موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- کمترین نتیجه حرکت در مسیر مورد علاقه، داشتن “احساس خوشبختی” است
- رشد و پیشرفت یعنی: تلاش برای ایجاد بهبودهای کوچک اما دائمی، در هر سطحی که هستی؛
- کلید تجربه “روانی و آسانی” در مسیر پیشرفت چیست؛
- دلسوزی و حمایت بی جا از دیگران، مانع بروز توانایی های درونی فرد می شود؛
منابع بیشتر:
«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»
دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمی537MB34 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمی31MB34 دقیقه
سلام
استاد واقعا این ایده گفتگو با بچه های خیلی عالیه و خیلی انگیزه خوبی میده بهم و کلی استفاده کردم تا حالا از این گفتگوها
من تو اولین گفتگو ها وقتی سپیده صحبت کرد از هدایت خیلی تاثیر گرفتم و همونجا کامنت گذاشتم که میخوام کار فعلیم رو که کلی براش زحمت کشیدم رو جمع کنم چون حالا که به نقطه خوبیی رسیدم توکارم فهمیدم این دقیقا اون چیزی نیست که من میخوام با توجه به این که کار فیزیکی و خسته کنندهای هست و ازادی زمانی من رو میگیره تغییرش بدم و الان اصلا نمیدونم که بعدش قرار چی بشه و به کجا هدایت بشم این درحالیه که من سه سال پیش کارم رو از زیر صفر و با جیب خالی شروع کردم و هیچ کمک مالی و وامی از کسی نگرفتم و خودمو خدای خودم ساختیمش و الان میخوام جمش کنم شاید یکم برام سخت بچهای که بزرگش کردم رو بسپارم به کس دیگه ولی بهم گفته شده و من هم انجامش میدم …
چند وقتی بود که توفکر مهاجرت به کشور آذرباییجان بودم و یکسری اطلاعات بدست اوردم و ذهن خودمو محدود کردم به اون اطلاعات که الان نمیشه و مرزها بسته است و …
حتی اون دوستی که اونجا زندگی میکنه بهم گفت الان مرزها باز شده و هزینه ویزا ۷۰۰دلار هست یکم صبر کن ببینیم چی میشه و من هم پرونده رو بستم تو ذهنم که حالا باید صبر کنم ببینم چی میشه که چند وقت پیش که داشتم با خودم حرف میزدم و درباره مهاجرت که بهم گفته شد خب حتما که نباید بری اونجا برو ترکیه نگران چیزیم نباش
منم گفتم چشم و الانم دارم مغازه رو جمع میکنم و میدمش به یکی از شاگردام که خیلی تو کار قبولش دارم و انسان خوبیه
این وسط ذهنم خیلی نجوا میکنه که از ایران بری چی میشه اونجا نمیدونی چجوری زبانشون رو خوب بلد نیستی تنها میشی و…..
ولی من تسلیمم میذارم که جهان کارشو انجام بده منم لذت میبرم از زندگیم من نمیدونم چجوری میخواد پیش بره و چه اتفاقاتی قراره که بی افته ولی هرچی بشه من پیش میرم و از حاشیه امنم خارج میشم چون جهان به شجاعان پاداش میده
همین چند روز پیش هم یه نرم افزار یکی از دوستام برام فرستاد که آموزش زبان ترکی بود و دارم هر روز کار میکنم رو زبانم
نتیجه دوستان خیلی بهم انگیزه میده که خیلی راحت من هم میتونم برسم به خواسته هام و هر وقت نحوها میاد میگم چطور حامد و سپیده و راستین و….رسیدن پس منم میرسم
خیلی زود از تو کشور ترکیه با کلی موفقیت تو کلاب هوس براتون صحبت میکنم