گفتگو با دوستان 7 | رابطه "امیدواری" با "قانون فرکانس"

موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • “امید” مهم ترین کلید برای باور به امکان پذیری است؛
  • درک قانون فرکانس، کلید زنده نگه داشتن “امید” است؛
  • “امید”، دروازه ای است برای: خلق زندگی دلخواه از دل شرایط کنونی؛
  • هرگز اوضاع آنقدر بد نیست که قابل تغییر نباشد؛
  • اگر زنده هستی، یعنی امکان پذیر است؛
  • “امید”، یعنی بر خلاف قبل -حتی یک لحظه قبل- فکر کردن؛
  • خداوند همواره نشانه های هدایت به مسیر خوشبختی را می فرستد؛

منابع بیشتر:

«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    243MB
    15 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 7 | رابطه "امیدواری" با "قانون فرکانس"
    14MB
    15 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

135 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «میترا گماسایی» در این صفحه: 1
  1. -
    میترا گماسایی گفته:
    مدت عضویت: 1512 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستانم در سایت

    استاد تجربه ای ک من از رابطه داشتم دقیقا این شکلی بود

    یک سال با اقایی تو رابطه بودم که ایشون ب لحاظ اجتماعی بی نظیر

    ولی حکایت رابطه ی ما حکایت اون اواز خوش دهل از دور خوش است بود

    یک سری کارها میکرد و من ب احاظ جسمی (که فرمودید جسمت هم حتی اسیب میبینه) فشار روی قلبم بود و چنان تپش قلبی پیدا کرده بودم ک حتی خودش میگفت چرا میترا چرا انقدر قلبت تند میزنه برو دکتر

    و اون یک سال سکوت بودم هر کار میکرد من نگاه من سکوت

    آگاهی هایی ک داشتم رو ب غلط داشتم استفاده میکردم میدونستم باید به نکات مثبتش توجه کنم بعد میترسیدم که نکنه اگر این کار کنم بشه اهرمی برای اینکه به زور بمونه تو زندگیم

    چون وقتی ب نکات مثبتش توجه میکردم ی هفته همه چیزعالی میشد بعد دوباره خرابتر

    تا اینکه گفتم اقا اصلا همه باورهای غلط روابط مال من

    اصلا من رو دعا خور کردن . اصلا منو طلیم و جادو کردن .اصلا من بددددددد این پسر پیغمبر

    من دیگه بهم برخورده میپذیرم چیزی در روان من هست که باید درسش رو بگیرم

    میپذیرم برام این جدایی سخته

    میپذیرم حرفایی که پشت سرم خواهد زده شد

    ولی

    ولی ولییییی من اجازه نمیدم به خاطر تمام این دلایل جان شیرینم ، عمر عزیزم، روحممممم به خطر بیفته

    هرچیز از اون ادم که ناراحتم میکرد رو نوشتم تو دفترم که بعدن برم درسش رو بگیرم استاد دقیقا نوشتم درس

    یادم نیست تین جمله رو کی گفته ولی گفتم نه هیچ انسانی دوست توعه و نه هیچ انسانی دشمن تو تنها یک اموزگاره برای یک درس

    تو دلم بخشیدمش براش ارزوی بهترین ها ذو کردم و هنورم بهترین ها رو براش میخوام

    ولی ب قول س

    شما جهان یک سال زد تو سر من که هییییی ب خودت بیا

    این اونچه که تو میخوای نیست درسته پرستیژ و شآن اجتماعی و مالی و تحصیلاتی ….. این ادم فوق العاده اس ولی با تو صحیح رفتار نمیکنه .اوکی باید بری احساس لیاقت رو در خودت پرورش بدی . باید بری عزت نفس رو در خودت پیدا کنی . باشه

    ولی نمون ‌‌‌‌اینجا عزت نفس شاید یک وجه اون این باشه ک من اجازه ندم کسی شخصیتم رو خورد کنه

    و استاد تمومش کردم هنوز نرفتم رو بحث روابط

    فوکس کردم رو ثروت ولی دستاورد امروزم بعد اون جدایی یه احساس ارزشه ک ب خاطر تنهایی و از روی خلا وارد رابطه نشم تنهایی در این مرحله بهتره و قلبم دیگ ارومه اون فشار عصبی و تپش قلب دیگه ازش خبری نیست

    شاید اگر میموندم سکته میکردم و جبران ناپذیر میشد

    این تجربه ی من شاید کمکی برای دوستان باشه

    عالی باشید خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: