گفتگو با دوستان 4 |  تمرکز بر بهبود شخصیت خودم

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • نشانه های بهبود شخصیت؛
  • نقش توانایی کنترل ذهن در عملکرد صحیح جسم؛
  • منطق هایی برای متعهد ماندن در عمل به قوانین زندگی؛
  • منطق هایی برای ساختن تعهد؛
  • ارزشمندترین نتیجه ی عمل مستمر به قانون؛
  • “سمت من” در عمل به قانون، تمرکز بر بهبود شخصیت خودم است؛
  • به محض اینکه آماده می شوی – به هزاران طریق- به جواب سوالات و راهکار مسائل ات هدایت می شوی؛
  • به اندازه ای که “ناتوانی خود در تغییر دیگران” را می پذیری، از روابط ات لذت می بری؛
  • سوالات در هر لحظه در حال پاسخ داده شدن است. اما اینکه شما چقدر آن جواب ها را می شنوی، بستگی به میزان آمادگی شما دارد؛

منابع بیشتر:

دکمه ” مرا به سوی نشانه ام هدایت کن ” در صفحه اصلی سایت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    938MB
    62 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 4 |  تمرکز بر بهبود شخصیت خودم
    56MB
    61 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

282 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «1234» در این صفحه: 1
  1. -
    1234 گفته:
    مدت عضویت: 2255 روز

    سلام به استاد عشق دست زیبا و متفاوت خداوند ودوستان وهمسفران عزیز در این راه زیبای زندگی به شیوه آسان و زیبا وراحت و پرسعادت🌻

    خدا رو شکر میکنم که فایل دیگه ای از این نشست کاملا الهی و هدایتی با مدیریت الله یکتا رو دارم میبینم و انقدر دوستان خوب و باورمند وثروتمندی اومدن و صحبت کردن و چقدر زیبا از نتایج و تجربیاتشون گفتن.

    همه فایلهای استاد زیبا و منحصربفرد هستن اما نمیدونم چرا این فایلهای گفتگو با دوستان یه حس تازه و متفاوت عجیبی با خودش داره, یه حس ذوب شدن انگار انقدر جذبم میکنه و منو تو خودش میکشه وواقعیه که قشنگ ذوبم میکنه و مقاومتهامو نرم میکنه و افقهای جدیدی رو پیش روم باز میکنه.

    آخه چند نفر از همین دوستان کنار دستی خودمون اومدن و خیلی راحت از هدایتهای عمیق وریشه ای و مداوم در زندگیشون صحبت میکردن, از درآمدهای ۲۰۰ میلیونی در ماه, از شکل گیری روابط عاشقانه, از ایمان وعمل و تغییر وارتقای مدار, از اتصالهای عمیق با خداوندو…

    ومن دونه دونه با انگشت اینها رو نشون ذهن منطقیم میدادم و میگفتم ببین اینها هم مثل من از صفرشروع کردن, اصلا واجد شرایط نبودن از هیچ نظر ولی ببین الان با ایمان و باور وعمل به کجا رسیدن? تویی که میگفتی اینها فقط مال عباس منشه و بقیه سر کارن , لطفا دستاورد و ثروت و سلامتی وروابط و ایمان و توحید این دوستان عزیز رو ببین, ببین که هدایت و توحید و سعادت از کلامشون داره به مشام میرسه, وببین که نتنها شهرت وثروت اونها رو مغرور نکرد و از معنویت دور نکرد بلکه چقدر متواضع و متصل و در لحظه و با ایمان و موحد شدن. شجاعتها و اقدامات و دل به دریا زدنهاشونو ببین , پس ننگ بر تو اگر که ذره ای از ایمانت رو در عمل به نمایش نگذاری و دلت رو به دریا نزنی و دریایی نشی.

    و اگر نخوای پا روی ترسهات بزاری و اعتماد کنی و اسیر شرکهات بشی همون بهتر که توی فقر و تضادهات و تنهاییهات و بی ایمانی و ترس بمونی و بپوسی و بمیری .

    من با دیدن این فایلهای دوستانه با شنیدن پیام خدا از زبان دوستان مختلف به خودم لرزیدم و به خودم نهیب زدم که فلانی که خودت رو عقل کل میدونی و احساس میکنی همه چیزت درسته, کجای کاری? داری چیکار میکنی?وبا چه بهانه و شرکی سر خودت کلاه گذاشتی و خودت رو یکجا متوقف و بلاک کردی? بیدار شو. هر کدوم از جملات زیبای دوستان سیلی بود بر صورت من که بیدار شو ! بیدار شو! بیدار شو!

    ومن گاهی قشنگ احساس میکنم که تو حس خواب و بیداری و گیجی بیداری از خوابی عمیق هستم , خوابی که انقدر واقعی بود که فکر میکردی که بیداری. وگاهی حس خوابهایی برام تداعی میشه که چند تا خواب رو در دل یک خواب تجربه میکردم و هی فکر میکردم که بیدار شدم الان وداشتم خواب میدیدم ,غافل از اینکه خود همون موقعیت هم خوابی بیش نبوده و در آخر سر متوجه میشدم که کل اون پروسه چندین خواب در دل یک خواب بوده و گاهی واقعا میترسم که نکنه هنوز توی خوابم و فقط فکر میکنم که بیدارم?

    اما این گفته استاد بهم آرامش عجیبی میده که اصلا فکر کن که کل این قوانین اصلا وجود ندارن و حداقلش اینه که از باقی مونده عمرمون لذت میبریم و سلامتی و شادی بیشتری داریم که این خودش کای ارزشمنده.اما ثروت وسلامتی و شادی و ایمان و روابط حاصل از این قضیه که تبعات غیرقابل انکار این ماجراست برای هممون کم و بیش و نسبی به اثبات رسیده , پس چرا این راه رو در پیش نگیرم?

    از قانون و الگویی صحبت شد که همه در اوایل آشنایی با این قوانین و سایت وبدون اینکه خودشون نتیجه ای گرفته باشن بی مهابا به این و اون و هر کسی که به پستشون میخوره معرفی میکنن, اما استاد خیلی راحت هم در پذیرش این قضیه به ما کمک میکنه و هم آلارم هشداری رو به صدا درمیاره که ممکنه این قضیه سالهابرای یکی طول بکشه و میگه نگران نباشین این هم قسمتی از مسیره, قسمتی از ابتدای مسیر که البته ممکنه برای کسی سالها طول بکشه.

    و در جای دیگه الگوی نادرست دیگه ای مطرح میشه که احتمالا هممون بدون استثنا درگیرش شدیم و اون ایراد گرفتن از دیگران و دیدن ایرادات بقیه و عدم توجه به میزان رشد ونتایج خودمون و ایرادات خودمون, من این الگوی نادرست رو هنوز درخودم بارها میبینم ولی باز هم حرف استاد رو به یاد خودم میارم که: اشکال نداره همه اینها قسمتی از مسیر هستن وقتی قانون رو بهتر بفهمین خودبخود اینها حل میشن.

    وچقدر نشانه ای که سپیده جان که واقعا از شاگردان زرنگ سایتمون هست , برای خودش گذاشته لذت بردم , اینکه هر وقت با کسی راجع به این موضوعات صحبت کردم, یا بحث و پیشنهادی بهشون ارائه دادم , این یعنی اینکه من هنوز قانون رو خوب نفهمیدم و هر وقت بخوام مثل روال سابق وارد بحث و نظر با دیگران بشم فوری این قضیه برام یادآوری میشه و دست از بحث و انتقاد وپیشنهاد میکشم.

    نکته خیالی جالبی که تو استاد دیدم و خیلی به دلم نشست این هست که استاد وقتی تحسین میکنه چیزی یا کسی یا شرایطی رو ,با تمام وجودش تحسین میکنه نه اینکه سعی کنه یک نکته مثبت پیدا کنه و یا اینکه به زور ذهن خودش رو به تحسین وادار کنه , واقعا با عشق و به سادگی و از صمیم قلب تحسین میکنه و چقدر این تحسینات با هر کلامی و حتی لبخندی که باشن به دل میشینن.

    مثلا اون قسمت که استاد به مریم جان گفت که این طنازه خواهر حامد که انقدر قشنگ داره صحبت میکنه, تمام وجودش خوشحالی و شور وشعفه, چقدر این احساسات واقعی هستن و چقدر دوستشون دارم و چقدر حس خوبی بهم میده و چقدر اعتمادم رو به استاد عزیزم بیشتر میکنه که واقعا استاد وقتی خیلی ساده میگه عاشقتونم, به معنای واقعی عاشقمونه و از صحبت کردن با تک تکمون لذت میبره.

    طناز ۱۸ ساله خوش کلام رو تحسین میکنم که انقدر زیبا با حامد و عرفان در سنین پایین با قوانین آشنا شدن و در اوایل جوانی به این نتایج طلایی و درخشان رسیدن و چقدر تایید میکنن این حرف رو که سن و سال در موفقیت نقشی نداره.

    استاد انقدر زیبا وقشنگ از مزایا و خوبیهای GPS گفت که من واقعا عاشق این نعمت شدم و قبلا هرگز انقدر حس خوبی بهش نداشتم و بخاطرش شاد وشکرگزار نبودم.خدا رو هزاران بار شکر بخاطر نعمت ارزشمند و لا قیمت GPS عزیز.

    دوباره بحث دیوانه کننده هدایت پیش کشیده شد و من دوباره اختیارم رو از دست دادم واز خود بیخود شدم و بی اختیار تمام وجودم میخندید و میرقصید , آخه اینها گمشده های من بودن که سالها تو هر در ودیوار و گوشه و کناری دنبالشون میگشتم ولی هرگز فکر نمیکردم که در کنار ثروت و پول و قرآن و توحید و سلامتی و روابط عالی و خانه ها و ویلاها و ماشینهای آنچنانی پیداشون کنم! همیشه تو جاهای تنگ و تاریک و دخمه ها و خرابه ها وسختیها و فقر و نداری و بیماری دنبالشون میگشتم.اما چی فکر میکردیم و چی شد? ما دنبال چی بودیم و خدا چی رو برای ما میخواست?

    حسی که دارم قابل بیان نیست انگار یک عمر کتاب رو سروته دستم میگرفتم و میخوندم و حالا یکی اومده و اونو به جهت درستش تغییر داده, اوایل باورم نمیشد, ولی الان باورم میشه…

    خدا به بینهایت طریق به ما پاسخ میده, ولی تا آمادگی و مدار شنونده چقدر باشه ?! و اگر آماده باشه از درو دیوار و زیر سنگ هم شده هدایت رو دریافت میکنه و هیچ کانال و منبع و فرد خاصی هم ملاک نیست, وچه زیبا استاد موحد خودش رو از این وسط میکشه بیرون و میگه اصلا قرار نیست من جواب سوالات شما رو بدم و حتی از اون خیلی بالاتر: ما هیچ وقت هیچ تاثیری در زندگی هیچ کسی غیر از خودمان نداریم.

    ذهنم ارور میده نسبت به این گفته ,چون انقدر وسیع باور مخالف ذهنمو درگیر کرده که میدونم باید مدتها کار کنم تا این باور مقداری جا بیفته و به اندازه ای که تونستم باور کنم نتیجه میگیرم, اما لااقل شکر خدا پیش فرض ذهنم من قبول و ومود این باور هست.

    هر گونه قضاوت, نسخه پیچی, انتقاد, پیشنهاد, بحث کردن, قانع کردن, توضیح دادن و توصیه کردن مخالف قوانین هست مخصوصا وقتی که خودمون نتایج بزرگی نگرفتیم و استاد چقدر متعهدانه و موحدانه میگه لطفا ما رو به دوستان و آشنایان و دیگران معرفی نکنید.چون کسانی که آماده باشم خودشون خودبه خود به این مسیر هدایت خواهند شد.

    چقدر زیباست این باور که تا حالا کسی رو ندیدم که مثل خودم انقدر رها باشه در بحث آموزش , پون هدایت کار خودش مدام داره انجام میده.

    این دریاچه زیبا و خونه ی زیبای روی آب و این پنجرههای زیبا یا بهتره بگم تابلوهای زنده ومتحرک و آسمان و ابرهای زیبا و لباسها و کلاههای زیبای استاد رو تحسین میکنم.

    و در پایان مثل ابتدا خدای معجزه گر و هدایتگر و همیشه سورپرایز کننده رو از صمیم قلبم و اعماق وجودم تحسین میکنم, اصلا چه کسی بالاتر و سزاوارتر از خدای آسمانها و زمین برای تحسین و تقدیر و ستایش و پرستش هست.پس ای یارم ,ای یاورم, ای هدایتگرم و ای مهربان تحسینت میکنم.ذره ذره خدقتت شایسته تحسیت و تفکر و تمرکزه.

    🌺🌻🌼🌸🌺🌻🌼🌸🌺🌻🌼🌸🌺🌻🌼🌸🌺🌻🌼🌸🌺🌻🌼🌸🌺🌻🌼🌸🌺🌻🌼🌸🌺🌻🌼🌺🌻🌼🌸🌺🌻🌼🌸🌺🌻🌼🌸🌺🌻🌼🌸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای: