گفتگو با دوستان 6 | برکت تصمیمات از پیش تعیین شده

موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • جهان روندی رو به حرکت دارد و هرگز سکونی در کار نیست؛
  • تا زمانی که به دنبال بهبود هستی، با روند طبیعی و روانِ رشد، همراه هستی؛
  • توانایی تشخیص نشانه ها و حرکت کردن در راستای آنها؛

منابع بیشتر:

«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    207MB
    13 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 6 | برکت تصمیمات از پیش تعیین شده
    12MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

145 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «منصوره حسینی» در این صفحه: 1
  1. -
    منصوره حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2260 روز

    خدایا شکرت خدایا دارم کم کم به آرزو م میرسم اینکه ازت خواستم منو عاشق خودت کنی بشیم جون جونیه هم دیگه.

    واقعا دارم عاشق ت میشم چون امروز همش منو داری هدایت می‌کنی به روزهای گذشته . اون روزهای به ظاهر نا خوب !

    اگر الان حتی آیفون ندارم که بیام کلوب‌ هووس اگر پریشب جان جانانم واسم شیایومی خریده . خب بابا من منفی میلیارد بودم . اگر الان حتی به صفر رسیده باشم بازم خدا رو شکر .

    از سلامتی از روابط از حتی مالی داغون بودما سنی لهه له.

    خدایا شکرت الان سلامتم . الان ذهنی پاک دارم . الان روابط خوب با همه اطرافیانم دارم.

    خدایا شکرت عاخه عشقم.

    مگر آدم از دنیا چی میخواد؟من که خود خدا رو می خواهم ،😍

    توجهم جلب شد که استاد میگن خیلی کلوپ خوب بود و کویت و…

    مگر استاد توی یک فایل دیگه نمیگفتن رقیب پیدا شده بود واسه کارم بعد چون من اخلاقم بد بود همه میرفتن اون کلوپ جدید . من بیشتر اینکه ناراحت باشم مشتری م کم شده ناراحت بودم که همه میگن اینو باش هیچکسی نمیره کلوپ ش . مسخره میکنن پشت سر . و اینا اعصابمو بهم می‌ریخت.

    بعدیادم از گذشته خودم افتاد . مگر من نبودم که از دست همسر پدر مادر خواهر همه شاکی بودم ؟خالا که به لطف خدا روابط عالی شده اصلا یادم نمیاد قبلاً سر چی بود ناراحتیامون… واقعا یادم نمیادا ادا در نمیارم .

    وقتی انسان شخصیت ش ،باورهاش، طرز نگاه ش عوض میشه . واقعا از یک دیدگاه دیگه میبینه اونم کاملا ناخود آگاه .

    الآنم اگر استاد اون مسایل یادشون رفته و فقط خوشی های اون کلوپ یادشون میاد بخاطر اینه که زمین تا آسمون با اون موقع فرق دارن . شاید الان که یاد آوری کردم استاد بگین آهان راست میگه ها. قدیم همین حرفا هم بود. ولی من یادم رفته بود . چون دیگه ناخود آگاه ذهن تون فقط خوشیا رو یادش میاد

    و در آخر سپاسگزارم از رب خودم که منو در این مسیر قرار داد و یواش یواش آن چنان تغییر کردم که خودمم الان متعجبم

    و سپاسگزارم از استاد بی نظیرم سید حسین عباس منش براتون آرزوی شادی بی انتها دارم. دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: