موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- کمترین نتیجه حرکت در مسیر مورد علاقه، داشتن “احساس خوشبختی” است
- رشد و پیشرفت یعنی: تلاش برای ایجاد بهبودهای کوچک اما دائمی، در هر سطحی که هستی؛
- کلید تجربه “روانی و آسانی” در مسیر پیشرفت چیست؛
- دلسوزی و حمایت بی جا از دیگران، مانع بروز توانایی های درونی فرد می شود؛
منابع بیشتر:
«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»
دلسوزی بی جا | به کبوترها غذا ندهیم
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمی537MB34 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمی31MB34 دقیقه
سلام و عرض ادب من در خصوص تغییر یک تجربه ی خوبی دارم من قبلا کارمند دانشگاه ازاد در یک شهر خیلی کوچک بودم و خودم در مرکز استان ساکن بودم ، مدتی بود رئیس دانشگاه و مسوول حراست دانشگاه مدام در سخنرانی هایشان حتی سخنرانی های نوروز ،کارمندان را تهدید میکردند که شما باید خیلی خوب کار کنید چون دانشجو در حال کم شدن است و ممکن است که دانشگاه ما متزلزل شود ان موقع من این قوانین را بلد نبودم اما به صورت ناخوداگاه این تهدید ها که در قالب دلسوزی بود من رو ناراحت میکرد گویا به من برمیخورد یا اینکه احساس ترس میکردم ،لذا تصمیم گرفتم یک شغل پردرامد را انتخاب کنم اول به عقل خودم گفتم پزشکی شغل پردرامدی هست اما فکر کردم من که انسانی خوندم اگه بخواهم پزشک بشوم خیلی خیلی طول میکشه پس گفتم بگذار بروم وکیل بشوم اگه وکیل بشوم من میتونم پولدار باشم ،مشهور باشم ،همه به من زنگ بزنند ،همه بخواهند از من سوال کنند .علی رغم اینکه بچه تنبل کلاس بودم اتفاقاتی افتاد تا شرایط قبول شدن من در ازمون وکالت پس از دو سال درس خوندن مهیا شد و من وکیل شدم و دو سال بعد از دانشگاه استعفا دادم ان موقع هنوز دانشگاه سرپا بود اکنون من 6 سال هست که دانشگاه را ترک کردم و چون فرزند خردسال هم داشتم و ان دانشگاه یک ساعت با محل زندگی من فاصله داشت ،شرایط مهیا نشد که به دانشگاه بروم و همکاران و دوستانم را ببینم تا اینکه چند ماه پیش با دوستانم که همکاران سابقم بودند به یک پیک نیگ رفتیم اصلا تفاوت من با ان ها قابل مقایسه نبود طوریکه خودشان به زبان امدند چقدر نسبت به گذشته خوشگل تر شدی ،خوش تیپ تر شدی ،خوش فکر تر شدی من از انها فقط تشکر کردم ولی در دلم گفتم اما شما هیچ تغییر نسبت به 6 سال پیش نکردید همان تیپ های 6 سال پیش همان شرایط مالی حتی کمی بدتر چونکه الان دانشگاه دیگه دانشجو نداره و رفته زیر نظر یک دانشگاه بزرگتر و بسیاری از مزایا کم شده ان ها با همان تفکرات قبل بودند چونکه وارد جامعه ی بزرگتر نشده بودند و اکنون که من این فایل را گوش میدادم با خود گفتم من که اون موقع از این مطالب سر درنمیاوردم اما در ناخوداگاه خودم تصمیم گرفتم این شرایط توهین امیز و تهدید امیز را تحمل نکنم و تغییر کنم از این بابت خداوند را سپاسگزارم . حالا الان هم متوجه شدم اولا وکالت ان شغل مورد علاقه ی واقعیم نبوده و اینکه اینجا هم دارم ان تهدید ها را میشنوم که میخواهند ازمون وکالت را بردارند تا همه ی فارغ التحصیلان حقوق بتونند وکیل بشوند و خیلی از این دست مطالب و من 7 سال هست که با مطالب موفقیت اشنا هستم و هر روز با ان مطالب سر و کله میزنم و از شهریور 99 هم با شما از طریق دوازده قدم اشنا شدم و حالا تصمیم گرفتم بروم سراغ علایقم چونکه وقتی سراغ علایقم بروم دیگر هیچ حرفی برای من تهدید ترجمه نخواهد شد و هیچ عامل بیرونی نمیتواند مانع من برای بودن با علایقم باشد لذا یک خواهشی از شما دارم من در این گفت گو ها اگرچه از مطالبی که شما میگویید لذت میبرم و استفاده میکنم اما لذت بیشتر من از تجاربی هست که دوستان از با شما بودند بدست اوردند و ان ها را بیان میکنند است لذا خواهشا موفقیت های دوستان را در قدم 13 و 14 بگذارید تا ما بیشتر استفاده کنیم از شما و خانم شایسته عزیز بسیار بسیار سپاسگزارم .