گفتگو با دوستان 7 | رابطه "امیدواری" با "قانون فرکانس"

موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • “امید” مهم ترین کلید برای باور به امکان پذیری است؛
  • درک قانون فرکانس، کلید زنده نگه داشتن “امید” است؛
  • “امید”، دروازه ای است برای: خلق زندگی دلخواه از دل شرایط کنونی؛
  • هرگز اوضاع آنقدر بد نیست که قابل تغییر نباشد؛
  • اگر زنده هستی، یعنی امکان پذیر است؛
  • “امید”، یعنی بر خلاف قبل -حتی یک لحظه قبل- فکر کردن؛
  • خداوند همواره نشانه های هدایت به مسیر خوشبختی را می فرستد؛

منابع بیشتر:

«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    243MB
    15 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 7 | رابطه "امیدواری" با "قانون فرکانس"
    14MB
    15 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

135 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سجاد طبسی نژاد» در این صفحه: 1
  1. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2849 روز

    به خدای غیر ممکن ها

    سلام به عزیزترین ها

    اگه فقط همین بزرگترین گناه نباشه اما قطعا یکی از بزرگترین گناهانه «ناامیدی»

    به گفته ی امام حسین (ع)

    بزرگترین گناه ناامیدی ست

    خب من ناامیدی رو از دیدگاه خودم توضیح میدم وقتی ما ناامید میشویم به این معناست که داریم این فرکانس رو ارسال میکنیم که یعنی خداوند ناتوانه ،محدوده،کوچیکه ،خسیسه،فقیره، و بااین نوع باور و فرکانسی به خداوند ضربه نمیرنیم بلکه مانند اینه که داریم خودمون رو بجای استفاده های مفید از برق بلکه داریم دستمون رو به یه ترانز برق فشار قوی نزدیک میکنیم و بدلیل برق گرفتگی خودمونو نابود میکنیم،،

    وگرنه دیگه برق نه از روی دشمنی ست نه دوستی بلکه فقط این ما هستیم که داریم خودمونو در چه جایگاهی قرار میدیم،،

    ممنون از دوست عزیزمون آقا شهسان که اینطور باانگیزه و ایمان گفت اگه من از بدترین شرایط ناامیدی و ته دره این شرایط عالی برسم قطعا همگی شما هم میتونید به شرایط دلخواهتون برسید،،

    به گفته ی استاد هم که بهترین حالت اینه که قبل ازاینکه ما به ته دره بریم و سقوط کنیم بهتره اینکه قبلش کاری کنیم که به اون اوضاع نرسیم

    پیشگیری بهتر از درمان است

    اما اگه به هر دلیلی در شرایط بد قرار گرفتیم نباید دیگه مدام خودمونو سرزنش کنیم

    ناامید بشیم یا با افراد منفی گرا و ناامید معاشرت کنیم،

    خب خداوند همیشه دست و دلبازانه. یه عالمه راهها و مسیرهای جبران و درمان برامون گذاشته که اگه هرچقدر هم مسیر رو اشتباه رفته باشیم کافیه دور بزنیم و آروم آروم همه چی خوب میشه و تغییر میکنه،،

    اگه هرکسی نتایجش مانند قبلا هست نه به این دلیل که دیگه مجبوره و محکومه به اون شرایط بلکه به این دلیل که فرکانس های فعلی ش هم مانند قبلا هست وگرنه زود نتایجش هم دیگه مانند قبل نخواهد شد،،

    راستی من در بعضی فایل های قبل میگفتم خدا میدونه که قراره چه تجربه ها و هدایتهای زیبایی برامون رخ بده و در انتظارمون نشسته در این مسیر و مطمئنم بقیه هم مانند من چنین نظراتی رو از قبل داشتند که الان داریم مشاهده شون میکنیم« کلاب هوس»

    واقعا چقدر خداوند و روند جهانش داره هممون رو همیشه به سمت زیبایی ها و نعمت های بیشتر سوق میده،،

    و خدامیدونه هنوز چقدر زیبایی ها و نعمات و هدایتهای بی انتهایی در انتظارمون نشسته که فعلا ازشون بیخبریم اما بموقع اش رخ میده مانند همین فایل ها

    خب یه خورده بگیم از اینکه استاد میگه کسانی که با این همه نشانه و چکش و پتک و پک خوردن توی مغزشون اما هنوز از خواب غفلت بیدار نمیشند

    و این دیالوگ و آگاهی که استاد گفت واقعا یه تلنگر شد آویزه گوشم که با هربار ضربه زدن های جهان به ما بدلیل تغییر نکردن ها ضربه هایی ست ویرانگر کننده تر،

    یعنی اینکه آقا تغییر کن

    کنترل ذهن کن

    ایمان بیار

    بیدار شو

    هوشیار شو

    آخه تا کی میخواهی به این مسیر ادامه بدی و هرروز خودتو بیشتر نابود کنی و زندگی جهنم وارتر

    پس باید همراه روند طبیعت جهان که تغییره تو هم تغییر کنی وگرنه هیچ تعاروف و دلسوزی ای در کار نیست

    چونکه بنده خودم در تضادها و مقاومت های زندگی ضربه خوردم بلکه در بعضی مواقع پک نخوردم بلکه آرپیجی خوردم که دارم اینارو میگم اما فکر میکنید از اون ناحیه هایی که آرپیجی خوردم واقعا از همون اولش خودمم نمیخواستم. راهی براش پیدا کنم نععع

    واقعا دنبال راهکار و حل شون بودم اما بدلیل مقاومت ها و باورهای مخربم ذهنم بهم اجازه هدایت رو نمیداد

    میبینید چرا میگم این قوانین باهیچکس شوخی نداره چونکه من بااینکه دنبال راهکار و حل اون مسائل بودم اما بدلیل باورهای اشتباهم بسمتشون هدایت نمیشدم و ضربه های جهان هم هی بیشتر و ویرانگر کننده تر میشد و اصلا هم براش مهم نبود که من دنبال حلش هستم یا نه بلکه فقط کار‌ خودشو میکرد و هی نشانه پشت نشانه ،،

    تا اینکه بالاخره روزی تسلیم شدم و از اون به بعد روند رفت بسمت بهبودی،،

    امیدوارم که هیچ زمان هیچ کدوممون به جایی نرسیم که ضربه های جهان مارو به مرز له کردن رسونده باشه بعد دست از مقاومت ها برداریم

    اگه به هر دلیلی هم به عمق دره رفتیم اما از خداوند هدایت بخواهیم و دستمونو بسمتش دراز کنیم و اجازه بدیم تا مارو ببره به مسیر درست زندگی

    خداوند پشت و پناه تون باشه،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: