گفتگو با دوستان 2 |  با ارزش ترین سرمایه زندگی

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • ایمانی که جسارت و عمل می آورد؛
  • “توحید”، اصلی ترین عامل خوشبختی در تمام جنبه ها؛
  • “ساختن شخصیت توحیدی”، اصلی ترین سرمایه صاحب یک کسب و کار است؛
  • نقش توحید در جاری نگه داشتن جریان دائمی نعمت ها در زندگی؛
  • ایمان عملی یعنی “پا گذاشتن روی ترس ها”

منابع بیشتر:

ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری گفتگو با دوستان 2 |  با ارزش ترین سرمایه زندگی
    361MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 2 |  با ارزش ترین سرمایه زندگی
    21MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

445 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Maryam» در این صفحه: 1
  1. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 1612 روز

    سلام استاد عزیزم نمیدونم چطور احساس و خوشحالی خودمو از آشنایی با شما بیان کنم،، من زمانی با شما آشنا شدم که حدود دو هفته بود از فرط غصه و افسرگی روزی چندبار با کوچکترین مورد و یا حتی با شنیدن چند ثانیه آهنگ غمگین و یا حتی بدون هیچ دلیلی بشدت گریه میکردم و برای اینکه خانوادم نفهمن میرفتم به یه بهانه ای توی حیاط، حمام و دستشویی و گریه میکردم،،، دلیلی در اون لحظه نداشتم برای گریه کردن، بنظر همه چیز خوب بود،، ولی من احساسی که داشتم این بود که با وجود این همه استعدادهای خدادی و تلاش و تجربه تو زندگیم چرا اینقدر دارم درجا میزنم!؟ چرا گاری زندگیم اینقدر سخت و آهسته میره جلو؟ در حالی که میدیدم بعضی از اطرافیانم ناگهان میافتادن وسط شرایطی که سالها آرزوهای من بودن!!

    به حدی این افکار به من فشار آورده بودن که جلوی آینه می ایستادم و زار زار بی اختیار گریه میکردم و از خدا میخواستم بهم کمک کنه،، بلند بلند و در حال گریه کردن میگفتم خدایا بهم کمک کن،، آخه چرا! چرا! یه چیزی سد راهمه،، خدایا اون چیه که هر دفعه هر کاری میکنم،، درآخر بهش گیر میکنم!؟ چرا پیش نمیرم،، خدا شاهده این احساسم حسادت نیست،، هیچ وقت آدم حسودی در زندگیم نبودم اینو با صداقت دارم میگم،، ولی همیشه دلم میخواست خوب و عالی زندگی کنم،

    خلاصه بشدت داشتم عذاب میکشیدم از حس افسرده ای که سرتا سر وجودمو گرفته بود و عذابم میداد، تا اینکه یه دفه به سرم زد که چندتا فایل از شما رو که از یه کانال توی تلگرام، یک سال پیش گوش داده بودم ،، برم گوش بدم،، یادم افتاد که چقدر قبلا حس خوبی ازشون گرفته بودم،، گفتم برم دوباره گوش بدم شاید حالم یکم خوب بشه چون دیگه هیچ چیز آرومم نمیکرد واقعا از دردی که توی سینم میکشیدم به تنگ اومده بودم،،، یادم اومد اونا رو برای برادرم هم فرستاده بودم،، رفتم توی چت ها گشتم پیداشون کردم و شروع به گوش دادن کردم،، وای خدای من عالی بودن چهار تا فایل داشتم، مدام هندزفری توی گوشم بود و دوباره و دوباره و دوباره گوش میدادم،چقدر داشتم سبک میشدم! احساس میکردم دارم جواب سوالامو میگیرم!.جواب چراهایی که تا چندروز پیش به خدا میگفتم! چقدر جالب بود

    قانون فرکانس،، چرا فکر میکنیم پول در آوردن کار سختیه،، جملات تاکیدی و اثر کلام در زندگی،،،، اینا چهار تا فایلی بود که داشتم و مدام گوش میدادم و هر دفعه یه جمله از اون صحبتهای جادویی نظرمو جلب میکرد،، نمیدونم بار چندم بود ولی شاید بعد از بار چهل پنجاهم تازه نظرم به اسم دوره ای جلب شد که استاد در آخر فایل بهش اشاره کردین و حسم گفت برم و اسم استادو توی گوگل سرچ کنم،،، این بود که دریچه باغ بهشت بروم باز شد و چقددددر برام جالب بود تموم چیزایی که میدیدم، مونده بودم از کجا شروع کنم،،،

    خدای من ایجا کجاست!؟ چه صحبتهایی چه تصاویری! چقدر زیبایی!!! چقدر امیدوار شدم،، چقدر هیجان دارم،، چقدر خوشحالم،،، خدای من شکرت،، خدایا شکرت،،،

    استاد عزیزم الان در قدم اول از دوره دوازده قدم هستم،، تازه شروع کردم و نمیتونم هنوز از تجربیاتی بگم که مثل دوستان عزیزم قابل تعریف کردن باشه،،، ولی همین قدر بگم که بسیاااار این روزها خوشحال و امیدوارم …. برای من که چنین حجم از فشار غم رو تجربه کردم… همچین احساس شادی و امید واقعا مثل یه معجزست این روزها سبکم، شادم، لازم نیست برای خندیدن و لبخند زدن به دیگران به خودم فشار بیارم،،، ازتون ممنونم استاد که با بینش قشنگتون و با بیان باورهای قوی و به نمایش گذاشتن این همه زیبایی به رشد و پیشرفت من کمک کردید،،، قطعا با حس کردن این معجزه شادی، باور کردم که تو مسیر درست قدم گذاشتم،، دلم ایمان و پشتکار هر چه قوی تر میخاد تا جهاد اکبری به راه بندازم تا بتونم به نتایج دلخواهم برسم،،

    از شما و مریم عزیز و همه دوستانی که با بیان تجاربشون به قوی تر شدن ایمان ما کمک کردن تشکر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: