گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمی - صفحه 9
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/04/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-04-16 06:56:372024-04-18 06:45:27گفتگو با دوستان 5 | قدرت بهبودهای کوچک اما دائمیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد قشنگم سلام نازنین جان من
چقدر من شمارو دوست دارم و تحسینتون میکنم
موضوع گفتگو اینه که چه وقت،وقته تغییره
واینکه من نوعی کی تصمیم گرفتم تغییر کنم.
استاد خیلی بااین جمله اتون حال کردم ((بعضی ها کتک خورشون ملسه😂))
چون خودم جزو همین دسته کردم خودم رو
من بچه ایی بودم که بشدت قوی و قدرتمند بودم.واقعا هااا
اما همیشه و اکثر اوقات باید تضاد رو میخوردم بهش تا عوض شم
و یه جاهایی همیشه میگفتم یعنی واقعا زندگی فقط همینه؟؟
بخور،بخواب،شوهرکن،درس بخون همین آخه این که نشد زندگی
ودیدن زندگی اطرافیانم باعث شد من دیدگاه هام متفاوت بشه استاد بخوام که فرق داشته باشم
اما انتظاراتی که درون من بود بااونایی که تو فکرم گاه و بی گاه میچرخید متفاوت بود و من هم تضادها گاهی باید له ام میکرد تا بلند شم.
میدونی استاد جون یه نکته هم هست اونهم اینه که««من بشخصه هر وقت به تضاد میخوردم یا قبلش بوش و حس میکردم هاااا دلم میخواست عوضش کنم اقدام هم میکردم اما بدترش میکردم چون من پرا نقص و کمبود و ترس و ….بودم))
خب خلاصه که من تو کل زندگیم بیشترش همین مدلی بودم که هم کتک خور ملس بود هم بلد نبودم چطور حل کنم یعنی میدونستم باس عوض شم اما بلد نبودم و خب قوانین و هم یادم رفته بود.
مثلا من از بزرگترین تضاد زندگیم براتون بگم که اعتیاد شدید و مفرط به پورنوگرافی بود
اوایل که اصلا خوشم بود و دوست داشتم
اما بعدا که کمی بزرگتر شدم و شنیدم بده تا خواستم رهاش کنم ول کن مانبود
جونم براتون بگه استاد جان عشق ما به هر در و دیواری میکوبیدیم اما نوچ زهی خیال باطل
و به نظر من یکی از دلایلی که تمام افراد به یک کتک خور ملس تبدیل میشن اینه که اهرمه به اندازه ی کافی جابه جا نشده و هی برمیگردن سر خونه ی اول مثل خودم
انقدر من از این تضاد ضربه دیدم و به سطوح اومدم که وقتی باقوانین آشنا شدم اولین تصمیمم همین بود ویک عادت ۲۵ساله رو که مثل خوره روحم و جونم و وقتم و خورده بود رو پاکسازی کردم استاد جاااانم
و به طبیعت اولیه ی خودم برگشتم و تازه دارم به خیلی از عزیزانم هم کمک میکنم دراین رابطه و یک خانواده ی کوچولو دارم
توی روابطم وااااااقعا لهیده شدم تا بلاخره بلند شدم و گفتم بسه و کاری کردیم من و خدا و آمنه جانم که همیشه همسرم میومد خونه میگفت غلط کردم زن گرفتم ولی وقتی من خودمو ساختم و خودم و بسته بودم به فایل های رایگان شما((استاد خداشاهده گنج هستن این فایل ها گنج))طوری شد که میگفت فقط به عشق تو میام خونه
راه به راه بغلم کنه بوسم کنه و ازم تشکر کنه که عوض شدم و هربار میگه آمنه تو اصلا مردی و زنده شدی
مورد بعدی روابطم باپسرمه ((پسرم همیشه میگفت کاش تو مامانم نبودی🥺وتازه به باباش میگفت این چه زنیه عاخه،،بریم ببریمش بازار بفروشیمش یه مامان مهربون بگیریم😂😂😂
ومن دیدم فایده نداره تاکی میخوام اینجوری پیش برم الان تا کوچکه حرف شنوی داره و میترسه تو روم نمی ایسته بزرگ شه تلافیش و سرم درمیاره و اتفاقا گفت بزرگ شم میزنمت🙈
ومن ترسیدم و قبل از فاجعه به داد خودم رسیدم و شروع کردم به خودشناسی و خودسازی از سال۹۷فقط بایه کتاب و سال ۹۹وارد سایت شما شدم و خدارو شکر الان درکش میکنم
استاد پسر 8 ساله ی من برای خودش آشپزی میکنه،چایی دم میکنه،،عاشق خودشه،شمارو میشناسه و میگه مامان عباسمنش یادته چی گفت ،،گفت حس خوب آرامش««استاد پسرم فقط 8سالشه و این حرف هارو میشنوه سریال زندگی دربهشت و دوست داره و میگه مامان عباسمنش چیز جدید نزاشته،،راه به راه میگه مامان دوستت دارم و کلی کلی کمکم میکنه خودش درس هاشو میخونه و من با رفع احساس قربانی بودن خودم شب ادراریش و لوچ ش دن چشم هاش و درست کردم باورتون میشه استاد فقط با کار کردن روی خودم بچه ام زمین تا آسمون فرق کرده اصلا یه چیز دیگه شده 😍😭
و میرسیم به جای عالی و خوبش
کار کردن اصولی و لیزری روی خودم
دیدم نتایجم میره و میاد و ثبات نداره و گفتم ایراد از خودمه پس بیام روی خودم کار کنم
بیام فقط تمام حواسم رو بدم به خودم
و عاشقانه پای خودم وقت بزارم
استاد من از اون دسته آدم هایی بودم که بشدت خودشو میکوبید و فحش و تو سرزدن و تنبیه بدنی به خودم و …..
آدمی که بشدت از خودم ناراضی بودم و پر توقع
و خدارو شکر هزااااران هزاااران مرتبه شکر آمنه ی یک ماه پیش با الان هیچ شباهتی نداره چه برسه به آمنه سال۹۹🥺😭
استاد من واقعا جهاد کردم و همچنان ادامه داره
استاد من تونستم خودم و بپذیرم استاد
تونستم خودم و بغل کنم استاد
تونستم باخودم آشتی کنم استاد
تونستم خودمو درک کنم استاد
تونستم باخودم مهربانتر باشم
تونستم به خودم عشق بدم و عاشق خودم باشم استاد
تونستم رهاتر باشم
استاد تونستم ادامه بدم و تاالان باعشق روی خودم روی تمام وجودم سرمایه گذاری کنم و پیش برم استاد
استاد اینجا تنها جاییه که میشه راحت بگم چقدر تغییر کردم
ترس هام از قضاوت ها ریخته
بدبینیم نسبت به شما پاک شده
مقاومت هام پاک شده
هدایت هارو میفهمم میشنوم
استاد از پوچی محض من خودم و ساختم من خودم و کشیدم بیرون
وبه خودم باعشق گفتم سلام آمنه جان من
سلام آمنه ی من
استاد من از صدام تصویرم از تمام وجودم متنفر بودم والان عاشق صدام شدم و صدای خودم و ضبط میکنم میشنوم
صدا ضبط میکنم میزارم توی گروه ها و کانال هام
استاد برای عزیزانم صحبت میکنم و هربارش هزااااران بار به خودم احسنت میگم
استاد من خودم و لایق زندگی کردن دونستم استاد
استاد من تغییر کردم
و من هم میخوام جزو کسانی باشم که وقتی از خودم بپرسم کی تغییر کنیم
بگه همین حالا همین حالا که اتفاقا به نظر میاد همه چی خوبه
استاد تغییرات شخصیتی و روحی روانی من واااااقعا ۳۶۰۰درجه نه بلکه بیشتر فرق کرده و این فقط نتیجه ی عملگرابودنمه
نتیجه شاگرد خوب بودنم در درگاه خداست ومکتب شما
نتیجه ی زندگی کردنم بااراده ی خداست استاد
خدایی که جرأت نمیکردم حتی سرم و رو به آسمون بگیرم و نگاهش کنم
خدایی که الان رفیق تنعایی هامه
خدایی که تمام هست و نیستمه
خدایی که از قرانش واهمه داشتم و الان باعشق و منطق قرآن فقط وفقط آرام میشم
استاد الان احساس مفید بودن میکنم
احساس رضایت
احساس شکرگزار بودن از زندگی
همین که زنده ام واااااقعا عاااالیه
اگراینو بتونم درک کنم که تا وقتی زنده ام زندگی میتونم بکنم برای هرلحظه ایی که زنده ام و زندگی میکنم خدارو شکر میکنم
چون این لایو بودنه زنده بودنه است که من هستم زندگی میکنم راه میرم میخوابم استاد من راااحت میخوابم
ادمی که ساعت ها توی جاش غلط میزد تا بخوابه الان فقط کافیه خوابش بیاد لالا موکونه
استاد یه طومار نه یه عالم نتایج ریز و درشت دارم که وااااقعا خدارو شکر میکنم و نمیشه نوشت
وحتی تو زمینه مالی از زیر صفر من تونستم به ۱/۸۹۵هزار تومان برسم و برای منی که همیشه ناراضی بودم از وضعیتم حتی اگه پول بوداما لذتی نمیبردم الان واااااقعا راضی ام در حد خودم
وصدهزااااران البته که این مسیر تا آخرین لحظه ی عمرم ادامه پاره و باید روی خودم کار کنم
الهی شکر که این نوشتن هم هدایت خودشه و کمک و لطف خودش
بقول شما که گفتین یک سری ها میان میگن آقای عباسمنش یه چیزی بگو که خدا توش نباشه ما خدارو قبول نداریم
ومن بهشون میگم من از خودم هیچی ندارم هرچی که دارم از خداست
من بدون خدا یه لقمه نون برا خودم ندارم چه برسه به راه حل برای شما
خدا خدا خدا ایمان ایمان ایمان
عمل عمل عمل
ممنونم یه دنیا سپاس و عشق به شما و مریم جان عزیزم
ممنونم و الهی شکررررت شکررررت شکررررت
بنام خدا
سلام آمنه جان تحسینت میکنم که اینقدر تو این مسیر رشد کردی تحسینت میکنم که خودت را شناختی وعاشق خودت شدی چقدر کامنتت با احساس بود وچقدر من از کامنتت لذت بردم وحتی چشام پر شد از اشک خدارا شکر میکنم بخاطر بودنت خداراشکر میکنم که من را به کامنتت هدایت کرد ممنون دوست خوبم بخاطر حال واحساس خوبی که بواسطه کامنتت بهم دادی
رشد رو بهبود بیشتر را برات آرزو میکنم
شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
از شما ممنونم که راه راست رو به ما نشون میدید.
استاد چند ماهی هست که اپلیکیشن کلاب هاوس برای اندروید نیز منتشر شده، من متوجه شدم که توی قسمت توضیحات نوشته شده که این اپلیکیشن فعلا برای ایفون در دسترس هست، گفتم بهتون اطلاع بدم.
با سپاس.
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مریم نازنینم و همه اعضای خوب سایت. ❤️🌺
فایل صوتی گفتوگو با دوستان قسمت ۵
این فایل نشانه امروز من بود.
استاد عزیزم ممنونم بابت این گفتوگو. ممنونم بابت آموزشهاتون. ممنون بابت این همه فایل دانلودی که من یک سال و اندی است با اونها زندهام، بابت جلو چشم أوردن و معرفی این نمونه های موفق. بی نهایت خدا رو شاکرم و از شما سپاسگزارم. ❤️
دوست عزیزمون آقای بهنام گفتند که استعفا دادند و رفتند دنبال کار گل و گیاه که بهش علاقه داشتند.
یاد خودم افتادم که مدتیه بیکار شدم اما متأسفانه هنوز نتونستم کار مورد علاقهم رو پیدا کنم. یعنی هنوز بعد از این همه سال نفهمیدم و نمی دونم که به چی علاقه دارم.
جالب اینکه قبلاً به شغل خودم خیلی علاقه داشتم. اما این اواخر، قبل از اینکه تعدیلم کنند، خودم به مرور، از بس فایلهای استاد رو گوش میکردم، انگار علاقه رو از دست داده بودم و از سر اجبار و عادت میرفتم سر کار.
بنابراین جهان هدایتم کرد و شغلم رو ازم گرفت که من بیدار بشم و حرکت کنم. اما من مثل سنگ چسبیدم به زمین.
هر روز صبح که بیدار میشم در لیست کارها و خواستههام از خدا میخوام که به ایده کسبوکار هدایت بشم و بتونم کار خودم رو شروع کنم اما اتفاقی نمیافته. دستم به شروع کار نمی ره. کمالکرایی و کمیود عزت نفس نمیذاره کاری کنم. یعنی اصلاً نمی دونم چی کار کنم.
از خدا میخوام که من رو هدایت کنه. راه رو نشون بده و بتونم قدم بردارم.
دوستای عزیزم اگه شما تجربهای دارید لطفاً از تجربهتون بگید و کمکم کنید. سعادتمند و سلامت و ثروتمند باشید 💚🌈🌱❤️
سلام دوست عزیزم.
امیدوارم حالت عالی باشه و در طول این یک ماه مشکلت حل شده باشه.
عزیزم شما اگر الان کاری رو نداری و نمیدونی به چی علاقه داری این کار و بکن
برای اینکه عاشق زندگی شوید کافی است این دو کار راانجام دهید
1.هرآنچه را دوست دارید انجام دهید حتما انجام دهید
2.اگرکاری را انجام میدهید که دوست ندارید باید باتغییر نگرش آن کار رابه گونه ایی انجام دهید که دوستش داشته باشد یاحداقل انجام آن باعث ایجاد احساس بد در شما نشود
من خودم هم نمیدونستم به چی علاقه دارم
پس رها کردم هرکاری که قلبم میگفت و ازش لذت میبردم و انجام دادم
وهدایت شدم به کاری که عاشقشم و دوسش دارم واااقعا
واز نوشتن درباره اش حرف زدن درباره اش و هرچی که توی کارمه لذت میبرم
والبته صفر و یک هم نیستم دیگه اون بین هستم روبه بالا و پیشرفت
خلاصه هدایت شدم جوابتو بدم که حتما مفیده و عاااشقتم
دوست عزیزم، آمنه جان سلام. 💚🌸
ممنونم از پاسخ خوبت. ممنونم که از تجربه خودت گفتی.
من متأسفانه هنوز نتونستم بفهمم واقعاً به چه کاری علاقه دارم و عاشقش هستم. کاری که به قول استاد، اگه در قبالش بهم پول ندند، باز هم انجامش بدم.
کاری که اگه لازم شد، شبانه روز انجامش بدم و گرسنگی و تشنگی حالیم نشه.
از خدا هدایت می خوام.
و از تو دوست نازنینم خیلی ممنونم که بهم راهکار دادی. حتماً انجامش می دم. و می دونم که اگه انجامش بدم قطعاً برام مفیده. 👌
خوشحالم که تونستی به کاری که عاشقش هستی هدایت بشی. خدا رو شکر. تحسینت می کنم دوست ارزشمندم. و عاشقت هستم.
امیدوارم هر روز در کارت پیشرفت کنی. و بیای از پیشرفت های خودت در این کاری که عاشقانه و با لذت انجامش می دی، برام بنویسی.
شاد و ثروتمند و سعادتمند باشی آمنه جان.
سلام به استاد ودوستای بانگرشم😍
درحقیقت ما خودمونیم که آیندمون رو میسازیم با انتخاب هامون
اینکه انتخاب کنیم جز کدوم گروه باشیم سرنوشت مارو رقم میزنه
و
دیدگاهی به موفقیت ختم میشه که بااینکه هنوز مشکلی نیست به دنبال بهبود و عالی شدن باشه.
یعنی پیشرفت همیشگی ودائم در تمام موارد
باید از اصل جهان استفاده کرد
یا تغییر میکنی یا اونقدر جهان فشار میده تورو به سمت مسیر که ممکنه باعث نابودیت شه.
آگاهی و استفاده یک انتخابه
تضاد یه تَشَر عالیه ولی حتما الزامی نیست که باشه اگه در مسیر درست باشی هیچ نیازی به سنگ ریزه یا پنچری و بازنگری اتفاقات نیست.
این یعنی فرصت پیشرفت باید دائم در ذهن و عملکرد انسان باشه
باید با رشد خودمون باعث رشد جهانمون بشیم.
به نظرم تصمیم به تغییر یک مهارت اکتسابی ه
باید توی این امر ماهر شیم.
مثالی که من خودم دارم همیشه از کنکور میترسیدم و هیچ تلاشی براش نکردم حتی سال کنکور بااسترس و تحت فشار بودنم قدم برنمیداشتم و همین باعث شد استرس و اضطرابم توی همه جملات باشن و کم کم مریض شم ولی اصلا واکنشی نشون ندادم و سعی میکردم با بیخیالی خوشی زودگذر داشته باشم ولی در بلندمدت بیشتر مشکل گره میخورد و الانه که این آگاهی داره منو به عمل وادار میکنه مجبورم کرد که۶۰کتاب موفقیت بخرم مجبور شدم ساعت ها فایل گوش بدم و تا خودم رو حتی به نقطه صفر برسونم.
تغییر کنیم تا مجبورمون به تغییر نکرده⚠️
اگه دائمدنبال بهبودی باشی هیچ تنشی و هیچ مشکلی همنیست،اگه مشکلمون زیاده باید انتخاب هامون رو بادقت بیشتری بررسی کنیم
سپاسگزارم برای وقت پربرکتی که برامون میزارید❤️🙏
سلام استادجانننم
سلام مریم نازنیییننننم
چند روزیه که علاوه بر دیدن سریال سفر به دور آمریکا ،اینجا هم هستم. تو این بخش.
روز اولی که فایل اول این مجموعه رو گوش دادم خیلی اذیت شدم. خیلی غصه خوردم. آره بخوام راست بگم حسودی کردم. به موفقیت بقیه. این در حالی بود که تو سریال سفر به دور آمریکا هر روز حالم و آگاهیمو درکم بیشتر میشد. و بعد …. با خودم خلوت کردم. خدای من شکرت. باور کمبود و باور عدم لیاقت. فهمیدم. فهمیدم به جای اینکه سپاسگزار خدام باشم که اینقدر نمونه عملی داره نشونم میده ، دارم ناشکری می کنم. فهمیدم که بد فرکانسی دارم میفرستم و خوشحالم که زود فهمیدم. خوشحالم که بعد از اون هر قسمت که می بینم با تمام وجودم برای اعضای خانوادم خوشحال میشم و میگم ای ول. چقدر نمونه ها هی بیشتر و بیشتر میشن. چقدر خوبه که به غیر از استاد نازنینم و مریم جان ، این همه شاگردای سال بالایی هم استاد دارن که الگوی ما ترم اولی ها هستن. و چقدر چقدر چقدر امید و انگیزم دوچندان میشه.
موضوع جلسات قبل عالی بود. از صحبت های حامد و عرفان و طناز تا سپیده و شیرین و فرهاد که تو کلام هر کدومشون کلی آگاهی بود و آگاهی هایی که استادجانم تکمیلش می کردند. چقدر با مفهوم هدایت به خدام نزدیکتر شدم. و موضوع این سری فایل ها هم چقدر آگاهم کرد. چقدر چقدر چقدر ای خداااااا با تمام سلول های وجودم سپاسگزارتم.
استادجانم ، و همه خانواده فوق العاده ام ممنونم ازتون.
سلام استاد عزیز ممنون برای این سایت عالی واین فضای عالی بهتون وبه مریم جان وکارمندانتون خدا قوت میگم
نکتههایی که امروز خداوند در اینجا به من گفت
1-خداوند هیچگونه احساسی نداره وفقط قصدش بهبود هست اما کا من اینه که..
2-من باید همواره در بهبود خودم توجه وتلاش کنم چون جهان توقفی نداره یا خودت بهبود میبخشی ودنبال بهتر شدن وبهتر شدن هستن حتی در زمانی که شرایط خیلی هم خوب هست در هر زمینه چه سلامتی چه مالی چه ارتباطات چه مباحث ازادی یا جهان هلت میده یا له میشی اگه بهبود ندی شرایطت رو
جهان اصلا دلش نمیسوزه وقصد خدا فقط بهبود هست ولی حیلی ها اصلا بیدار نمیشن
3واین کار رو با باور سازی درست وایمانانجام بده
4-قانون اینه که توجه کن به بهبودوایمان داشته باش وتقوا رو مراقبت کن اعمال درست رو انجام بده وکار تو اینه که ««لئن شکرتم لازیدنکم»»
وااای خدایا توچقدرخوبی آخه بچه ها همین امروز سوال برام پیش اومد که رو کمک مالی همسرم برای شروع کسب وکارحساب واکنم یانه که این فایل قشنگو تو بهترین زمان وقتی اصرار کردم به گرفتن جواب خداسر راهم قرار داد ومن فهمیدم همسرم دستی از دستان قدرتمندخدای مهربونه برای رسوندن من به هدفام خدایا شکرت🥲
سلام استاد عزیزم خدا قوت
استاد من چند مدت پیش به یه تضادی بر خوردم و به شدت مریض شدم .خلاصه بعد از37سال فهمیدم جزع اون آدمهایی هستم که معده ی سردی دارن و از اون روز به بعد شروع کردم به خوردن غذاهای با طبع گرم و غذاهایی مثل گوشت گاو و مرغ رو کلا قطع کردم و برنج هم بعضی وقتا مصرف میکنم اون هم با زیره.استاد باورتون نمیشه اینقدر آرامشم زیاد شده که حد و حساب ندارن .شبها تا سرمو میزارم رو بالش دو ثانیه بعد خوابم میبره.صبحا من که تا لنگ ظهر خواب بودم سر ساعت 7 صبح بیدار میشم.استاد این موضوع یکی از بزرگترین کشفیات زندگیم بود.خدایا شکرت.استاد خیلی دوست دارم.فعلا.
سلام خدمت خدای جانانم و سلام خدمت استاد عزیز و همسر گرامیشون. چقدر این پست برای من جذاب و گیرا بود. دقیقا الان نیاز داشتم.من ۹ ساله ک متوجه خیانت همسرم شدم و بعد از اینکه تازه یکسال بود ازدواج کرده بودیم تازه اونم با عشق و علاقه و کلی مخالفت خانواده ها فهمیدم ک ایشون دارن چیکار میکنن.اما من همش گفتم بزار فرصتی بهشون بدم و دوران جوانی ک سپری نکرده بره و خوش باشه اما خب با توجه ب پست متوجه شدم کار بسیار اشتباهی کردم و جز نابودی خودم پیامد دیگه ای برام نداشت و فقط من اذیت شدم و ۹ سال عمرم رو در صورتی ک بدترین ضربه هارو بخاطره نداشتن آگاهی ام خوردم گدروندونم تا اینکه باز چند روز پیش ایشون رو با همون خانم دیدم و کلی اتفاقات بد افتاد متاسفانه.اما خب بلخره جهان منو مجبور کرد ک راهمو جدا کنم و برخلاف هر دفعه ک من تحمل نمیکردم و علی رغم اینکه ایشون مقصر بود میرفتم برای عذرخواهی ایندفعه تصمیمو گرفتم و میخام ک نشون بدم چقدر تغییر کردم و حالم رو در بیشتر مواقع خوب نگه میدارم و نمیزارم توی حال بدم بمونم.تصمیمم کلا داشتن بهترین ارتباط از همه ابعاد هستش البته فقط در حوضه ی روابط عرض میکنم ک فعلا ب تضاد خوردم و اینکه با چ کسی اصلا دخالتی ندارم و تمام خصوصیاتی ک دوست دارم شریک عاطفی داشته باشه رو مادام در ذهنم مرور میکنم و خواستارش هستم.واقعا از خداوند مهربونم تشکر میکنم بغلش میکنم و مودام باهاش در حال گفتگو هستم ک منو ب همچین شناختی رسونده و من دیگه خودمو در حال بد نگه نمیدارم.درسته راهم اشتباه بوده اما قبول میکنم و راه درست رو ادامه میدم و توکلم فقط ب خداوند مهربانم است.همه چیز رو سپردم ب خودش و میدونم و مطمئنم این دفعه و از این ب بعد نتایجم کاملا متفاوت و عالی و بینظیره .در ضمن اصلا حال خوشم رو گره ب هدفم نمیزنم و سعی دارم مادام حالم رو بهتر و بهتر کنم طوری ک اطرافیانم باور ندارن ک این من هستم ک اینطور دارم با این مسئله برخورد میکنم.خدای مهربانم تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم.ای قدرت مطلق من.❤
سلام به استاد و خانم شایسته و دوستان هم فرکانسی
داستان تغییر در زمینه درس خواندنم
من در زمانی که کلاس نهم بودم به این فکر میکردم که مقطع دبیرستان خیلی مهم است که در مدارس سطح بالا باشم چون مسیر قبول شدن در کنکور اسان تر است .
من اون سال تصمیم گرفتم که تلاشم را زیاد کنم برای قبول شدن در آزمون تیزهوشان .البته اون سال ها کمی در مورد قانون و قدرت تجسم می دانستم . و هر روز تجسم می کردم که در تیزهوشان هستم هرچند باور های محدود کننده ای هم در این زمینه داشتم ولی باور به قبول شدنم از آنها قوی تر بود .
من در آن سال نسبت به مدرسه عادی ای که در آن بودم بیشتر درس می خواندم اما نسبت به بچه های نمونه و بچه های دیگه که در مدارس با کیفیت بودن کمتر بود ولی قدرت تجسم کارش را کرد و در مدرسه تیزهوشان ما که ۶ نفر تجربی در شهر من و چند شهر اطراف قبول میکرد پذیرفته شدم .
البته این را هم میگم که وقتی همه چیز را به خدا می سپاری کارهایت راحت میشود م.من به دلیل باور های محدود کننده و این که در درس خواندن خودی نشان بدم می خواستم که هم برای نمونه دولتی و هم برای تیزهوشان قبول شوم . و به خدا سپردم و شاید باور نکنید ولی اون سال که من آزمون دادم آزمون تیزهوشان و نمونه دولتی یکی شده بود در حالی که قبلا هر کدوم آزمون خود را داشتند .
در این ۳ سال دبیرستان چون معلمان و دانش آموزان از لحاظ کنکوری تلاش بیشتری می کردند . مسیر کسب تراز های بالا در آزمون های آزمایشی و خود کنکور هموار تر شد .
من می دیدم که افرادی که در مدارس عادی هستند واقعا کیفیتشان با ما قابل قیاس نبود حتی کیفیت نمونه هم با ما قابل قیاس نیست مثلا مدرسه نمونه افتخار می کرد که تو کنکور پارسال چند تا از دانش آموزان پرستاری قبول شدن در حالی که مدرسه ما پارسال ۳۵ تا پزشکی و پرستاری داشت (رشته هایی که خیلی طرفدار دارند البته قبول شدن برای پزشکی سخت تر است)
واقعا زمان ما هدر نمی رفت چون توی کلاس هم کنکوری کار می کردیم ولی مدارس عادی در کلاس فقط برای امتحانات تشریحی می خوندن و هر کسی که به دنبال کنکور بود باید در خانه کار می کرد .
از لحاظ اخلاق هم بچه هایی که در تیزهوشان هستند خیلی بهتر از مدارس عادی هستند . و خیلی با ادب و با احترام هستند
معلمان دست چین شده و با کیفیت تیزهوشان خیلی کمک کننده هستند و این معلمان ما هستند که در موسسات کنکوری به آنها می نازند و می گویند که با آموزش این معلمان رتبه خوبی کسب می کنید .
از نظر تعداد دانش آموزان،تیزهوشان دانش آموزانی خیلی کمتری (کمتر از نصف مدرسه عادی ای که در آن بودم قبلا) نسبت به بقیه مدارس دارد و همین موضوع سبب صمیمیت بیشتر بین کادرمدرسه و دانش آموزان و توجه بیشتر به آنها میشود .
همه این موهبت ها بخاطر این بود من قبل از اینکه وارد سال های آخر مدرسه و کنکور شوم . خاصیت مدارس تیزهوشان را درک کردم و خودم را تغییر دادم و نگذاشتم تا کار به چک و لقد جهان بیفتد.