گفتگو با دوستان 8 | فقط اولین قدم را بردار

موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس…
  • قدم هایی تکاملی برای هدایت شدن؛
  • تشخیص نشانه ها و عمل کردن در راستای آنها؛
  • همه شغل ها پتانسیل یکسانی برای خلق ثروت دارند، علاقه ی شما چیست؟!
  • باور، موتور حرکت کردن و قدم برداشتن است؛
  • همان باورهایی که در نقطه شروع شما را وادار به حرکت کرد را دوباره تکرار کن؛
  • فقط سمت خودت را انجام بده و به چگونگی کاری نداشته باش؛
  • قدرت سازنده ی “مرور موفقیت ها” و “مسیری که آنها را ایجاد کرده”؛

منابع بیشتر:

«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»

توحید عملی 6


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    330MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 8 | فقط اولین قدم را بردار
    19MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

168 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سجاد طبسی نژاد» در این صفحه: 1
  1. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2862 روز

    به نام الله همیشه دانا و شنوا

    سلام به عاشقان سر تا پا شنوا

    بازم یه قسمت جدید یه هدایت جدید در قسمت هشتم در گفتگوی استاد با دوستان

    قبل از هرچیزی باید به این نکته توجه کنیم که تمرین،تکرار،تکامل،تصاعد و…چگونه رقم میخوره و حال حاضرش رو داریم بصورت واقعی میبینیم که استاد شما از صحبت های حضوری لب دریا توی کلاس ها تو سالن سمینار بعد دی وی دی

    گوشی

    تلگرام

    سایت

    آنلاین

    دوره

    کتاب

    فایلهای رایگان

    بعد در مورد موضوعات مختلف

    و مختلف تر

    متنوع تر

    و همینطور بیشتر و بیشتر

    و الان نسبت به یکسال که نه بلکه نسبت به چندماه قبل و چند هفته قبل چقدر عالی تر و پیشرفته تر شده و ادامه داره شکر خدا،،

    خب دوست عزیزمون منصوره محترم که بهت تبریک میگم از موفقیت هات به قول استاد از همون مسیرها و شور و شوق هایی که در اصفهان ایران استفاده کردی از همون مسیر هم در ایتالیا استفاده کن

    و من میخواهم یکی از موضوعات رو در این فایل رو به خودم یادآوری کردم بگم که واقعا همه چی به زاویه دید ما بستگی داره هیچ چیز نه خوبه نه بد بستگی به ما داره

    استاد شما گفتی که باید اون موفقیت های قبل هی یادآوری کنی ،بنویسی ،عکس هاشون رو بکشی بهشون فکر کنی ،از خودت مثال بیاری و…تا دوباره بتونی ذهنت رو راضی کنی که من میتونم موفقیت کسب کنم

    من تواناییش رو دارم

    چونکه مسیرهای طی شده ی قبل باعث میشه که کارهای بعدی خیلی برامون راحت تر بشه آره واقعا هم همینطوره چونکه قانون و کارکرد ذهن اینجوره

    خب نکته :اما همون موفقیت های قبلی هم میتونه مارو متوقف کنه و باعث پسرفت مون هم بشه مانند اینکه اگه کسی بگه خب من همون آدم قبلی هستم و فلان موفقیت هارو کسب کردم و دیگه نیازی هم نیست که دیگه کاری انجام بدم و ادامه بدم چونکه من از قبل اعتبار و شهرت بدست آوردم پس دیگه کافیه اون وقته که نابودی و مرگ تدریجی این فرد هم آروم آروم شروع بشه

    میبینید یه اتفاق ممکنه چند دیدگاه کاملا متفاوت رو داشته باشه

    چقدر ما همیشه باید هوشیار و آگاه باشیم،،

    خب اینکه ما باید همیشه بیاد بیاریم که آره من همون آدمم که در فلان کارها و فلان زمان حتی با دست خالی یا بدون موفقیت های قبلی اما تونستم خوب عمل کنم

    بر نجوای ذهنم و تمام ترس و استرسی که داشتم غلبه کنم و ذهنمو کنترل کنم و کارمو انجام بدم

    اما ممکنه بقول استاد فراموش کنیم اون کارها و موفقیت هامون رو

    یااینکه در قانون آفرینش استاد شما میگی اون زمان امتحان دادن در کنکور یا کارهای دیگه خیلی براتون کار بزرگی بوده اما الان میگید خب چه کاریه اون که کار خاصی نبود همه میتونند اما ما ممکنه یادمون بره که بابا اون موقع خیلی کار بزرگ و غیر ممکن و غولی بوده برامون اما بدلیل رشد شخصیتی مون دیگه خودمون باعث بی انگیزگی و تضعیف شدنمون میکنیم

    خود من وقتی استاد بعد از صحبت های دوست عزیزمون شروع کرد به صحبت کردن دفتر برداشتم و شروع کردم به نوشتن و کارهایی که الان برام یه خورده دشوار و سخته رو نوشتم و گفتم من که همون آدمی هستم که اون زمان ها فلان کارهارو که چقدر برام سخت،وحشتناک،ترس،غیرممکن،و بزرگ بود برام اما من ناآگاهانه با کنترل ذهن و ارسال فرکانس مناسب و عملکردن چقدر تونستم خوب عمل کنم و چند پله اعتمادبنفس و توانایی هام رو ببرم بالا،،

    پس من هی اونارو بیاد میارم چونکه مدتیه یه خورده این نشخوارهای ذهنی اونارو برام کمرنگ کرده اما من مجدد بلکه خیلی عالی تر و پرنگ تر بیاد خودم میارم که من همون آدمم بلکه قدرتمندتر و آگاه تر پس توانایی این کارها و بعدی هارو هم دارم

    پس لازمه که همون شور و شوق رو دوباره به کار بندازم و واقعا همیشه به خودم بگم بابا تو اون زمان یک هزارم آگاهی و ایمان الان رو هم نداشتی پس چطور تونستی

    پس الان هم میتونی بلکه خیلی بهتر و باکیفیت تر فقط لازمه اش اینکه که اون شور و شوق و اون جهاد درونی رو بکار بندازی ،،

    من یه چیزی رو هم میخواهم بگم که ما خیلی اوقات نمیخواهیم از کنترل ذهن و درگیر شدن ذهن کار بکشیم چونکه اغلب مون از قبل خیلی ازش کار نکشیدیم و میخواهیم بذاریمش بحال خودش اما با سختی فقط کار فیزیکی و… کارهامون پیش بره یعنی یجورایی استفاده از ایمان و کنترل ذهن رو خساست به خرج میدیم و به همین دلیله که خیلی برامون دشوار و چالش برانگیزه،،

    دوستان من توی کاری که قبلا انجام میدادم البته بهش علاقه هم نداشتم اما بدلیل باورهای اشتباهم بخاطر کسب درآمد انجامش میدادم خلاصه من همیشه داشتم اون کار رو تمرین میکردم و همیشه بفکر پیشرفت دادن اون کار بودم اولین باری که رفتم اون کارو اجرا کنم همه دور برم جمع شده بودن وقتی اون جمعیت زیاد رو دیدم از استرس شدید یه لحظه بیهوش شدم و افتادم رو زمین

    اما دوباره ادامه دادم و بعداز مدتی یه عالمه پیشرفت کردم در اون کار

    بالاخره بعداز مدت تقریبا طولانی بااستفاده از آگاهی های اینجا تصمیم گرفتم باایمان بذارمش کنار و کاری رو که بهش علاقه دارم انجام بدم و من اینارو گفتم که هم به بقیه انگیزه و کمک کننده باشه هم اینکه رد پایی از خودم بجا بمونه که من همون آدمم و الان که خیلی بهتر وعالی تر میتونم ظاهر بشم و عمل کنم و همچنین بقیه دوستان در کارهاشون،،

    الان که دارم اینجا اینارو تایپ میکنم دفترم کنارمه و یه عالمه یادداشت و یادآوری کردم برا خودم،،

    پس من باید خیلی عالی مسیرمو ادامه بدم و به این فکر هم باشم که بعداز موفقیت های فراوان در ایران نوبت میرسه به آمریکا که من باید به اونجا مهاجرت کنم،،

    استاد در پایان این فایل گفت خب بریم سراغ دوست بعدی همون موقع بخودم گفتم ببین چندساعت صحبت و گفتگو معادله با چند فایل

    چند روز و یه عالمه درس های زندگی به هممون

    و خدا میدونه که قراره دوستهای بعدی چه خبرهای خوشحال کننده و دستاوردهای عالی رو برامون داشته باشند،،

    خداوند سوپرایز کننده ی پشت دیوار به دیوار و ستون های مختلف و پشت سر هم برا تک تک تون و تک تک مون باشه،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: