول میزنن در صورتی که کل قانون تو آینه و من میخوام بگم چقدر خوشبختم که چشم و گوش و وجودمو به روی این آگاهی ها باز کردی و از مدار همچین اشخاصی که کر و کورند در مقابل سخن حق ، مرا بیرون آوردی و به نور ایمانت قلبم رو روشن کردی ، پس کل داستان احساس خوب اتفاقات خوبه احساس خوب هدایته احساس خوب اعتماد به خداونده احساس خوب تسلیم بودن در عمله ، احساس خوب ایمان و توکله ، احساس خوب همه چیزه ، همه ی این مسیرو من هدایت شدم و کافیست همواره خودمو ایزوله کنم ، خوراک مناسب به ذهن و روحم بدم و متصل باشم به تو و قطره وقتی به دریا میپیوندد دیگر قطره نیست دریاست ، پس خداوندا قطره ای دانش که بخشیدی زپیش متصل گردان به دریاهای خویش ، خدایا من همواره روی تو حساب میکنم تمام اعتبار موفقیت هام برای توا نه هوش من نه درایت و کاردانیه من و نه چیزه دیگه ای همش هدایته همش هدایته ، انیشتین باهوش نبود انیشتین هدایت شد،هدااااااااااااااایت شددد ، خداوندا ذهن من بی نهایت محدوده ذهن من حتی قادر نیست چند قدم جلوتر را ببیند ، تو خورشید هدایتت را همواره در دلم بتابان و هدایتگرم باش ، تویی تمام تصویرهایی که فکر کردن بهشون به من قدرت میده ، تویی تمام اون رویاهایی که منو حرکت میده تو همه چیزی و همه کس
پس خداوندا من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ،پروردگارا سپاس گزارتم که همواره به من درک بهتری از قوانینت میدهی و مرا در تمام جنبه های زندگی و کسب و کارم به سمت اجرای اصل سوق میدهی .
خداوندا هدایتم کن به راه آنان که به آنان نعمت دادی ، نه کسانی که برآنان غضب نمودی و نه گمراهان .
در پناه رب یکتا .