گفتگو با دوستان 7 | رابطه "امیدواری" با "قانون فرکانس"

موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • “امید” مهم ترین کلید برای باور به امکان پذیری است؛
  • درک قانون فرکانس، کلید زنده نگه داشتن “امید” است؛
  • “امید”، دروازه ای است برای: خلق زندگی دلخواه از دل شرایط کنونی؛
  • هرگز اوضاع آنقدر بد نیست که قابل تغییر نباشد؛
  • اگر زنده هستی، یعنی امکان پذیر است؛
  • “امید”، یعنی بر خلاف قبل -حتی یک لحظه قبل- فکر کردن؛
  • خداوند همواره نشانه های هدایت به مسیر خوشبختی را می فرستد؛

منابع بیشتر:

«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    243MB
    15 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 7 | رابطه "امیدواری" با "قانون فرکانس"
    14MB
    15 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

135 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نگار» در این صفحه: 6
  1. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    سلام سلام و صدها سلام به استاد نازنین و یکایک دوستان 💜

    بعد از دیدن این فایل و صحبت از وضعیت نامطلوب و ته چاه بودن، این ایده به ذهنم رسید که بیام برای خودم و خیلی از دوستانی که مثل من یک مدتی موفقیت های زیادی داشتند ولی بعد بنا به هر دلیلی از مسیر خارج شدند و خیلی چیزهایی که بدست آورده بودند را به مرور از دست دادند و الان مثل من به لطف الله مجدد هدایت و عضو سایت شدند، بیام بر اساس تطابق بین مطالبی که تا الان یاد گرفتم و تلاش کردم در زندگی خودم پیاده کنم (البته قطعا جا داره خیلی بیشتر کار کنم) را با متن آهنگ «چشم ببر» برای فیلم بسیار تاثیر گذار «راکی» بنویسم.

    خیلی از زمان ها چه سال های قبل و چه الان، با دیدن کلیپ فیلم «راکی» قدرت و اشتیاق درونم فوران میکنه و همزادپنداری عجیبی باهاش دارم. جاهایی که تو خیابون میدوه و آجر دستش هست (نمادی هست از کمبود امکانات و درجا نزدن)، اوایل از خیابون های پر از آشغال میگذره (نماد اینه که از چاه داره میاد بیرون، گذر از زندگی قبلی). اوایل کمی غم تو چهره اش هست ولی با تلاش کم کم به تمریناتش ادامه میده (مثل اوایلی که عضو سایت شدم و کم کم یاد گرفتم دوباره شاد باشم)، راکی داره از بین مردم رد میشه و همه نگاهش میکنند (دقیقا مثل جدا شدن ما از افرادی که تو فرکانس ما نیستند) مردم دست تکون میدن و یکی براش پرتقال پرتاب می‌کنه و اون خوشحال میگیره (دقیقا مثل تلاش ما برای تغییر و جایزه های که به محض تغییرمون بهمون داده میشه) و….. بالاخره سکانس پایانی که چطور توی رینگ بعد از زدن حریف میپره هوا و قهرمان شده …. و قلب من از دیدن این لحظات هزار بار تندتر میزنه (تجسم لحظه رسیدن به خواسته هام و یقین بیشتر که من هم میتوانم، همیشه این جا گریه ام میگیره و خدارو شکر میکنم).

    برای همین خط به خط متن، ترجمه آهنگ «چشم ببر» را نوشتم و در انتها داخل پرانتز اومدم تطابق دادم بین متن شعر با مطالبی که تا این لحظه با هدایت خدا و با توجه به مداری که الان درونش هستم و از استاد نازنین و باقی دوستان شنیدم و تمرین عملی میکنم، بنویسم.که نه تنها تو خلوت خودم با گوش دادن و دیدن کلیپ این موزیک لذت ببرم، بلکه به اشتراک بگذارم.

    Rising up, back on the street

    بلند می شوم و به خیابان باز می گردم (با امید، خودت رو بابت تک تک اشتباهاتی که تا الان داشتی ببخش، به امید خدای بسیار بخشنده و توانگرم بلند شو و به زندگی ات به مسیر تعهد داشته باش، به ساختن باورهای قدرتمند، به ارتقای احساس لیاقت ات، به باور توانمندی ات در جاری ساختن هر چه بیشتر نعمات، به ساختن زندگی رویایی ات برگرد. ناامید نشو تو هنوز نمردی، پس میشه که بشه)

    Did my time, took my chances

    حالا زمان من است تا شانسم را امتحان کنم ( درآمد= صفر مطلق، اعتماد به نفس =خراب، روابط و سلامتی= بد، اصلا خود خود صفر کلوین. ok قبول، اشتباه کردی و الان با نهایت درد بیدار شدی، اما همیشه با خودت تکرار کن که: از وقتی دوباره به مسیر هدایت شدی و اینجایی و هر لحظه با اومدنت به سایت، خدا نه تنها با نشونه بلکه داره با هر فایل، هر نوشته، با زبان مادری ات خیلی ساده راه و بهت نشون میده، حالا که به بهترین شکل زنگ تغییراتت زده شده، حالا بهترین زمانه ، برای اینکه خیلی مصمم تر از قبل بال هات و باز کنی برای پروار)

    Went the distance, now I’m back on my feet

    بعد از طی کردن این همه مسیر، حالا روی پای خودم ایستاده ام (اشتباه کردی، گول خوردی، دچار روزمرگی و تنبلی شدی… ok حالا که حسابی با تضادها و مشکلات ضربه فنی شدی، ببخش تمااااام اشتباهاتی که کردی و حالا با امید بایست روی پات به پشتوانه باورهای قدرتمند و مثبت وجودیت، به پشتوانه الله)

    Just a man and his will to survive

    مردی که تنها اشتیاق نجات یافتن برایش باقی مانده (ته چاه هستی ok، هنوز نمردی تو بدترین حالت ممکن هم باشی باز جا برای امید هست چون ….. تو هنوز نمردی، خود خدا به این مسیر هدایت ات کرده، بارها از خدا خواستی در رحمت باز بشه، تنها راه نجات اشتیاق به رسیدن هست. پس با اشتیاق تجسم کن تک تک اهداف ات رو و با لذت با اشتیاق، چون حالا که به این جا هدایت شدم دیگه شرایط مثل قبل نیست، )

    So many times, it happens too fast

    چه مدت های زیادی که به سرعت گذشتند (مدت های زیادی صرف تمرکز به نکات منفی کردی، حالا که میدونی از لحظه تغییر فرکانس ات جواب جهان از همون لحظه به سرعت تغییر میکنه، پس تلاش هر لحظه ای کن با پشتکار برعکس تمام نکات منفی فکر کنی، قبلاً میگفتی نمی‌خوام بدهی داشته باشم، به سرعت بگو می‌خوای انقدر سود کنی، ذهنت و با تمرین مداوم مجهز کن به فیلتر جادویی تغییر شکل افکار منفی …‌ اره به سرعت زمان قبل گذشت!!! اما امید داشته باش تو هر لحظه چرا؟ چون قانون میگه سرعت و قدرت اجابت درخواست با فرکانس مثبت، بارها و بارها بالاتر از فرکانس منفی است، چرا؟ چون همین مشکلاتی که داشتی صدای خدا بود، تلنگر جهان بود برای اینکه بیدار بشی، برای همین هست که خدا هزاران برابر بیشتر از تو میخواد خوشبخت بشی، اگر غیر از این بود مشکلات درد نداشت تا نفهمی داری میری پایین)

    You trade your passion for glory

    تو اشتیاقت را برای افتخار فدا کردی (بهتره بگی تو افکار مخرب و فدای، اشتیاق و ایمان ات برای رسیدن به اهداف ات میکنی. تلاش میکنی انرژی روانی ات در زمان حال خرج بشه و با اشتیاق، خودت رو توی افتخارات آینده ات ببینی)

    Don’t lose your grip on the dreams of the past

    از رویاهای گذشته ات مگذر (آرزویی داشتی، قطعا توانایی اش رو داشتی که بهش فکر کردی، خیلی ها شهامت اینکه حتی آرزو کنند ندارند چون امید و ایمان ندارند. به تک تک آرزوهات با امید و توکل می‌رسی چون همین رسیدن هست که آرزوهای بعدیت رو متولد میکنه، نگذر از حق ات تو این دنیای سرتاسر نعمت)

    You must fight just to keep them alive

    تو باید برای زنده نگه داشتن آنها مبارزه کنی (نعمات جاری است، زنده است، خدا همیشه حی و حاضر، تو هم که نمردی، زنده ای … زنده و پویا نگه دار فرکانس مثبت ات رو، زنده نگه دار کانون توجه ات به نکات مثبت)

    It’s the eye of the tiger

    این چشم ببر است ( در وجودت جاری کن هوشیار بودن ات را برای دیدن نکات مثبت، ذکاوت ات در دور زدن فرکانس منفی و عادات قبلی ات،احترام به خودت و کندن پدال ترمز هات، شجاعت در تصمیمات و استفاده ی درست از قدرت ذهن ات برای لمس و تجسم لحظه رسیدن به اهدافت و همیشه امیدوار باش به دستان بی نهایت الله)

    It’s the thrill of the fight

    این هیجان مبارزه است (بهتره بگی هیجان و ذوق داشتن برای تجربه های جدید، لذتی که بعد از چکاب فرکانسی ات و دیدن مسیر رشدت بهت دست میده)

    Rising up to the challenge

    بلند می شویم و به مبارزه می طلبیم (وقتی الان توی مسیری و داری تلاش میکنی قوانین و به صورت عملی در زندگی ات پیاده کنی، حالا که میدونی بعد قانون تکامل، قانون تصاعد هست پس …. خودت و به چالش های جدید دعوت کن، با امید و اشتیاق)

    Of our rival and the last known survivor Stalks his prey in the night and he’s watching us all with the

    حریفمان را و آخرین نجات یافته برای طعمه اش در دل شب کمین کرده و او ما را نظاره می کند (این و بدون که هیچ وقت هیچ وقت، وقتی به اهدافت رسیدی، هرگز توقف نکن، این قوانینی که خدا داره از طریق استاد و هزاران دست دیگه بهت یاد میده و برکت استفاده از نعمت ها رو تو زندگیت خلق کردی، بدون که سیال بودن لازمه تداوم خوشبختی و آرامش داشتنت هست. اگر بشینی و در حال بهتر نکردن همین بهترین هایی که الان داری، نباشی… یعنی برکه درست کردی این نعمت هایی که الان از داشتنش خدا رو شکر می‌کنی، از سرچشمه ای بهت داده شده که اون سرچشمه ذات اش جاری بودن، پویا بودن، هر روز بهتر شدن هست، پس مراقب باش که درجا نزنی، خودت به فکر لذت بردن از بهتر کردن بهترینت باش که خدا، جهان نخواد با تضاد بهت اطلاع بده که بلند شو)

    Eye of the tiger. Face to face, out in the heat,hanging tough, staying hungry;They stack the odds, still we take to the street, for the kill with the skill to survive,rising up straight to the top

    با چشم ببر، رو در رو غرق در عصیان ایستاده و خشن و گرسنه؛ آنها با تعدادی نابرابر به خیابان (میدان مبارزه) آمده اند، برای کشتن، با مهارتی که در نجات یافتن داریم، بلند می شویم و مستقیم به میدان می رویم (مراقب باش، زمانی که تضاد می‌رسی، این تضاد همون هشدار خداست برای اینکه تغییر بدی هر آن چیزی که تا الان داشتی رو باید تغییر بدی‌، این تضاد عین صدای ناقوس میمونه و وقتی که مدام خودت و سرزنش کنی و ناامید باشی، عین این میمونه که فقط داری درباره صدای ناقوس حرف میزنی، از این غافل بشی که این نشونه هست برای حرکت کردن متفاوت ات با قبل، وقتی ناامیدی دقیقا عین این میمونه که فقط داری به شکل ناقوس، اینکه چه رنگی هست، جنس اش از چی هست توجه میکنی… یعنی به جای به خود آمدن بیشتر تو توهم گیر کنی، اینجور وقت هاست که که حس می‌کنی شرایط ات ناعادلانه است و شکوه هات از زمین و زمان شروع میشه؛ قطعا درون ات استعداد هایی داری که فقط کافیه نوع نگاهت رو عوض کنی، با تکرار باور کنی که میشود که بشود، وگرنه تضاد نداشتی. تضاد یعنی اینکه چیزی که قراره بالفعل باشه الان منفعل هست. یک چیزی، یک بخشی از نعمتی که پتانسیل بالفعل شدن داره را، تو خودت منفعل نگه داشتی اش)

    پس 👇👇👇👇👇👇👇👇👇

    Had the guts, got the glory

    برای بردن افتخار حریص باش

    Went the distance

    بعد از طی کردن این همه مسیر (بعد از آشنایی با استاد، داشتن این همه فایل و ….)

    Now I’m not gonna stop

    حالا من قصد ایستادن ندارم

    Just a man and his will to survive

    مردی که تنها اشتیاق نجات یافتن برایش باقی مانده

    The eye of the tiger

    چشم ببر

    دوستون دارم 🙋 هر روز بیشتر و بیشتر، خدایا شکرت 🌻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  2. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    سلام رویا جان

    خداروشکر و چقدر خوشحالم که دوست داشتی🥰😍 خوشحالم که خدا کمکم کرد که اون مطالبی که حین دیدن کلیپ این موزیک از ذهنم میگذره را بنویسم و از همه بیشتر خدارو شکر میکنم هدایت شدم به این خانواده. دوستون دارم از ته ته قلبم💐💝

    سبز و شاد و همیشه در حال ترقی باشی رویای زیبا 🙏🌺😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    سلام زهرا جانم🌺خوشحالم و خدا رو شکر میکنم که کنارتون هستم؛

    زهرا جانم نمی‌دونم تو توی چه حالی، توی چه شرایطی این پیام و برام نوشتی و نمیدونی پیامت الان چه اجابت زیبایی از خداست برای من . دیشب قبل خواب و از وقتی که بیدار شدم تا همین لحظه که بیام تو سایت و پیام ات را ببینم، دائم در حال حرف زدن با خدا هستم، زهرا جانم گریه ام گرفته از ذوق اینکه خدا چقدر قشنگ با پیام تو من و در آغوش گرفت. خدایا شکرت 🌼

    من این مدت خیلی سعی کردم مراقب باشم با هر کسی که در مدار نیست و افکار و رفتارش مغایر با درس ها و باورهایی که خدا از طریق استاد داره هدایتمون میکنه، کمتر گفتگو کنم نه اینکه منزوی باشم، اصلا. اما سعی میکنم بیشتر با بودنشون لذت ببرم و جایی که میبینم جنس حرفهاشون خلاف قوانین هست، سریعاً فاصله میگیرم، مثلا تو ذهنم صحبت های استاد و مرور میکنم، با خدا حرف میزنم، میرم تو آشپزخونه یه کاری میکنم یا هر کاری که باعث بشه کمکم کنه بتونم فاصله بگیرم رو انجام میدم. زهرا جانم چقدر زیبا دستی از دستان خدا شدی برام و زمانی که شدیداً دلم میخواست با کسی حرف بزنم که اونم هدایت شده باشه و الان تو شدی کسی که میتونم باهاش حرف بزنم. خدایا شکرت 🙏

    زهرا جانم دقیقا همون طوری که استاد همیشه میگن، من هم به محض عضویت ام در سایت و تلاش برای تغییر کردنم، دیدم، لمس کردم با دل و جون که از همون اول همه چیز داره تغییر می‌کنه و تا به الان بی نتیجه هم نبودم و حتما دستاوردهایی که تو این مدت ۲۸۱ روز به لطف خدا بدست آوردم رو توی سایت با این امید می‌نویسم که هم برای دوستی، عزیزی مفید باشه و هم اینکه خودم فقط تو دفترم یادداشت نکنم بلکه اینجا ردپایی از مدار الانم ثبت کنم که به مرور وقتی این روزها میگذره و با امید خدا به مدار بالاتر برم، بتونم مسیرم و بهتر ببینم.

    به لطف الله چند روز پیش الهامی برای کسب و کار داشتم، از ته قلبم از خدا خواستم اگر لیاقتش و دارم، خدا من و یکی از دستان خودش کنه تا بتونم برای اهالی روستایی که شدیداً از بچگی به اون منطقه و مردمان بسیار مظلوم و دوست داشتنی کاری کنم. اصالت من برای اونجا نیست اما از همون بچگی با تماااام وجودم اونجا و مردمش را دوست دارم. من طلب کارآفرینی داشتم، این که به لطف خدا بدونم کاری رو شروع کنم که برای اهالی اونجا هم یا اشتغالزایی بشه یا اینکه ببینند میشه که بشه، دخترهای مثل دسته گل اونجا هم انگیزه بگیرند حرکت کنند و تو فقر نمونند. ناباورانه الهامی بهم شد درباره کاری که اصلاااا اصلا نه هیچی ازش می‌دونم نه به تحصیلات من ربط داره و نه کسی و فعلا میشناسم که تو این کار باشه (میگم فعلا چون می دونم خدا مسیر و نشون میده). ته دلم میگه میتونم برای شروع کار و هزینه های اولیه طلاهام و بفروشم و عین روز برام روشنه که به محض اینکه شروع کنم پول های بیشتر سرازیر میشه. مطمئن ام چون بارها شده کاری به نیت خیر انجام دادم و از هزاران جا پول سرازیر شده. زهرا جانم از روزی که بهم الهام شد تا دیشب، درگیر ۲ تا ترمز بودم. این الهام درمورد پرورش طیور است، یکی از ترمزهام اینه که نکنه پرورش اون پرنده و کشتن اونها، گناه داشته باشه. نکنه نباید کشته بشن (من گیاه خوار نیستم اما حتی برای کشتن جان حشره هم نگرانم که نکنه دارم حیات موجودی رو میگیرم و تا جایی که راه داشته باشه و تو خونه باشه سعی میکنم بگیرمش و به بیرون از خونه بفرستمش) نگرانم نکنه من باعث حیات اون پرنده ها باشم و از طرفی حیاتشون رو بگیرم. رفتم درباره دامپروری در قرآن تحقیق کردم و مدام دارم تکرار میکنم که اگر میگی الهام هست پس باید همونجور که استاد گفت تسلیم باشی، این فکر خود شرک هست و ترمز ات، توحید در عمل هست. ترمز دوم من فکر کردن به این بود که همسرم مانع بشه، تو این مدت سعی کردم فکرم حول این محور باشه که «االله» «اکبر» است. «الله» قدرت مطلق است. «الله» «فتاح» است. مدام گفتم: ایمان بدون عمل حرف مفت است. فرکانس بد ارسال نکن، مگه نخواستی دستی از دستان خدا بشی برای اون منطقه‌، خوب پس فرکانس منفی فرستادن خود شرک هست.

    وقتی شعر چشم ببر و نوشتم، داشتم با هر خط با خدا و خودم حرف میزدم و این شعر و نوشتم تا با قدرت بیشتر روی ترمز م کار کنم، نوشتم روزها هم آهنگ و پلی کنم و هم بیام تو سایت خط به خط نوشته ام رو بخونم چون شدیدا به قدرت مند شدن باورم احتیاج دارم. زهرا جانم برای حرکت رو مسیر این الهام قدرت بیشتر می‌خوام تا ریشه دوتا ترمز و بکنم. من به قدرت بیشتری نیاز دارم برای حرکت تو مسیر این الهام. الان دوتا ترمز دارم که نیاز دارم بیشتر از قبل با قدرت بیشتر و توکل بیشتر حرکت کنم، من می‌دونم این الهام الان شده در ورود به مدار بالاتر و تا زمانی که این دوتا ترمز و برطرف نکنم نمیرم بالا. یا الله مددی🙏

    زهرا جانم دوست من دیشب خیلی خیلی محتاطانه‌ همسرم گفت راضی نیست که این کارو کنم🤦 شرمنده ام شرمنده ام، خودم خلق کردم. از دیشب تا الان فقط و فقط دارم به خدا میگم، ضعیف عمل کردم میدونم، میدونستم نباید فرکانس منفی میدادم، میدونم، اما تو الله ی، هدایتم کن و دستم و بگیر که با قدرت اعراض کنم از فرکانس منفی، دستم و بگیر یا الله، هدایتم کن تا بتونم هر آنچه که شرک هست در این الهام را نابود کنم، تو توانایی و من الان ضعیف، بهم قدرت بده و هدایتم کن به هرآنچه که باید بشکنم و برم جلو، یا الله کمکم کن برای تداوم افکار مثبت. تو گشاینده ای و من خطاکار، تو رحمانی و فتاح و من با تمام وجود پشیمون از ارسال فرکانسی که باعث شد همسرم این و بگه. یا الله تو الهام کردی و من نتونستم تا دیشب پام رو با قدرت از این دو تا ترمز بردارم. یا الله مدد میخوام. تو توانای مطلق و من الان نیاز به توان، تو‌ همه چیز و من هیچ.

    زهرا جانم دوستی که نمی‌دونم کجای این دنیایی، آرومم از درون اما همین الان هم اشکم داره میاد. زهرا جانم من دو اسمه هستم و اسم شناسنامه ایم زهرا است. زهرا جانم، یکی از دستان زیبای خدا، سبک شدم باهات حرف زدم، همین چند خط غم و از دلم برد. الان میخوام برم یه چایی بریزم و برم تو اتاق قرآن بخونم. دلم سبک شد اما حس ام میگه الان وقتشه برای احساس شادی درونم برم قرآن بخونم. زهرا جانم خدارو شکر که بهم نعمت گفتگو رو داد. خداروشکر با همین نوشتن دلم سبک شد. زهرا جانم ممنون🌼 خدارو هزاران مرتبه شکر که به این سایت هدایت شدم. زهرا جان صدای یاکریم میاد. الله و اکبر. فقط میتونم سرم و رو سجده بگذارم و بگم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    سلام مهلا جانم 😉🙋

    ممنونم از انرژی خوبی که بهم دادی، افتخار میکنم که عضو این خانواده نازنین هستم و عزیزانی مثل شما رو دارم🌺💖 خدارو شکر که من هم به این مسیر هدایت شدم چی قشنگ تر از قدم گذاشتن در مسیر آگاه شدن…. چه لذتی بالاتر از اینکه بیدار شدم 🌈 مهلا جانم بهترین ها رو برات خواهانم موفق، شاد و سلامت باشی🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    فرزاد جانم سلام 🌼🙋🏻‍♀️🕊️

    به از چند وقت اومدم تو قسمت دیدگاه های خودم تا نوشته هام و بخونم که متوجه پیام پر محبت تو شدم، قشنگ اون روز و یادمه که چه حالی داشتم… آخ که یادش بخیر ‌‌خداروشکر که کمکم کرد تا از خدا از ته قلب درخواست یاری داشتم من و با استاد و شما عزیزان آشنا کرد.

    اون‌روز که این مطالب و نوشتم علاوه بر اشتیاقم دلم سراسر پر بود از کنجکاوی اینکه بعدا قراره چی بشه و در تکاپوی کنترل ترس هام بودم، نه اینکه بگم الان دیگه خبره شدم نه!!! به قول استاد جان جانان این مسیر ته نداره و داریم تکاملمون و طی میکنیم حالا هر کس به اندازه ایمان و تعهد داشتن در عمل اش.

    از اون خونه اومدیم یه جای خیلی خوب و خوش آب و هوا با متراژ بالاتر

    کلی خرید برای خونه جدید کردیم بارش برکت بیشتر و بیشتر شده

    مدرک دانشگاهی ام رو گرفتم

    افراد نامناسبی که سال های قبل باور نمی‌کردم خودشون از زندگی من دور بشن، خودشون راه و باز کردند و رفتند. فرزاد باورت نمیشه من فکر میکردم باید آنقدر فرکانس مهر و محبتم و بالا ببرم تا اون جنبه منفی اون افراد و بیدار نکنم و جذب کنم، اما غافل بودم که خود خدا شرایط و حور می‌کنه و یک راه درست هم اینه که قرار نیست اون افراد اصلا باشند، چون به شدت تفاوت فرکانس داشتیم و فضا باز شد برای افرادی که دوستشون دارم.

    الان به لطف الله تو مرحله راه اندازی کسب و کار خودم هستم تو این کسب و کارم هم دارم تکامل ام‌ رو‌ طی میکنم.

    قراره از داخل خونه شروع کنم آخه این خونه جدیدمون ۳ خوابه است و دستم خیلی بازه خداروشکر و کم کم کار به یاری خدا کار و گسترش میدم به بیرون تهران، همون جایی که بهم الهام شد این کار و انجام بدم.

    خوب فرزاد جانم اینم رد پای من در این تاریخ انشالا به زودی میام و نتایج جدید و می‌نویسم.

    خداروشکر هزاران هزار مرتبه شکر که عضو همین خانواده ام

    آخ که چه کیفی داره مزه کردن امید و چشیدن ذره ذره نتایج تو مسیر

    بهترین بهترین ها رو برات آرزو میکنم

    تو هم بیا از نتایج ات برامون بنویس که کلی کیف کنیم و خداروشکر کنیم🎉😁

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    سلام و صد سلام به فاطیما جانم چقدر خوشحالم که پیام زیبا و پر از انرژی خوبت و دیدم🌈💖 خیلی جالبه فاطیما جان وقتی میایم و تو سایت دیدگاه مینویسیم و به قولی رد پایی از خودمون میگذاریم دقیقا اون لحظه با همون فرکانس به جهان احساس و حال و هوایی ارسال کردیم که چند وقت بعد یکسری اتفاقات پیش میاد که منوط به همون احساسی هست که اومدیم نوشتیم، دقیقا همون آموزه استاد که میگن به جهان هر چی ارسال کنیم از همون جنس دریافت میکنیم، من الان اومدم تو سایت تا یکی از فایل های استاد و گوش بدم که پیام شما رو دیدم و رفتم دیدگاه خودم و بخونم که ببینم دقیقا چی نوشته بودم، خیلی خیلی جالب بود من تو اون زمان که داشتم درباره آهنگ چشم ببر می‌نوشتم همون موقع به این فکر میکردم چقدر خوبه دوباره تکواندو رو ادامه بدم یادمه تو اون روز با چه ذوقی کلیپ تمرینات فیلم راکی رو می‌دیدم و کم و بیش دچار بالا پایین هیجاناتم بودم چون به شدت زندگیم دچار تغییرات شده بود و تلاش می‌کردم با تکرار آموزه هایی که از استاد تا اون لحظه یاد گرفته بودم پیش برم و از تجربیات بچه ها و خوندن نتایج شون بیشتر روی باورهای درستی که دوست داشتم ایجاد کنم، کار میکردم.

    خلاصه بگم برای دوست زیبای خودم فاطیما جان، اون تغییرات به بهترین شکل ممکن اش گذشت که صد البته لطف خدا بود و جالب اینکه من این مدت از فایل های قانون سلامت استاد استفاده کردم و نتایج خیلی خوبی گرفتم و همین دیروز بود که تو پیاده روی چشمم به تبلیغ باشگاهی خورد رفتم داخل به امید کلاس تکواندو، که به کلاس بهتری هدایت شدم و قرار شده از شهریور برم کلاس کنگ فو😁💕 الان که پیامت و دیدم و نوشته خودم و خوندم یهو یادم افتاد چقدر اون‌روز من دلم میخواست زودتر برم تکواندو رو ادامه بدم و حالا چقدر قشنگ به ورزش بهتری هدایت شدم، چقدر لذت داره فاطیما جانم صحبت های استاد و در نتایج های خودمون میبینیم.

    دوست نازنین ام قطعا با تلاش و گوش دادن به ندای قلبمون به فراتر از خواسته هامون میرسیم، اگر غیر از این بود عضو این سایت نبودیم و الان متن زیبای تو رو نمیخوندم💕💖🌼🎉

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: