گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمی

موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • کمترین نتیجه حرکت در مسیر مورد علاقه، داشتن “احساس خوشبختی” است
  • رشد و پیشرفت یعنی: تلاش برای ایجاد بهبودهای کوچک اما دائمی، در هر سطحی که هستی؛
  • کلید تجربه “روانی و آسانی” در مسیر پیشرفت چیست؛
  • دلسوزی و حمایت بی جا از دیگران، مانع بروز توانایی های درونی فرد می شود؛

منابع بیشتر:

«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»

دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمی
    537MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمی
    31MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

225 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علی» در این صفحه: 2
  1. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 2412 روز

    سلام مجدد خدمت دوستان و استاد عزیز و خانم شایسته گل. چندییین کامنت رو خوندم نکته مهم و مشترکی که تو اونا بود همین کمال گراییه( منظورم همون استفاده از امکانات و کمکهای دیگران و….. در صحبتهای راستین عزیز) که ظاهرا خیلیا در مسیر موفقیت و کار کردن روی دوره ها اسیرش میشند و یجورایی گاها آدم رو خسته میکنه. منم مثه خیلی از دوستان دچار این مساله شدم و میشم. البته وقتی آرام آرام از دوره های مختلف استاد استفاده کردم پاسخ یه سری سوالات و ابهاماتم برطرف میشند و تمام دوره ها یک کل بهم پیوسته میشه که تناقضات رو برطرف میکنه. مثلا خیلی از پاسخها در دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها و یا کشف قوانین وجود داره. بهرحال دوره ها وقتی مرتب تکرار میشند هربار پاسخهای بیشتری رو پیدا میکنیم. یادم به یکی از جلسات روانشناسی ثروت 3 افتاد که استاد اونجا هم خیلی روشن به این مساله ی بزرگ شدن بچه ها در شرایط خوب یا عالی اشاره میکنه و مثال پسر خودشونو میزنند که مثلا میکاییل در شرایط مناسبی بزرگ شده ولی در عین حال فرد مستقل و خودساخته ایه. خوب این مساله برا من خیلی جالب بود که همیشه اتفاقا سوالم این بود که؛: آیا حتما باید آدم تو شرایط سخت بزرگ بشه تا هدایت رو پیدا کنه؟ باید همیشه پوستمون کنده بشه تا هدایت بشیم؟ و اتفاقا اصلا تو کتم نمیرفت که به این سوالات پاسخ مثبت بدم تا اینکه با توضیحات استاد و مجددا در این گفتگوی بسیارتاثیرگذار به نتایج خوبی رسیدم. بهرحال شرایط زندگی هر کسی در هر خانواده ای دست خودش نیست و چیزاییه که بدلایل مختلف پیش اومده و ما توش قرار گرفتیم. ولی این ما هستیم که در هر شرایطی که بزرگ شدیم بهرحال میتونیم بهترین استفاده رو ببریم با آگاهی و کار کردن روی خودمون. جالبه که انسانهای موفق تو همه نوع شرایطی بودند و میشه الگوهای زیادی برای هر نوع شرایطی پیدا کرد. بنابراین شرایط مهم نیستند هر انسانی میتونه با تصمیمات آگاهانه آرام آرام تغییر بکنه و از هر شرایطی بنفع خودش سود ببره. آلبرت انیشتن شرایط خانوادگی خوبی نداشت و بعدشم با همسر اولش کلی مشکلات عدیده و دوری از بچه هاشو و بعدشم برخورد با مسایل سیاسی و جنگ و……، دکتر وین دایر که در پرورشگاه کودکان بزرگ شد و پدر بسیار نامناسبی که کلا بچه ها رو ترک کرده بود. پروفسور حسابی که پدرش همسر و بچه ها رو رها کرده بود، از طرفی داروین در یک خانواده مشهور و ثروتمند انگلیسی بزرگ شد که پدرش اونقدر ثروت براش, گذاشت که چارلز داروین تا پایان عمرش فقط پژوهش میکرد و اصلا نیازی به کار و کسب درآمد نداشت. البته چارلز داروین برخلاف نظر پدرش سراغ علاقه شخصیش رفت. و دهها و صدها مثال دیگه….. امیدوارم هر روز آگاهیهای ظریف و تازه ای کسب کنیم. ممنون و سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  2. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 2412 روز

    به نام خدای مهربان. سلام بر استاد عزیز و تمام دوستان. کلی خوشحال شدم که مجددا فایل گفتگو با دوستان بارگزاری شد اونم با موصوعی که عاشقشم و مسیر کلی زندگیم بر اساس ایجاد تغییرات بموقع و کسب نتایج واقعا عالی بوده. یک موردشو دوس دارم تعریف کنم: از زمانی دبیر آموزش و پرورش شدم عشق عجیبی به ادامه تحصیل و رسیدن به مرتبه هیات علمی دانشگاه داشتم و البته همزمان ازدواج هم کرده بودم و برای زندگی مستقل به اصفهان اومدم با دست خالی خالی و زیر صفر. کلا به شغل تدریس علاقه بسیارزیادی داشتم اما از طرفی جو آموزش و پرورش رو از جنبه های مختلف مالی و…. دوست نداشتم. سواد و تواناییهای خودم رو بطور بدیهی بالاتر از اون میدیدم. میدونستم اینجا جای پیشرفت من نیست. بمدت ۹ سال به شغل معلمی ادامه دادم و همزمان فوق لیسانس و دکترام رو گرفتم اونم مرتب تو مسیر اصفهان و تهران چون ارشد و دکترامو اونجا قبول شدم و البته دکترای رشته مورد علاقم فقط در تهران بود و همزمان مسوولیت های زندگی اونم با درآمد کم معلمی. چون دقیقا تمرکزم روی ادامه تحصیل بود تو آموزش, و پرورش خیلی خودمو درگیر نمیکردم و فعالیتهای جانبی نداشتم. در نهایت از اونجا استعفا دادم به دانشگاه اومدم با اشتیاق عجیب. پرانرژی و از همون اول بسیار موفق و پرکار. در طی این مسیر شناخت و آگاهی بسیاربالایی از خداوند، زندگی، هدف، اعتماد بنفس، بدست آوردم. بطرز عجیبی در تمام جنبه ها زندگیم پیشرفت کرد و مهمتر از همه احساس بسیار بسیار قوی و خوب که تونسته بودم این مسیرو طی کنم. این در حالیه که زمانیکه از آموزش و پرورش استعفا میدادم یه عالمه آدم برا استخدام اومده بودند. هنوز که هنوزه بعد از ۱۵ سال بعضی همکارام تو دانشگاه میگند همونجا میموندی بهتر نبود!!!! ولی من هیییچ پاسخی برای قانع کردنشون ندارم و تلاش چندانی ام نمیکنم. البته تعدادی ام بودند که همیشه تشویق میکردند. چندسالی گذشت تا اینکه کم کم وضعیت دانشگاه از نظر درآمدزایی و پرداخت حقوق دچار مشکل شد و کم کم اون روزهای رویایی رنگ باختند در حالیکه من همچنان فعالیتهامو عالی انجام میدادم. چندین بار دلار گرون شد و تورم عجیب رفت بالا که همین الانم تو اوجه. تو این چندسال اخیر مرتب با دوستان و همکاران بفکر راه اندازی کسب و کاری بودم و چندبارهم با کارای مختلف اقدام کردیم ولی همه ناقص و بی نتیجه. بدلیل باورهای غلط و محدودکننده که البته بعد از آشنایی با دوره های مختلف استاد عباسمنش تونستم بفهمم. علاوه بر باورهای محدودکننده برا کسب و کار، باور بسیار محدودکننده ای که سالها داشتم و متوجه اش نبودم و البته تو اون دوران هم واقعا پنهان بود، این بود که به چیزی جز ادامه تحصیل و رسیدن به مرتبه هیات علمی فکر نمیکردم. باورم این بود که دیگه با هیات علمی شدن کلا به خواسته هام میرسم و بیمه میشم و یجورایی دیگه به بالاترین جایگاه میرسم. البته بعد از استفاده از دوره های استاد به این آگاهی رسیدم. تا اینکه کلا این سالهای اخیر همه چی زیرو زبر شد همون تضاد بزرگ. دیگه حقوقه حتی کفاف زندگی رو هم نمیداد یعنی همین الان تو این وضعیتم. الان یکسالیه که با جدیت و با کار کردن روی باورها و دوره ها، کسب و کار مورد علاقه و مرتبط با رشته تحصیلیمو به لطف خدای بزرگ دارم پایه ریزی میکنم . ایشالا با کسب اولین درآمدها خبرشو به دوستان اعلام میکنم. ممنونم که وقت گذاشتید و کامنت منو خوندید. بسیار ممنونم از استاد عزیز که چقدر دقیق کامل و موشکافانه دوره هایی در تمام زمینه تهیه کردند و روزبروز با انرژی بیشتری این آگاهیها رو در اختیار ما میزارن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: