موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- کمترین نتیجه حرکت در مسیر مورد علاقه، داشتن “احساس خوشبختی” است
- رشد و پیشرفت یعنی: تلاش برای ایجاد بهبودهای کوچک اما دائمی، در هر سطحی که هستی؛
- کلید تجربه “روانی و آسانی” در مسیر پیشرفت چیست؛
- دلسوزی و حمایت بی جا از دیگران، مانع بروز توانایی های درونی فرد می شود؛
منابع بیشتر:
«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»
دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمی537MB34 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمی31MB34 دقیقه
سلام
استاد طبق شنیده هام توی این دو سال، می دونم که در قانون آفرینش (نسخه ی قدیم) گفتید که بریم با آدم های بالاتر از سطح خودمون ارتباط برقرار کنیم. اگر قراره بریم باشگاه، بریم باشگاه بالاشهر، اگه می خوایم بریم پارک، بریم پارک بالاشهر… تا با آدم های سطح بالاتر از خودمون حشر و نشر کنیم. ببینمیشون، ارتباط برقرار کنیم. استاد این خواسته رو من توی ذهنم بود، ولی شرایط انجامش رو نداشتم.
وقتی داشتم به این فایل نگاه می کردم، همینطور که شما با آقا راستین صحبت می کردید، من داشتم به یک موضوع دیگه فکر می کردم. به گفته های اون فایل نه، به اتفاقی که در این سایت داره میوفته. استاد من در مداری که بودم و هستم، تاحالا با آدم های به اصلاح بچه پولدار برخورد نکردم، ارتباط نداشتم. فقط دورادور این اصطلاح رو در مورد کسانی که حتی ندیدمشون شنیدم. وقتی یه عده ای رو با این عناوین دسته می کنن، ناخودآگاه ذهن اونارو آدم های جور دیگه ای می بینه.
استاد، قبلش من اصلا لمس نمی کردم اینجور آدم هارو، اصلا درکشون نمی کردم، خیلی دور بودن ازم، فکر می کردم اونا آدم های خاصی هستند، پولدارهای مرفه و بی غم، خیلی با انسان های دیگه فرق دارن یا دور هستند از بقیه.
شگفت انگیزترین قسمت دیگه ی این سایت این هستش که همه جور آدم با هرنوع مدل در هر سطحی شاگرد داره. از نقطه ی زیرصفر و زیرخط فقر هست تا پولدارها، تا خارج رفته ها، تا آدم های بزرگ و رشد کرده. یعنی همون خواسته ای که من داشتم که برم باشگاه بالاشهر تا با همه سطح آدم آشنا بشم، اینجا داره اتفاق می افته، اون هم به شکل خیلی خیلی بهترش حتی. شاید توی باشگاه کسی نمیشینه از افکارش از درگیری هاش از موفقیت هاش بگه تا برای من درس بشه، اما اینجا همه ی اون چیزایی که می خوام، داره گفته می شه. شاید اونجا چشمان من اول ظاهر و پوشش و داشته های اون افراد رو ببینه و اجازه ی دریافت آگاهی از سطح اونا بهم نده، اما اینجا اون چیزا نیست، من نمی بینم کی چی پوشیده، کی ماشینش چیه؟ کی خونش چطوره، کی چقدر مجلله، اصل قضیه رو دارم میبینم، باطن شخص، افکار شخص، باورهاش رو، دغدغه ها و موفقیت هاش…
می دونید هرکسی با باطنش اینجاست… نه با ظاهرش. این خیلی خیلی خیلی خیلی بزرگ و مهمه…اصلا مهم نیست لباست کهنه و پارست یا لباس از جنس طلا داری، مهم اون وجود پخته یا خام افراد هستش…
تا حالا خیلی زیاد توی کامنت ها به این چنین افراد مرفه از نظر مالی برخورد کرده بودم، نوشته هاشون رو خونده بودم، اما این گفتگو و صحبت های آقا راستین عجب تحولی در ذهن من ایجاد کرد، به وضوح بالاتر رفتن مدارم رو حس کردم. می دونید چرا؟! وقتی آقا راستین شروع به صحبت کردند، از تضادهای زندگیشون گفتند و حل کردن اون ها، چقدر احساس نزدیکی کردم با این سطح آدم ها، اصلا اون هارو جدای از خودم نمیدیدم الان، درحالیکه قبلا اینطور نبود، چقدر اونام مثل مان، اونام مثل ما تضاد دارن، اونام باید مسائل رو حل کنن، این حرف هارو همیشه زبانم می گفت ها، ولی الان قلبم می گه، وجودم حس می کنه این یکی بودن ها رو، اگر بگم باورم خیلی عوض شد در نگاه به آدم های سطح بالاتر، دروغ نگفتم.(البته تکاملی هم بوده دیگه، دوساله در این مسیر و در بین این آدم ها هستم، و حتی صحبت های سپیده جان که خودش باز یه آدم سطح بالاتر از جاییه که من هستم و چقدر احساس نزدیکی باهاش داشتم، انگار خواهرم داره صحبت می کنه، واقعا کلمه ی همپاره ی من رو بهتر دارم لمس می کنم).
الان خیلی خیلی عمیق تر درک می کنم عادل بودن خدارو، قبلش هرچقدر زبانم می گفت خدا عادله، احتمالا فقط توی زبانم بود. یا از شنیده ها از قران، اما الان می بینم اونا هم مثل من هستند، الان احساس متفاوت بودن اون ها رو نداشتم. خداوند عادله، می دونید زندگی همه مون یک مدله، تضاد یا ناخواسته میاد، باید حلش کنیم و رشد کنیم. خداهم به یک اندازه در همه جا در دسترسمونه. تمام. اینکه ظاهر و داشته های افراد متفاوته، اون تنوع جهانه باید باشه، باید باشه، باید آدم های پایین تر با شرایط بدتر از خودمون رو ببینیم و از ته قلب شکرگزاری کنیم در مورد داشته های خودمون. و آدم های بالاتر از خودمون رو ببینیم تا آرزوهای جدید داشته باشیم. پس این تفاوت های سطحی و ظاهری افراد نشان از بی عدالتی خداوند نیست، اینها لازمه ی جهانه. برای رشد و حرکت و گسترش. عدالت خداوند اینجاست که همه برای یک هدف برای رشد و حرکت خلق شدیم، فرق نمیکنه الان چه امکاناتی داریم، اگه حرکت کنیم بزرگ میشیم اگر ثابت باشیم از بین میریم. این میشه عدالت.
و یه موضوع دیگه که بازهم در زندگی آقا راستین، خداوند درکش رو به قلبم الهام کرد. نگاه از دور به زندگی افراد پولدار هستش، و در اصل باورهای اشتباه در مورد موفقیت، اینجوری در ذهن افراد پایین شکل گرفته. شما تصور کنید اشخاصی می دونستند که آقا راستین وضع مالی خوبی دارند، اون وقت در سن بیست سالگی که حمایت پدر قطع میشه، خب خیلی ها که متوجه این نمیشن که، بعد یکی دوسال که آقا راستین میره، روی پای خودش می ایسته و به درامد میلیاردی میرسه، بقیه که از این قضیه خبر نداشتن چی فکر می کنن؟ بقیه یا اون برهه ی قطع شدن حمایت رو نمی بینن، و مدام در رفاه بودن و کسب و کار موفق آقا راستین رو میبینن و این باور که چون پدر پولدار داشته موفق شده، یا اگرهم موضوع قطع شدن حمایت رو هم می دونستن، بازهم فکر کنن پدرشون راضی شده و دوباره داره حمایت می کنه. و چیزهایی که ما الان از آقا راستین و دلیل موفقیتشون رو می دونیم، بقیه این هارو نمی دونن، و باور موفقیت از مسیر داشتن پدرپولدار درونشون عمیق و عمیق تر میشه.
چقدر آخه این جا خوبه، چقدر الهی، چقدر پر از آگاهی، اصلا یک جامعه ی بی نظیری ساخته شده اینجا، استاد ممنونم، خدایا شکرت.
آقا راستین عزیز، خیلی از شما ممنونم که این تجربه رو اینطوری بیان کردید، وقتی اصطلاح بچه پولدار رو بردید، تونستم خیلی بهتر درک کنم. متشکرم که اینقدر روی خودتون کار کردید و شدید الگوی عالی برای بقیه. آرزو می کنم به موفقیت های بزرگی برسید. و همیشه در لول پولداری و مرفهی، خوشی و شادی باشید.