گفتگو با دوستان 2 |  با ارزش ترین سرمایه زندگی

سلام استاد عزیزم ک مریم عزیزم

در فواصل زمانی زیادی این فایل صحبت دوستان رو گوش کردم ولی امروز صبح ساعت پنج صبح وقتی طبق روتین این فایل رو گوش میکردم یه احساسی بهم دست داد ک چرا ؟؟مگ من چ تفاوتی دارم با سپیده و حامد و دوستش

واقعا چ تفاوتی دارم ؟؟؟چرا اونا اینقدر راحت صحبت می‌کنند ک درآمد ماهی 200 میلیون و سپیده عزیز میگه من هفته بعدش بلیط گرفتم و آغاز مهاجرت براش شروع شده

و الان کامنت دوستم عادله رو خوندم ک منتخب بود

و اونم کلی از نتایجش گفت و الان ک توی مسیر رفتن ب محل کارم هستم خیلی بلند بلند از خودم پرسیدم ک چرا ؟؟چرا من چیکار نکردم ک اونا کردن

بعد دیدم ک اولیش اینه من ب این قانون اصلا ایمان درست و حسابی ندارم فقط گوش میدم یه ذره حالم خوب شه زور ذهنم توی احساس بد ها زیاده همیشه

الان ک نگاه میکنم من فقط شعار میدم برای خودم و خودمو گول میزنم و دومین مشکل من اینه ک من خیلییی عجله دارم من دنبال تغیرات بزرگ یه هفته ای ام حتی یه شبه

من علاقه ام رو میدونم ولی چون از زیر صفر باید شروع کنم میترسم و باور ندارم ایمان ندارم ک علاقه ام منو ثروتمند میکنه بهم آرامش استقلال زمانی میده

همین الان ک مینویسم قشنگ ترمز ها و نقاط ضعف ام رو میفهمم

من دارم برای پول کار میکنم روزی 10 ساعت

خلاصه ک بزرگترین مشکلم رو پیدا کردم استاد اینک حرف های شمارو وحی منزل نمیدونم و میخوام اینطور ب خودم بگم ک محدثه این تنها تنها راه و مسیر خوشبختیه نه یکی از مسیر ها

از امروز میخوام درخواست هام رو از خدا زیاد کنم و ظرفم رو بزرگ و بزرگ تر کنم

خدایا شکرت الان ک نوشتم و یه رد پا گذاشتم برای خودم خیلیی احساس فوق العاده ای دارم

ب قول کتاب پنیر ؛من باید دائم پنیرم رو بو بکشم و اگ داره خراب میشه من باید تغییر کنم و توی ماز حرکت کنم

خدایا شکرت اوف ازش گذر کردم خدایا شکرت