موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس…
- قدم هایی تکاملی برای هدایت شدن؛
- تشخیص نشانه ها و عمل کردن در راستای آنها؛
- همه شغل ها پتانسیل یکسانی برای خلق ثروت دارند، علاقه ی شما چیست؟!
- باور، موتور حرکت کردن و قدم برداشتن است؛
- همان باورهایی که در نقطه شروع شما را وادار به حرکت کرد را دوباره تکرار کن؛
- فقط سمت خودت را انجام بده و به چگونگی کاری نداشته باش؛
- قدرت سازنده ی “مرور موفقیت ها” و “مسیری که آنها را ایجاد کرده”؛
منابع بیشتر:
«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD330MB21 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 8 | فقط اولین قدم را بردار19MB21 دقیقه
به نام خدایی هدایتگر مهربانم
سلام به همه دوستان عزیز
برداشت های خودم رو از این گفتگو می نویسم از استاد عزیز هم تشکر میکنم که گفتگو ها رو جدا کردن از دوستان که هم میشه تعداد بالای گوشش داد و همه راحتتر در ذهن جا میفته چون هرکسی داستان متفاوتی داره
در مورد صحبتی های این دوست عزیزمان منصوره خانم گفتند که من رشته حقوق رو انتخاب کردم اولش بخاطر اون روحیه اجتماعی بودن علاقه داشتم به اون رشته ولی وقتی واردش شدم دیدم نه اصلا اون چیزی نیست که من باش علاقه دارم و منو راضی کنه
اینجا فهمیدم خیلی خوبه که ما وقتی نمیدونم هنوز به چی علاقه داریم بریم وارد اون موضوع بشیم حتی اگه بعدا بفهمیم علاقه نداشتیم باعث شناخت دقیق تری از خودمون میشه نه تنها ضربه نمی زنه بلکه کمک کننده هم هست
پس اشکالی نداره اگه وسط بکاری بودیم با خودمون رو راست شدیم که واقعا بهش علاقه نداریم سعی کنیم مسیر رو به سمت علاقمون کج کنیم و دیگه نگیم از ما که گذشت و من دیگه نمیتونم و فلان
گفتند که من اگه یه وکیل بشیم وکیلی که خیلی هم پول دار هست چه فایده ی داره
به نظرم این جمله رو میشه از دو نگاه بررسی کرد یکی اینکه گاهی اوقات ما حاضریم بخاطر تعریف و تمجید های دیگران شغلی رو انتخاب کنیم که هیچ علاقه ی بهش نداریم اما کلاس کاری داره، اما پدرم میتونه جلو هم سرشو بالا بگیره که آره بچه من وکیل هست، میتونه پزشو بده، فک میکنم این شغل جایگاه اجتماعی بالاتری از سایر شغل ها داره که دقیقا بر میگرده به کمبود عزت نفس
و مورد دوم اینکه ما فکر میکنیم این چیزی که ما باشه علاقه داریم پولی توش نیست و نمیشه باهاش خیلی ثروتمند شد
درحالی که ما باید این باور رو داشته باشیم که همه شغل های جهان پتانسیل یکسانی برای ثروتمند شدن دارند که برمیگرده به باورهای مالی
ایشون میل به پیشرفت داشتن و شور وشوق و عشق به اون گالری و نقاشی کشیدن باعث فراهم شدن یک شرایط ایده آل در چهارباغ اصفهان شده در واقع جهان و خداوند وقتی ایمان مارو می بینه که ما در جهت تحقق خواسته هامون داریم قدم های عملی برمیداریم شرایط مناسبی که حتی بعضا فراتر از انتظار ماست رو برای ما فراهم میکنه ودستان خداوند میرسن و کمک هاشون رو به ما میکنند
و باز هم شرایط ایده آل ایران رو رها کردن اومدن فضای بزرگ تر از لحاظ کاری اینم خیلی عالی بوده که وارد یه چالش جدید شدن اگر با همون خود باوری که تو ایران کارشون رو استارت زدن تو همون میلان ایتالیا هم همین استارت رو بزنن بعد از چند سال خیلی خوب میتونن پیشرفت کنن چون نقاش های قدرتمندی اونجا هستن سبک های متفاوت تری از ایران همین باعث میشه بعد از چند سال از موقع های که ایران بودن هم قوی تر میشن البته به شرطی که خودشون رو با افراد حرفه ی اونجا مقایسه نکنند از اون ها الگو بگیرن و خودشون رو با دیروز خودشون مقایسه کنند و باخودشون بگن که همه اینای که الان اینجا حرفه ی هستند اصلا بلد نبودند نقاشی بکشن آروم آروم کار کردن و حرفه ی شدن
همون جوری که منم تو ایران نقاشی رو بلد نبودم و کار کردم و تو ایران حرفه ی شدم همون الگو رو تکرار میکنم اینجا هم میتونم موفق باشم
طبق قانون هیج تفاوتی نداره چه میلان ایتالیا چه اصفهان ایران
ولی برای ذهن ما ممکن فرق کنه
ما با تکرار کردن این موفقیت های در گذشته خیلی راحتتر میتونیم ذهن منطقی خودمون رو قانع کنیم و باور کنیم که میشود
در پناه الله یکتا